صراط: نشریه آمریکایی فوربس در گزارشی درباره تنشهای سیاسی اخیر در اوکراین
نوشت: اکنون آمریکا حدود 200 کلاهک هستهای در کشورهای متحد خود در اروپا
مستقر کرده است، اما روسیه بیش از 2000 کلاهک هستهای آماده در پایگاههای
خود در نزدیکی اوکراین دارد و به نظر میرسد مسکو برای مقابله با سلاحهای
پیشرفته دارای فناوری بالای آمریکا بر روی سلاحهای هستهای خود تکیه دارد.
مطالعات انجام شده توسط اندیشکده رند آمریکا در سال 2011 نیز همین مسئله
را تایید میکند که دکترین روسیه بر اساس استفاده از سلاح اتمی در صورت
تجاوز آمریکا به این کشور است.
در سال 1983 شبکه تلویزیونی ان بی سی آمریکا فیلمی را با نام روز بعد پخش کرد که در آن انفجار بمب اتم در دو شهر غربی آمریکا به کشته شدن چندین آمریکایی انجامید و این در حالی بود که ارتش روسیه در این فیلم درگیری را آغاز کرد.در این فیلم که در بحبوحه اختلافات میان آمریکا و شوروی در دوران سیاست های هسته ای دولت رونالد ریگان پخش شد، نشان داده شد که روسیه به بهانه مانور نظامی نیروهای خود را به شرق اروپا اعزام کرده است و این فیلم میلیون ها نفر را به خود جذب کرد.
فوربس می افزاید: اما اکنون نکته اینجاست که شوروی فروپاشیده و به همین دلیل از پایان جنگ سرد تاکنون، آمریکایی ها سناریوهای خاصی درباره این مسئله در نظر نداشته اند. با وجود این به نظر می رسد تنش اخیر در اوکراین یادآور دوران جنگ سرد و این نکته است که روسیه همچنان به عنوان یک ابرقدرت هسته ای باقی مانده و منابع ژئوپلیتیکی از بابت نگرانی های امنیتی این کشور از بین نرفته است.در واقع مسکو اکنون نگرانی بیشتری نسبت به گذشته دارد، زیرا این کشور برخی از متحدان سابق خود را دیگر در کنار خود نمی بیند و اکنون نیز نگران تجاوز به خاک خود است.
این نشریه می افزاید: اگرچه دولت اوباما درباره الحاق کریمه به خاک روسیه محتاطانه عمل می کند، اما به نظر می رسد این اقدام منجر به کاهش نگرانی روسیه از بابت همسایگان خود نشده است. مسکو و آمریکا هر یک حضور نظامی خود در منطقه را تشدید کرده اند و هر دو بر ضمانت تامین امنیت در منطقه به عنوان دلیل این اقدام خود تاکید دارند. بنابراین به نظر می رسد بحران به طور تدریجی در حال افزایش است.
فوربس ادامه داد: از سوی دیگر دولت آمریکا نیز احتمال استفاده از سلاح اتمی در صورت وقوع جنگ در اروپا را غیرمحتمل نمی داند. این کشور در سال 2010 این فرصت را داشت که احتمال وقوع این مسئله را کاهش دهد، اما به جای آن با افزایش استقرار سلاح های خود در کشورهای شرق اروپا که به ناتو پیوسته اند و از حضور سلاح های اتمی آمریکایی در نزدیکی خود حمایت می کنند، از کاهش این احتمال جلوگیری کرد.
