سه‌شنبه ۰۶ آذر ۱۴۰۳ - ساعت :
۰۳ ارديبهشت ۱۳۹۳ - ۰۱:۲۸
سعدالله زارعی

چرا غرب حقوق اسلامی زن را برنمی‌تابد؟

کد خبر : ۱۷۴۷۴۴
صراط: «اگر می‌خواهید برای مسئله اساسی زن و معضل زن و مشکلاتی که جامعه زنان در همه‌جا، از جمله در کشور ما به آن دچارند فکر بکنید، شرط اول آن این است که خودتان را و ذهنتان را از تفکرات غربی که یک تفکرات کلیشه‌ای غلط متحجر نونما است خلاص کنید و نجات بدهید و فکری مستقل از تفکرات غربی بکنید».
از واکنش رسانه‌ای غرب به سخنان پرحکمت اخیر رهبر معظم انقلاب اسلامی درباره حقوق زنان اولا می‌توانیم دریابیم که دولتمردان غربی در این‌باره چه موضعی دارند و ثانیا می‌توانیم از طریق برهان خلف، درجه اهمیت سخنان رهبر معظم انقلاب را دریابیم. واکنش رسانه‌ای غرب به این سخنان آمیخته‌ای از اهانت، دروغپردازی و تحریف و جنجال بود. «صدای آمریکا» وانمود کرد که ایشان علیه برابری حقوق زن و مرد صحبت کرده است و این در حالی است که در سخنان رهبری اجبار زن به فعالیت مردانه ذیل پوشش برابری جنسیتی مردود شمرده شده است. بیانات روز شنبه رهبری در جمع  بانوانی انجام شد که بخش زیادی از آنان در جمهوری اسلامی شاغل بودند و نظام جمهوری اسلامی هم ممنوعیتی برای اشتغال زنان قایل نشده است پس کاملا واضح است که نه جمهوری اسلامی به درخواست آن دسته از زنانی که می‌خواهند «شاغل» باشند بی‌اعتناست و نه مسئله اصلی غرب در مورد زنان ایران، اشتغال آنان است. اگر به متن مباحث این رسانه‌ها نظر بیاندازیم به خوبی درمی‌یابیم که آنچه در سخنان رهبری غیرقابل تحمل بوده همان نقد رهبری از نگاه غرب نسبت به زن و شخصیت زن بوده است چه اینکه حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای - دامت برکاته- اتفاقا تاکید کرده‌اند که برای حل مشکلات واقعی و اولویت‌دار زنان در ایران یک ستاد فرا قوه‌ای تشکیل شود و در همین سخنرانی هم تاکید کرده‌اند که باید برای حل مشکلات جامعه زنان اقدام جدی صورت گیرد. غرب از آنجایی مشکل پیدا می‌کند که حضرت آقا می‌فرمایند برای رسیدگی به حقوق زنان باید از نگاه غربی به زن که با عزت و کرامت و رسیدگی به مشکلات واقعی زنان منافات دارد، پرهیز کرد. کنار زدن آنچه غرب درباره زن می‌گوید یعنی کنار زدن تفکر غرب و  این برای غرب غیرقابل قبول است.
