صراط: بازيکن سابق تيم ملي ايران گفت: کيروش به تنهايي نميتواند روي کل فوتبال ايران تاثير بگذارد، براي اين کار بايد دنبال کار حسابشده و دستهجمعي باشيم.
وحيد هاشميان در گفتوگويي با سايت شخصي خود در خصوص اتفاقات سال 92، عيد نوروز و فوتبال ايران و جهان چنين آورده است:
*سلام، عيدتان مبارک، ممنونم از وقتي که در اختيار ما قرار داديد.
سلام. ممنون از اظهار لطفتان. من هم از اين فرصت استفاده مي کنم و به شما و همه هموطنان عزيزم سال نو را تبريک مي گويم. اميدوارم سال خوبي براي همه در پيش باشد. سالي سرشار از موفقيت و سلامتي. سالي که در آن شاهد راحتي و شادي مردم باشيم.
* فوتبال براي شما در سال 92 چگونه بود؟
سال 92 من کمتر فرصت يافتم در ايران باشم و اطلاعات وسيع ندارم. در يک ارزيابي کلي ميتوان فوتبال ايران را با دو موضوع ارزيابي کرد. وجه خوب آن صعود تيم ملي به جام جهاني بود که باعث شادي مردم شد. از جهت ديگر نقطه تاريکي هم در فوتبال کشورمان داشتيم. بدهي فراوان باشگاهها خطر بزرگي براي فوتبال ايران است. اين اتفاق هم فقط پيرامون يک تيم نيست. تقريبا اغلب قريب به اتفاق باشگاه هاي ما با اين مشکل مواجه هستند. ظاهرا ما قصد داشتيم از شکل آماتوري به حرفه اي برويم اما اين کار بدون تهيه زير ساختهاي لازم صورت گرفته و ما هر روز شاهد مشکلات بيشتر هستيم. به اين ترتيب بحران در فوتبال ايران هر روز بزرگتر مي شود. بايد براي اين مشکل بزرگ فکري اساسي کرد.
*بهترين اتفاق براي شما درسال 92؟
- همين که هر روز با دخترم هستم عالي است. اين مهم ترين اتفاق زندگي ام است.
*هدف شما در سال 93 چيست؟
براي خودم در دو بخش کار و زندگي شخصي برنامههايي دارم که ترجيح ميدهم الان در خصوص آن صحبت نکنم.
*در سال 93 جام جهاني در پيش است برآورد شما از حضور ايران در اين مسابقات چيست؟
حکايت فوتبال ما شده حکايت آن محصلي که درس نخوانده راهي امتحان ميشود. اگر امتحان به شکل تستي بود او به شکل شانسي هم شده "تست" ميزند و شايد قبول شود! اما واقعيت اين است که او شاگرد درس خواني نيست و بر حسب اتفاق شايد قبول هم بشود. به نظرم توقع از تيم ملي بايد در حد امکانات باشد. اينکه انتظار داشته باشيم ايران از سد آرژانتين بگذرد و به دور بعد صعود کند را از سر احساس و دوست داشتن ميدانم. براي تيم ملي آرزوي موفقيت دارم و اميدوارم برنامههاي آمادهسازي اين تيم روال درستي به خود بگيرد.
*به ليگ ايران و مدعيان قهرماني بپردازيم. در اين خصوص چه نظري داريد؟
با توجه به شرايط موجود پيشبيني کار سختي است. اما به نظرم فولاد و پرسپوليس شانس بيشتري دارند.
* در خصوص تعيين دستيار جديد براي کيروش چه نظري داريد؟
مگر نظر ما مهم است؟
*براي اهالي فوتبال قطعا
وقتي تصميم را ديگران ميگيرند و نظر امثال ما برايشان اهميتي ندارد گفتنش چه تاثيري دارد. بگذريم.
*در خصوص نتايج نمايندگان ايران در ليگ قهرمانان آسيا چه نظري داريد؟
تا به اينجا و با توجه به جميع جهات نتايج بد نبوده است. در اين ميان استقلال در حد انتظار نتيجه نگرفته است. براي اين تيمها در دور برگشت آرزوي موفقيت دارم.
*و ليگ قهرمانان اروپا؟
به نظرم بايرن در حد يک قهرمان ظاهر شده و شانس زيادي دارد. متاسفانه دورتموند تيم خوب فصل پيش نيست. اين هم به دليل تغييرات و مصدوميت بازيکنان اين تيم است. گمان ميکنم در فينال بايرن و رئال حضور يابند. بعيد ميدانم بارسلونا موفق شود. البته در فوتبال اروپا بايد منتظر ظهور تيمهاي ديگر هم باشيم.