بنابراین اکنون هر دو طرف بر دکترین و قابلیت خود درباره استفاده از سلاح اتمی اصرار دارند و به همین دلیل به نظر می رسد چهار گزینه ممکن برای تبدیل بحران اوکراین به وضعیتی به مراتب بدتر و نزدیک شدن به شرایط برای استفاده از بمب اتمی وجود دارد:
1) ارائه اطلاعات نادرست: با توجه به سابقه آمریکا در حمله ماجراجویانه به کشورهای دیگر در چند دهه اخیر، این امر کاملا مشخص است که ایالات متحده در تببین و تفسیر اطلاعات به دست آمده خوب عمل نمی کند. حتی اگر اطلاعات حیاتی نیز در دست باشد، فرضیه های نادرست با این اطلاعات ترکیب و در نتیجه نتایج نادرست و غلط ایجاد می شود. البته همین اشتباه درباره روسیه نیز وجود دارد و این کشور نیز ممکن است در محاسبات خود دچار اشتباهات بزرگی شود. این که حدس بزنیم مجموع چندین سوء برداشت از اطلاعات به دست آمده به چه نتیجه ای منجر می شود، کار آسانی است. در واقع هر نوع استقرار و یا استفاده از نیروهای نظامی آمریکا در منطقه منجر به تحریک روسیه خواهد شد.
2) ارائه سیگنال های دفاعی: زمانی که تنش ها بالا می گیرد، طرف های درگیر بر ارائه سیگنال هایی درباره اهداف خود تاکید می کنند تا از این طریق نتایج اقدام خود را شکل دهند. اما معنای چنین سیگنال هایی می تواند با سوءبرداشت توسط طرف مقابل همراه شود. حتی در این میان روند ترجمه این پیام ها نیز می تواند چارچوب هایی متفاوت از منظور پیام را به طرف مقابل ارائه دهد، بنابراین وقتی سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه تلاش می کند به زبان انگلیسی درباره احتمال کمک روسیه به اقلیت های قومی روسی تبار در شرق اوکراین سخن می گوید، آمریکا باید حدس بزند که آیا این سخنان به معنای هشدار به دولت اوکراین است یا تلاشی برای پیش بردن اهداف دیگر مسکو. در واقع سوءتعبیر در این زمینه می تواند به یک روندی تبدیل شود که به سرعت تنش ها افزایش یابد و در آن صورت استفاده از بمب اتم به گام منطقی بعدی تبدیل خواهد شد.
3) پدیدار شدن شکست: در صورت بروز درگیری میان ناتو و روسیه، قاعدتا یک طرف در نهایت در این درگیری شکست می خورد. روسیه در مقایسه با رقبای غربی خود از تجهیزات ضعیف تری برخوردار است و ممکن است هر زمان احساس کند شکست خورده است، از تاکتیک سلاح های هسته ای استفاده کند. در واقع مسکو مجبور است از احتمال حضور دائمی یک دشمن در همسایگی خود جلوگیری کند و در حالی که آمریکا نیز با احتمال سقوط ناتو، مهم ترین متحد خود روبرو خواهد شد. در چنین وضعیتی استفاده کلاهک هسته ای برای جلوگیری از بروز این نتیجه اقدامی عقلانی از سوی دو طرف به نظر خواهد رسید. به ویژه با توجه به وجود این نوع تفکر در میان مقامات دو کشور.
4) تجزیه فرماندهی: سلاح های اتمی استراتژیک مانند موشک های بین قاره ای بالستیک توسط مقامات ارشد نظامی دو کشور کنترل می شود و استفاده اتفاقی یا غیرمسئولانه از آنان تقریبا غیرممکن است. اما این مسئله درباره سلاح های هسته ای غیراستراتژیک کمتر صدق می کند، و در صورتی که فرماندهان رده های پایین تر تصمیم گیری کنند، می توانند از این سلاح ها استفاده کنند. حتی آمریکا به متحدان خود نیز اجازه استفاده از این سلاح ها علیه دشمنان خود را داده است. احتمالا روسیه به متحدان خود تا این حد اعتماد ندارد، اما هر چه گستره سلاح های هسته ای بالا باشد، احتمال استفاده از آن نیز توسط فرماندهان رده پایین ارتش بالا است.
