صحبتهای آشتیانی در حالی مطرح شد که وی برای تمام این موضوعات مدارک و مستنداتی را دارد که به گفته خودش آنها را به صورت کتبی به وزارت ورزش و جوانان و شخص وزیر منتقل کرده است، اما نه تنها پاسخی به نامههایش داده نشد بلکه بعد از پیگیری متوجه شد که اثری از این نامهها در دبیرخانه وزارت ورزش موجود نیست و این نامهها به نوعی معدوم شدهاند.
وی همچنین با ارائه مدارک و مستنداتی مدعی شد که روابط پشت پرده در فدراسیون پرورش اندام حرف اول را میزند و برقراری روابط ناسالم با مسئولان فدراسیون جعلی آسیایی باعث بروز مشکلات عدیدهای برای این رشته پرطرفدار شده است.
امید است پس از خواندن ناگفته های آشتیانی مسئولان به این پرونده ورود کنند و با متخلفان برخورد کنند.
گفتوگوی محمدرضا آشتیانی را در زیر میخوانید:
به چه دلیل بعد از 2 سال سرپرستی در فدراسیون بدنسازی با توجه به اینکه به گواه نتایج کسب شده از جمله قهرمانی در مسابقات جهانی IFBB برای نخستین بار و قهرمانی در مسابقات بادی کلاسیک و جوانان، عملکرد قابل قبولی داشتید به یکباره برکنار شدید؟
ساعت 12 ظهر روز چهارشنبه 27 آذرماه سال 92 بود که برای پیگیری یکی از نامههایی که به وزارت ورزش و جوانان درباره تخلفات گذشته ارسال کرده بودم (نامه شماره 2875- م) به دفتر دکتر نصرالله سجادی زنگ زدم و آقای کوچکی عنوان کرد که این نامه به جای دیگری ارجاع شده است. بعد از اینکه به وی گفتم کار دیگری ندارد، خداحافظی کردیم. بعد از این تماس برای پیگیری کارها از فدراسیون خارج شدم و تقریباً حدود ساعت 15:45 دقیقه از فدراسیون تماس گرفتند و به من گفتند که سجادی طی تماسی که با فدراسیون بدنسازی داشته است عنوان کرده است که من برکنار شدهام و غلامرضا پارسا به عنوان سرپرست فدراسیون معرفی شده است.
به هر حال همه میدانیم که هر آمدنی رفتنی دارد، اما نمیدانم چرا برکناری من به این صورت انجام گرفت، به طوری که مسئولان وزارت ورزش اعلام کردند همان روز باید تودیع و معارفه برگزار شود. باورم نمیشد این اتفاق به این صورت رخ داده باشد. ساعت 17:30 دقیقه دبیر فدراسیون طی تماسی که با من داشت اعلام کرد پارسا به همراه چند نفر که تعدادی از آنها با فدراسیون قبلی همکاری میکردند به اتاق من در فدراسیون رفتهاند و در همان زمان اقدام به تغییر رمز دبیرخانه کردهاند.
بعد از این ماجرا شما چه عکسالعملی نشان دادید؟
بعد از آن نامهای خطاب به خبیری، خزانهدار فدراسیون برای تحویل امور نوشتم، اما با این حال هیچ تماسی از سوی پارسا و مسئولان وزارت ورزش با من گرفته نشد. نکته جالب اینجاست که تمام عکسهای من را هم از سایت فدراسیون برداشتند و رمز دبیرخانه را هم تغییر دادند.
بعد از سرپرستی من در فدراسیون، در حالی که 9 ماه از حضور من در فدراسیون میگذشت، با درخواست خودم ناصر پورعلیفرد را که در آن زمان نائبرئیسی آسیا را در اختیار داشت، همراه خودم به مسابقات آسیایی به چین بردم و از عنوان وی دفاع کردم، اما آنها نتوانستند عکسهای من را در سایت فدراسیون تحمل کنند و تمام آنها را حذف کردند.
