در حالی که در ماه های اخیر، همه توجهات به اعتراض های پارک "گزی" در استانبول معطوف بود و حتی برخی آن را نشانه بهار ترکیه می دانستند، تحول سیاسی دیگری شکل گرفت که کل ترکیه را تحت تأثیر قرار داد. در رخداد جدید شمار بسیاری از فعالان اقتصادی و تجاری معروف این کشور بازداشت شدند. همزمان با اعلام خبر برکناری دادستانی که مسئول رسیدگی به پرونده فساد دولتی ها بود، برخی رسانه ها و سایت های خبری از مطرح شدن نام پسر اردوغان در این پرونده خبر دادند. براساس این گزارش های غیررسمی، روز پنجشنبه دادستان دستور دستگیری 30نفر دیگر از مقامات و نزدیکان دولت اردوغان را به اتهام پولشویی و فساد مالی صادر کرده بود اما نیروهای پلیس از اجرای حکم دستگیری خودداری کردند. دلیل این خودداری این بوده که در روزهای گذشته و بعد از دستگیری 50نفر در ارتباط با این پرونده، دولت اردوغان ده ها مقام پلیس را در استانبول از کار برکنار کرد. در همین حال ارتش ترکیه بیانیه ای را در رسانه ها منتشر و در آن تأکید کرد که قصد دخالت در مسائل سیاسی را ندارد. این بیانیه بعد از آن منتشر شد که یکی از مشاوران نزدیک اردوغان در شبکه های اجتماعی نوشت، این بحران می تواند زمینه را برای کودتا فراهم کند. با این توصیفات دیدبان قصد دارد ریشهها، عوامل داخلی و خارجی این بحران را بررسی نماید.
1-وضعیت داخلی ترکیه؛ پنجه مخالفین در پنجه اردوغان
رجب طیب اردوغان، نخست وزیر اسلامگرای ترکیه، برآمده از حزب عدالت و توسعه از اولین روزهای نخست وزیریاش دو گروه مخالف جدی داشت؛ ارتش و ملیگراها. اردوغان در «جریان ارگنکون[1]» ارتش را به صورت دفعی و ناگهانی کنار زد و آنها تقریبا برای همیشه از صحنه سیاسی کشور کنار گذاشته شدند. ملیگراها هم به دلیل کم اثر بودن صدای انتقادهایشان و همچنین عملکرد قوی مجموعه حزب عدالت و توسعه، بخت چندانی برای بالا آمدن از نردبان قدرت نیافته اند و بیشتر در انتظار یک "اشتباه بزرگ" از سوی حزب حاکم هستند.
حدود 7ماه پیش، در جریان تظاهرات پارک «گزی»، جریان سومی به صحنه مخالفت با دولت ترکیه قدم نهاد. درست است که اعتراضات به سرعت مدیریت و کنترل شد اما برای استراتژیستهای حزب عدالت و توسعه زنگ خطر به صدا در آمده بود.
تحقیقات مفصل دستگاههای امنیتی ترکیه نشان داد که در ماههای اخیر، جریان مخالف جدیدی از قلب حزب حاکم در حال شکلگیری است.
این جریان تحت رهبری «فتح الله گولن» سرمایه دار ترک تبار ساکن پنسیلوانیای آمریکاست. او یکی از پرنفوذترین شخصیتهای تاریخ ترکیه به حساب میآید. فتح الله گولن که یکی از همراهان نزدیک رجب طیب اردوغان در مبارزه سالیان نه چندان دور علیه ارتش و ملیگراها بوده است، ظاهرا دیگر علاقهای به نخست وزیر شدن اردوغان در دوره آتی ندارد. گولن پیرو مسلک صوفیگری بوده و دارای هزاران مدرسه و مراکز آموزشی فعال در 92 کشور جهان می باشد که گفته می شود حدود 300 مرکز آموزشی در ترکیه، به «گولن» تعلق دارد. فارغ التحصیلان این مراکز که عمدتا با زبان انگلیسی آشنا می شوند، به عنوان افراد غربگرا، جذب سیستمهای رسانهای، قضایی و پلیسی میشوند. به نظر می رسد این نفوذ گسترده، وسوسه نخست وزیر شدن خود «فتح الله گولن» یا یکی از افراد سیاسی نزدیک به او را افزایش داده است.
