آنالیز صورت گرفته در این زمینه نشان می دهد که جریان اصلاحات کوشش دارد تا با سوژه سازی در ابتدا مساله دمکراسی خواهی را مطرح و برجسته ساخته و به پس از آن با طرح ایده «مساعد شدن طی کردن راه مهندس بازرگان»، براندازی مفهومی در ادامه مسیر انقلاب را طی کند.
بر همین اساس استارت این راهبرد در شماره 68 هفته نامه آسمان زده شد و پرده از تلاش های هدفمند در این زمینه کنار زده شد.
«آسمان» در گزارشی تحت عنوان «حقوقبشرخواهی؛ هم پروژه و هم پروسه...» با اشاره به شعار حقوقبشرخواهی دکتر معین در نهمین دورهی انتخابات ریاستجمهوری و شکست این پروژه در فضای سیاسی کشور، به یازدهمین دورهی انتخابات ریاستجمهوری اشاره کرده و مطالبات برخی اصلاحطلبان در خصوص مسائل حقوقبشری را نشانهی فعال ماندن پروسهی حقوقبشر در کشور خوانده بود.
این نشریه با طرح این نکته که «بدنهی اجتماعی سالهاست به این واقعیت اذعان دارد که برای طرح و پیگیری جدی مطالبات و حقوق خود، نیازمند نمایندگان و سخنگویانی درون ساخت سیاسی است»، نوشته بود:«با پیروزی حسن روحانی، به عنوان نامزد اصلاحطلبان و جریان تغییر، پروسهی حقوقبشرخواهی، نماینده و سخنگوی خود در ساخت سیاسی را بازیافت و فرصتی برای احیای پروژهی حقوقبشرخواهی و استفاده از ظرفیتهای سیاسی و حاکمیتی در جهت کاهش موارد نقض این حقوق فراهم آورده است.»
نویسندهی این مطلب در ادامه، پیدا کردن هد سیاسی (دولت) برای پروژهی حقوقبشرخواهی در سطح سیاسی را کافی ندانسته و به شرط کافی در این زمینه اشاره کرده و نوشته بود: «این شرط کافی را میتوان تعدیل مواضع سایر نیروها در قبال مباحث حقوقبشرخواهی دانست... لازمهی تعدیل نیروهای مخالف، قرار گرفتن آنها در موضع و موقعیت پاسخگویی به مطالبات حقوق شهروندان است. در واقع تا وقتی این نیروها خود را با پرسشهای جامعه مواجه نبینند و عملاً پرسشها و انتظارات متوجه نیروی سیاسی رقیب شود، آنها نه تنها ضرورتی به همراهی با رقیب جهت پاسخگویی به مطالبات شهروندان (به ویژه در حوزهی حقوق و آزادیها) نخواهند دید، بلکه اتفاقاً انگیزهی بیشتری برای کارشکنی در این حوزه پیدا میکنند تا منجر به بیپاسخ ماندن مطالبات جامعه از سوی رقیب و در نتیجه، افول موقعیت و تضعیف پایگاه اجتماعی آن شود.»
دور جدید تلاش های اصلاح طلبان در این زمینه اما با مجموعه مطالبی در روزنامه آسمان مورخ 27 بهمن دنبال شد.
گزاره های تولید شده در این زمینه نشان می دهد که تعریف حسن روحانی به عنوان تابعی از گفتمان و شیوه حکومتداری مهندس بازگان گرچه هدف آشکار در این زمینه بوده اما هدف اصلی، ناکارآمد دانستن گفتمان انقلاب و تصریح بر مشی خاص و غرب گرای گروهک نهضت آزادی و ملی- مذهبی ها بوده است.
بخشی از گزاره های تولید شده در راستای پیگیری این راهبرد عبارتند از:
- بعد از گذشت سی و پنج سال فضا برای دوباره مطرح کردن راه بازرگان مساعد شده است.به این دلیل که بازرگان هم از اعتدال و میانه روی سخن می گفت و شعار مشهور او سیاست گام به گام بود.امسال به نظر می رسد با رواج دوباره اندیشه اعتدالی و در پی روی کارآمدن حسن روحانی یاد بازرگان پس از 19 سال تازه شد.