نمیدانم هدف از این رفتارها چه بود؟ به نظر میرسد هدف از آن کارها، زمینهسازی برای عدم حضور من در انتخابات فدراسیون بود؛ هر چند که پیغام هم داده بودند که شانسی برای این موضوع ندارم و حتی خودم هم رغبتی برای این کار نداشتم، اما با اصرار برخی از رؤسای هیئتهای استانی تصمیم به حضور در انتخابات گرفتم.
البته پیشبینی کسب آرای بیشتری را در انتخابات میکردم، اما با لابیهایی که گفته میشد برخی مسئولان وزارت ورزش و جوانان با مدیران کل برخی از استانها برای رأی دادن به نامزدی خاص انجام دادهاند، آرای من کمتر از پیشبینیام شد.
یعنی گفته بودند به پورعلیفرد رأی دهند؟
شواهدی دارم که این موضوع را ثابت میکند و حتی برخی از روسای هیئتهای استانی گفته بودند که ما زیر بار چنین موضوعی نمیرویم.
در روز انتخابات چه اتفاقاتی رخ داد؟
در عین تعجب شاهد بودیم که 7 نفر از اعضای اصلی مجمع در آخرین ساعات کاری روز قبل از برگزاری انتخابات منصوب شدند که باعث تعجب همگان شد. نفراتی را به عنوان نماینده مربیان معرفی کردند که جایگاهی در این زمینه ندارند و از طرفی افرادی را به عنوان نماینده ورزشکاران انتخاب کردند که براساس ماده 5 اساسنامه فدراسیونهای ورزشی حائز شرایط این ماده نبودند. حتی خبری در این رابطه نیز روی سایت فدراسیون قرار داده نشد. در کمال تعجب 7 نفری به عنوان نمایندگان باشگاهها، داوران، مربیان و ورزشکاران انتخاب شدند که تنها یک نفر از آنها، حائز شرایط حداقلی بود.
یعنی سرنوشت انتخاب رئیس با این نفرات تغییر کرد؟
به هر حال این آرا در تعیین سرنوشت رئیس فدراسیون تأثیرگذار بود چرا که اگر پورعلیفرد 3 رأی کمتر میآورد، انتخابات به دور دوم کشیده میشد و شاید شاهد اتفاقات دیگری غیر از این بودیم. از طرفی قرار بود ابتدا شخص دیگری به عنوان نماینده نیروهای مسلح در انتخابات حضور پیدا کند، اما فرد دیگری در مجمع حاضر شد؛ هرچند که بار دیگر بعد از 10 دقیقه حضور در مجمع و قبل از انتخابات، این فرد نیز دوباره تغییر کرد و شخص دیگری رأی داد. این مسائل چهره انتخابات را مخدوش کرد، از طرفی به دلیل غیرقانونی بودن انتخابات هیئت هرمزگان (به دلیل گذشتن بیش از 6 ماه از ثبت نامه نامزدها) رئیس این هیئت حق رأی نداشت؛ رئیسی که پورعلی فرد صبح روز انتخابات به اتاق وی رفته بود.
