سه‌شنبه ۰۶ آذر ۱۴۰۳ - ساعت :
۲۶ بهمن ۱۳۹۲ - ۱۱:۰۳

علل فساد در دولت مدعی عدالت

مدیران ما نباید اجازه پوشش قصور و فرصت طلبی های خود با همایش های به ظاهر ارزشی را داشته باشند.
کد خبر : ۱۶۳۹۷۱
صراط: حسن فاتحی می افزاید: متاسفانه یکی از علل اصلی فساد در دولت مدعی عدالت و مبارزه بافساد! گذشته، نقاب سازی های بود که در پوشش ارزش و نقاب ولایت مداری بیشترین ظلم ها را به ولایت و مردم می کردند.

بابک زنجانی و سهم مدیران روان رنجور در فساد های اقتصادی و عقیدتی؟

هنوز صباحی از ماجرای اختلاس بزرگ در زمان مدیریت مدعیان عدالت و مبارزه بافساد!، نگذشته است که آقای روحانی به عنوان رئیس جمهور درکلام سربسته ای می گویندˈ فردی از فرد دیگر یا از اعتباری سوءاستفاده کرده ولی یک وقتی پول بیت المال و پول نفت در اختیار فردی قرار گرفته که رقم بالایی است و نمی فهمیم چرا؟، 8 یا 9 هزار میلیارد تومان رقم بسیار بالایی است و تقریبا درآمد یک ماه کل کشور است. پول نفت و دلار در اختیار یک فرد قرار گرفته و...........ˈ.

آیا تضمینی وجودخواهد داشت که دیگر مه آفریدها وبابک زنجانی ها به عناوین مختلف،درجامعه آفتابی نشوند؟

آیا مه آفریدها وبابک زنجانی ها علل اصلی فساد درمملکت ماهستند یااینکه ضعف سیستمهای مدیریتی وغلبه نگرش سیاسی برمدیریتهای کلان،عامل اصلی این فسادها می باشند؟

آیا تضمینی وجود دارد که برای سالهای پیشرو حتی دربدنه دولت تدبیر وامید شاهد چنین سوء استفاده ها وفسادها نشویم؟

متاسفانه رویه غلطی که مدتهاست درجامعه ما رواج داشته،این بوده است که در مواقع کشف فسادهای عدیده اقتصادی و عقیدتی بجای اینکه به علل اصلی وبوجود آورنده فساد توجه داشته باشیم، کاسه و کوزه ها را سر مهره های تبه کار درجه دوم و سوم شکستیم ومتاسفانه به همین خاطرهم بوده است که بحث ویرانگر فساد وباندبازی که یکی از عوامل مشروعیت زدا در مباحث جامعه شناختی می باشد،مواقعی موجودیت جامعه ما را تهدید نموده است و بخاطر همین معضلات در مباحث اقتصادی عقب افتادگی های فراوانی داشته ایم.

مه آفریدها و بابک زنجانی ها مجرمند و بخاطر اینکه بواسطه هوشبهر نه چندان بالا فریب تبهکاران بزرگ راخورده اند،بایستی مجازات شوند ولی سوال مهم برای افکار عمومی این است که چرا هیچوقت تبهکاران بزرگ یا همان دانه درشت ها و یا مدیران نالایق مجازات نمی شوند؟!

در مورد تبهکاران بزرگ یا دانه درشت ها و یا مدیران نالایق،به دو دلیل مهم هم رسانه های ما و هم سیستم های بازرسی ما ناکارامد عمل نموده اند:

دلیل اول ناکارامدی رسانه ها و سیستم های بازرسی این بوده است که متاسفانه چهره های کریه فساد برای لاپوشی خود دربین رسانه و سیستم های بازرسی ما نفوذ نموده است وبا رویکردباندگرایی برای بخور ونمیر تاتوانسته به یارگیری در این دو عرصه اقدام نموده است.

دلیل دوم ناکارامدی رسانه ها و سیستم های بازرسی، ترس ازپردازش هزینه ها ی ویرانگر ومرگ آوربوده است که هم رسانه ها وهم سیستم های بازرسی ما باعلم به عواقب درافتادن با تبهکاران بزرگ ومدیران نالایق، توان بسترسازی برای امنیت روانی جامعه نداشته است.

برای اینکه بال های مبارزه با فساد که همان دو بال رسانه و سیستم های بازرسی می باشند به کارایی لازم برسند،ماناچاریم به راهکارهای زیر توجه نموده باشیم:

1-رسانه های نوشتاری و مکتوب و همچنین سیستم های بازرسی ما می بایست در اختیار سلایق و احزاب متفاوت قرارگرفته باشند و اینکه بابخشنامه و یا دستورالعمل کوچکترین فعالیت آزاد رسانه ای را رصد نموده باشیم تامردم و رسانه توان بازگویی فساد نداشته باشند، این نگرش های مدیریتی باید عوض و اصلاح شود.

