صراط: در ابتدای این نشست کاوه سجادی حسینی، پرویز پرستویی تهیه کننده فیلم سینمایی«شب، بیرون» درباره حضور خود به عنوان تهیه کننده در این فیلم گفت: فکر می کنم تنها کسی که اینجا حضور اضافه دارد من هستم، دوستان دیگری باید اینجا می بودند، اگر اسم من به عنوان تهیه کننده در این فیلم است دلیلش نابسامانی وضعیت سینمای ایران در چهار سال گذشته است و اگر همه چیز سر جای خود بود آن وقت همه چیز آن طور که باید، اتفاق می افتاد.
وی ادامه داد: این فیلم معنای کار گروهی است و من واقعا دیدم که مفهوم کار گروهی و تیم وُرک در این کار وجود دارد، تمام افرادی که در ساخت این فیلم حضور داشتند، با دل خود آمدند و در این فیلم حضور پیدا کردند، کارگردان فیلم و همسر او سهیلا گلستانی آنچه که در توان داشتند گذاشتند و تلاش کردند تا این فیلم را بسازند.
پرستویی خاطر نشان کرد: این فیلم به سختی ساخته شد، فیلم حتی شرایط این را نداشت که بتواند مجوز ساخت دریافت کند، و بالاخره فیلم سال گذشته توانست در بخش نوعی تجربه جشنواره فیلم فجر حضور یابد.
از یک مقطعی از من خواسته شد که اسمم به عنوان یک تهیه کننده در این فیلم عنوان شود، و در واقع اسم من به عنوان یک تهیه کننده صوری است، شاید حضور فیزیکی بیهودهای در اینجا دارم و سعی کردم تا آنجایی که می توانم کمک کنم که این فیلم حداقل به بایگانی سپرده نشود که البته هنوز سرنوشت مشخصی وجود ندارد اما تلاش می کنیم که فیلم بایگانی نشود.
پرستویی ادامه داد: من کاری نکردم و تمام اسم هایی که در تیتراژ دیده شد همه تلاش کردند و سعی کردند سهم خود را ادا کنند و من به عنوان کسی که سه دهه در سینما کار کرده ام، کمتر دیدم یک گروه با وجود افراد صاحب نام این اینطور خالصانه و بدون چشم داشت و آن هم در زمان بحران سینما ساخته شود. این فیلم زمانی که همه زیر پای هم را خالی می کردیم،زمانی که خانه سینما بسته بود، سینمایی وجود نداشت و به قهقرا می رفت این حرف را که 2 ساعت به تماشای آن نشستیم وحرف گیرایی است را بزند.
کاوه سجادی حسینی کارگردان این فیلم درباره دلایل عدم حضور این فیلم دربخش مسابقه سینمای جشنواره فیلم فجر گفت: دلیل خاصی به ما اعلام نشد، احساس می کنم که انتخاب فیلم ها از بین درام خانوادگی، قصه گو که این فیلم این فاکتور ها را ندارد بیشتر است، این فیلم سعی می کند بیشتر با سینما دست و پنجه نرم کند اما فیلم هایی انتخاب میشود که سمت و سو و خصیصه های تلویزیونی در آن بیشتر از خصیصه های سینمایی مشهود است؛ عدم انتخاب این فیلم بیشتر سلیقه ای است و شاید اگر هیئت انتخاب دیگری بود فیلم انتخاب میشد.
وی ادامه داد: اگر پرویز پرستویی نبود در همان بخش نوعی تجربه هم نمی توانستیم شرکت کنیم، 4 سال تلاش کردم تا پروانه ساخت دریافت کنم اما نشد و فیلم را بدون پروانه ساخت تولید کردیم.
وی در ادامه اظهار داشت: تلاش کردم فیلمنامه ای بنویسم که نیاز به بودجه کلان و سرمایه گذار نداشته باشد و از دوستان استفاده کردم تا بتوانم فیلم را به سر انجام برسانم و با حضور پرویز پرستویی فیلم در قفسه باقی نماند.