رشد تشکیلات موازی و البته مخفی فتح الله گولن منجر به عضوگیری از درون حزب عدالت و توسعه نیز شده است. دغدغه اعضای این تشکیلات مخفی که از آن به عنوان "اعتدالگرایان حزب حاکم" نیز یاد میشود، خصومت با اردوغان و سیاستهای فعلی اوست. گولن و طرفدارانش در اولین فعالیتهای علنی، خود را در اغتشاشات «پارک گزی»- که به بهانه مسائل عمرانی، اعتراضاتی در ترکیه مطرح گردید- نشان دادند. این ناآرامیها که پس از چند هفته با پاسخ حامیان اردوغان مواجه شد، باعث فعال شدن سناریوی دیگری از سوی یاران گولن گردید که عبارت بود از اینکه با اهرم مسائل اقتصادی بتوانند اردوغان را زمینگیر نمایند. نمونه بارز این مسأله، مشکوک بودن جریان فساد اقتصادی مقامات دولتی ترکیه و وابستگان آنها و بازداشت 100 نفر، تنها در عرض یک روز و آزاد کردن حدود 80 نفر از آنها در همان روزهای اول بازداشت بود. اگر این قضیه روندی حقوقی- قضایی را طی کرده بود این افراد باید به تدریج و ترجیحا هنگام ارتکاب جرم دستگیر میشدند و یا اگر دستگیری آنها به فرض صحت اثبات جرائم آنها لازم بود، در یک روز انجام می شد و در این صورت، دلیلی نداشت که 80 درصد دستگیرشدگان به فاصله کوتاه چند روزهای از زندان آزاد میشدند. این مساله به خوبی روشنگر ابعاد سیاسی مطرح شدن یکباره و ناگهانی مساله فساد اقتصادی در ترکیه است. امری که با اعتراض شدید اردوغان به دستگاه قضایی و پلیس همراه شد و او برای بهبود وضع تنشزای این دو نهاد مجبور به عزل چند تن از مقامات ارشد قضایی و پلیسی گردید.
2-سیاست "تنش صفر با همسایگان" از سوی اردوغان؛ خشم استکبار
ترکیه بر مبنای نظرات استراتژیستهایی چون داود اغلو، وزیر خارجه این کشور، به این جمع بندی رسیده است که در حال حاضر، "تنش صفر با همسایگان" داشته باشد. برخی اتفاقات نظیر استقرار موشکهای پاترویت و نقش آفرینی نامطلوب در بحران سوریه، تعطیلی دفاتر جاسوسی عربستان در ترکیه و همچنین سقوط دولت همپای اردوغان در مصر، دولتمردان ترکیه را مصمم به ایجاد بازسازی در استراتژی اعمالی سیاست خارجی این کشور نمود که البته این تغییر استراتژی، چندان به مذاق برخی کشورها خوش نیامده است.
2-1-ترس اسرائیل از قدرت گیری ترکیه
رژیم صهیونیستی متهم درجه یک این اغتشاشات، یکی از ریشه های خارجی بحران فعلی است. سازمان اطلاعاتی ترکیه (میت) در گزارشی، مدعی شنود توسط سرویس اطلاعات خارجی رژیم اشغالگر قدس (موساد) در چندین ماهه منتهی به بحران 20 روزه فساد اقتصادی شده است. رژیم صهیونیستی به عنوان یک رقیب منطقه ای برای ترکیه، علاقهای به عقب ماندن از ترکیه در مقوله "هژمون منطقه ای" -قدرت مسلط- ندارد. بنابراین هرگونه اقدام خرابکارانه در ترکیه و همچنین تضعیف و تخریب دولت اردوغان، حمایت بی دریغی را از سوی رژیم اشغالگر قدس به دنبال دارد. همچنین این رژیم به صورت طلبکارانه، برقراری ارتباطات بیشتر با آنکارا، پس از ناراحتیهای به وجود آمده از جریان کشتی «مرمره» را در سر میپروراند. با این حال، افشا شدن شنود توسط دستگاه جاسوسی موساد، افزایش مناسبات میان تل آویو- آنکارا را قابل تاملتر از قبل خواهد نمود.