چه کسانی باید به عنوان نمایندگان مربیان، ورزشکاران و باشگاهها در انتخابات حاضر میشدند؟
14 قهرمان که حائز شرایط مندرج در اساسنامه فدراسیوهای ورزشی (3 نفر از بهترین ورزشکاران قهرمان سال که در مسابقات المپیک، بازیهای آسیایی، جهانی و قهرمانی آسیا بالاترین مقام را کسب کردهاند) بودند، در سال 92 وجود داشتند. از طرفی 2 نفر از ورزشکاران ما در مسابقات جهانی علاوه بر کسب عنوان قهرمانی، عنوان قهرمان قهرمانان را نیز به خود اختصاص داده بودند که حق آنها نادیده گرفته شد. آیا بر اساس آییننامه انتخابات که تأکید بر حضور برترین ورزشکاران سال، تأکید میکنم «برترین ورزشکاران»، به عنوان نماینده ورزشکاران در مجمع انتخاباتی دارد، نباید این قهرمانان سهمی در مجمع فدراسیون به عنوان نماینده ورزشکاران داشته باشند؟
براساس ماده 5 آییننامه اعضای مجمع باید 15 روز قبل از تشکیل مجمع دعوت شوند. از طرفی بر اساس ماده 7 اساسنامه فدراسیونهای ورزشی، شرایط حضور نمایندگان باشگاهها، مربیان و ورزشکاران به صراحت اعلام شده است که چرا افرادی که صلاحیت حضور به عنوان نماینده ورزشکاران را داشتند موفق به این کار نشدند، در حالی که در اساسنامه تأکید شده افرادی که بالاترین مقام را دارند باید شرکت کنند.
از طرفی چرا یکی از کاندیداهای حضور در انتخابات بلافاصله بعد از انصراف به عنوان نماینده باشگاهها انتخاب شد؟ در حالیکه این فرد حتی باشگاه بدنسازی هم ندارد. مگر چنین چیزی میشود؟ چرا شخصی به عنوان دیگر نماینده باشگاهها انتخاب شد که در بازیهای آسیایی قطر، تابعیت این کشور را پذیرفت و با پرچم آنها مسابقه داد و به ایران پشت کرد.
از طرفی مدیران باشگاههای برتر باید به عنوان نماینده باشگاهها معرفی میشدند. چرا باشگاه جانبازان شهرداری منطقه 10 تهران که در مسابقات بینالمللی اسپانیا با مجوز شورای برونمرزی به عنوان نماینده ایران شرکت کرد و ارتباط تنگاتنگی با فدراسیون داشت انتخاب نشد؟
اما چرا ورزشکاری که به کشورش پشت کرده و برای قطر در مسابقات جهانی و آسیایی مدالآوری کرده است، باید به عنوان نماینده باشگاهها در مجمع شرکت کند؟ چرا مربیانی مانند محرم پناهی، عباس عاقلی، علی نعمتی و وحید اکبرزاده که بیشترین شاگرد را در تیم ملی داشتند و از نظر باشگاهی بیشترین فعالیت را در سالهای اخیر داشتهاند به عنوان نماینده مربیان و باشگاهها معرفی نشدند؟
گفته میشود یکی از کاندیداها صبح روز انتخابات با حضور در اتاق روسای هیئتها اقدام به تبلیغات کرده است؟
قانون انتخابات در کشور مشخص است و از 24 ساعت قبل از برگزاری هر انتخاباتی کاندیداها حق تبلیغ ندارند، اما پورعلیفرد صبح روز انتخابات با حضور در اتاق رؤسای استانها اقدام به جمعآوری رأی کرد؛ در حالیکه به سایر کاندیداها گفته بودند که ساعت 9:30 در مجمع حضور پیدا کنند.
البته پورعلیفرد در اتاق رئیس هیئت هرمزگان که حضورش در مجمع وجاهت قانونی نداشت، حضور پیدا کرد و سپس در سالن غذاخوری برای روسای هیئتها سخنرانی کرد.
بعد از اطلاع از این موضوع طی تماسی که با گواری در وزارت ورزش و جوانان داشتم، گفتم که آیا چنین کاری قانونی است و من هم اجازه این کار را دارم؟ که عنوان کرد این کار خلاف قانون است و در مجمع فدراسیون اسکی هم این کار انجام شد که با آن مقابله کردیم، اما وقتی به او گفتم که پورعلیفرد اقدام به این کار کرده است، در کمال تعجب به من پاسخ داد که ایرادی ندارد و شما هم این کار را انجام بدهید، که به او گفتم اگر میخواستم خلاف کنم این درگیریها را در فدراسیون نداشتم.