*شما موافق ادامه قرارداد با کيروش هستيد؟
در خصوص عقد قرار مجدد با کيروش ما دو طرف ماجرا داريم. يک طرف کيروش و پيشنهاد مالياش است و در طرف ديگر فدراسيوني که بايد توان پرداخت هزينه را داشته باشد. قطعا بعد از جام جهاني شرايط متفاوت خواهد شد.
*ادامه حضور کيروش تاثيري در پيشرفت فوتبال ما خواهد داشت؟
کيروش به تنهايي نميتواند روي کل فوتبال ايران تاثير بگذارد. نه او و نه هيچکس ديگري به تنهايي نميتوانند فوتبال يک کشور را متحول کنند. براي اين کار بايد دنبال کار حسابشده و دستهجمعي باشيم. همان اتفاقي که در همه دنيا رخ داده است.
*و اکنون فدراسيون ميخواهد با استخدام وينگادا تيم اميد را پس از 40 سال به المپيک ببرد؟
در برهه کنوني کار مربيان تيم اميد ايران ساده است! شما هرکس را به اين سمت منصوب کنيد او با شکست به عدم موفقيت اميدها طي 40 سال گذشته استناد ميکند و از زير بار مسئوليت فرار ميکند. به نظرم من مربيان آلماني و هلندي در اين باره بهترين هستند. اين را بابت تعصب به فوتبال اين دو کشور نميگويم. من اينجا ديدهام که اين مربيان چه نگاه عميقي به کار دارند. شما ديديد سال گذشته دو تيم از آلمان به فينال ليگ قهرمانان رفتند. دو مربي آلماني در جمع سه مربي برتر جهان بودند.
ما با اين کارهاي لحظهاي به جايي نميرسيم. هر سال يک مربي از يک کشور ميآيد و طرحي تازه دارد. اين امر نشان ميدهد که ما حسابشده کار نميکنيم. جالبتر اين که ما منتظريم با مربيان بازنشسته فوتبالمان را سر و سامان دهيم. تا روزي که ما در خصوص تيم اميد بيبرنامه باشيم آينده فوتبالمان مبهم است. مسئولان ما بايد شجاعت استفاده از مربيان جوانتر را داشته باشند. باور کنيد اگر گوارديولا در ايران بود بعد از دوره بازيکنياش به کار گرفته نميشد. حضور مربيان بزرگي چون گوارديولا حکايت از شجاعت مسئولان فوتبال هر کشوري دارد.
* اين روزها بحث حضور سرخابيها به شکل بخش خصوصي است. در اين باره چه ميگوييد؟
من خيلي به اين کار اميد ندارم. بحث خصوصي کردن تيمها از مدتها پيش مطرح است اما فوتبال ما چه ثمري گرفته است؟ نمونه آن تيم راه آهن و ملوان است. قبل از اين هم تيمهايي مثل کشاورز، تجارت، استيل آذين و ... آمدند و مشکلساز هم شدند. در برخي از اين تيم بحث پول ناسالم هم وجود داشت. برخي از سرمايهگذاران فراري هم شدند. به نظرم هيچ عقل سليمي حکم نميکند وارد اين فضا شود مگر اينکه طرف آدم دلسوز و خيري باشد.
انسان خير هم به جاي اين کار ميرود مدرسه و مسجد ميسازد. او نميآيد پولش را در امور زودگذر و بيسرانجام هزينه کند. پرسپوليس و استقلال با بقيه تيمها تفاوتي اساسي دارند. اگر استيلآذين رفت به کسي برنخورد اما اگر پرسپوليس و استقلال بروند چه ميشود؟ اصلا مگر ممکن است فوتبال ما از اين دو تيم خالي بماند؟ خصوصي کردن سرخابيها بايد به شدت حسابشده باشد. پرسپوليس را نميتوان دست هر کس سپرد. به نظرم سهميهبندي 51 به 49 بهترين روش است. مثلا 51 درصد آن به پيشکسوتان و هواداران اختصاص يابد و ما بقي آن با گرفتن ضمانت مالي به بخش خصوصي و يا يک نفر اختصاص يابد. در اين شکل کار بايد به صورت تصميمات جمعي مدنظر باشد. البته اين کار فرهنگي را ميطلبد که فوتبال ما عاري از آن است.
*و اگر حرف خاص ديگري مانده؟
-حرف خاصي نيست. بازهم براي همه آرزوي سلامتي و موفقيت دارم. اميدوارم سال 93 سال تحول اساسي در تشکيلات فوتبال ايران باشد.
