محصولی درباره نامه جعلیای که به وزات کشور منتسب کرده بودند و در روز شمارش آراء توزیع شده بود که وزارت کشور نامهای را به رهبر معظم انقلاب نوشته است و این نامه توسط قائم مقام وزارت کشور امضا شده بود، گفت: ما چنین کسی که به عنوان قائم مقام نامه را امضا کرده باشد، نداشتیم که قائم مقام وزیر باشد و از طرف خود من باشد. نامهای با آن عناوین و عبارات خطاب به رهبری! این طوری کتبی باشد و شمارهگذاری و سربرگش هیچ کدام درست نبود و همه جعلی بودند. متن نامه و عددها با هم نمیخواند. معلوم بود که با عجله یک چیزی را تنظیم کرده بودند و بعد از بررسی مشخص شد مرکز تهیه و تکثیر آن نامه نیز ستاد نامزد عامل فتنه بود که پیدا کردند و معلوم شد که کجا تکثیر میشد. اینکه چه طوری تایپ کرده بودند و از کامپیوتر چگونه سر برگ را جعل کرده بودند!
وی در مورد تحرکات جریان فتنه از سال 84 تا 88 نیز اظهار داشت: فتنه88 یک زمینههایی داشت که ایجاد شد و تمهیداتی برای ایجاد فتنه طراحی شده بود که موارد متعددی موجود است و میتوان به بعضی از آنها اشاره کرد. از جمله، تلاشی بود که فتنهگران حرکتی در ایام دولت اصلاحات داشتند ولی به نتیجه نرسید، یعنی آنها آسیبشناسی کردند و نقاط ضعف و قوت خود را تشخیص دادند و برای فتنه 88 از آن آسیب شناسی استفاده کردند.
وزیر کشور دولت نهم جلسات 5 شنبههای موسوی را سنگ بنای کودتای مخملی دانست و افزود: از جمله موارد دیگر شبکهبندی و شبکهسازی بود که جریان فتنه در کشور از سال 86 که به صورت فشرده شروع کرد و سعی کرد تا 88 به صورت فشردهتر این تشکیلات شبکهای را برای انجام فتنه راهاندازی کند. در این راستا عوامل مختلفی مؤثر بود و برخی از شخصیتها که خودشان جلسات را اداره میکردند. از جمله آن جلساتی است که به دستور آقای موسوی گذاشته میشد که به جلسات «5 شنبهها» معروف بود و یکی از سنگ بناهای این کودتاهای مخملی فتنه88 را میتوان اینطور قلمداد کرد.
محصولی در مورد سایر جلساتی که در زمینه فتنه 88 فعال بودند نیز گفت: علاوه بر سلسله جلسات معروف به «5 شنبهها» که به دستور آقای موسوی بود، جلسه صبحانه اصلاحطلبان هم جلسه دیگری بود. همچنین از سال 86 نیز جلسات بنیاد باران با حضور خود آقای خاتمی و جلسات دفتر آقای مهدی هاشمی- به تعبیر خودش یک اتاق جنگ کامل را به وجود آورده بود- برای طراحی اقدامات فتنه 88 جزو مواردی بود که انجام داده بودند. افرادی مثل آقای محمد خاتمی و موسویخوئینیها هم به صراحت گفته بودند که عقیده ندارند نه موسوی و نه هیچ کس دیگری قادر به پبروزی بر احمدی نژاد باشد و هیچ کسی حتی موسوی هم نمیتواند و تأکید تاکید کرده بودند که دولت آقای احمدینژاد در سال 88 تکرار خواهد شد.
وی در مورد اقدامات دشمن برای هدایت کودتای مخملی در ایران نیز اظهار داشت: به طور کلی کاری که دشمن تدارک دیده بود از جمله در «دوبی» هم پایگاهی برای ایرانیها توسط آمریکاییها زده شده بود که پایگاه جاسوسی بود و یکی از اهداف عمدهاش در جهت پوشاندن و رفع آن خلاهایی بود که در این حرکتی که منجر به فتنه 88 شد، پیشبینی میکردند. بعضی از ایرانیها به آنجا میرفتند و عموماً ایرانیهایی که در «دوبی» رفتوآمد داشتند میتوانستند و در پوشش لازم برای اینها خدمت کنند را آموزش میدادند.
مجری برگزاری انتخابات ریاست جمهوری دهم همچنین در مورد نقش مردم برای برگزاری انتخابات نیز اظهار داشت: به خاطر پیشبینیای که در قانون انتخابات داریم خوشبختانه برگزارکنندگان انتخابات در کشور ما خود مردم هستند. یعنی اگر لازم باشد توضیح دهم که مردم چطور انتخابات برگزار میکنند میبینیم 90 درصد برگزاری انتخابات بلکه بیشتر به دست مردم است و آنها از کوچکترین اعداد نتایج انتخابات از شعبه و منطقه گرفته تا شهر و استان و در نتیجه کل کشور مطلعاند.
وزیر کشور دولت نهم همچنین در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه آیا کمیته موسوم به صیانت از آراء جلسهای با شما که مجری برگزاری انتخابات بودید داشتند؟ گفت: خیر! البته ما توجه به اینکه فضا را میدیدم، ممکن است دنبال چنین بحثهایی باشند طبیعتاً سعی کردیم که در جهت شفاف کردن فضا کار کنیم و زمینههایی ایجاد کنیم که مانع از مخدوش کردن باشد.
وی افزود: در واقع کمیته صیانت از آراء شروع رمز تقلب بود. صیانت از آرا برای چه؟ برای اینکه تقلب نشود! این ایجاد فضا برای وقتی بود که اگر رأی لازم را نیاوردند اعلام کنند که تقلب صورت گرفته است. بالاخره کمیته صیانت از آراء یک حرکت است، زیرا در قوانین کشور راهکارهای قانونی برای کنترل و دقت در نتایج انتخابات پیشبینی شده است. کمیته صیانت از آراء برنامه تشکیلاتی در جهت ایجاد فضای رسانهای برای مخدوش نشان دادن نتایج بود، آن هم در صورتی که بنا بر پیش بینیای که داشتند به نفع آنها نبوده باشد.
محصولی در مورد ناظرین حاضر در صندوقهای اخذ رأی نیز گفت: برای هر صندوق حدود 14 نفر برای نظارت حضور دارند که دقیقاً بعد از شمارش آراء میدانند تعداد آراء هر کدام از نامزدها در آن صندوق چقدر است و هر کدام از کاندیداها چه تعداد رأی آوردهاند و افرادی که آنجا هستند صورتجلسه را امضا میکنند.
وزیر کشور دولت نهم همچنین در مورد اعلان نتایج آراء دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری گفت: وزارت کشور برای اینکه موضوع از مدار قانون خارج نشود سعی میکرد به حواشی دامن نزند. اگر بررسی کنید میبینید که وزارت کشور به صورت قانونی، خیلی سریع کار کرد و بهترین کار را این دید که از اولین نتایجی که حاصل میشود به ترتیب و مرتب مردم را در جریان قرار دهد و اخبار و اطلاعات و نتایج حاصل از صندوقهای رأی را به اطلاع برساند، لذا تا تعداد آراء به 5 میلیون رسید وزارت کشور اعلام نتایج را شروع کرد.
مجری برگزاری انتخابات دهم ریاست جمهوری همچنین در مورد برگزاری راهپیماییها در سال 88 اظهار داشت: مطلب دیگر اینکه در نظام مردمسالار مکانیزم تشخیص اکثریت و اقلیت به برگزاری انتخابات برمیگردد. خود قانون این را پیشبینی کرده است، بنابراین این راهپیمایی به چه قصدی صورت میگیرد؟! خب! نتیجه انتخابات در قانون اساسی پیشبینی شده و نظارت بر آن برعهده شورای نگهبان است و مسئولیت دارد یعنی مورد سؤال قرار میگیرد و باید پاسخ دهد و اصلهایی در قانون اساسی وجود دارد که به آن اشاره میکنم. پس به دلیل اینکه موضوع نتیجه انتخابات بود و اعتراضشان را بایستی از راه قانونی که در قانون پیشبینی شده دنبال میکردند این کار صورت نگرفت بنابراین مجوز صادر نمیشود زیرا مرجع رسمی رسیدگی به شکایات انتخاباتی و احیاناً حتی ابطال انتخابات طبق قانون اساسی، شورای نگهبان است.