با در نظر گرفتن تمامی این چهار احتمال، در صورت بروز تنش میان روسیه و ناتو احتمال استفاده از سلاح اتمی و از کنترل خارج شدن تنش ها بسیار بالاست. با توجه به نزدیکی اوکراین با پایتخت روسیه، نیازی نیست که بگوییم در صورت تحقق این امر چه آتشی به راه خواهد افتاد. در زمان جنگ سرد برای مقابله با پتانسیل های بروز جنگ در اروپا تلاش های بسیاری شد، بنابراین اکنون با توجه به احتمال بروز درگیری و جنگ بر سر اوکراین، به نظر می رسد زمان برای زنده کردن چنین تفکری فرا رسیده است.
در سال 1983 شبکه تلویزیونی ان بی سی آمریکا فیلمی را با نام روز بعد پخش کرد که در آن انفجار بمب اتم در دو شهر غربی آمریکا به کشته شدن چندین آمریکایی انجامید و این در حالی بود که ارتش روسیه در این فیلم درگیری را آغاز کرد.در این فیلم که در بحبوحه اختلافات میان آمریکا و شوروی در دوران سیاست های هسته ای دولت رونالد ریگان پخش شد، نشان داده شد که روسیه به بهانه مانور نظامی نیروهای خود را به شرق اروپا اعزام کرده است و این فیلم میلیون ها نفر را به خود جذب کرد.
فوربس می افزاید: اما اکنون نکته اینجاست که شوروی فروپاشیده و به همین دلیل از پایان جنگ سرد تاکنون، آمریکایی ها سناریوهای خاصی درباره این مسئله در نظر نداشته اند. با وجود این به نظر می رسد تنش اخیر در اوکراین یادآور دوران جنگ سرد و این نکته است که روسیه همچنان به عنوان یک ابرقدرت هسته ای باقی مانده و منابع ژئوپلیتیکی از بابت نگرانی های امنیتی این کشور از بین نرفته است.در واقع مسکو اکنون نگرانی بیشتری نسبت به گذشته دارد، زیرا این کشور برخی از متحدان سابق خود را دیگر در کنار خود نمی بیند و اکنون نیز نگران تجاوز به خاک خود است.
این نشریه می افزاید: اگرچه دولت اوباما درباره الحاق کریمه به خاک روسیه محتاطانه عمل می کند، اما به نظر می رسد این اقدام منجر به کاهش نگرانی روسیه از بابت همسایگان خود نشده است. مسکو و آمریکا هر یک حضور نظامی خود در منطقه را تشدید کرده اند و هر دو بر ضمانت تامین امنیت در منطقه به عنوان دلیل این اقدام خود تاکید دارند. بنابراین به نظر می رسد بحران به طور تدریجی در حال افزایش است.
فوربس ادامه داد: از سوی دیگر دولت آمریکا نیز احتمال استفاده از سلاح اتمی در صورت وقوع جنگ در اروپا را غیرمحتمل نمی داند. این کشور در سال 2010 این فرصت را داشت که احتمال وقوع این مسئله را کاهش دهد، اما به جای آن با افزایش استقرار سلاح های خود در کشورهای شرق اروپا که به ناتو پیوسته اند و از حضور سلاح های اتمی آمریکایی در نزدیکی خود حمایت می کنند، از کاهش این احتمال جلوگیری کرد.
بنابراین اکنون هر دو طرف بر دکترین و قابلیت خود درباره استفاده از سلاح اتمی اصرار دارند و به همین دلیل به نظر می رسد چهار گزینه ممکن برای تبدیل بحران اوکراین به وضعیتی به مراتب بدتر و نزدیک شدن به شرایط برای استفاده از بمب اتمی وجود دارد:
1) ارائه اطلاعات نادرست: با توجه به سابقه آمریکا در حمله ماجراجویانه به کشورهای دیگر در چند دهه اخیر، این امر کاملا مشخص است که ایالات متحده در تببین و تفسیر اطلاعات به دست آمده خوب عمل نمی کند. حتی اگر اطلاعات حیاتی نیز در دست باشد، فرضیه های نادرست با این اطلاعات ترکیب و در نتیجه نتایج نادرست و غلط ایجاد می شود. البته همین اشتباه درباره روسیه نیز وجود دارد و این کشور نیز ممکن است در محاسبات خود دچار اشتباهات بزرگی شود. این که حدس بزنیم مجموع چندین سوء برداشت از اطلاعات به دست آمده به چه نتیجه ای منجر می شود، کار آسانی است. در واقع هر نوع استقرار و یا استفاده از نیروهای نظامی آمریکا در منطقه منجر به تحریک روسیه خواهد شد.