متأسفانه سجادی هم در انتخابات فدراسیون بدنسازی و پرورش اندام چشمش را به روی تخلفات بست و با استفاده از لفظ امید انتخابات را به پایان رساند.
آیا این موضوع را به اطلاع وزیر ورزش رساندهاید؟ شاید گودرزی از این وقایع بیخبر است.
نامههای مختلفی درباره تخلفات صورتگرفته در این فدراسیون در دوران رئیس قبلی را به وزارت ورزش ارائه دادم که شماره آن نامهها (از جمله نامهای در تاریخ 3/10/92 به شماره 3508 و نامهای در تاریخ 16/11/92 به شماره 5704) موجود است، اما متأسفانه تاکنون هیچ جوابی دریافت نکردهام، البته از دکتر گودرزی که فردی تحصیلکرده و دانشگاهی است و همواره بر اجرای قانون تأکید دارد انتظار داریم که به این مسائل رسیدگی کند.
تخلفات مختلفی در انتخابات فدراسیون پرورش اندام صورت گرفت، اما به هیچکدام رسیدگی نشد، دلیل آن هم باید از وزارت ورزش و جوانان پرسید. متأسفانه بسیاری از نامهها که در آن گزارشات تخلفات صورتگرفته به وزارت ورزش انجام شده است، یا در دبیرخانه وزارتخانه وجود ندارد یا اثری از ادامه روند بررسی نامهها در دبیرخانه مشهود نیست و به دست مسئولان نمیرسد، تمام اینها زیر سر افرادی است که در وزارت ورزش نفوذ دارند.
ماجرای جدایی از فدراسیون جعلی آسیایی که توسط «پُل چوآ» اداره میشد و بازگشت به IFBB چه بود و چطور شد که به این نتیجه رسیدید باید دوباره با IFBB همکاری کنید؟
زمانی که زمام امور فدراسیون را در دست گرفتم با تغییرات سازمان به وزارت مواجه شدیم، اما در آن زمان هم نمونههایی را از فساد موجود در فدراسیون جعلی آسیایی و جهانی که توسط باند مافیایی «پُل چوآ» اداره میشد به همراه مستنداتی جمعآوری کردم. حتی آن زمان برخی از اعضای فدراسیون از ورزشکاران اخاذی میکردند و رشوه میگرفتند. در مسابقات قهرمانی آسیا در گوانگجو انتظار داشتم که نماینده حراست وزارت ورزش که همراه تیم به آن مسابقات اعزام شده بود، این موضوعات را به مسئولان گزارش میداد که چنین اتفاقاتی نیفتاد، اما آن زمان هم خودم گزارشات لازم را به حمید سجادی، معاون وقت وزارت ورزش و جوانان ارائه کردم، هر چند که هیچ پیگیری در آن زمان هم صورت نگرفت.
بعد از اطلاعاتی که از فساد موجود در تشکیلات «پلچوآیی» به دست آوردیم و ارسال گزارشات لازمه به محمد عباسی، وزیر وقت ورزش و جوانان، وی در کمال درایت رأی به بازگشت به فدراسیون جهانی (IFBB) داد و از آن زمان بود که جنگ دستنشاندگان آنها در داخل ایران با من شروع شد و از طریق یکی از سایتهای خبری در داخل ایران علیه من جوسازی کردند، به گونهای که با خبرسازی عنوان کردند از طرف فدراسیون آسیایی که البته جعلی بود، محروم شدم و از آن زمان به دنبال برکناری من بودند.