وی در مورد مغایرت راهپیماییهایی همچون 25 بهمن 88 با اصل 27 قانون اساسی نیز گفت: ما شاهد بودیم در مواردی حمل سلاح صورت گرفته بود و با حمله به مراکز بسیج و کشته شدن بعضیها و توطئههایی مثل قضیه ندا آقا سلطان صورت گرفته بود و پیشبینی همچنین فتنهای هم میشد که مخل «مبانی اسلام» هم بود. بعضی شعارهایی که داده میشد و مباحثی که گفته میشد مخالف اصول قانون اساسی بود از جمله حمله به اصل ولایت فقیه. با توجه به این مسائل اگر همان اصل 27 را هم مبنا قرار دهیم اینها مجوز چنین راهپیماییای را نداشتند.
محصولی همچنین در مورد «طبقه منفی چهار» وزرات کشور نیز با بیان اینکه این موضوع نیز از اتهام زنی هایی بود که به وزارت کشور نسبت دادند، تصریح کرد: بحث «طبقه منهای چهار» وزارت کشور هم مطرح بود در صورتی که اصلا وزارت کشور «طبقه منهای چهار» ندارد که بخواهد به شکنجهگاه تبدیل شود و یا نیروهای دستگیر شده را به آنجا بیاورند. این چه حرف و کار منطقی است؟ چه کسی این کار را میکند؟اینها فقط حرفهایی بود که با آنها مردم را میخواستند فریب دهند و با احساسات مردم بازی کنند و جریحهدار کنند وبدنبال آن به وزارت کشور حمله کنند.
وزیر کشور دولت نهم در مورد بکارگیری نیروهای بسیج در جریان آشوبهای خیابانی نیز گفت: بالاتر از شورای امنیت کشور، شورای عالی امنیت ملی نیز وجود دارد. یعنی ما یک شورای امنیت کشور داریم در وزارت کشور که به ریاست وزیر کشور است و یکی دیگر هست که بالاتر از آن شورای عالی امنیت ملی است که تصمیم برای به کارگیری یگانهای دیگر ( مانند بسیج) برای کمک به نظام و نیروی انتظامی در آن رده بالاتر صورت گرفت و این تصمیمات در رده شورای امنیت کشور نبور بلکه در رده شورای عالی امنیت ملی بود.
محصولی در بخش دیگری از اظهارت خود با اشاره به اینکه 40 بار نخست وزیر انگلیس از فتنهگران حمایت کرد، اظهار داشت: واقعیتی وجود دارد و آن این است که سران داخلی فتنه ولایت آمریکایی را بر ولایت اسلامی و الهی ترجیح دادند و با این پذیرش این ولایت شیطانی به مستکبران اجازه دادند که فتنه بزرگ را حمایت کنند و به فکر براندازی نظام باشند.
متن کامل گفتوگو با صادق محصولی را که بیش از یک ساعت به طول انجامید را زیر میخوانید:
بسم الله الرحمن الرحیم. اگر موافق باشید در ابتدای گفتوگو به تحرکات جریان فتنه به قبل از انتخابات بپردازیم. آقای موسوی جلساتی را از سال 84 داشتند تا تئوری انتخابات سال 88 را بررسی کنند و یا اینکه تبلیغات رسانهای در رابطه با حضور آقای موسوی و یا آقای خاتمی مطرح شده بود که به عقیده برخی کارشناسان ایجاد فضای رسانهای برای حضور در انتخابات بود و تکمیل کردن پازل بخشی از فعالیتهای انتخابات بود. تحرکات جریان فتنه را از چه زمانی میدانید؟
- محصولی: بسم الله الرحمن الرحیم. همانطور که اشاره کردید فتنه88 یک زمینههایی داشت که ایجاد شد و تمهیداتی برای ایجاد فتنه طراحی شده بود که موارد متعددی موجود است و میتوان به بعضی از آنها اشاره کرد. از جمله آسیبشناسی از تلاشی که فتنهگران در ایام دولت اصلاحات دنبالش بودند و به نتیجه نرسید، یعنی آنها آسیبشناسی کردند و نقاط ضعف و قوت خود را تشخیص دادند و برای فتنه 88 از آن آسیب شناسی استفاده کردند.
*** جلسات 5 شنبههای موسوی سنگ بنای کوتای مخملی 88 بود
از جمله موارد دیگر شبکهبندی و شبکهسازی بود که جریان فتنه در کشور از سال 86 که به صورت فشرده شروع کرد و سعی کرد تا 88 به صورت فشردهتر این تشکیلات شبکهای را برای انجام فتنه راهاندازی کند. در این راستا عوامل مختلفی مؤثر بود و برخی از شخصیتها که خودشان جلسات را اداره میکردند. از جمله آن جلساتی است که به دستور آقای موسوی گذاشته میشد که به جلسات «5 شنبهها» معروف بود و یکی از سنگ بناهای این کودتاهای مخملی فتنه88 را میتوان اینطور قلمداد کرد.
*** کلاسهای آموزش کودتای مخملی در خارج کشور تشکیل میشد
این پروژههای شبکهسازی به همراهی گروههایی مثل سازمان مجاهدین انقلاب و جبهه مشارکت بود که مکانیزم دورههای براندازی نرم را در خارج از ایران برای گروههای برگزیده داخلیشان پیگیری میکردند که با سفرهایی از ایران تحت عناوین مختلف به خارج بود و در آنجا در کلاسهای آموزشی کودتای مخملی و جنگ نرم شرکت میکردند و چگونگی اجرای آنها در آنجا آموزش داده میشد.
*** برخی تحت عنوان «استاد دانشگاه» به ایران میآمدند و کودتای مخملی را آموزش میدادند
همچنین عکس این هم بود، یعنی یک سری افرادی از بیگانگان با سفر به داخل تحت عنوان گروههای مختلف از جمله استاد دانشگاه با این شبکهها ارتباطهایی را برقرار میکردند و تجارب و آموزشهای خود را به آنان منتقل میکردند. در این راستا گزارشی که کمیسیون اصل 90 به صورت مستند از طریق مجلس شورای اسلامی بعد از فتنه تحقیق کرد و در مجلس ارائه شد می تواند موارد متعدد مربوط به اینها را نشان دهد که همکاری اینها با هم و ائتلافشان در داخل با خارج به چه شکل صورت گرفت.
*** خاتمی گفته بود:« نه موسوی و نه هیچکس دیگری قادر به پیروزی احمدینژاد نیست»
علاوه بر سلسله جلسات معروف به «5 شنبهها» که به دستور آقای موسوی بود، جلسه صبحانه اصلاحطلبان هم جلسه دیگری بود. همچنین از سال 86 نیز جلسات بنیاد باران با حضور خود آقای خاتمی و جلسات دفتر آقای مهدی هاشمی- به تعبیر خودش یک اتاق جنگ کامل را به وجود آورده بود- برای طراحی اقدامات فتنه 88 جزو مواردی بود که انجام داده بودند. افرادی مثل آقای محمد خاتمی و موسویخوئینیها هم به صراحت گفته بودند که عقیده ندارند نه موسوی و نه هیچ کس دیگری قادر به پبروزی بر احمدی نژاد باشد و هیچ کسی حتی موسوی هم نمیتواند و تأکید تاکید کرده بودند که دولت آقای احمدینژاد در سال 88 تکرار خواهد شد. منتهی با این همه اظهاراتی که داشتند، طرح موضوع تقلب از جانب سران اصلاحات در واقع یک دروغ عمدی بزرگی بود که با آن حرفهای خودشان هم تناقض داشت و به شکلی رمز عملیات بود.