وحيد هاشميان در گفتوگويي با سايت شخصي خود در خصوص اتفاقات سال 92، عيد نوروز و فوتبال ايران و جهان چنين آورده است:
*سلام، عيدتان مبارک، ممنونم از وقتي که در اختيار ما قرار داديد.
سلام. ممنون از اظهار لطفتان. من هم از اين فرصت استفاده مي کنم و به شما و همه هموطنان عزيزم سال نو را تبريک مي گويم. اميدوارم سال خوبي براي همه در پيش باشد. سالي سرشار از موفقيت و سلامتي. سالي که در آن شاهد راحتي و شادي مردم باشيم.
* فوتبال براي شما در سال 92 چگونه بود؟
سال 92 من کمتر فرصت يافتم در ايران باشم و اطلاعات وسيع ندارم. در يک ارزيابي کلي ميتوان فوتبال ايران را با دو موضوع ارزيابي کرد. وجه خوب آن صعود تيم ملي به جام جهاني بود که باعث شادي مردم شد. از جهت ديگر نقطه تاريکي هم در فوتبال کشورمان داشتيم. بدهي فراوان باشگاهها خطر بزرگي براي فوتبال ايران است. اين اتفاق هم فقط پيرامون يک تيم نيست. تقريبا اغلب قريب به اتفاق باشگاه هاي ما با اين مشکل مواجه هستند. ظاهرا ما قصد داشتيم از شکل آماتوري به حرفه اي برويم اما اين کار بدون تهيه زير ساختهاي لازم صورت گرفته و ما هر روز شاهد مشکلات بيشتر هستيم. به اين ترتيب بحران در فوتبال ايران هر روز بزرگتر مي شود. بايد براي اين مشکل بزرگ فکري اساسي کرد.
*بهترين اتفاق براي شما درسال 92؟
- همين که هر روز با دخترم هستم عالي است. اين مهم ترين اتفاق زندگي ام است.
*هدف شما در سال 93 چيست؟
براي خودم در دو بخش کار و زندگي شخصي برنامههايي دارم که ترجيح ميدهم الان در خصوص آن صحبت نکنم.
*در سال 93 جام جهاني در پيش است برآورد شما از حضور ايران در اين مسابقات چيست؟
حکايت فوتبال ما شده حکايت آن محصلي که درس نخوانده راهي امتحان ميشود. اگر امتحان به شکل تستي بود او به شکل شانسي هم شده "تست" ميزند و شايد قبول شود! اما واقعيت اين است که او شاگرد درس خواني نيست و بر حسب اتفاق شايد قبول هم بشود. به نظرم توقع از تيم ملي بايد در حد امکانات باشد. اينکه انتظار داشته باشيم ايران از سد آرژانتين بگذرد و به دور بعد صعود کند را از سر احساس و دوست داشتن ميدانم. براي تيم ملي آرزوي موفقيت دارم و اميدوارم برنامههاي آمادهسازي اين تيم روال درستي به خود بگيرد.
*به ليگ ايران و مدعيان قهرماني بپردازيم. در اين خصوص چه نظري داريد؟
با توجه به شرايط موجود پيشبيني کار سختي است. اما به نظرم فولاد و پرسپوليس شانس بيشتري دارند.
* در خصوص تعيين دستيار جديد براي کيروش چه نظري داريد؟
مگر نظر ما مهم است؟
*براي اهالي فوتبال قطعا
وقتي تصميم را ديگران ميگيرند و نظر امثال ما برايشان اهميتي ندارد گفتنش چه تاثيري دارد. بگذريم.
*در خصوص نتايج نمايندگان ايران در ليگ قهرمانان آسيا چه نظري داريد؟
تا به اينجا و با توجه به جميع جهات نتايج بد نبوده است. در اين ميان استقلال در حد انتظار نتيجه نگرفته است. براي اين تيمها در دور برگشت آرزوي موفقيت دارم.
*و ليگ قهرمانان اروپا؟
به نظرم بايرن در حد يک قهرمان ظاهر شده و شانس زيادي دارد. متاسفانه دورتموند تيم خوب فصل پيش نيست. اين هم به دليل تغييرات و مصدوميت بازيکنان اين تيم است. گمان ميکنم در فينال بايرن و رئال حضور يابند. بعيد ميدانم بارسلونا موفق شود. البته در فوتبال اروپا بايد منتظر ظهور تيمهاي ديگر هم باشيم.