در ادامه سهیلا گلستانی بازیگر این فیلم گفت: ما سعی کردیم شکل متفاوتی از آنچه امروز در سینمای ایران در حال انجام است را به تصویر بکشیم و طبق نظر کاوه سجادی حسینی، از یک ماه پیش از شروع فیلمبرداری تمرین را شروع کردیم، امیدوارم که حقیقت زندگی در فیلم جریان داشته باشد.
وی همچنین درباره همکاری با همسرش کاوه سجادی حسینی گفت: همه کسانی که با همسرانشان کار می کنند سختی آن را حس می کنند، این سختی به این دلیل است که آنچه از گفتنش به همکاران در طول کار پرهیز می شود در روابط کاری همسران بیان می شود که البته اشکالی ندارد، همکاری با نزدیکان نه تنها امتیاز ویژه ای ندارد بلکه سختیهای بیشتری دارد.
در ادامه هوتن شکیبا بازیگر این فیلم گفت: زمان شروع فیلم سعی کردیم به یک چهار چوب قانع نشویم و ببینیم که چه اتفاقی در طول ساخت می افتد، من این فیلم را اولین بار بود که دیدم، ما شرایط سختی داشتیم، و تک و تنها بودیم، که این امر باعث فشار روی گروه بود، اگر شرایط بهتر بود و دستمان باز بود می شد کار خیلی بهتری شود.
حسام محمودی یک دیگر از بازیگران این فیلم با اشاره به حضور پرویز پرستویی در کنارش گفت: حس می کنم خدا من را خیلی دوست دارد چون امروز کنار مردی نشسته ام که تمام عمر قهرمان من بوده و همیشه این حسرت را داشتم بتوانم یک پلان مانند او بازی کنم.
وی ادامه داد: دقیق ترین جمله ای که در وصف پرویز پرستویی شنیده ام از زبان رضا میرکریمی بود که گفت: «پرویز پرستویی تمام نشدنی» این برای من افتخار بزرگی است که امروز اینجا نشسته ام و می خواهم همگی شما را دراین احساس خوب شریک کنم.
وی درباره تجربه کار با این گروه گفت: موضوع جذاب این فیلم این است، سهیلا گلستانی و کاوه سجادی حسینی افراد صادقی هستند و زمانی که با آن ها نان و نمک می خوری نمی شود به آن ها نه گفت و اگر 17 ساعت در روز کار کنی لذت بخش می شود.
وی ادامه داد: در این کار فضا بسیار صمیمی بود که این از روحیه همدلی افراد گروه می آمد و آن حس تنهایی باعث شد تا همه فکر کنیم که این فیلم باید ساخته شود.
در ادامه پرویز پرستویی درباره نقش سینمای مستقل در آینده سینمای ایران خاطر نشان کرد: این موضوع بحث طولانی ای را می طلبد و من مدتی است که سعی کردم کمی کنار بکشم، فکر کردم بعد از حضور دولت یازدهم اتفاقات خیلی خوبی در جشنواره می افتد و چند باری هم احساسم را در ایام جشنواره بیان کردم.
او ادامه داد: من بعد از سه دهه کار در سینما سرد و گرم سینما را چشیده ام و با افراد نامی این مملکت به عنوان ستون های این سینما کار کرده ام، نمی دانم شاید فضایی موجود نیست که آنچه در دلم می گذرد را به راحتی بیان کنم اما آنچه مشخص است و حس میکنم این است که تعلق خاطر بیشتری به نسل امروز مانند کاوه سجادی حسینی و امثال او در سینما پیدا کرده ام.
وی با اشاره به اینکه فضای تجربه در کارهای مستقل جاری است گفت: من درِ تجربه را برای خود باز گذاشته ام و اگر روزی فکر کنم بازیگر شده ام روز پایان کار من است و همچنان می خواهم تجربه کنم، واقعیت این است که مجال تجربه در کارهای دیگر پیش نمی آید و این فضا در کارهای مستقل جاری است، آنچیزی که در این فضا اتفاق میافتد برای من که تربیت شده تئاتر هستم، سینمای جلوتری به حساب می آید.
در ادامه کاوه سجادی حسینی با اشاره به اینکه، قرار نیست ما جای کسی را بگیریم، گفت: اگر نسل قدیم از ما ترسی نداشته باشند، رشد و پویایی در سینما به وجود می آید و سینمای پایدار تر می ماند.