*** بنابر گزارش کمیسیون اصل 90 هاشمی رفسنجانی نقش پررنگی در فتنه داشت
شاید بیش از 100 مورد از حدود200 مورد دستور کودتای مخملی که جین شارپ برای کودتا طراحی کرده بود در کشور ما اجرا شده بود. نقشی که آقای هاشمی در حوادث پس از انتخابات 88 داشته بنا به گزارش کمیسیون اصل 90 نقش پر رنگی است و در صحبتهایی هم که برای هیئتی که از مجلس رفته بود، داشت و جوابهایی که در مقابل سوالهای اینها میدهد قابل تأمل است. قرار بود نامه بدهد و بنا به دلایلی میگویند که خانوادهاش نگذاشت نامه منتشر شود یا در یک مقطعی میگوید که من دیگر وجاهتی مانند گذشته ندارم که حرفم مؤثر باشد تا بتوانم بیانیه دهم و از این قبیل فرافکنیها را بدهیم تا به نتیجه لازم برسند ولی مردم با حضور گسترده خود در 9 دی و تبری از اینها آتش فتنه را با رهنمودهای مقام معظم رهبری خاموش کردند.
اشاره کردید به کلاسهای آموزشی که در خارج و در داخل برای کودتای مخملی تشکیل میشد. چه شخصیتهایی برای آموزش به این کلاسها رفتند؟ این کلاسها عموماً در چه کشورهایی برگزار شده بود؟ آقای مهدی هاشمی بعد از انتخابات به انگلیس رفتند و خانم فائزه هاشمی نیز مدتی به دبی رفته بودند.
- محصولی: شخصیتها دو گونه بودند. یک سری از آنها افرادی بودند که رده بالا بودند و حتی به عناوین مختلفی مانند شرکت در کنفرانسها میرفتند. حتی برخی از آنها تحت عنوان کنفرانسهای علمی بود که به خارج از کشور که عموماً غرب و کشورهای اروپایی میرفتند. دسته دومی هم نیروهایی در رده میانی و به نام خبرنگار بودند که آنها را میفرستادند و آنها آموزش میدیدند.
*** راهاندازی پایگاه جاسوسی توسط آمریکاییها در «دبی»/به ایرانیهایی که به آنجا میرفتند آموزش میدادند
به طور کلی کاری که دشمن تدارک دیده بود از جمله در «دبی» هم پایگاهی برای ایرانیها توسط آمریکاییها زده شده بود که پایگاه جاسوسی بود و یکی از اهداف عمدهاش در جهت پوشاندن و رفع آن خلاهایی بود که در این حرکتی که منجر به فتنه 88 شد، پیشبینی میکردند. بعضی از ایرانیها به آنجا میرفتند و برخی ایرانیهایی که در «دبی» رفتوآمد داشتند میتوانستند و در پوشش لازم برای اینها خدمت کنند را آموزش میدادند.
اولین اقدامی که برای شروع پروژه طرح تقلب در انتخابات انجام شد، تشکیل کمیته صیانت از آراء بود و نکته قابل توجه این بود کسانی مسئولیت تشکیل کمیته صیانت از آراء را داشتند که سابقه تصدی وزرات کشور را در سطوح مختلف بر عهده داشتند. حتی در خبرها آمده بود که آقای تاج زاده که در کمیته صیانت از آراء بودند میگوید با توجه به سابقهای که در وزارت کشور دارم میدانم بر اساس ساختار موجود امکان تقلب مؤثر در انتخابات وجود ندارد. با این حال دلیل تشکیل کمیته صیانت از آراء چه بود؟ با توجه به اینکه مسئولیت اجرای انتخابات با وزارت کشور است، آیا این کمیته با حضرتعالی جلسهای داشتند و یا هماهنگی کرده بودند؟
*** کمیته صیانت از آراء برنامه تشکیلاتی برای ایجاد فضای رسانهای بود
- محصولی: در واقع کمیته صیانت از آراء شروع رمز تقلب بود. صیانت از آرا برای چه؟ برای اینکه تقلب نشود! این ایجاد فضا برای وقتی بود که اگر رأی لازم را نیاوردند اعلام کنند که تقلب صورت گرفته است. بالاخره کمیته صیانت از آراء یک حرکت است، زیرا در قوانین کشور راهکارهای قانونی برای کنترل و دقت در نتایج انتخابات پیشبینی شده است. کمیته صیانت از آراء برنامه تشکیلاتی در جهت ایجاد فضای رسانهای برای مخدوش نشان دادن نتایج بود، آن هم در صورتی که بنا بر پیش بینیای که داشتند به نفع آنها نبوده باشد.
لذا شاهد هستیم افرادی که به قو شما در وزارت کشور هم مسئولیت داشتند مسئولیتهای اصلی را در کمیته صیانت آراء به عهده گرفتند؛ مثل آقای محتشمیپور که خودش وزیر کشور بود و به راهکارهای قانونی و نحوه عمل و حتی زیروبم اجرای انتخابات آشنا بود و میدانستند به چه شکل میشود دقت را بیشتر کرد. در قانون پیشبینی شده بود که نمایندگانی از هر یک نامزدها میتوانند در هر یک از صندوقها و شعب اخذ رأی حضور داشته باشند، حتی موقع شمارش آراء نیز اینها میتوانند حضور داشته باشند.
*** کمیته صیانت آراء نشان میدهد حوادث بعد از انتخابات از قبل طراحی شده بود
با اینکه این افراد از این موارد اطلاع داشتند ولی با این حال جوّ روانی و فضای مسموم را فراهم میکردند. این مسئله نشان دهنده این است که قضیه اینگونه نبود که ناگهان اتفاقی راه بیفتد، بلکه طراحی از قبل بود برای اینکه فضای رسانهای و روانی را در مردم مبنی بر مخدوش بودن نتایج انتخابات ایجاد کنند تا بتوانند بر مبنای آن نتیجهای که مورد نظر داشتند را اخذ کنند.
*** 90 درصد برگزاری فرآیند انتخابات به دست مردم است
به خاطر پیشبینیای که در قانون انتخابات داریم خوشبختانه برگزارکنندگان انتخابات در کشور ما خود مردم هستند. یعنی اگر لازم باشد توضیح دهم که مردم چطور انتخابات برگزار میکنند میبینیم 90 درصد برگزاری انتخابات بلکه بیشتر به دست مردم است و آنها از کوچکترین اعداد نتایج انتخابات از شعبه و منطقه گرفته تا شهر و استان و در نتیجه کل کشور مطلعاند، بنابراین امکان تقلب گسترده به هیچ وجه امکان پذیر نیست، پس میتوان حدس زد و حتی به یقین گفت که با توجه به اطلاع اینها از نحوه برگزاری انتخابات در کشور ما و حضور گسترده مردم در برگزاری انتخابات که برگزارکنندگان اصلی آن هستند و در صندوقها حضور دارند و تعدادشان بیشتر از تعداد آنهایی است که از طرف حاکمیت، چه وزارت کشور و چه شورای نگهبان و دیگران حضور دارند، در نتیجه آنها دنبال فضاسازی برای مخدوش نشان دادن انتخابات بودند.
با این تفاسیر به نظر نمیآید همکاری با وزارت کشور داشته باشند، زیرا همانطور که اشاره کردید کمیته صیانت از آراء کارکرد رسانهای داشت. با این حال، آیا با شما همکاری کردند؟
- محصولی: نهخیر! البته ما توجه به اینکه فضا را میدیدم، ممکن است دنبال چنین بحثهایی باشند طبیعتاً سعی کردیم که در جهت شفاف کردن فضا کار کنیم و زمینههایی ایجاد کنیم که مانع از مخدوش کردن باشد. از جمله اینکه همایشی داشتیم و در آن از همه گروهها و حتی نمایندگان منتسب به نامزدهای مورد نظر شرکت کردند. این همایش در محل مرکز همایشهای صداوسیما بود و در آنجا محور صحبتها با توجه به شعارهای وزارت کشور بود. وزارت کشور سه شعار محوری انتخاب کرده بود و وقتی که انتخابات برگزار شد معلوم شد که آن شعارها، شعارهایی بوده که از روی دقت و توجه صورت گرفته بود. یکی از آنها «مشارکت حداکثری» بود و یکی دیگر «رقابت اخلاقی» و دیگری «رفتار قانونی» بود. یعنی اینکه هر سه شعار به عنوان هدف مورد نظرمان بود و خدا را شکر «مشارکت حداکثری» انجام شد و رفتار قانونی به خاطر اینکه میدیدم که بعضیها شعار قانونگرایی میدهند ولی با این بهانهها و اقداماتی که دارند زمینه آن را فراهم میکنند، احتمال اینکه خلاف قانون عمل کنند، وجود دارد. لذا یکی از محورهای اساسیمان در این همایش این بود که باید در هر صورت تابع قانون بود و در عمل و نه در ادعا صرفاً، باید قانون را ملاک قرار داد.
