* تیم ملی ایران در مرحله اول
مسابقات قهرمانی جهان باید به مصاف تیمهای ایتالیا، فرانسه، بلژیک و 2 تیم
از منطقه آمریکای شمالی و مرکزی و دریای کارائیب برود. آیا به نظر شما
گروهتان، گروه مرگ نیست؟
به احتمال زیاد تیم ملی آمریکا از منطقه آمریکای شمالی به گروه ما اضافه
خواهد شد و این یعنی یک چالش جدی و یک حریف قدرتمند برای ما. به نظر من
گروه D گروه سختی است ولی من در مورد آن نمیتوانم کاری انجام دهم. تنها
کاری که ما میتوانیم بکنیم این است که در هر مسابقه، مبارزه کنیم تا
بتوانیم از گروه خود صعود کنیم.
* رویارویی با کدام حریف در مرحله گروهی برای شاگردان شما سختتر است؟
ما باید بیشتر به تیمهای اروپایی یعنی ایتالیا و بلژیک و فرانسه توجه کنیم.
* تیم ملی بلژیک، شگفتیساز مسابقات اخیر قهرمانی اروپا بوده است.
آنها برای من شگفتی ساز نیستند. بلژیک تیم قدرتمندی است. من بازیهای این
تیم را بارها تماشا کردهام و میتوانم پیشرفت سیستماتیک آنها را ببینم. من
انتظار نداشتم که بلژیک در مسابقات قهرمانی اروپا بتواند ایتالیا را شکست
دهد. ( ایتالیا این بازی را 3 بر 2 واگذار کرد).
* به دنبال چه اهدافی با تیم ملی ایران در مسابقات قهرمانی جهان سال 2014 در لهستان هستید؟
در درجه اول باید از گروه خود صعود کنیم چون تا به حال ایران از گروه خود
در مسابقات قهرمانی جهان بالا نرفته است. صعود از گروه D با توجه به
حریفانی که داریم کار بزرگی است. پس از صعود از گروه نیز به دنبال پیروز در
هر مسابقه هستیم. فکر کردن به مدال هنوز خیلی زود است.
* شما به عنوان سرمربی، تجربیات
بسیار زیادی دارید ولی استفان آنتیگا، سرمربی فرانسوی و جوان تیم ملی
لهستان اولین تجربه مربیگری خود در مسابقات قهرمانی جهان را خواهد داشت. چه
توصیهای به او دارید؟
حرفی ندارم. به نظر من فرانسویها مربیانی دارند که به آنتیگا در این مورد
کمک کنند. انتخاب آنتیگا به عنوان سرمربی تیم ملی لهستان مثل سایر
انتخابهای فدراسیون والیبال لهستان، غافلگیر کننده بود. من استفان را به
عنوان یک بازیکن بزرگ میشناختم. اجازه دهید تواناییهای او را در پست
سرمربی هم ببینیم.
* اگر
سال گذشته به شما پیشنهاد میشد که هدایت تیم ملی لهستان را به عهده
بگیرید با توجه به میزبانی این تیم در مسابقات قهرمانی جهان، آیا این
پیشنهاد را قبول میکردید؟
شرایط آنتیگا را درک میکنم ولی من کارنامه خودم را دارم که باعث میشود
تصمیمات خاص خودم را بگیرم. استفان هم راه خودش را انتخاب کرده است. من هیچ
علاقهای به «اگر»ها ندارم و دوست دارم روی واقعیتها متمرکز شوم.
* چطور مربی شدید؟
به خاطر پول (میخندد). در دهه 70 که من در آرژانتین بودم درآمد بازیکنان
به خاطر عملکرد آنها نبود و به آنها به ازای حضور در تمرینات پول میدادند
بنابراین تصمیم گرفتم به مربیگری هم روی بیاورم تا درآمد بیشتری داشته
باشم. به تدریج پیشنهادهای بهتری دریافت کردم و این مستلزم کنار گذاشتن
بازی بود. من هم به طور کامل به سراغ مربیگری رفتم.
* شما کارنامه بسیار درخشانی در مربیگری دارید. کدام عنوان برای شما باارزشتر است؟
بهترین دوران من، زمانی بود که هدایت تیم ملی ایتالیا را به عهده داشتم
ولی سعی میکنم زیاد به گذشته فکر نکنم و در مورد زمان حال برنامهریزی
کنم.
* در این 40 سال که مربی بودهاید آیا لحظهای بوده که به بازنشستگی فکر کنید؟
هرگز. من عاشق شغلم هستم. من معتقدم که علاقه در کنار حرفهای بودن حتما به موفقیت منجر میشود.
* استرس و هیجانهای بازی برای شما خسته کننده نیست؟
لحظات حساس و استرسزا همیشه وجود دارند ولی من این شرایط را هم دوست
دارم. عدهای مسابقه را با جنگ مقایسه میکنند ولی ورزش برای من چیز دیگری
است.
* پس به این زودیها به فکر بازنشستگی نیستید؟
فعلا به این گزینه فکر نمیکنم.
* شما هم با تیمهای زنان و هم با تیمهای مردان کار کردهاید.
البته. تجربه نه چندان زیادی با تیمهای زنان داشتهام که بد نبوده اما
ترجیح میدهم با مردان کار کنم چون در کار با آنها هم تجربه و هم اعتماد به
نفس بیشتری دارم.
* این تعهد شما به کار، فرصتی برای دیگر فعالیتهایتان باقی میگذارد؟
من موسیقی گوش میکنم، کتاب میخوانم و فیلم هم میبینم. این کارها از
فعالیت حرفهای من جدا نیستند. برای مثال من وقتی یک بازی والیبال را نگاه
میکنم به موسیقی هم گوش میدهم.