غرب از یک منظر دیگر نیز سخنان رهبر معظم را برای خود خطرناک می‌داند و از قضا می‌توان نشانه‌های آن را در لابلای کلمات غرب نیز دید. رهبر معظم انقلاب اسلامی در این جلسه به حل مشکلات واقعی و از جمله حقوق برجسته زن در خانه و خانواده اشاره و فرمودند: «تصور زن در خانه، تصور یک موجود درجه ‌دویی است که موظف به خدمتگزاری به دیگران است... این درست نقطه مقابل آن چیزی است که اسلام بیان کرده است». رسانه‌های غربی از جمله بی‌بی‌سی، V.O.A، دویچه‌وله و نیویورک‌تایمز تفسیرشان از این سخنان این بود که رهبر ایران با برجسته کردن حقوق زن در خانه و خانواده بنا دارد مشکل جمعیتی و کاهش نسل ایرانی را حل کند و این به معنای آن است که جمهوری اسلامی بنا دارد حقوق اجتماعی زنان را محدود نماید! این خط به خوبی نشان می‌دهد که غرب از نقش‌آفرینی‌ زنان در بزرگترین عرصه اجتماعی که حل یک مشکل جدی و حیاتی و دارای آثار درازمدت کشور است وحشت دارد و آن را با منافع خود در تقابل می‌بیند. البته هیچ تلازمی میان توجه دادن به حقوق و حرمت زنان در خانه و خانواده با نقش‌آفرینی آنان در این عرصه ندارد البته پرواضح است که وقتی زنان ما از ایفای نقش در عرصه‌های حقیری که غرب برای آنان می‌پسندد اجتناب کنند، فرصت می‌یابند تا به عنوان نیمی از جامعه به حل مشکلات بزرگ کشور بیاندیشند کما اینکه در طول تاریخ ایران و به خصوص در یکصد سال اخیر در هیچ صحنه بزرگ و اساسی اجتماعی، زنان ما نه تنها غایب نبوده‌اند بلکه گاهی نقش آنان از مردان برجسته‌تر بوده است تا جایی که حضرت امام‌ خمینی خطاب به زنان می‌فرمایند «شما معلم ما بوده‌اید و بدون شما این انقلاب به پیروزی نمی‌رسید». در انقلاب مشروطه، در نهضت نفت، در نهضت 15 خرداد، در انقلاب 22 بهمن، در جنگ 8 ساله، در خنثی کردن فتنه‌های مختلف، در تحقیقات علمی و پژوهشی و... زنان ما نقش ممتازی داشته‌اند. این‌ها از قضا از منظر غرب جزء جرائم زنان ما به حساب می‌آید! نقش‌آفرینی زن در چنین صحنه‌هایی مذموم است. غرب از زن مسلمان ایرانی می‌خواهد که از نقش‌آفرینی به عنوان «بخشی از راه‌حل» ایران به ایفای نقش به عنوان «بخشی از مشکل» ایران نقل مکان کند این آن چیزی است که منافع غرب را تامین می‌نماید.
رهبر معظم انقلاب اسلامی در سخنان مستند خود ثابت کردند که برده‌داری هنوز در غرب رواج دارد و این بار برده‌داری زنان جای برده‌داری قدیم را گرفته است. بنابراین ضمن آن که غرب صلاحیت ندارد تا در این باره سخن بگوید در همان حال غرب حرف تازه‌ای به نسبت آنچه در قرون وسطی درباره زن بیان می‌کرده، ندارد. غرب می‌گوید زن باید از هویت و طبیعت خود جدا شود و به هویت و طبیعت جنس مقابل خود تبدیل شود و در خدمت جنس مقابل باشد بر این اساس در محافل مجلس‌آرای مردان، در خانه تنها ابزاری برای شهوت‌رانی مرد باشد، حالا غرب می‌خواهد این را به عنوان یک حرف نو و مدرن به زنان مسلمان هدیه دهد و حال آن که اسلام برای زن حقوق بسیار گسترده‌ای در نظر گرفته و هرگز کاستن سر سوزنی از حقوق او را اجازه نداده است کما این که برای مرد هم حقوقی قایل شده ولی حتما مسئولیت‌های مرد از حقوق آن سنگین‌تر است و حال آن که درباره زنان حقوق‌شان از مسئولیت‌شان بیشتر است کما اینکه  مرد حقی از درآمد مشروع زن ندارد ولی زن حق بزرگی در درآمدهای مشروع مرد دارد.