«اخلاق انتخاباتی» هم برای این که رعایت مباحث اخلاقی شود. شما اگر شاهد باشید ما قبل از اینکه زمان قانونی تبلیغات انتخاباتی شروع شود، اجازه دادیم نامزدها به دانشگاهها و شهرستانها بروند و سخنرانی کنند که این خود یکی از مواردی در جهت این بود که نگویند فضا بسته است و نمیگذارند ما حرفمان را بزنیم.
خیلی راحت اجازه دادیم و خودمان امنیت فضاهایی را که صحبت میکردند را فراهم کردیم. هیچ موردی هم تا قبل از شروع انتخابات پیش نیامد، حالا ممکن است مثلاً «کُریخوانی» میکردند و طرفهای مختلف در بعضی جاها حضور پررنگ و پرنشاطی در قبل از انتخابات داشتند و شعارهایی به دفاع از نامزد خود میدادند که این را هم در جهت افزودن نشاط مردم برای حضور گستردهتر در انتخابات ارزیابی میکردیم و نتایج آن هم مثبت بود ولی به طور کلی قبل از انتخابات مشکل امنیتی یا چیز خاصی که خدای نکرده لطمهای به انتخابات بزند یا آن را با خدشهای مواجه کند نداشتیم.
یکی از مواردی که در انتخابات ریاست جمهوری سال 88 مطرح بود موضوع برنامه مناظرهها در رسانه ملی بود. بر اساس قانون کمیته تبلیغات برای انتخابات تشکیل میشود که وزیر کشور یکی از اعضای این کمیته است. بر چه مبنایی به این نتیجه رسیدید که مناظرههای انتخاباتی به این شیوه برگزار شود؟
*** نمایندگان کاندیدا از برگزاری مناظرههای تلویزیونی دفاع کردند
- محصولی: طبق قانون کمیته یا کمیسیونی به نام کمیته تبلیغاتی انتخابات در وزارت کشور به ریاست وزیر کشور برگزار میشود که در اعضای مختلفی از جمله دادستانی و رئیس صداوسیما حضور دارند. طبیعتاً در تمام جلسات مربوطه برای انتخابات سال88 اینها حضور داشتند و درباره تصمیمگیری برای مناظره هم در آنجا بحث شد و مورد موافقت قرار گرفت و جالب است که بگویم کل بحث مناظره مورد استقبال نمایندگان نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری هم قرار گرفت، یعنی هیچ کس مخالف این مناظرهها نبود، به دلیل اینکه چنین فرصت نابی برایشان ایجاد شده که بیایند در تلویزیون و به طور زنده صحبت کنند و نقدهایشان را به برنامهها و اظهارات رقیب داشته باشند و مهمتر از برنامههای خودشان دفاع کنند. خب! این فرصت خوبی بود و همه هم دفاع کردند.
اینکه بعد از مناظرات حرفهایی زده شد برمیگردد به افراد و نامزدهایی که آنجا بودند و مطالبی که گفته شد که قضاوت هم به مردم برگشت و ما اگر مردم را فرهیخته و ولینعمت میدانیم و میگوییم که نباید هیچ چیز از مردم مخفی باشد و همه چیز را باید با مردم در میان گذاشت، بنابراین هر کسی نظراتش را میگذارد و نهایتا مردم هم با رأی خود نظر میدهند، بنابراین تصمیم به انجام مناظره، تصمیم درستی بود و اشکالی نبود ولی اینکه هر کسی چه گفت آن را دیگر نامزدها خودشان مسئولیت آن را دارند و خودشان نتیجه آن را که مردم چه اثری گرفتند، دیدند.
*** نمایندههای موسوی در 90 درصد صندوقها حضور داشتند
بالاخره به روز انتخابات رسیدم و وزارت کشور هنوز در حال شمارش آراء بود و آراء قطعی اعلام نشده بود تا اینکه آقای موسوی نشست خبری برگزار کرد و در این نشست خبری خود را به عنوان پیروز انتخابات عنوان کرد و آقای خاتمی نیز بلافاصله پیروزی میرحسین موسوی را تبریک گفت. با این حال یکی از وظایف وزارت کشور نظارت بر کارهای تبلیغاتی کاندیدای انتخابات و همچنین جلوگیری از تخلفاتی که احتمال دارد برخی کاندیدای انتخابات انجام دهند. در آن زمان واکنش وزارت کشور به اعلام زودهنگام و نادرست آقای موسوی چه بود؟
- محصولی: ببینید! برداشت من این است که آن اقدامی برای اقدامات بعدی بود، یعنی مقدمهای برای اقدامات بعدی بود. دلیلش این است که بیشترین تعداد نمایندهها را بر سرصندوقهای حوزههای رأی آقای موسوی داشتند. آقای احمدینژاد برای 70 درصد صندوقها نماینده داشت ولی آقای موسوی برای حدود90درصد نماینده داشت.
قرار بود نامزدها از طریق سامانهای که برای پر کردن فرم تقاضای نمایندگی نامزدها در وزارت کشور در نظر گرفته بودیم اقدام به ثبت اسامی و مشخصات نمایندههایشان کنند تا وزارت کشور برای آنها کارت صادر کند و به نمایندههای کاندیدا هم گفته بودیم، آنجا ثبتنام کنند ولی آنها این کار را نکردند و در روزهای آخر گفتند ما نمیتوانیم و دستی ثبتنام میکنیم، با این حال وزارت کشور هم با آنها همکاری کرد و از آنها دستی پذیرفت، با اینکه دیر شده بود و برای همه کارت صادر کرد و همه آنهایی که معرفی کردند جهت حضور بر سرصندوقها کارت معرفی حاضر شوند.
*** 14 نفر برای نظارت در هر صندوق حضور دارند
نمایندگان کاندیدا در تجمیع حضور داشتند؟
- محصولی: اینها در جاهای مختلف حضور داشتند ولی وقتی ما نتایج آراء اخذ شده شعب را یکبه یک اعلام کردیم با یک ماشینحساب هم میشود اینها را جمع کرد و دید نتایج کلی در هر یک از شهرستان و در کل کشور چقدر بود. ما برای اولین بار در انتخابات نتایج آراء را شعبهبهشعبه و صندوق به صندوق اعلام کردیم و این کار شاید در دنیا بینظیر بود. به خاطر اینکه برای هر صندوق حدود 14 نفر برای نظارت حضور دارند که دقیقاً بعد از شمارش آراء میدانند تعداد آراء هر کدام از نامزدها در آن صندوق چقدر است و هر کدام از کاندیداها چه تعداد رأی آوردهاند و افرادی که آنجا هستند صورتجلسه را امضا میکنند.
این نمایندهها از حدود 46 هزار صندوق میتوانستند مواردی را بگویند که مثلا در نتایجی این یا آن صندوق ایراد است ولی نتوانستند حتی یک مورد را بگویند که مثلاً اینجا مطابق صورتجلسه نبوده و یا خلاف آن چیزی بوده که نظارت کردیم اعلامی صورت گرفت.
