سه‌شنبه ۰۶ آذر ۱۴۰۳ - ساعت :
۲۲ اسفند ۱۳۹۲ - ۲۳:۴۸
شعرخوانی صائم کاشانی در حضور پدر شهید هسته‌ای ایران

نگذارید وطن دست دو رنگان افتد

شاعر و پژوهشگر برجسته معاصر کشور در حضور پدر شهید احمدی روشن در قالب مثنوی به بیان دغدغه‌های خود نسبت به ایران اسلامی پرداخت.
کد خبر : ۱۶۹۷۱۳
صراط: استاد سید علی اصغر صائم کاشانی امشب در یادواره شهدای ورزش پهلوی شهرستان کاشان با گرامیداشت یاد و خاطره شهدای هسته‌ای به ویژه شهید علی احمدی روشن، مثنوی 29 بیتی خود را در حضور پدر این شهید قرائت کرد که آن را در زیر می‌خوانید:
 
نگذارید به گلزار وطن خار آید/نگذارید وطن باز گرفتار آید
 
نگذارید وطن بی در و پیکر گردد/رفت طاغوتی و طاغوت دگر برگردد
 
نگذارید وطن بی سر و سامان ماند/زلف معشوق وطن، باز پریشان ماند
 
نگذارید وطن دست دو رنگان افتد/نگذارید که در چنگ پلنگان افتد
 
نگذارید شهیدان دلشان خون گردد/باز لیلای وطن، واله و مجنون گردد
 
نگذارید هدر خون شهیدان بشود/وقت جولان خبیثان و پلیدان بشود
 
ما بر انگشتری عشق، نگینیم همه/عشق را چشمه جوشان یقینیم همه
 
عشق داند که در این قافله، سرگردان نیست/آسمان بی نفس آینه‌ها، گردان نیست
 
شعله در شعله ولی همسفر بارانیم/ما همانیم که توفنده‌تر از توفانیم
 
چه کسی گفت که آلاله فراموش شده است؟/چلچراغ غزل خاطره خاموش شده است؟
 
مثل دریای خروشان سحر جوشانیم/نهراسیم که از نسل سیاووشانیم
 
زیر خاکسترمان، آتش دل پنهان است/عشق جانانه و بر جسم محبت جان است
 
پیرو صادق سالار شهیدان استیم/سخت بیزار ز تدبیر پلیدان استیم
 
کربلای دگری هست اگر ایران است/لاله‌گون خاک وطن از نفس شیران است
 
ملت آماده که با دشمن میهن جنگد/امت آماده که با خیل هریمن جنگد
 
اسب میدان وطن را همگی زین کردیم/جامه عشق و ظفر را به تن آذین کردیم
 
سرزمین دلمان، خاطره‌خیز است هنوز/دشمن از دست دل ما به گریز است هنوز
 
گو به ضحاک که بنیان ستم ویران است/کاوه ماییم و درفش ظفر از ایران است
 
نگذاریم علی یکه و تنها باشد/چند این ملک، گرفتار من و ما باشد
 
عاشقانیم که شیدایی رهبر هستیم/عارفانیم که بی‌پا و تن و سر هستیم
 
ملک ما کوفه نباشد که رهایش سازیم/ما همانیم که جان را به فدایش سازیم
 
ما همانیم که از نسل دلیران استیم/ما همانیم که از خطه شیران استیم
 
همگی مرد قیامیم که قائم شده‌ایم/همه در مسجد عشقیم که صائم شده‌ایم
 
رودها خوب بدانند که دریا نشوند/تا نگردند رها از من خود «ما» نشوند
 
یادمان هست اسیر شب و توفان بودیم/یادمان هست که پریشان و پریشان بودیم
 
یادمان هست گرفتار پلنگان بودیم/یادمان هست که در چنگ دو رنگان بودیم
 
نگذارید که آن واقعه تکرار شود/نگذارید که گل خوارتر از خار گردد
 
نگذارید وطن بی‌ در و پیکر گردد/رفت طاغوتی و طاغوت دگر برگردد
منبع: فارس