2) ارائه سیگنال های دفاعی: زمانی که تنش ها بالا می گیرد، طرف های درگیر بر ارائه سیگنال هایی درباره اهداف خود تاکید می کنند تا از این طریق نتایج اقدام خود را شکل دهند. اما معنای چنین سیگنال هایی می تواند با سوءبرداشت توسط طرف مقابل همراه شود. حتی در این میان روند ترجمه این پیام ها نیز می تواند چارچوب هایی متفاوت از منظور پیام را به طرف مقابل ارائه دهد، بنابراین وقتی سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه تلاش می کند به زبان انگلیسی درباره احتمال کمک روسیه به اقلیت های قومی روسی تبار در شرق اوکراین سخن می گوید، آمریکا باید حدس بزند که آیا این سخنان به معنای هشدار به دولت اوکراین است یا تلاشی برای پیش بردن اهداف دیگر مسکو. در واقع سوءتعبیر در این زمینه می تواند به یک روندی تبدیل شود که به سرعت تنش ها افزایش یابد و در آن صورت استفاده از بمب اتم به گام منطقی بعدی تبدیل خواهد شد.
3) پدیدار شدن شکست: در صورت بروز درگیری میان ناتو و روسیه، قاعدتا یک طرف در نهایت در این درگیری شکست می خورد. روسیه در مقایسه با رقبای غربی خود از تجهیزات ضعیف تری برخوردار است و ممکن است هر زمان احساس کند شکست خورده است، از تاکتیک سلاح های هسته ای استفاده کند. در واقع مسکو مجبور است از احتمال حضور دائمی یک دشمن در همسایگی خود جلوگیری کند و در حالی که آمریکا نیز با احتمال سقوط ناتو، مهم ترین متحد خود روبرو خواهد شد. در چنین وضعیتی استفاده کلاهک هسته ای برای جلوگیری از بروز این نتیجه اقدامی عقلانی از سوی دو طرف به نظر خواهد رسید. به ویژه با توجه به وجود این نوع تفکر در میان مقامات دو کشور.
4) تجزیه فرماندهی: سلاح های اتمی استراتژیک مانند موشک های بین قاره ای بالستیک توسط مقامات ارشد نظامی دو کشور کنترل می شود و استفاده اتفاقی یا غیرمسئولانه از آنان تقریبا غیرممکن است. اما این مسئله درباره سلاح های هسته ای غیراستراتژیک کمتر صدق می کند، و در صورتی که فرماندهان رده های پایین تر تصمیم گیری کنند، می توانند از این سلاح ها استفاده کنند. حتی آمریکا به متحدان خود نیز اجازه استفاده از این سلاح ها علیه دشمنان خود را داده است. احتمالا روسیه به متحدان خود تا این حد اعتماد ندارد، اما هر چه گستره سلاح های هسته ای بالا باشد، احتمال استفاده از آن نیز توسط فرماندهان رده پایین ارتش بالا است.
با در نظر گرفتن تمامی این چهار احتمال، در صورت بروز تنش میان روسیه و ناتو احتمال استفاده از سلاح اتمی و از کنترل خارج شدن تنش ها بسیار بالاست. با توجه به نزدیکی اوکراین با پایتخت روسیه، نیازی نیست که بگوییم در صورت تحقق این امر چه آتشی به راه خواهد افتاد. در زمان جنگ سرد برای مقابله با پتانسیل های بروز جنگ در اروپا تلاش های بسیاری شد، بنابراین اکنون با توجه به احتمال بروز درگیری و جنگ بر سر اوکراین، به نظر می رسد زمان برای زنده کردن چنین تفکری فرا رسیده است.