اینکه گفتید موسوی اعلام پیروزی کرد. خب! این به خاطر حضور نمایندههای اینها بود که مطلع بودند رأی لازم را نیاوردند، زیرا نمایندهها از جاهای مختلف به ستاد آنها زنگ میزنند و میگویند نتایج اینجا اینطوری است. آنهایی که این کاره هستند و از جاهای مختلف جمع میکنند حدوداً دستشان میآید. یک زمان فرض کنید که آراء نزدیک هم هست و نمیشود تشخیص داد که این برنده شده یا آن ولی وقتی اختلافی در حد 12-13 میلیون رأی است، آنجا دیگر به راحتی میتوان این اختلاف را تشخیص داد و تشخیص دادنش راحتتر است تا تشخیص ندادن. در نتیجه اینها استنباط کردند که رأی نیاوردهاند تا ساعت 11 شب که اشاره کردید. ما تا ساعت 12 شب هم در تهران رأیگیری داشتیم، درست است که درب شعبه بسته شده بود ولی چون پس از اتمام آخرین ساعت تمدید هنوز در برخی بعضی صندوقها مردم در صف حضور داشتند، آن مردم به داخل مراکز اخذ رأی راهنمایی شده بودند و دربها را بسته بودیم ولی هنوز رأیگیری ادامه داشت. در بعضی جاها مثل شمیران تا ساعت 12 شب حتی بیشتر رأیگیری داشتیم. بعضی جاها که رأیگیری تمام شده بود و شمارش آرا شروع شده بود که آقای موسوی ساعت 11 شب اعلام پیروزی کردند.
به هر حال قطعاً این کار خلاف بود و نتیجه آراء را طبیعتاً باید مراجع ذیربط اعلام میکردند تا معلوم میشد ولی بعداً اعلام کردند که نتایج انتخابات را قبول نداریم. گفتیم، چرا؟ گفتند: به خاطر قبل از انتخابات و این نکته بسیار جالبی است.
در جلسهای که بعد از انتخابات نمایندگان کاندیدا خدمت مقام معظم رهبری بودند، در آن جلسه نیز ادعای خود را در مورد قبل از انتخابات مطرح کردند...
- محصولی: بله! هم آنجا و هم در جاهای دیگر و هم در بیانیهها. عموماً میگفتند که قبل از انتخابات فضا را فلان و بهمان کردند، حتی مطالب سخیفی مثل اینکه سیب زمینی دادند تا رأی بگیرند. خب! اگر اینگونه است چرا شما اعلام برنده شدن کردید؟! اگر شما به اصل انتخابات اعتراض داشتید چرا خودتان را برنده اعلام کردید؟!
این تناقض بسیار آشکاری بود که نشان میداد اینها دنبال حل قضیه و رفع ابهام نیستند و دنبال پروژهای هستند که قبل از انتخابات طراحی کرده بودند و طراحی اصلی آن در غرب شده بود و اینها به نیابت از آنهایی که در خارج طراحی کرده بودند دنبال نتایجی بودند که نتیجه اصلی فتنه و هدف اصلی آنها براندازی نظام بود.
*** شمارش به 5 میلیون رسید، شروع به اعلام نتایج کردیم
وزارت کشور چه واکنشی به این عمل آقای موسوی نشان داد؟
- محصولی: وزارت کشور برای اینکه موضوع از مدار قانون خارج نشود سعی میکرد به حواشی دامن نزند. اگر بررسی کنید میبینید که وزارت کشور به صورت قانونی، خیلی سریع کار کرد و بهترین کار را این دید که از اولین نتایجی که حاصل میشود به ترتیب و مرتب مردم را در جریان قرار دهد و اخبار و اطلاعات و نتایج حاصل از صندوقهای رأی را به اطلاع برساند، لذا تا تعداد آراء به 5 میلیون رسید وزارت کشور اعلام نتایج را شروع کرد.
تنظیم نتایج آراء به صورت فرمهایی است، از جمله فرم 22 و 28 که وزارت کشور دستهبندی و اعلام و سعی میکرد برای اینکه فضاسازی نشود تأخیری در اعلام نتایج نشود و هر مقدار که شمارش آراء حاصل میشد فوری اعلام میکرد که فضا شفاف باشد و کسی نتواندسوءاستفاده کند. انتخابات سال 88 به لحاظ مدت زمان اعلام نتایج یکی از از بهترین نتایج انتخاباتها شد.
در انتخابات 88 برای اولین بار ما در کنار شمارش دستی، شمارش رایانهای را هم راه انداختیم که با زدن یک دکمه نتیجه به ما میداد. در سیستم دستی باید نتیجه را دانهدانه با ماشین حساب بزنیم ولی وقتی با رایانه وارد میکردیم خودش به صورت اتوماتیک جمع را هم نشان میداد ضمن اینکه این جمع از طریق سیستم دستی هم کنترل میشد. لذا ما نتایجی که اعلام میشد را میتوانستیم سریعتر از گذشته به مردم اعلام کنیم. بهترین کار را این میدانستیم که نتیجه واقعی را اعلام کنیم تا خود مردم در جریان قرار گیرند.
*** قائم مقامی با آن نامی که در «نامه جعلی» نامه را امضا کرد وجود ندارد/چنین قائم مقامی نداشتم
آقای محصولی! نامهای که در آن مقطع به وزارت کشور نسبت دادند. نامهای که از طرف وزارت کشور به رهبر معظم انقلاب بود. امضا کننده نامه هم قائم مقام وزات کشور بود. در مورد آن نامه بگویید...
*** نامه جعلی در ستاد نامزد عامل فتنه تهیه شده بود
- محصولی: بله! آنقدر جوک شده بود. اصلاً ما همچین کسی که به عنوان قائم مقام نامه را امضا کرده باشد، نداشتیم که قائم مقام وزیر باشد و از طرف خود من باشد. نامهای با آن عناوین و عبارات خطاب به رهبری! این طوری کتبی باشد و شمارهگذاری و سربرگش هیچ کدام درست نبود و همه جعلی بودند. متن نامه و عددها با هم نمیخواند. معلوم بود که با عجله یک چیزی را تنظیم کرده بودند و بعد از بررسی مشخص شد مرکز تهیه و تکثیر آن نامه نیز ستاد نامزد عامل فتنه بود که پیدا کردند و معلوم شد که کجا تکثیر میشد. اینکه چه طوری تایپ کرده بودند و از کامپیوتر چگونه سر برگ را جعل کرده بودند!
*** راهپیمایی 25 خرداد مجوز نداشت
یکی از مواردی که در حوادث بعد از انتخابات اتفاق افتاد راهپیماییها و تجمعهای جریان فتنه بود و از اصل 27 قانون اساسی صحبت میکردند تا قانونی بودن تجمعات خودشان را نشان دهند. مخصوصا راهپیمایی 25 خرداد که در نهایت به آشوب منتهی شد و فرصت برای برخی آشوبگران فراهم شد. بر اساس قوانین برگزاری تجمع و راهپیمایی باید با مجوز وزارت کشور باشد. آیا از وزارت کشور مجوز گرفتند و یا برای اخذ مجوز اقدام کردند؟
- محصولی: نه! وزارت کشور هیچ مجوزی را برای راهپیمایی نداده بود.
بنا بر اصل 27 قانون اساسی نیازی به مجوز نداشتند؟
- محصولی: مفصلتر در رابطه با اصلی که شما گفتید، عرض می کنم. اصل 27 قانون اساسی میگوید: « تشکیل اجتماعات و راهپیماییها را بدون حمل سلاح و به شرطی که مخل مبانی اسلام نباشد، آزاد میداند».علاوه بر اینکه بعد میآییم قانونهای عادی حول اصل 27 قانون اساسی را که مجلس شورای اسلامی تصویب کرده و برای وزارت کشور محور است و باید بر اساس آن عمل کنیم، در خود این اصل27 هم 2 قید وجود دارد: یکی «بدون حمل سلاح بودن» است و دیگری این است که قانون گذار تأکید کرده که «مخل مبانی اسلام» نباشد.