2-ضوابط درست و مشخصی برای انتخاب مدیران اجرائی در تمامی سطوح مدیریتی طراحی شود، اینکه مدیران ما انتخابشان وابسته به رویکرد و سفارش فلان نماینده و یا فلان رابط باشد،ورویکرد سیاسی و افراط زدگی مدیران ما را تعیین کند،در نهایت با معضل فساد مواجه خواهیم شد.

3-بازرسی ها نباید محدود به ارزیابی کارکنان باشد،بیشترین بازرسی ها را باید متوجه مدیران نموده باشیم،یک کارمند تا بخواهد بر سیستم اثربگذارد تاریخ خدمتش خودبخود منقضی خواهدشد ولی این مدیران نالایق هستند که دربدو ورود به اداره یا موسسه و....با رویکرد همسان سازی همه کارمندان،سلایق متفاوت و غالباˈ نجیب را فراری می دهند تا براحتی هرکاری دلشان خواست انجام داده باشند،متاسفانه حراست های برخی ادارات ما بیشتر حرف مدیران نالایق را تحویل می گیرند تا سخن ومنطق کارکنان زیرمجموعه مدیران نالایق را، چون مدیران نالایق نفوذ و قدرت دارند، توان گزارش نویسی های غیرواقعی از کارکنان مخالف خود را دارند و قانونی هم وجود ندارد که مانع تکروی و استبداد مدیران نالایق شود ومتاسفانه این معضل درنهایت به خودی سازی ادارات و... منجر می شود و این یعنی اینکه با دست های خودمان بستر فساد برای مدیران نالایق را فراهم نموده باشیم.

4-مدیران ما نباید اجازه پوشش قصور و فرصت طلبی های خود با همایش های به ظاهر ارزشی را داشته باشند،متاسفانه یکی ازعلل اصلی فساد دردولت مدعی عدالت ومبارزه بافساد! گذشته، نقاب سازیهای بود که درپوشش ارزش ونقاب ولایت مداری بیشترین ظلمها را به ولایت و مردم می کردند.

تا می خواهی ازمدیر نالایقی شکوه کنی،چون یک زمانی آدم خوبی بوده است وجبهه رفته یاجانبازشده ویاهمسر شهید و...بوده است،تو می شوی ضد انقلاب ومنطق مدیران نقابدار حجت نهایی می شود و من فکر می کنم ماباید درجهت مبارزه بافسادهای عدیده اخلاقی،اقتصادی وسیاسی و... باید سهم نقابها را درکنارتخصص وکاراییها نیز ارزیابی نموده باشیم.

5-متاسفانه یکی از علل مهم افراط گرایی ها درجامعه ما همین رویکرد اختیار تام و تمام دادن به مدیران نالایقی بوده است که خودشان دراصل صلاحیتی نداشته اند ولی بواسطه هزینه ازخون و آبروی منسوبین خود بانفوذی که در ادارات و ارگانهای مهم داشته اند، همه منتقدین ومخالفین شخصی خودرا اززندگی انداخته اند واگرهم همین جماعت دوباره هیاهو می کنند بخاطراین است که نمی خواهند جایگاه غصبی خودرا ازدست داده باشند.

من فکر می کنم زمان بازرسی ازمدیران نالایقی هم رسیده است که خود صلاحیتی نداشته وندارند وتنها درنقاب هزینه ازآبرو وخون منسوبین خود مردم را به نظام بدبین می نمایند.

بابک زنجانی زمانی بابک میلیاردی شد که متاسفانه مدیران نالایقی که نقاب ارزش داشتند ازوی حمایت کردند و سیستم قضایی و بازرسی ما باید درکنار بازجویی از بابک زنجانی این موضوع را هم بررسی نماید که این مدیران نالایق نقاب دار چرا گناه بابک زنجانی را می شستند؟!

مه آفرید خسروی زمانی مه آفرید شد که حلقه انحراف دولت مدعی عدالت و مبارزه بافساد!، با یارگیری از مدیران نقابداری چون خاوری ها امکان تبهکاری بدست آوردند.

آقای خاوری همان آقایی بود که با نقاب چپیه در فرودگاه ظاهر شد و از مملکت فرار کرد تا علل اصلی برملا نشود و اگر ما جایگاه نقاب را درمدیریت های تخصصی حداقل تعریف کنیم،قطعاˈ خاوری های نقابداری نیز نخواهیم داشت که با چپیه در گردن مردم را به نظام و مقدسات بدبین نماید.

منبع: ملت آنلاین