وی درباره اکران این فیلم گفت: در تلاشیم که این فیلم را در گروه هنر وتجربه نمایش دهیم تا فیلم حداقل دیده شود و ارتباط خود را با تماشاگر برقرار کند.
وی درباره ایده این فیلم گفت: دیدن دو پسر و یک دختر در خیابان من را به یاد فیلم «ژول و جیم» انداخت. این فیلم را دوباره دیدم و می خواستم یک «ژول و جیم» جدید را طراحی کنم.
وی درباره سختی های فیلمبرداری در شهر تهران گفت: ما مجوز فیلم کوتاه داشتیم و می توانستیم در شهر فیلمبرداری کنیم، 35 ساعت فیلمبرداری کردیم که البته سختی هایی مانند سوختن موتور ماشین تا مسائل دیگر داشتیم.
سهیلا گلستانی درباره تفاوت بازی هایش و جنس اجرا در این فیلم گفت: امیدوارم واقعا این تفاوت برای عموم تماشاچیان به وجود آمده باشد، این شکل از بازی سلیقه شخصی من است و موردی که راه من را باز تر می کرد شناخت دقیق تر کارگردان بر روی حال و هوای من بود و این فضا را برای من باز گذاشت.
وی با انتقاد از فیلمسازانی که بازیگر را تنها ابزاری برای پیاده سازی تفکرات خود می دانند تصریح کرد: برخی کارگردانان بخش مولف بازیگر را مد نظر قرار نمی دهند اما در این فیلم ما حداقل آزادی را داشتیم که درباره بازی حرف بزنیم و گفتگو کنیم، این به معنی این نیست که کارگردان نمی دانسته چه کاری می خواهد انجام دهد، کارگردان هر روز با ایده های زیادی می آمد و پافشاری هایی خاص خود را بر روی موضوعات مد نظر خود داشت.
سجاد حسینی درباره پایان این فیلم گفت: اینکه پایان باز است یا بسته مهم نیست، مهم این است که پایان ول نیست.
وی همچنین درباره فیلمنامه این فیلم خاطر نشان ساخت: فیلمنامه را از ابتدا با نگاه ابزورد نوشتم، و این نگاه که هیچ اتفاقی در انتها مهم نیست و هیچ اتفاقی نمیافتد، دلیل آن فرامتنی است و بیشتر به حس و حال من مربوط است.
وی ادامه داد: این فیلم معنای کار گروهی است و من واقعا دیدم که مفهوم کار گروهی و تیم وُرک در این کار وجود دارد، تمام افرادی که در ساخت این فیلم حضور داشتند، با دل خود آمدند و در این فیلم حضور پیدا کردند، کارگردان فیلم و همسر او سهیلا گلستانی آنچه که در توان داشتند گذاشتند و تلاش کردند تا این فیلم را بسازند.
پرستویی خاطر نشان کرد: این فیلم به سختی ساخته شد، فیلم حتی شرایط این را نداشت که بتواند مجوز ساخت دریافت کند، و بالاخره فیلم سال گذشته توانست در بخش نوعی تجربه جشنواره فیلم فجر حضور یابد.
از یک مقطعی از من خواسته شد که اسمم به عنوان یک تهیه کننده در این فیلم عنوان شود، و در واقع اسم من به عنوان یک تهیه کننده صوری است، شاید حضور فیزیکی بیهودهای در اینجا دارم و سعی کردم تا آنجایی که می توانم کمک کنم که این فیلم حداقل به بایگانی سپرده نشود که البته هنوز سرنوشت مشخصی وجود ندارد اما تلاش می کنیم که فیلم بایگانی نشود.
پرستویی ادامه داد: من کاری نکردم و تمام اسم هایی که در تیتراژ دیده شد همه تلاش کردند و سعی کردند سهم خود را ادا کنند و من به عنوان کسی که سه دهه در سینما کار کرده ام، کمتر دیدم یک گروه با وجود افراد صاحب نام این اینطور خالصانه و بدون چشم داشت و آن هم در زمان بحران سینما ساخته شود. این فیلم زمانی که همه زیر پای هم را خالی می کردیم،زمانی که خانه سینما بسته بود، سینمایی وجود نداشت و به قهقرا می رفت این حرف را که 2 ساعت به تماشای آن نشستیم وحرف گیرایی است را بزند.