*** بر اساس همان اصل 27 قانون اساسی مجوز راهپیمایی نداشتند/راهپیماییها با سلاح بود
ما شاهد بودیم در مواردی حمل سلاح صورت گرفته بود و با حمله به مراکز بسیج و کشته شدن بعضیها و توطئههایی مثل قضیه ندا آقا سلطان صورت گرفته بود و پیشبینی همچنین فتنهای هم میشد که مخل «مبانی اسلام» هم بود. بعضی شعارهایی که داده میشد و مباحثی که گفته میشد مخالف اصول قانون اساسی بود از جمله حمله به اصل ولایت فقیه است و با توجه به این مسائل اگر همان اصل 27 را هم مبنا قرار دهیم اینها مجوز چنین راهپیماییای را نداشتند.
*** تشریح دلیل عدم صدور مجوز از سوی وزارت کشور
مطلب دیگر اینکه در نظام مردمسالار مکانیزم تشخیص اکثریت و اقلیت به برگزاری انتخابات برمیگردد. خود قانون این را پیشبینی کرده است، بنابراین این راهپیمایی به چه قصدی صورت میگیرد؟! خب! نتیجه انتخابات در قانون اساسی پیشبینی شده و نظارت بر آن برعهده شورای نگهبان است و مسئولیت دارد یعنی مورد سؤال قرار میگیرد و باید پاسخ دهد و اصلهایی در قانون اساسی وجود دارد که به آن اشاره میکنم. پس به دلیل اینکه موضوع نتیجه انتخابات بود و اعتراضشان را بایستی از راه قانونی که در قانون پیشبینی شده دنبال میکردند این کار صورت نگرفت بنابراین مجوز صادر نمیشود زیرا مرجع رسمی رسیدگی به شکایات انتخاباتی و احیاناً حتی ابطال انتخابات طبق قانون اساسی، شورای نگهبان است.
اصل 28 قانون اساسی را داریم که میگوید: «انجمنهای سیاسی و صنفی و انجمن های اسلامی و اقلیتهای دینی شناخه شده آزادند، مشروط به اینکه اصول استقلال، آزادی، وحدت ملی، موازین اسلامی و اساس جمهوری اسلامی را نفی نکنند». محدوده آزادی این تشکلها برمیگردد به اصل 28 قانون اساسی. اگر می خواهیم قانونی عمل کنیم فقط یک اصل را نمیتوانیم مبنا قرار دهیم باید همه اصول را مبنا قرار دهیم.
اینجا باز بحث استقلال، آزادی، وحدت ملی، موازین اسلامی و اساس جمهوری اسلامی همه مورد خدشه قرار میگرفت زیرا نمیشود به بهانه نتیجه انتخابات به کل ملت توهین کرد و حماسه 40 میلیونیای که صورت گرفته و اعتماد اکثریت 25 میلیونی مردم به نامزد منتخب را تلخ کرد و جلوی ولایت فقیه ایستاد و نهادهای قانونی نظام را زیر سؤال برد و شکاف و اختلاف در جامعه ایجاد کرد و وحدت ملی را به چالش کشاند و آشوب و بلوا کرد و امنیت ملی را زیر سؤال برد و شعائر مذهبی را هتک حرمت کرد. فتنه گران پایبندی به اصول متعدد قانون اساسی را انجام ندادند، و اهدافی که بیگانگان اعلام میکردند را دنبال میکردند و شعارهایی که آنها در رسانههایشان علم میکردند را پیگیری میکردند.
کارهای مختلفی بود که در این قضایا اتفاق افتاد ولی درباره اینکه اصول 99 و 118 قانون اساسی و بند9 اصل 110 قانون اساسی وجود حق و تکلیف را برای شورای نگهبان به رسمیت شناخته که در باب انتخابات مسئولیت دارند و بایستی کسی که میخواهد در این راستا اعتراضی داشته باشد به این اصل توجه کند. قانون اساسی اصولاً تنها مرجع رسیدگی به شکایات را شورای نگهبان میداند. همچنین باز این را بگویم که خود قانون اساسی پیشبینی کرده که برای اجرای قانونها، قوانینی در مجلس تصویب میشود، و همه موظف به رعایت آن قوانین هستند که از جمله داشتن مجوز از وزارت کشور برای راهپیمایی هاست بنابراین ملاحظه می کنید که آمرین به راهپیمایی ها و سران فتنه چندین کار خلاف صریح قانون انجام دادند.
برسیم به موضوع تأمین امنیت کشور به واسطه نیروهای انتظامی که مسئولیتش با وزارت کشور است، به دلیل اینکه شورای امنیت زیر نظر وزیر کشور فعالیت میکند. برای تأمین امنیت و جمع کردن آشوبهای خیابانی از بسیج هم کمک گرفته شد. چه اتفاقی افتاد که از بسیج برای تأمین امینت استفاده کردید؟ «طبقه منهای چهار» وزارت کشور چه بود؟ در مورد جلسات شورای امنیت آن مقطع بگویید.
*** وزارت کشور «طبقه منهای چهار» ندارد که بخواهد شکنجهگاه باشد
- محصولی: مطالبی کذبی که آن موقع گفته شده بود، در آن فضای غبارآلود و بحرانی بود که سعی میکردند با القای یک سری مطالب حتی با فتوشاپ عکسهایی و مطالب کذبی را منتشر کنند. بیشترین توهینها را علیه وزارت کشور انجام دادند، از جمله آن نامهای جعلی بود که درست کردند و شاید 12-13 مطلب قابل توجه در آن بود و جای خنده داشت و خیلی ناشیانه بود. بحث «طبقه منهای چهار» وزارت کشور هم مطرح بود در صورتی که اصلا وزارت کشور «طبقه منهای چهار» ندارد که بخواهد به شکنجهگاه تبدیل شود و یا نیروهای دستگیر شده را به آنجا بیاورند. این چه حرف و کار منطقی است؟ چه کسی این کار را میکند؟اینها فقط حرفهایی بود که با آنها مردم را میخواستند فریب دهند و با احساسات مردم بازی کنند و جریحهدار کنند وبدنبال آن به وزارت کشور حمله کنند.
*** سعی کردیم با حداقل درگیری فیزیکی اوضاع را مدیریت کنیم
البته اینها تجاربی بود که در انقلاب های مخملی درکشورهای دیگری انجام داده بودند، ولی ما سعی کردیم در شورای امنیت با حداقل درگیری فیزیکی نیروهای انتظامی اوضاع را مدیریت کنیم. لذا شما شاهد هستید که از طرف نیروهای حزب اللهی مورد اعتراض قرار گرفتیم که چرا نیروهای انتظامی عکسالعمل شدید به کار نمیبرند؟ این به خاطر این بود که به نیروها دستور داده شده بود تا آنجایی که میشود خویشتنداری کنند و افراد متعددی از نیروهای خدوم انتظامی مظلوم واقع شدند و آسیبهای جدی دیدند و آسیبهایی که اینها دیدند بیشتر از طرف متعرض بود.
*** بکارگیری نیروهای بسیج در فتنه با دستور شورای عالی امنیت است
همچنین بالاتر از شورای امنیت کشور، شورای عالی امنیت ملی نیز وجود دارد. یعنی ما یک شورای امنیت کشور داریم در وزارت کشور که به ریاست وزیر کشور است و یکی دیگر هست که بالاتر از آن شورای عالی امنیت ملی است که به کارگیری یگانهای دیگر ( مانند بسیج) برای کمک به نظام و نیروی انتظامی در آن رده بالاتر صورت گرفت و این تصمیمات در رده شورای امنیت کشور نبور بلکه در رده شورای عالی امنیت ملی بود.
در دوران بعد از انتخابات ریاست جمهوری دهم بود که مطرح شد دولت برای کسب رأی سیبزمینی توزیع میکند و از سوی دیگر نیز موضوع تقلب در انتخابات را مطرح کردند. به نوعی هر جایی نمیتوانستند موضوع تقلب در انتخابات را ثابت کنند در مورد سیب زمینی و سهام عدالت صحبت میکردند. دولت وقت چگونه با این موارد برخورد کرد؟ آیا دولت برنامهای داشت که مستقیم با اینگونه موضوعات برخورد کند؟
- محصولی: اتهامهای زیادی در آن دوره زده شد، در صورتی که من همین یک جمله را عرض میکنم و شما همین را داشته باشید که همه اینها پاسخ داده شود. اینکه اینها میآیند اعلام پیروزی میکنند و بعد از اعلام نتایج میگویند ما نمیگوییم نتایج آراء خیلی قابل تغییر است و مابهقبل از انتخابات اشکال داریم و مکانیزمی که انتخابات را به آنجا کشاند.
