سومین دستپخت مقدم و تنابنده و تیمش، این بار هم با بهرهگیری از همان الگوی جوابداده «دیدن خودمان روی صفحه نقرهای تلویزیون» تا به حال سرگرممان کرده است، اما نه به اندازه دو قسمت قبلی، هر چند برای قضاوت در مورد یک مجموعه 13 قسمتی تنها دیدن 5 قسمت ناکافی است، اما به نظر میآید این بار سیروس مقدم و تیمش علاوه بر ایجاد احساس نزدیکی با شخصیتهای داستان، نیاز به چاشنی گرمکننده دیگری هم داشتهاند که فکرش را نکردهاند، علاوه بر اینکه این بار تکرار کپی کمدیهای موقعیت داستان، کمی تکراری و قابلحدس و بدتر از آن مصرّ به پیچیدهنمایی به نظر میرسد و این برای سریالی که پایه حرکتیاش را روی طرح موقعیتهای غافلگیرکننده و البته ساده گذاشته است به راحتی قابل تبدیل به یک پاشنه اشیل است.
2. نقی معمولی، ارسطو و همسران احتمالیاش، هما، بهبود، بابا پنجعلی و... در قسمتهای قبلی همه آدمهای ساده و خوشقلب و سالمی بودند که برای خانواده، آدمهای دیگر، جامعه و... دل میسوزاندند و خوبی میخواستند، شخصیتهای معدود و محدود بدخواهی هم میآمدند و میرفتنداما این از معدود دفعاتی بود که ما ایرانیها در رسانههای تصویریمان آدمهای کینهای و بدذات و بدخواهی نمیدیدیم که داستان را جلو ببرند، آیینهای واقعی از جامعه ایران اما این بار ظاهرا اوضاع کمی فرق میکند. ما دلیل منطقی و واضحی برای دشمنی نقی با ارسطو پیدا نمیکنیم، ارسطویی را میبینیم که با بیرحمی تمام راز مراسم تقدیر و سکههای طلا را فاش میکند، دلیلی برای تحقیر دو طرفه بهبود و نقی پیدا نمیکنیم،جامعه بیرحمی را میبینیم که بلوتوث یک عروسی را دست به دست میچرخانند و... این بدترین اتفاقی است که میتواند برای خاطره شیرین تصویری همه مان در این سالها بیفتند. در فضای ناامیدکننده و بیش از حد خاکستری سینما و البته سریالهای تلویزونی، پایتخت هر سال بزرگترین پراکنده شهد شیرین سفیدی و خوبی در مجموعه تصویری پرطرفدار ایرانی بود، به همین سادگی و همین مهمترین دلیل استقبال ایرانیها از این مجموعه و آدمهایش بود. اتفاقی که ظاهرا امسال قرار است کمی به سمت مد خاکستری بودن پیش رود و اصطلاحا «واقعیتر» شود، اما آنطور که معلوم است به قیمت ذبح کارکرد شیرین «پایتخت» ها. تا در قسمتهای بعدی سریال چه اتفاقی بیفتد.
3. «پایتخت 3» همچنان در برهوت نمایش آدمهای معمولی و واقعی در تلویزیون ایران، نعمت بزرگی است، اما 5 قسمت اولیه کار نشان میدهد کمی بیدقتی و شتاب در طرح داستانکهای هر قصه و البته بیتوجهیهای ناامیدکننده به جزئیات، همان برگ برنده دو قسمت قبلی، شاید این بار سریال محبوب ایرانیها را دچار افت رضایت کند. بعد از قسمت پرهیجان عروسی با آنهمه جزئیات خیرهکننده و دقت قابلتوجه روی اجزای صحنه و داستان، در چند قسمت بعدی ما مشغول مشاهده جزئیات و اتفاقاتی هستیم که منطق آن در دنیای واقعی و سادهمان میلنگد.از ریزترین جزئیات، از قرار گرفتن یک قاب عکس کادو گرفته شده زیر سینی چایی که کسی آن را نمیبیند بگیرید تا جدل بدون منطق ارسطو و نقی، لکههای با وصله چسبیده به شخصیتهایشان.
بعید است که مخاطبان سریال کم شوند، اما انتظارها از پایتخت دقیقا همان روی اوج ماندن قسمت اول است. مگر مقدم در قسمتهای بعدی برگ برنده امسالش را رو کند.
همچنان تاکید میکنیم که پایتخت یکی از بهترین سریالهای دهه اخیر است و همین مجموعه سوم آن هم یکی از بهترین مجموعههای نوروزی این سالها. سند میخواهید؟ از ساعت 8:45 به ترتیب اول شبکه دو، ساعت 11 شبکه سه و بعد هم شبکه تهران. همه سریالهای نوروزی امسال...