کاوه سجادی حسینی کارگردان این فیلم درباره دلایل عدم حضور این فیلم دربخش مسابقه سینمای جشنواره فیلم فجر گفت: دلیل خاصی به ما اعلام نشد، احساس می کنم که انتخاب فیلم ها از بین درام خانوادگی، قصه گو که این فیلم این فاکتور ها را ندارد بیشتر است، این فیلم سعی می کند بیشتر با سینما دست و پنجه نرم کند اما فیلم هایی انتخاب میشود که سمت و سو و خصیصه های تلویزیونی در آن بیشتر از خصیصه های سینمایی مشهود است؛ عدم انتخاب این فیلم بیشتر سلیقه ای است و شاید اگر هیئت انتخاب دیگری بود فیلم انتخاب میشد.
وی ادامه داد: اگر پرویز پرستویی نبود در همان بخش نوعی تجربه هم نمی توانستیم شرکت کنیم، 4 سال تلاش کردم تا پروانه ساخت دریافت کنم اما نشد و فیلم را بدون پروانه ساخت تولید کردیم.
وی در ادامه اظهار داشت: تلاش کردم فیلمنامه ای بنویسم که نیاز به بودجه کلان و سرمایه گذار نداشته باشد و از دوستان استفاده کردم تا بتوانم فیلم را به سر انجام برسانم و با حضور پرویز پرستویی فیلم در قفسه باقی نماند.
در ادامه سهیلا گلستانی بازیگر این فیلم گفت: ما سعی کردیم شکل متفاوتی از آنچه امروز در سینمای ایران در حال انجام است را به تصویر بکشیم و طبق نظر کاوه سجادی حسینی، از یک ماه پیش از شروع فیلمبرداری تمرین را شروع کردیم، امیدوارم که حقیقت زندگی در فیلم جریان داشته باشد.
وی همچنین درباره همکاری با همسرش کاوه سجادی حسینی گفت: همه کسانی که با همسرانشان کار می کنند سختی آن را حس می کنند، این سختی به این دلیل است که آنچه از گفتنش به همکاران در طول کار پرهیز می شود در روابط کاری همسران بیان می شود که البته اشکالی ندارد، همکاری با نزدیکان نه تنها امتیاز ویژه ای ندارد بلکه سختیهای بیشتری دارد.
در ادامه هوتن شکیبا بازیگر این فیلم گفت: زمان شروع فیلم سعی کردیم به یک چهار چوب قانع نشویم و ببینیم که چه اتفاقی در طول ساخت می افتد، من این فیلم را اولین بار بود که دیدم، ما شرایط سختی داشتیم، و تک و تنها بودیم، که این امر باعث فشار روی گروه بود، اگر شرایط بهتر بود و دستمان باز بود می شد کار خیلی بهتری شود.
حسام محمودی یک دیگر از بازیگران این فیلم با اشاره به حضور پرویز پرستویی در کنارش گفت: حس می کنم خدا من را خیلی دوست دارد چون امروز کنار مردی نشسته ام که تمام عمر قهرمان من بوده و همیشه این حسرت را داشتم بتوانم یک پلان مانند او بازی کنم.
وی ادامه داد: دقیق ترین جمله ای که در وصف پرویز پرستویی شنیده ام از زبان رضا میرکریمی بود که گفت: «پرویز پرستویی تمام نشدنی» این برای من افتخار بزرگی است که امروز اینجا نشسته ام و می خواهم همگی شما را دراین احساس خوب شریک کنم.
وی درباره تجربه کار با این گروه گفت: موضوع جذاب این فیلم این است، سهیلا گلستانی و کاوه سجادی حسینی افراد صادقی هستند و زمانی که با آن ها نان و نمک می خوری نمی شود به آن ها نه گفت و اگر 17 ساعت در روز کار کنی لذت بخش می شود.
وی ادامه داد: در این کار فضا بسیار صمیمی بود که این از روحیه همدلی افراد گروه می آمد و آن حس تنهایی باعث شد تا همه فکر کنیم که این فیلم باید ساخته شود.