بعد هم اخیراً افرادی که هنوز نتوانستند خود را با ملت تطبیق دهند میآیند واژهها را عوض میکنند و فکر میکنند که با واژهبازی و بازی با کلمات میتوانند همان بحثهایی را که داشتند، طور دیگری با الفاظ دیگری بگویند مثلا گفته اند ما نمیگوییم تقلب و میگوییم «تدلیس» شده بود. منظور چیست؟ میگویند سیبزمینی توزیع کردند و به مردم وام دادند و بعد چطور میشود بعد از برگزاری انتخابات اعلان کنید من برندهام و بعد هم که نتیجه لازم نگرفتید که بگویید ایرادمان به این مسایل قبل ازانتخابات است!
همین یک مورد تناقض اینها نشان دهنده هدف اصلی آنها و قائل نبودن آنها به هیچ اصل و قانونی است. نمایندگانی از آنها در همان جلسهای که حضرت آقا تشکیل داده بودند از رؤسای ستادهایشان اقرار کردند که در انتخابات تقلب نشده است، حتی در جلسات اخذ رأی اعتماد مجلس برای وزرای دولت یازدهم بعضی از این آقایان دوباره تکرار کردند که ما گفته بودیم تقلب نشده و حتی خود آقای روحانی رئیس جمهور محترم اعلام کرد که آن وزرای پشنهادی آنجا در محضر حضرت آقا اعلام کرده بودند که در انتخابات سال88 تقلب نشده است.
متأسفانه بعضا شاهد این هستیم کسانی که ادعای چیزی را دارند در عمل به آن تن نمیدهند. مثلاً ادعای قانونگرایی دارند ولی در عمل خودشان قانونشکنتر از همه هستند. ادعا دارند مردم باید در جریان قرار بگیرند ولی در وقت لازم مردم را نامحرم میدانند. مثلا زمانی تاکید می کنند باید حرمت مجلس حفظ شود و مجلس در صدر است و زمانی میگویند مجلس باید بتواند توسط دولت منحل شود. این نشان میدهد بنا به موقعیتهایی که قرار میگیرندصرفا با توجه به منافع شخصی و جناحی خود موضع میگیرند ولی مردم هم متوجه این قضایا میشوند.
با همه حوادث و اتفاقاتی که بعد از انتخابات ریاست جمهوری افتاد که فتنه بسیار بزرگی در کشور رغم خورد، اخیراً برخی شخصیتهای سیاسی میگویند ما از طلب خود گذشتیم و بهتر است آقایان موسوی و کروبی آزاد شوند.
- محصولی: در واقع وقتی ما به این فتنه نگاه میکنیم به نظرمیآید شباهت زیادی با صدر اسلام مخصوصاً زمان حضرت علی(ع) دارد. ترکیبی از مقابله کنندگان با حضرت علی (ع) را به شکلهای مختلف در اینجا میبینم. مثلاً آن موقع ناکثین داشتیم، یعنی پیمانشکنان با حضور طلحه و زبیر که منجر به جنگ جمل یا فتنه شتر سرخ موی شد. در فتنه 88 هم ما شاهد شخصیتهایی از نظام بودیم که با رهبر معظم انقلاب بیعت کرده بودند ولی پیمانشکنی کردند.
هم چنین آن موقع قاسطین یعنی همان ستمگران بودند که به سرکردگی معاویه منجر به جنگ صفین شد که قرآن سر نیزه میکردند.در این فتنه 88 هم در پشت بامها اللهاکبر سر میدادند؛ این تشابهات را ببینید. همچنین آن موقع مارقین یعنی خارجشوندگان از دین بودند که همان خوارج بودند که منجر به جنگ نهروان شد و در این دوره فتنهگران میگویند که قرآن کلام خدا نیست و یا اعتقاد به وجود امام زمان (عج) درست نیست.
اظهارات آقای گنجی از جریان اصلاحات...
- محصولی: بله! آنها الان آن طرف آب هستند و شباهتهای زیادی را میبینید. اینکه گفتید براندازی است، خب! انواع تاکتیکهای انقلاب مخملی را مطابق بر الگوی جین شارپ که در کشورهای اوکراین، قرقیزستان و ...صورت گرفته بود به کار بستند. با کمک رسانههای استکبار و صهیونیستها شعارهایی را که آنها توصیه کرده بودند را سر دادند. در روز قدس برای خشنودی اسرائیل گفتند "نه غزه، نه لبنان"، در 13 آبان برای خوشایند آمریکا اعلام دوستی با آمریکا کردند.در 16 آذر 88 به ساحت پاک امام (ره) که منورترین چهره ایران و اسلام در عصر حاضر است، اهانت کردند.
*** 40بار نخستوزیر انگلیس از فتنهگران حمایت کرد
شما ملاحظه میکنید که بالاخره در عاشورای 88 آن هتکحرمتها و بیحیاییها را به اوج رساندند و مستقیماً به جنگ با امام حسین(ع) آمدند و در خیابانها رقصیدند و شعارهای مذهبی و عاشورا و کربلا را مورد هتک قرار دادند. خب! در چنین وضعیتی40 بار نخست وزیر انگلیس و وزارت خارجه آمریکا از جریان فتنه حمایت میکند. کار به جایی میرسد که خانم کلینتون علنی به صراحت میگوید ما کارهای زیادی کردیم که فتنهگران پیروز شوند و می خواست از آنهایی که در این قضیه فعال بودند، جا نماند و پولهایی که خرج کردند و قسمتی از اقداماتی که انجام دادند و آموزشهایی که داده بودند را علنی کردند.
*** سران داخلی فتنه ولایت آمریکایی را بر ولایت الهی پذیرفتند
واقعیتی وجود دارد و آن این است که سران داخلی فتنه ولایت آمریکایی را بر ولایت اسلامی و الهی ترجیح دادند و با این پذیرش این ولایت شیطانی به مستکبران اجازه دادند که فتنه بزرگ را حمایت کنند و به فکر براندازی نظام باشند. در سوره مائده در آیه 51 خداوند میفرماید: ای کسانی که ایمان آوردهاید، یهود و نصاری را دوست و پشتیبان خود نگیرید چراکه اینها بعضیهایشان «ولی و دوست» بعضی دیگرشان هستند.
سران فتنه برخلاف نص صریح قرآن عمل کردند. خب! اینها الان چه پاسخی دارند برای اینکه بگویند نه اینطور نبوده است . اینها تنها کاری که میتوانند انجام دهند این است که با بازی با کلمات، ماست مالی کنند و باز مردم را فریب دهند تا اینکه به جایی برسند که بگویند اینها آزاد شوند و از طلبمان گذشتیم و به قول قدیمیها «دست پیش بگیرند تا پس نیفتند». متاسفانه روش اینها به غیر از این نیست.
نظام تا به حال در حق اینها لطف بزرگی کرده که هیچ نظامی به غیر از نظام جمهوری اسلامی با این عطوفت و رأفتی که داشته و نظر حکیمانهای که رهبری داشت با امثال اینها برخورد نمیکرد، نظام با رهنمودهای مقام معظم رهبری سعی کرد با این عطوفت مردم خودشان متوجه شوند و این روشنگری موجب شد که کل آن 40میلیونی که در انتخابات شرکت کرده بودند در 9دی شرکت کنند و فتنه ایجاد شده توسط ایادی بیگانه را با شکست مواجه کنند.