*شما موافق ادامه قرارداد با کيروش هستيد؟
در خصوص عقد قرار مجدد با کيروش ما دو طرف ماجرا داريم. يک طرف کيروش و پيشنهاد مالياش است و در طرف ديگر فدراسيوني که بايد توان پرداخت هزينه را داشته باشد. قطعا بعد از جام جهاني شرايط متفاوت خواهد شد.
*ادامه حضور کيروش تاثيري در پيشرفت فوتبال ما خواهد داشت؟
کيروش به تنهايي نميتواند روي کل فوتبال ايران تاثير بگذارد. نه او و نه هيچکس ديگري به تنهايي نميتوانند فوتبال يک کشور را متحول کنند. براي اين کار بايد دنبال کار حسابشده و دستهجمعي باشيم. همان اتفاقي که در همه دنيا رخ داده است.
*و اکنون فدراسيون ميخواهد با استخدام وينگادا تيم اميد را پس از 40 سال به المپيک ببرد؟
در برهه کنوني کار مربيان تيم اميد ايران ساده است! شما هرکس را به اين سمت منصوب کنيد او با شکست به عدم موفقيت اميدها طي 40 سال گذشته استناد ميکند و از زير بار مسئوليت فرار ميکند. به نظرم من مربيان آلماني و هلندي در اين باره بهترين هستند. اين را بابت تعصب به فوتبال اين دو کشور نميگويم. من اينجا ديدهام که اين مربيان چه نگاه عميقي به کار دارند. شما ديديد سال گذشته دو تيم از آلمان به فينال ليگ قهرمانان رفتند. دو مربي آلماني در جمع سه مربي برتر جهان بودند.
ما با اين کارهاي لحظهاي به جايي نميرسيم. هر سال يک مربي از يک کشور ميآيد و طرحي تازه دارد. اين امر نشان ميدهد که ما حسابشده کار نميکنيم. جالبتر اين که ما منتظريم با مربيان بازنشسته فوتبالمان را سر و سامان دهيم. تا روزي که ما در خصوص تيم اميد بيبرنامه باشيم آينده فوتبالمان مبهم است. مسئولان ما بايد شجاعت استفاده از مربيان جوانتر را داشته باشند. باور کنيد اگر گوارديولا در ايران بود بعد از دوره بازيکنياش به کار گرفته نميشد. حضور مربيان بزرگي چون گوارديولا حکايت از شجاعت مسئولان فوتبال هر کشوري دارد.
* اين روزها بحث حضور سرخابيها به شکل بخش خصوصي است. در اين باره چه ميگوييد؟
من خيلي به اين کار اميد ندارم. بحث خصوصي کردن تيمها از مدتها پيش مطرح است اما فوتبال ما چه ثمري گرفته است؟ نمونه آن تيم راه آهن و ملوان است. قبل از اين هم تيمهايي مثل کشاورز، تجارت، استيل آذين و ... آمدند و مشکلساز هم شدند. در برخي از اين تيم بحث پول ناسالم هم وجود داشت. برخي از سرمايهگذاران فراري هم شدند. به نظرم هيچ عقل سليمي حکم نميکند وارد اين فضا شود مگر اينکه طرف آدم دلسوز و خيري باشد.
انسان خير هم به جاي اين کار ميرود مدرسه و مسجد ميسازد. او نميآيد پولش را در امور زودگذر و بيسرانجام هزينه کند. پرسپوليس و استقلال با بقيه تيمها تفاوتي اساسي دارند. اگر استيلآذين رفت به کسي برنخورد اما اگر پرسپوليس و استقلال بروند چه ميشود؟ اصلا مگر ممکن است فوتبال ما از اين دو تيم خالي بماند؟ خصوصي کردن سرخابيها بايد به شدت حسابشده باشد. پرسپوليس را نميتوان دست هر کس سپرد. به نظرم سهميهبندي 51 به 49 بهترين روش است. مثلا 51 درصد آن به پيشکسوتان و هواداران اختصاص يابد و ما بقي آن با گرفتن ضمانت مالي به بخش خصوصي و يا يک نفر اختصاص يابد. در اين شکل کار بايد به صورت تصميمات جمعي مدنظر باشد. البته اين کار فرهنگي را ميطلبد که فوتبال ما عاري از آن است.
*و اگر حرف خاص ديگري مانده؟
-حرف خاصي نيست. بازهم براي همه آرزوي سلامتي و موفقيت دارم. اميدوارم سال 93 سال تحول اساسي در تشکيلات فوتبال ايران باشد.