موضوع جالب آنجاست که نامهای که در این سایت منتشر شد، خطاب به محمد عباسی، وزیر ورزش نوشته شده بود و یک روز قبل از اینکه به دست عباسی برسد رسانهای شد. بعد از پیگیریهای متعدد متوجه شدم که یکی از مسئولان سیستم تقلبی «پلچوآ» 50 هزار دلار برای برکناری من هزینه کرده است، اما چون آن زمان مدیران وزارت ورزش از پشت پرده این اتفاقات آگاهی داشتند، مقابل این جوسازیها ایستادگی کردند و به رغم تلاشهای حمید سجادی، برکناری من صورت نگرفت. تمام این مسائل را به صورت کتبی به گودرزی وزیر ورزش و جوانان گزارش کردم.
چرا به دنبال برکناری شما بودند؟
چون منافع آنها با حضور من به خطر افتاده بود به همین دلیل هزینه زیادی برای برکناری من انجام دادند که با درایت عباسی این امر صورت نگرفت، اما بعد از تغییراتی که در وزارت ورزش صورت گرفت، با وجود تمام نامههایی که برای روشنگری به وزارتخانه و وزیر ارسال کرده بودم، اما هیچکدام به دست وی نرسیده بود، این اتفاق افتاد. هیچکدام از نامههایی که به وزارتخانه میفرستادم به سرانجام نمیرسید و در سیستم بوروکراسی گم میشد.
این تشکیلات، فعالیتهای غیرقانونی زیادی مرتکب شده بود به طوری که علاوه بر اخذ رشوه، افرادی را که حقشان نبود به عنوان عضو تیم ملی از کشور خارج میکردند و نفراتی را که لیاقت نداشتند به تیم ملی میبردند. حتی اقدام به فروش و پخش مکملهای ورزشی از طریق تیم ملی میکردند. نکته جالبتر اینکه اقدام به ارائه مدارک جعلی دوره مربیگری به برخی از مربیان کردند که در نامهای به تاریخ 29/3/92 و به شماره 22369/292 این موضوع را به اطلاع حمید سجادی رساندم، اما پیگیری صورت نگرفت.
در مسابقات قهرمانی آسیا که در گوانگجو و مسابقات قهرمانی جهان که در بانکوک برگزار شد به چند ورزشکار گفتند که دوپینگشان مثبت اعلام شده است و برای اینکه این موضوع اعلام نشود باید 5 هزار دلار رشوه بدهد، در حالیکه آزمایش دوپینگی که در آن مسابقات صورت گرفته بود واقعی و قانونی نبود، اما به این شیوه از ورزشکاران اخاذی میکردند. من در مشاغلی مانند دبیر فدراسیون پزشکی ورزشی و ناظر و نماینده کنترل دوپینگ کنفدراسیون دوومیدانی آسیا و افسر کنترل دوپینگ وادا فعالیت کردهام و میدانم که این روش نمونهگیری غیرقانونی است که اگر وادا متوجه آن شود عواقب سنگینی خواهد داشت.
حتی سه ورزشکاری که توسط تشکیلات «پلچوآ» در سال 2009 به دلیل ارتکاب به دوپینگ محروم شده بودند، بعد از پرداخت رشوه، سال بعد در مسابقات 2010 تهران شرکت کردند، در حالی که همه میدانند حداقل محکومیت این ورزشکاران، 2 سال محرومیت از حضور در میادین ورزشی است که همین موضوع نشان میدهد این تشکیلات غیرقانونی و جعلی بوده است و راهی برای اخاذی از ورزشکاران.
چرا اداره کل نظارت و بازرسی وزارت ورزش و جوانان به هیچکدام از این تخلفات رسیدگی نمیکند؟
من هم مانند شما دلیل آن را نمیدانم، اما به نظر میرسد هیچگونه ارادهای برای رسیدگی به این موضوع وجود ندارد هر چند که گفته میشود حرف و حدیث زیادی پیرامون این موضوع وجود دارد که به نظر میرسد روابط دوستانه هم در آن تأثیرگذار است.
البته سیستمهای نظارتی خارج از وزارتخانه در حال بررسی این موضوع هستند که امیدوارم منجر به نتایج مثبت برای ورزش کشور شود.