*** جرم سران داخلی فتنه محاربه با نظام اسلامی است
اینها وقتی میبینند اگر مطلبی را صریح بگویند مردم متوجه میشوند سعی میکنند با الفاظ مختلف بگویند که نظرمان همان است و حالا کوتاه آمدهایم. خب! اگر میخواستید کوتاه نیایید میخواستید چه کار کنید؟! در کجای دنیا اینچنین برخوردی با امثال شما میشد؟! اینها به خاطر عطوفت اسلامی و تیزبینی و تدبیر رهبر معظم انقلاب بود و محاربه با نظام اسلامی یا براندازی آن جرمی است که فتنه گران مرتکب شده اند. امام خمینی(ره) میگفتند: حفظ نظام از اوجب واجبات است و به عبارت دیگر اوجب واجبات است. یعنی حتی از نماز بالاتر. اینها نه تنها حفظ نظام نکردند بلکه عمله ی آنهایی شدند که ضد نظام عمل میکردند و معرکه گردان داخلی و سران داخلی فتنه شدند. خب! جرمهای اینها قابل گذشت نیست و اگر بنا باشد روزی اینها محاکمه شوند قطع یه یقین به محاربه علیه نظام اسلامی محکوم میشوند زیرا فساد اینها روشن است.
چه هدفی این اقدامات و اظهارت آنها را دنبال میکنند...به دنبال زندهنگه داشتن فضای کشور حول این مسائل هستند؟ دنبال زنده نگه داشتن...
- محصولی: بله! یعنی اینکه ما هستیم هم برای دنباله داخلی اصحاب فتنه وهم برای حامیان خارجیشان پیام میدهند. تا در آینده دنبال فرصتهایی بگردند برای اینکه زمینه فعالیتهای خودشان را فراهم کنند، به دلیل اینکه مردم بعد از اینکه رفتار اینها را دیدند از آنها روی گردان شدند لذا اینها صریح و صادقانه نمیتوانند حرف بزنند و حرف دلشان را بگویند، بلکه مثل منافقین میآیند در جلو حرفی میزنند و در پشت سر کارهای دیگری میکنند که در آیات قرآن هم مشابه آن زیاد آمده است. اگر فرصت بود برایتان میگویم که در خطبههای نهج البلاغه از جمله در خطبه های 194 و 192 معروف به خطبه قاصعه هست و اگر شرح داده شود میبینیم که شبیه همین قضایای فتنه است.
در آخر به بحث 9 دی و حضور مردم بپردازیم. شما در بحث خودتان به غائله روز عاشورا اشاره کردید. غائله عاشورای سال 88 و بیانیه آقای موسوی که هتکان به ساحت مقدس امام حسین (ع) را مردمی «خداجوی» عنوان کردند، نقش تأثیری گذاری در خروش مردم برای خلق حماسه 9 دی داشت. برخی میگویند حضور مردم در 9 دی دادگاه افکار عمومی سران داخلی فتنه بود و آقایان موسوی و کروبی پس از حضور مردم در حصر رفتند. نظر شما در رابطه با حضور مردم چیست؟
- محصولی: 9 دی واقعاً یوم الله به معنای واقعی است و در قرآن هم داریم"وذکرهم بایام الله"، یعنی روزهای خدا را یاد آوری کنید. همه روزها، روزهای خداست ولی یک روزهایی برجسته است، لذا به طور خاص در قرآن از آنها به یوم الله تعبیر شده است. تعبیری هم مقام معظم رهبری از این روز خاص تاریخ کشور بعنوان یوم الله داشتند. در روز 9 دی مردم بطور با شکوهی به خیابانها و میادین شهر ها آمدند و با حضورشان مشکل فتنه را حل کردند.
9 دی یک روزی بود که مردم مانند آیه ای که در قرآن داریم - روز قیامت که اسرار آشکار می شود - اسرار و ماهیت اصحاب فتنه را آشکار کردند و به فتنه گران اعلام کردند که دستتان رو شده و ما میبینیم که دنبال براندازی بودید.مردم از سران فتنه اعلام برائت کردند و از امثال باقی مانده های عمر سعد و شمر و امثالهم اعلام انزجارکردند چون احساس کردند که فتنه گران در روز عاشورا اصل دین را ، نه فقط دولت جمهوری اسلامی ، بلکه اصل دین را مورد هدف قرار دادند.
بعضی ساده نگرها که در آن زمان فتنه ساکت بودند، بعدها اعلام کردند که ما فکر میکردیم که دعوایی بین شخص احمدینژاد و موسوی بود و برای این وارد نشدیم و اول اینگونه فکر میکردیم. بعدا که متوجه ماجرا شدیم اعلام تبری از آشوبگران فتنه گران کردیم . مسئله آنها شخص آقای احمدی نژاد نبود تازه بعد از خود شخص رئیس جمهور، کلیت دولت را میشود در نظر گرفت که شاید بتوان گفت که فتنه گران تنها با کلیت دولت مخالف بودند اما اینگونه هم نبود.
درست است دولت هم قسمتی از نظام است ولی فتنه گران کلیت نظام اسلامی که در رأس آن ولایت فقیه است را مورد هدف خود قرار داده بودند، وحتی باید گفت اسلام ناب محمدی (ص) را مورد هدف خود قرار داده بودند چرا که نظام جمهوری اسلامی هم برای این تشکیل شده که احکام اسلام ناب محمدی (ص) را نه تنها در کشور ما بلکه تا جایی که امکان دارد در پهنای گیتی در معرض اجرا دربیاورد و زمینهساز انقلاب جهانی حضرت مهدی(عج) شود که انشاالله با قیامش در کل دنیا عدل و داد را بر قرار میکند به امید چنین روزی....
بنابراین وقتی مردم دیدند حرمت عزیزترین شعائرشان یعنی عاشورا و کریلا و امام حسین(ع) هتک شد، بلند شده و قیام کردند و اعلام کردند که از یاری امام حسین (ع) و اصحاب او دست نمیکشیم و سران فتنه و استکبار جهانی را در 9 دی دو روی سکه معرفی کردند و خیانت آنها را قابل گذشت، ندانستند.
*** 9 دی جلوه مجدد قیام حسینی بود
9 دی پیوندی ناگسستنی بین امامِ امت و مردم بود که یکی از بزرگترین ضعفهای استراتژیکی دشمن که در طراحی فتنه پیشبینی نکرده بوده همین نکته بود. یعنی عمق این پیوند استراتژیک و رابطه امام با امت و امت با امام را خوب درک نکرده بود در صورتی که 9دی این را نشان داد و میتوان گفت 9دی جلوه مجدد قیام حسینی (ع) بود و همان طور که در 22 بهمن نیز همه مردم دست به دست هم میدهند و برای بیعت مجدد با نظام و امام راحل و شهدای انقلاب و شهدای جنگ و مقام معظم رهبری با حضور گسترده و شکوهمندانه در خیابانها و میادین سراسر کشور اسلامی حضور پیدا می کنند.
در 9 دی هم مردم آمدند و مجدد با امام (ره)، شهدا و رهبری معظم نظام - دام الله ظله العالی- بیعت کردند و اعلام کردند عاقبت کار از آن مومنین و مجاهدین است و تا به حال وعده خدا هم همین بوده و بر مبنای این، خداوند متعال حمایت و حفاظت لازم را از این انقلاب و نظام بعمل آورده است.
بر خلاف فتنهگران که در فتنه، یهود و نصاری را «ولی» خود قرار دادند مومنین در 9 دی دوستی با مؤمنین و اولیای خدا را بر دوستی با یهود و نصاری ترجیح دادند و اعلام نمودند اگر برخی خواص بیبصیرت که به فرمان و ندای « أین عمار» مقام معظم رهبری پاسخ مناسب ندادند ما با پاسخمان نشان میدهیم که مردم وفادار به انقلاب و ارزشها، نه تنها از بعضی از خواص عقب نیستند بلکه جلوتر هم هستند. 9 دی درسی بسیار بزرگ و تاریخی است و واقعا روزی بسیار بزرگ و باعظمت است و هر چه بگوییم کم گفتهایم، برای اینکه 9 دی یک انقلاب جدیدی بود که انقلاب اولیه را با چندین پله صعود ارتقا داده و تثبیت کرد و افق آیندهای را بسیار روشنتر از پیش به مردم نشان داد.
از وقتی که به ما دادید کمال تشکر را داریم.
- محصولی: خواهش میکنم. من هم از شما متشکرم.