در مورد نقش نهادهای نظامی در اقتصاد صحبت می کنید؟ این اتفاق را چگونه ارزیابی میکنید؟ آیا تصدیگری نهادهای نظامی به سود رقابت و توان اقتصادی کشور است؟
در قانون اساسی ما کاملا آمده است یعنی نیروهای نظامی در زمان صلح که ظرفیت بالایی دارند نباید معطل بمانند و به انتظار جنگ بنشینند. انشاءالله هیچوقت ما دیگر جنگ نداشته باشیم. آمده که باید در زمان صلح دولت از آنها در عمران کشور استفاده کند تا کار کنند. ماشینآلات و انسانهای تحصیلکرده و باتجربه دارند؛ بهخصوص ما که در جنگ تجربههای زیادی در خیلی موارد به دست آوردهایم که اینها دارند. من در حد همان قانون اساسی فکر میکنم کار خوبی بوده و از پیشبینیهای خیلی خوب بوده است.
در دولت جنابعالی این وضعیت چگونه بود؟
بله، من بعد از جنگ در دولت خودم این کار را کردم یعنی آن موقع که سازندگی کشور و بازسازی اساس کار شده بود و طرحهای زیادی در دست کار داشتیم، پیمانکار در داخل کشور به آن اندازه نبود و خود این باعث میشد که رقابتها به گونهای نباشد که قیمتها را تعدیل کند. اگر ما رقیبی نداشتیم خیلی گران تمام میشد. من هنوز آن موقع جانشین فرمانده کل قوا بودم و همان موقع از نیروهای نظامی و انتظامی و همه خواستم که از امکانات مهندسی فراوانی که در اختیار دارند که در جنگ برای آنها سرمایهگذاری شده و خیلی هم زیاد بود مثل جهاد که عمدة ماشینهای کشور در اختیار اینها بود خواستم در طرحها وارد شوند که خیلی هم موثر بود. اولا ماشینآلاتشان را به کار گرفتند و آنهایی را که فرسوده شده بود بعدا توانستند نو کنند. چون درآمد داشتند. در بین نیروهایی که داوطلبانه به جنگ رفته و از جنگ آمده بودند، انسانهای تحصیلکرده زیادی بود و از استعداد اینها استفاده شد. طرحها را ارزانتر انجام میدادند. واقعا آن موقع کارهای بزرگی انجام دادند.
شرایط فعلی را فراتر از قانون میدانید یا نه؟
سبک فعلی را قبول ندارم که اینها تبدیل به رقیبی آنگونه در مالکیت شوند. آنها که مالک نمیشدند مثلا ما سد کرخه را که خاکریزی خیلی عظیم و بیسابقه در کشور داشت به سپاه پاسداران دادیم. سپاه که آن همه ماشینآلات در جنگ داشت، بولدوزرها، کامیونها، لودرها، جرثقیلها و همه اینها را که در جنگ داشتند برای خاکریزی سد کرخه آوردند و خیلی آسان و زود خاکریزی را انجام دادند. یا بخشی از نیروهای مسلح ما وسایل و ابزاری داشتند که به درد انتقال لولههای بزرگ میخورد، آنها را آوردند و ما لولهگذاریهای نفت و گاز را در خیلی از موارد به آنها واگذار کردیم. در طرحهایی مثل راهسازی هم خیلی سریع عمل میکردند. منتها مالک نبودند و حق پیمانکاری را ارزانتر از دیگران میگرفتند. درآمد را هم صرف وظایف نظامی میکردند. هم توانستند وسایل خودشان را با درآمدهایشان نو کنند و هم نیروهایشان تجربیات بیشتری به دست آوردند و هم شغل بهتری به آنها دادند، یعنی همانگونه که در قانون اساسی هست عمل میکردیم و مشکلی نبود.
در فرآیند دور زدن تحریمها چه نظری دارید؟ آیا به نظر شما روش درستی به کار گرفته شده است؟
خیلی از جزئیات را نمیدانم چون اینها را به ما نمیگفتند.