2-2-سفره پهن آمریکا در ترکیه
آمریکا هم در درجه بعدی این دخالت خارجی تعریف میشود. سفیر آمریکا بارها از سوی مقامات ترکیه به آتش افروزی و تشویق مخالفان اردوغان به اغتشاش بیشتر، آشکار و پنهان، مورد نکوهش قرار گرفته است. نقل است که سفیر آمریکا در ترکیه، نقش اساسی در طراحی اهداف عملیاتی اغتشاشات ایفا نموده است. از این روست که اردوغان هم تاکنون، ساکت ننشسته و در سخنرانی خویش، سفرای کشورهای خارجی را تهدید به اخراج از کشورش کرد. تهدیدی که به طور قطع متوجه سفیر آمریکا در ترکیه میشود. آمریکا با این اقدام خود نشان میدهد که در طراحی نقشه جدید سیاستهایش در خاورمیانه، دیگر آن اعتماد سابق به اردوغان را ندارد. البته نمیتوان فراموش کرد که آمریکا حدود 18 میلیارد دلار در سال گذشته، مبادله تجاری با ترکیه داشته است و نمیتواند این منفعت خویش را با یک بحران سیاسی، به دست خودش به چالش بکشد. در واقع، آمریکا همدلی سابق با ترکیه را از دست داده است و شاید تلاش عوامل آمریکا چه برای هدایت اغتشاش گران علیه اردوغان و چه پناه دادن به مهمترین اپوزیسیون اردوغان در پنسیلوانیا (گولن) جهت حفظ منافع اقتصادی- تجاری در ترکیه باشد.
2-3-عقده ایران در گلوی آمریکا
تغییر رویکرد آمریکا نسبت به ترکیه را در نزدیک شدن آنکارا به تهران میتوان جستجو نمود. جای سؤال است دولت آمریکا که پس از روی کار آمدن دولت جدید در ایران، تغییر فضای خصومت بین خود و ایران را مناسب ارزیابی میکند، چه دلیلی دارد که بی ثباتی سیاسی در کشور همسایه ایران یعنی ترکیه را همزمان با ترمیم پلهای شکسته آنکارا- تهران دنبال کند؟
شاید آن روی پنهانتر سکه سیاست، زمانی علنی شود که بدانیم آمریکا قصد دارد با تبدیل نمودن ایران هراسی به یک نماد در ترکیه، این دو کشور را از هم جدا نماید و بیش از این نگذارد تهران و آنکارا به یکدیگر نزدیک شوند.
با تمام این تلاشها، فضای کلی روابط ایران و ترکیه، با اراده سیاسی دو طرف همراه بوده و ترکها علیرغم فشارهای شدید اخیر، در سخنرانیهای علنی و ملاقاتهای خصوصیشان بر گسترش روابط خویش با ایران تاکید کرده اند. نمونه آن، واریز 7.6 میلیارد دلار پول فروش نفت و گاز ایران از سوی ترکیه بود که حسن نیت عملی در این زمینه محسوب میشود. وزیر امور خارجه کشورمان هم با سفر به آنکارا، ضمن سپاس از تصمیم ترکها، موضوع عدم دخالت کشورهای ثالث در روابط ایران و ترکیه را مطرح نمود که پیامی روشن برای آمریکا به حساب میآید.
نتیجه گیری
سیاست خارجی عرصه امکانهاست. معادلات در فضای سیال، پرتحرک و دارای تنش همیشگی غرب آسیا به گونهای رقم خورده است که ایران و ترکیه را پس از سه سال کدورت های عمدتا امنیتی- نظامی به هم رسانیده است. به اذعان کارشناسان، فرصتی که امروز در رابطه ایران و ترکیه ایجاد شده چنان قابل استفاده است که برخی مانند ولی نصر، پژوهشگر ارشد مسائل خاورمیانه و رئیس مدرسه مطالعات بینالمللی پیشرفته در مدرسه جان هاپکینز، از رابطه ایران و ترکیه به "اتحادی جدید" یاد می کنند و این بهترین توصیف برای این رابطه است.
از طرف دیگر، در عرصه سیاست داخلی، اگر تاکتیک تغییر نصف اعضای کابینه در ترکیه برای مدیریت بحران فعلی ترکیه کارآمد باشد، به نظر می رسد اردوغان خواهد توانست اکثریت کرسیهای شورای شهر در 80 روز باقیمانده به این انتخابات را از آن خود کند و راه خود را برای تثبیت مقبولیت دوباره خویش هموارتر گرداند. درخواست مصالحه از طرف گولن برای اردوغان هم در این چهارچوب قابل تحلیل است؛ چرا که گولن هم پس از 20 روز سکوت مرموز، مقابل عرض اندام اردوغان نتوانست دوام بیاورد و فعلا مصالحه را بر مجادله ترجیح داد.
با فروکش کردن این بحران، به نظر می رسد ترکیه دارای جایگاه برتری در قبال رفتار آینده خویش با آمریکا و رژیم صهیونیستی می گردد. این اتفاق درکنار پیروزی های احتمالی برای دولت اردوغان، به احتمال زیاد، رئیس جهور کشورمان، را از اولین مسافران آنکارا خواهد گرداند. سفری که به خاطر اغتشاشات فعلی به تاخیر افتاده اما با کنترل و آرام سازی این اغتشاشات که فرآیند آن آغاز شده است، باید منتظر آن بود.