در ادامه پرویز پرستویی درباره نقش سینمای مستقل در آینده سینمای ایران خاطر نشان کرد: این موضوع بحث طولانی ای را می طلبد و من مدتی است که سعی کردم کمی کنار بکشم، فکر کردم بعد از حضور دولت یازدهم اتفاقات خیلی خوبی در جشنواره می افتد و چند باری هم احساسم را در ایام جشنواره بیان کردم.
او ادامه داد: من بعد از سه دهه کار در سینما سرد و گرم سینما را چشیده ام و با افراد نامی این مملکت به عنوان ستون های این سینما کار کرده ام، نمی دانم شاید فضایی موجود نیست که آنچه در دلم می گذرد را به راحتی بیان کنم اما آنچه مشخص است و حس میکنم این است که تعلق خاطر بیشتری به نسل امروز مانند کاوه سجادی حسینی و امثال او در سینما پیدا کرده ام.
وی با اشاره به اینکه فضای تجربه در کارهای مستقل جاری است گفت: من درِ تجربه را برای خود باز گذاشته ام و اگر روزی فکر کنم بازیگر شده ام روز پایان کار من است و همچنان می خواهم تجربه کنم، واقعیت این است که مجال تجربه در کارهای دیگر پیش نمی آید و این فضا در کارهای مستقل جاری است، آنچیزی که در این فضا اتفاق میافتد برای من که تربیت شده تئاتر هستم، سینمای جلوتری به حساب می آید.
در ادامه کاوه سجادی حسینی با اشاره به اینکه، قرار نیست ما جای کسی را بگیریم، گفت: اگر نسل قدیم از ما ترسی نداشته باشند، رشد و پویایی در سینما به وجود می آید و سینمای پایدار تر می ماند.
وی درباره اکران این فیلم گفت: در تلاشیم که این فیلم را در گروه هنر وتجربه نمایش دهیم تا فیلم حداقل دیده شود و ارتباط خود را با تماشاگر برقرار کند.
وی درباره ایده این فیلم گفت: دیدن دو پسر و یک دختر در خیابان من را به یاد فیلم «ژول و جیم» انداخت. این فیلم را دوباره دیدم و می خواستم یک «ژول و جیم» جدید را طراحی کنم.
وی درباره سختی های فیلمبرداری در شهر تهران گفت: ما مجوز فیلم کوتاه داشتیم و می توانستیم در شهر فیلمبرداری کنیم، 35 ساعت فیلمبرداری کردیم که البته سختی هایی مانند سوختن موتور ماشین تا مسائل دیگر داشتیم.
سهیلا گلستانی درباره تفاوت بازی هایش و جنس اجرا در این فیلم گفت: امیدوارم واقعا این تفاوت برای عموم تماشاچیان به وجود آمده باشد، این شکل از بازی سلیقه شخصی من است و موردی که راه من را باز تر می کرد شناخت دقیق تر کارگردان بر روی حال و هوای من بود و این فضا را برای من باز گذاشت.
وی با انتقاد از فیلمسازانی که بازیگر را تنها ابزاری برای پیاده سازی تفکرات خود می دانند تصریح کرد: برخی کارگردانان بخش مولف بازیگر را مد نظر قرار نمی دهند اما در این فیلم ما حداقل آزادی را داشتیم که درباره بازی حرف بزنیم و گفتگو کنیم، این به معنی این نیست که کارگردان نمی دانسته چه کاری می خواهد انجام دهد، کارگردان هر روز با ایده های زیادی می آمد و پافشاری هایی خاص خود را بر روی موضوعات مد نظر خود داشت.
سجاد حسینی درباره پایان این فیلم گفت: اینکه پایان باز است یا بسته مهم نیست، مهم این است که پایان ول نیست.
وی همچنین درباره فیلمنامه این فیلم خاطر نشان ساخت: فیلمنامه را از ابتدا با نگاه ابزورد نوشتم، و این نگاه که هیچ اتفاقی در انتها مهم نیست و هیچ اتفاقی نمیافتد، دلیل آن فرامتنی است و بیشتر به حس و حال من مربوط است.