با توجه به این پروندههایی که اخیراً در ترکیه تشکیل شده فکر نمیکنید این موضوع درست مدیریت نشده بود؟
بله، سوء مدیریتها خود را در اتفاقات اخیر نشان میدهد. البته چون اینها میخواستند مخفیکاری کنند و نمیشد علنی کنند و آن طرف هم حاضر نبودند که علنی باشد و در داخل مصلحت نبود، از افرادی استفاده میکردند که غیر دولتی باشند و در آنها انسان ناشایستهای هم وارد شدند و بعضیها کارهایی هم کردند. منتها من به صورت کامل و جامع اطلاع ندارم که کجاها و چگونه بوده است. فروش نفت، ورود کالاها، انتقال پول و انتقال موارد حساس فنی بوده و اگر درست مدیریت میشد شاید این اتفاقات نمیافتاد.
در همین ارتباط، اخیرا آقای رئیسجمهور ستادی را به ریاست آقای جهانگیری در مورد برخورد با همین ویژهخواری که در واقع اسمش را تاجران تحریم گذاشتند، تاسیس کردند. حضرتعالی در این مورد نظر خاصی ندارید؟
کار درستی کردند. بالاخره ما که از دور نگاه میکنیم میبینیم فسادهای زیادی در سالهای اخیر در خیلی از زمینهها در بانکها، در وامها، در خریدها، در دور زدن تحریمها و بسیاری از مسائلی که کم و بیش داریم، اتفاق افتاد. بعضی جاهایش را میبینید که علنی میشود و چیزهایی هم هست که هنوز حالت سرّی دارد و رو نمیشود. این جزو وظایف رئیسجمهور است و ایشان بهموقع این وظیفه را محول کردند که اول اطلاعات جمع کنند یعنی معاون اول ایشان موارد را پیدا کنند و بعد به مواردی که لازم باشد ورود یابند و هر چه حق است، عمل کنند.
در مورد وضعیت اقتصادی کشور حضرتعالی چه تحلیلی دارید؟ آیا فکر میکنید وضعیت بهگونهای خواهد شد که رضایت عمومی ایجاد شود؟
الان که وضعیت اقتصادی هیچ خوب نیست. یعنی واقعا مقدار زیادی از منابع مهم ما معطل مانده است. بیکاری شدیدی - آن هم نیروهای تحصیلکرده و باسواد - کشور را فراگرفته و گرانی و تورم حقیقتا مردم را اذیت میکند. پخش کردن پول هم به آن شکل که میشد، جواب نمیدهد بلکه تورم را اضافهتر میکند.
سیستم اقتصادی از مسیر خود خارج شده بود و حتی اجرای اصل 44 که رهبری به مجمع گفتند و مجمع سیاست را تهیه کرد و ایشان تایید کردند و دستور دادند و ابلاغ کردند، از مسیر خود خارج شد. همین هدفمند کردن یارانهها که کار لازمی بود، به شکل بدی اجرا شد که عوارضش را میبینیم. منابع کشور معطل ماندهاند.
الان من به هیچوجه از وضع راضی نیستم، توقعی هم نمیتوانیم از دولت داشته باشیم که بدون گامهای قبلی بتواند این را اصلاح کند. بالاخره الان منابع دولت خیلی محدود است. الان شما به بودجه نگاه کنید، عمدتا در حد هزینههای جاری است. مثلا ده هزار میلیارد برای عمرانی نوشتند ولی معلوم نیست حاصل شود. چون الان این بودجه ما تحقق پیدا نمیکند. مثل بودجه سال قبل که نوشته بودند. مگر تحقق پیدا کرد؟ شاید 60 درصد از منابع بودجه تحقق پیدا کرد. عدد درست و دقیق یادم نیست.
الان واقعا دست دولت برای اقدامات بزرگ زیربنایی و روبنایی خالی است. یکی از عوامل لازم این است که مدیریتها اصلاح شود که اینها دارند بهتدریج این کار را میکنند تا ظرفیت مهمی ایجاد شود.
دوم اینکه مزاحمتهای خارجی از بین برود که شروع کردند و گام اول را هم خوب برداشتند و انشاءالله گامهای بعدی هم ظرف یک سال برداشته و تمام شود. فکر میکنم به سرعت میتوانیم به تعادل اقتصادی برگردیم. چون آن موقع منابع را داریم و ظرفیت جذب آن را هم داریم و کشور هم آماده است و مردم و نیروهای فراوانی آماده هستند که از خبرگی خودشان استفاده کنند. فکر میکنم آرزوی دور و درازی نیست. میتوانیم در دولت 4 ساله آقای روحانی به آنجا برسیم. مگر اینکه یک موانعی پیش بیاید.