صراط: عبور از خاتمی؛ عبور از راست سنتی، عبور از هاشمی و.... مجموعه
عبورهای سیاسی است که در سالهای اخیر از شخصیت های سیاسی شکل گرفته
است.عبوری که در ساده ترین تعریف رد شدن از یک چهره به دلیل فراتررفتن
مطالبات و متوقف ماندن آن شخصیت بر حد خاصی از مطالبات پیشین است.
نخستین بار بحث عبور از خاتمی در هنگام انتخابات ریاست
جمهوری سال 1380 پررنگ شد،تا حدی که سید محمد خاتمی حتی برای کاندیداتوری
دو دوم ریاست جمهوری خود با تردید مواجه شد. در آن زمان طیفی از اصلاح
طلبان خواستار عبور از خاتمی به دلیل عقب ماندن از مطالبات تندتر اصللاحات
بودند. انتقادات مکرر اصلاحطلبان به خاتمی تا آنجا بود که یکی از بحثهای
روز آن مطبوعات بحث بر این سؤال بود که "آیا خاتمی خواهد آمد؟
خاتمی
در حین ثبت نام در برابر خبرنگاران، با "چشمانی گریان" ظاهر شد و اطمینان
داد که بر عهد پیشین خود با مردم پابرجاست. وی در حین صحبت هایش چندین بار
بهخاطر بغض در گلویش و اشک در چشمانش سخنانش قطع شد. وی در پایان بیت شعری
خواند: "در عاشقی گریز نباشد زسوز و ساز استادهام چوشمع، مترسان زآتشم" .
بعدها از این بخش از ثبت نامش در تبلیغاتش بسیار استفاده شد. برخی معتقدند
نحوه حضور وی در روز ثبت نام تاثیر زیادی بر جلب رای مردم به وی داشت. در
آن زمان اگر چه طیف های تند تر اصلاح طلب به حمایت از خاتمی در انتخابات
بعه دلیل ملاحظات قدرت رضایت دادند،اما هیچگاه عبور از وی را در عرصه نظر
کنار نگذاشتند و ماجرای تحصن شاید یکی از مصادیقی بود که از تز عبور از
خاتمی برمی خاست.
در این سوی اردوگاه سیاست
ایرانی نیز،جناح راست عبوری نه چندان پر سر و صدا از راست سنتی داشت و در
انتخابات شورای شهر دوم و ریاست جمهوری نهم، طیف راست سنتی تا حد ممکن کنار
گذاشته شد. طیفی که گفته می شد دیگر قادر نیست مطالبات قشر نوین دست راستی
ها که دیگر نامشان اصولگرایان شده بود را نمایندگی کند.عبور از راست سنتی
چندان با سر و صدا همراه نبود و اصولگرایان جدید اگر چه حرمت پیران را نگه
داشتند و در هر بزنگاهی سراغی از آنان گرفتند.اما عملا بازی در دست جوانانی
از اصولگرایان قرار داشت که سالها تلمذ سیاست کرده بودند.
در
انتخابات سال جاری نیز اصلاح طلبان عبور مجددی از خاتمی و هاشمی
داشتند.عبوری که البته جنس آن با عبور سال 80 از خاتمی متفاوت بود. در آن
سال اگر عبور از خاتمی به دلیل تند تر شدن مطالبات اطلاح طلبان بود، در سال
92 عبور از هاشمی و روحانی برای رسیدن به کسی بود که بتواند چنان بازی کند
که در عین اینکه قادر منور وسیع در عرصه سیاسی داشته باشد، مطالبات حداقلی
اصلاح طلبان را هم نمایندگی کند و این فرد هم کسی نبود جز شیخ حسن روحانی!
اکنون
اما در بیش از یک سال مانده انتخابات مجلس شورای اسلامی،آرام آرام،بحث
عبور از روحانی در بین اصلاح طلبان زمزمه می شود.آنان می گویند که باید
حضور حداکثری و مطالبات حداقلی را گسترش داد و آن زمان حسن روحانی را
سنجید.اصلاح طلبان معتقدند حسن روحانی هیچگاه رهبر جریان اصلاحات نبوده است
و خودش هم چنین ادعایی ندارد.
باید منتظر ماند و
دید که اگر مطالبات حداقلی اصلاح طلبان برای انتخابات مجلس شورای اسلامی
دستخوش تغییر شود و به سمت مطالبات حداکثری حرکت کند، حسن روحانی در این
میان چه نقشی را خواهد داشت. آیا اصلاح طلبان از او هم عبور می کنند یا وی
خود را به قامت مطالبات جدید اصلاح طلبان خواهد رساند؟