صراط:در جریان بازی اخیر بارسلونا مقابل لوانته، جرارد پیکه اولین گل تیمش را با بهره گیری از کرنری که به نفع بارسا اعلام شده بود به ثمر رساند. این گل در شرایطی از راه رسید که بارسلونا سیزدهمین گلش دراین فصل رقابتهای لالیگا را پذیرا شد؛ گلی که در واقع ششمین گلی بود که بارسا دراین فصل ازروی کرنر دریافت کرده است. این بدان معناست که تقریبا نیمی از توپهایی که در طول رقابتهای این فصل لالیگا وارد دروازه بارسا شده، از روی کرنر و ارسال ایستگاهی به تور دروازه چسبیده.
شش تا از این 13 گل با یک استراتژی مشخص به ثمر رسیده: سانتر و شوت. البته توضیح این شرایط کار سختی نیست. آنچه بیشتر دراین باره نقش دارد، کوتاهتر بودن قد مدافعان و بازیکنان بارسلونا در مقایسه با اکثر بازیکنان حریف است. کاملا مشخص است که بارسا هرگز در دفاع کردن مقابل کرنرهای حریف قوی نبوده. هرچند که در فصول پیشین به لطف داشتن بازیکنان قدبلندتری مثل یایا توره، سیدوکیتا، اریک آبیدال و یا زلاتان ایبراهیموویچ دراین زمینه موفق تر بوده و قدبلند آنها به بارسا کمک می کرده تا کمتر از روی کرنر گل بخورد ولی آیا این یک نقطه ضعف یا پاشنه آشیل برای بارساست؟ مارتینو همیشه می گوید که بهترین راه برای پیشگیری از این گلها این است که به تیم حیف کرنر ندهند. ولی شاید کار دیگری هم بتوان انجام داد؛ در این شرایط این نکته مهمی به نظر می رسد؛به ویژه با درنظر داشتن اینکه حریف بعدی بارسا در لیگ قهرمانان اروپا منچسترسیتی است و بازیهای هوایی آنها درکل اروپا مشهور است.
با نگاه دقیق تر به این گلهای دریافتی، به نکات جالبی می توان رسید: اول اینکه همیشه در هنگام به ثمر رسیدن این گلها از روی کرنر، تعداد مدافعان بارسا از مهاجمان حریف بیشتر است ودرهیچ یک از این شرایط تعداد مهاجمان حریف بیشتر از3نفر نبوده ولی با این وجود بارسایی ها در اجتناب از گلزنی حریف ناکام بوده اند. تک تک گلهایی که بارسا در بازی با والنسیا، سویا، وایادولید، ویارئال، ختافه و لوانته دریافت کرده، خیلی ساده و بدون دردسر از راه رسیده اند وثمره یک شوت بوده که بدون واسطه و دخالت بازیکنی دیگر با بهره گیری از ارسال کرنر وارد دروازه بارسا شده. پنج تا از این 6 گل باضربه سر به ثمر رسیده و یکی دیگر با پا و در تمامی این گلها، نه والدس (که 4تا از این 6 گل را دریافت کرده) و نه پینتو (که 2 تا از این 6 گل وارد دروازه او شده) از دروازه خارج نشده اند.
شش تا از این 13 گل با یک استراتژی مشخص به ثمر رسیده: سانتر و شوت. البته توضیح این شرایط کار سختی نیست. آنچه بیشتر دراین باره نقش دارد، کوتاهتر بودن قد مدافعان و بازیکنان بارسلونا در مقایسه با اکثر بازیکنان حریف است. کاملا مشخص است که بارسا هرگز در دفاع کردن مقابل کرنرهای حریف قوی نبوده. هرچند که در فصول پیشین به لطف داشتن بازیکنان قدبلندتری مثل یایا توره، سیدوکیتا، اریک آبیدال و یا زلاتان ایبراهیموویچ دراین زمینه موفق تر بوده و قدبلند آنها به بارسا کمک می کرده تا کمتر از روی کرنر گل بخورد ولی آیا این یک نقطه ضعف یا پاشنه آشیل برای بارساست؟ مارتینو همیشه می گوید که بهترین راه برای پیشگیری از این گلها این است که به تیم حیف کرنر ندهند. ولی شاید کار دیگری هم بتوان انجام داد؛ در این شرایط این نکته مهمی به نظر می رسد؛به ویژه با درنظر داشتن اینکه حریف بعدی بارسا در لیگ قهرمانان اروپا منچسترسیتی است و بازیهای هوایی آنها درکل اروپا مشهور است.
با نگاه دقیق تر به این گلهای دریافتی، به نکات جالبی می توان رسید: اول اینکه همیشه در هنگام به ثمر رسیدن این گلها از روی کرنر، تعداد مدافعان بارسا از مهاجمان حریف بیشتر است ودرهیچ یک از این شرایط تعداد مهاجمان حریف بیشتر از3نفر نبوده ولی با این وجود بارسایی ها در اجتناب از گلزنی حریف ناکام بوده اند. تک تک گلهایی که بارسا در بازی با والنسیا، سویا، وایادولید، ویارئال، ختافه و لوانته دریافت کرده، خیلی ساده و بدون دردسر از راه رسیده اند وثمره یک شوت بوده که بدون واسطه و دخالت بازیکنی دیگر با بهره گیری از ارسال کرنر وارد دروازه بارسا شده. پنج تا از این 6 گل باضربه سر به ثمر رسیده و یکی دیگر با پا و در تمامی این گلها، نه والدس (که 4تا از این 6 گل را دریافت کرده) و نه پینتو (که 2 تا از این 6 گل وارد دروازه او شده) از دروازه خارج نشده اند.