- بیش از 30 سال زمان لازم بود تا پیروان خط امام سال های اول پس از انقلاب، اصلاح طلبان امروز، به ارزش آرای نخست وزیر دولت موقت پی ببرند و در انتخابات رباست جمهوری یازدهم از اندیشه اعتدال حمایت کنند.همان اندیشه ای که بازرگان سال ها پیش سعی در ترویج آن داشت.اما مهمتر از حمایت اصلاح طلبان از این نوع گفتمان، اقبال عمومی نسبت به اندیشه ای بود که 34 سال پیش از عرضه سیاسی کشور حذف شد، در انتخابات ریاست جمهوری بود.گویا گذشته از نخبگان سیاسی، مردم از شور سیاسی- انقلابی گذشته اند وبه فصل شعور سیاسی رسیده اند.
- اگر در گذشته آنچه بازرگان می گفت، سازشکارانه خوانده می شد، اکنون شعارهایی شبیه بازرگان را از زبان روحانی می شنویم.
- اگر درآغاز عصر جمهوری اسلامی بازرگان به عافیت جویی متهم می شد اکنون عافیت به مثابه یک ارزش پاس داشته می شود.
- اکنون دیگر حتی لیبرال نیز یک ناسزا و انگ به حساب نمی آید و کسانی که با افتخار از لیبرال بودن در عین تقدیات مسلمانی یاد می کنند.
- مهمترین دلیل اقبال رسانه ای به بازرگان را در شرایط کنونی را می توان در شباهت وی با روحانی دانست.بازرگان از سال ها پیش در مزایای تدبیر، اعتدال، و حرکت گام به گام در مقایسه با حرکت های تند و تغییرات ناگهانی سخن می گفت.امروز نیر دکتر روحانی که با همان شعار به ریاست جمهوری انتخاب شده اند، قصد اصلاح امور کشور را دارند.هر چند در حوزه مسائل اجتماعی نمی توان امری را با قطعیت پیش بینی کرد، اما مردم امروز ایران به نسبت سی سال گذشته از رشد و تعالی قابل توجهی برخوردار شده اند.همین موضوع این امید را ایجاد می کند این بار اصلاحات سرنوشتی متفاوت از سی سال پیش داشته باشد.
- امروز در ایران از طریق احضار وبازخوانی آموزه های شخصیت هایی مانند بازرگان می توان به این سیاست های اعتدالی دامن زد.دولتی که بر واژه هایی مانند تغییر گامبه گام، اعتدال و شعارهای دیگری که بی شباهت به آموزه های مرتبط با بازرگان نیست، تاکید دارد.
با توجه به مطالب ذکرشده، میتوان گفت که:
- جریان اصلاحات همچنان تعریف دستورالعمل برای روحانی را در دستور کار خود داشته و تلاش دارد تا پیگیری پروژه و پروسهی حقوقبشرخواهی و حقوق شهروندی را به عنوان یک وظیفه و تکلیف محتوم برای دولت در نظر بگیرد.
- این جریان می کوشد تا برای دولت روحانی تبار گفتمانی در نظر گرفته و به بهانه تخصیص پایگاه اجتماعی جدید برای وی، روحانی را تابعی از گفتمان بازرگان تعریف و تفسیر نماید.
- اصلاح طلبان کوشش دارند تا به بهانه برجسته سازی نظریات بازرگان، در خلاء عدم فعالیت جدی جریان انقلابی در حوزه تاریخ نگاری ژورنالیستی به تعریف مطلوب خود از دولت موقت بپردازند.
- این جریان می کوشد تا به ظرافت اندیشه های انقلابی امام راحل و حاکمیت موجود را به چالش کشیده و با گستراندن چتر مونولوگ گویی، به تفسیر دلخواه تاریخ انقلاب پرداخته و تصریح کند که دوره انقلاب و انقلابی گری گذشته است.
- اصلاح طلبان در صدد هستند تا با طرح راه و نام بازرگان زمینه حضور و فعالیت اجتماعی- سیاسی ملی- مذهبی ها و گروهک نهضت آزادی را فراهم کنند.
- دوم خردادی ها همچنین تلاش دارند روحانی را به عنوان لوکوموتیو راهبرد دمکراسی خواهی و حقوق بشری خواهی تعریف کرده و با استفاده از موقعیت دولت وی به پیگیری اهداف خود بپردازند.