دوستياينترنتيبهكجاكشيدهميشود؟
وي افزود: در بسياري موارد افراد با هم دوست ميشوند و ارتباط معمولي دارند اما وقتي اين ارتباط بيشتر ميشود و دو طرف، جنس مخالف باشند وابستگي ايجاد ميشود كه به راحتي نميتوانند از يكديگر جدا شوند.
قلمبر تصريح كرد: اين دوستيها به علت اينكه خانواده در تحقيقات آن دخيل نيستند ممكن است به فرد آسيب بزند و دو طرف با هم دوست شوند در حالي كه اين ارتباط بنيان و اساس درستي ندارد و مشكلات گذشته ممكن است كتمان شود. به عنوان مثال آقا يا خانم ممكن است قبلاً ازدواج كرده باشند اما بروز ندهد.
اين روانشناس تصريح كرد: اين افراد پس از دوستيهاي اينترنتي وقتي همديگر را بيرون ببينند به هم وابسته ميشوند و آسيبها از همين جا است كه آغاز ميشود. گاهي كار به مسائل جنسي هم ميرسد چرا كه خانواده در آن نقشي ندارد.
وي اضافه كرد: البته گاهي اين دوستيها به ازدواج هم ميرسد اما به دليل اينكه در ازدواج موضوعات مهمي از جمله سن، تواناييهاي شغلي، خانواده، طبقه اجتماعي و سطح سواد و حتي چهره و فيزيك افراد از اهميت بالايي برخوردار است ممكن است به علت محبت ايجادشده بين دو طرف اين مسائل در نظر گرفته نشود.
قلمبر با بيان اينكه بيشتر افرادي كه به دنبال اين روش ميروند كساني هستند كه در برقراري ارتباط سالم دچار مشكل هستند خاطرنشان كرد: والدين بايد در خانواده به بچهها ياد دهند كه نيازها و خواستههايشان را بتوانند در جامعه عنوان و از لحاظ اجتماعي و فردي ابراز وجود كنند چرا كه برخي افراد حتي در برقراري ارتباط سالم هم دچار مشكل ميشوند كه ريشه آن به خانواده برميگردد.
وي گفت: برخي پسرها و دخترها چون ميخواهند وارد دنياي هم شوند اقدام به برقراري ارتباط اينترنتي ميكنند كه وابستگي ايجاد ميشود. به عنوان مثال دختر و پسري پس از 18 ماه ارتباط اينترنتي همديگر را ديدند و معلوم شد كه از نظر خانوادگي و طرز تفكر اصلاً با هم همخواني ندارند اما آنها به هم وابسته شده بودند و خانوادهها نيز راضي به ازدواج نبودند.
اين روانشناس يادآور شد: خانواده مهمترين رفتاري كه بايد با اين موضوع داشته باشد اين است كه برخورد شديد و تندي با اين موضوع نكند و در عين حال به صورت منطقي فرد را نسبت به رفتارش آگاه كند چرا كه رفتاري شديد موجب گرايش بيشتر دختر و پسر نسبت به هم ميشود.