این مصاحبه به نظرم تلفنی انجام شد و من همان زمان گفتم که شاید ما هم با این رای مخالف باشیم اما به هر حال قاضی، مستقل بوده و رای داده و برای اعتراض به این حکم باید روال قانونی را طی کرد و تجدیدنظر خواهی کرد و جار و جنجال و هیاهو راه انداختن راه مقابله با احکام قضایی نیست.
البته از همان ابتدا قابل تصور بود که این رای پایدار نخواهد ماند. بعد از اینکه من متن رای را دیدم، بیشتر به بیپایه بودن آن پی بردم که معلوم نبود مبنای آن رای، ماده 513 یعنی توهین به مقدسات است یا سبالنبی یا مثلا ارتداد. به هر حال قاضی همه اینها را به نوعی با هم ترکیب کرده و رایی صادر کرده بود که استحکام لازم را نداشت.
البته برخی از مدافعان این رای معتقد بودند که این رای، جنبه بازدارندگی دارد و افراد را متوجه میکند که اگر با مقدسات در بیفتند، چنین ضمانت اجرایی در پی خواهد داشت، هر چند که بعدا هم این رای نقض شود. من همان زمان در پاسخ به این دوستان میگفتم که با همان رای بدوی هم، هزینه به کشور تحمیل میشود و حتی اگر بعد از مدتی نقض شود، تاثیر آن در افکار عمومی باقی میماند و ایران به عنوان کشوری شناخته میشود که در آن حتی تحمل یک سخنرانی وجود ندارد و به دلیل آن، حکم اعدام صادر میشود.»