رهبر معظم انقلاب اسلامی فرموده‌اند: «اشتغال جزو مسائل اصلی بانوان نیست. البته ما با اشتغال بانوان مخالف نیستیم. بنده نه با اشتغال‌شان و نه با مدیریت‌شان مادام که با آن مسائل اصلی منافات و تعارض پیدا نکند، مخالفتی ندارم» کاملا واضح است که تامین مالی زن در خانه یکی از وظایف حتمی مرد است یعنی زن بدون کار بیرون می‌تواند درآمد داشته باشد کما این که اشتغال زن هم حتما اشتغال در شغل‌های رسمی که نوعا سنگین هم هستند، نیست. زن می‌تواند شغلی مناسب توانایی‌ها و ظرایف جسمی خود داشته باشد و نیمی از اندازه مردان تن به کار بیرون از خانه بدهد و درآمد آن را هم خرج خانه نکند و همه هزینه‌های خانه را متوجه شوهر نماید در حالی که مردان نمی‌توانند درآمدهای خود را شخصی دانسته و زن و فرزندان را در درآمد خود شریک ندانند. با این وصف کاملا واضح است که برشمردن اشتغال به عنوان مسئله اصلی زنان خدمتی به بانوان نیست چرا که این تلقی به طور ضمنی به این معناست که او خود باید هزینه خود را درآورد و حال آن که بر اساس بینش دینی این وظیفه‌ای مردانه است.
از منظر رهبری بزرگترین مسئولیت یک زن مسلمان باید آرامش‌بخشی به اهالی خانه یعنی مرد و فرزندان باشد. از نظر ایشان ایفای این نقش نیازمند آن است که اولا زن خود از آرامش روانی و روحی برخوردار باشد و ثانیا نقش مدیریتی و رهبری زن در خانه توسط مرد و فرزندان به رسمیت شناخته شده و الزامات تحقق آن مراعات گردد. مرد نباید در درون خانه کمترین اهانتی به زن نماید و از این رو اسلام زن را «ریحانه» خوانده است.
حالا این فکر و فرهنگ را با آنچه غرب درباره زن فکر و عمل می‌نماید، مقایسه کنید آیا اساسا حتی جایی برای قیاس باقی می‌ماند. آیا در غرب اساسا خانواده موضوعیتی دارد، آیا حقوق مادی او توسط مرد تامین می‌شود؟ آیا ضمانتی برای رعایت حقوق مادی او وجود دارد؟ آیا زن در غرب می‌تواند به عنوان صاحب اصلی خانواده، و در نتیجه جامعه ادعایی داشته باشد؟ خب حالا آیا در جامعه اسلامی می‌توان در عین تبعیت از راه و رسم غرب از حقوق واقعی زنان صحبت کرد؟
غرب از این که در یک نقطه از جهان به چالش جدی در حوزه فکر و فرهنگ کشیده شود، وحشت دارد. چرا که اگر در مواجهه فکری فرهنگی در جایی کم بیاورد، در همه جا دچار مشکل می‌شود. از این روست که غرب طی 35 سال گذشته از مواجهه واقعی با جمهوری اسلامی اجتناب کرده و همواره تصویری مخدوش از ایران نشان داده است کما اینکه بعد از سخنان روز شنبه رهبر معظم انقلاب، غرب به هیچ وجه نقد مستند ایشان از آنچه در جامعه غربی بر سر زن می‌آید را بازتاب نداد و با تحریف و دروغ‌پردازی وانمود کرد که گویا از نظر ایشان زن جنس درجه دو است و شایسته برابری حقوقی با مرد نیست. از سوی دیگر آنان با استناد غلط و مغرضانه و توأم با تحریف‌هایی دیگر وانمودکردند که اولاً فلان شخصیت رسمی به اعمال تبعیض علیه زنان و حاکمیت جنس مرد بر زن اذعان کرده و ثانیاً این سخنان نشانه عدم پذیرش سخنان رهبر ایران حتی در درون جمهوری اسلامی است. این در حالی است که اصل اینکه تفاوت قایل شدن بین جنس زن و جنس مرد مصداق تبعیض به معنای ظلم است نادرست می‌باشد و از سوی دیگر هیچ مسئول متدینی در ایران نمی‌تواند علیه سخنانی که پایه دینی محکمی داشته و از موضع مسئولیت و ارائه طریق هم بیان شده، سخن بگوید.