صراط: به مناسبت فرارسیدن سالروز شهادت شهید استاد مرتضی مطهری، گفتوگویی را با رضا محمدزاده معاون آموزش دانشگاه امام صادق(ع) داشتیم که مشروح آن را در ادامه میخوانید:
شباهت میان شهید مطهری و ملاصدرا
*آقای محمدزاده در ابتدا بفرمایید آیا اصول و مبانی فلسفه سیاسی شهید مطهری مبتنی و مأخوذ از مبانی فکری ملاصدرا است؟
-واقعیت این است افکاری که مرحوم شهید مطهری دارد افکاری نیست که ما احساس کنیم تقلیدی بوده و یا عین همان مباحثی است که متفکران پیش از او مطرح کردهاند، بلکه یک ویژگی در شهید مطهری وجود دارد که اگر به آن توجه کنیم پاسخ این سؤال تا حدی روشن خواهد شد.
مرحوم شهید مطهری یکی از شخصیتهای اثرگذار دوران معاصر است که در تفکرات خودش از یک ابتکارات و نبوغ خاص فکری، به ویژه در حوزه مطالعات اسلام برخوردار است، این یکی از ویژگیهایی است که شاید بتوان ادعا کرد که شبیه این ویژگی در مرحوم ملاصدرا وجود داشته است.
حتماً میدانید که مرحوم ملاصدرا یک اندیشمندی است که تقریباً میتوان ادعا کرد، نظریات و مبانی فکری بسیاری از متفکران معاصر و پیشینیان خود را به خاطر علاقه عجیبی که داشته مطالعه کرده است و شرایطی که در زندگیاش به وجود آمده باعث شده تا ملاصدرا بتواند به بسیاری از منابع علمی مربوط به شخصیتهای عملی زمان قبل از خود، دسترسی پیدا کرده، آنها را مطالعه کند و بر نظرات و پیشینیان و معاصران خود واقف شود، از طرف دیگر آن روحیه نبوغ و استعداد خاصی که ملاصدرا داشت زمینه ساز یک نوع تفکر بین رشتهای بود که با حساسیت بسیار دقیق نسبت به اصول و مبانی اعتقادی اسلام و دستاوردهای علمی اندیشمندان و متفکران مسلمان و شیعه قبل از او توانست در این شخصیت بزرگ ایجاد کند.
وقتی امروز اصطلاح «مطالعات بین رشتهای» را در محیطهای علمی و آکادمیک به کار میبریم، کسانی که واقف هستند میدانند که این نوع مطالعات، هم بسیار مشکل و سخت بوده و هم نیازمند نوعی از ابتکار و نبوغ است و هر کسی نمیتواند در این زمینه کار علمی دقیقی انجام دهد.
از نظر بنده، روحیه مرحوم شهید مطهری و جناب صدرالمتألهین در برخورداری از روحیه ابتکار، توجه به آرا و منابع علمی و تلاش برای نوعی مطالعات بین رشتهای و تلفیقی، وجه اشتراک این دو شخصیت را تشکیل میدهد. اگر چنین ادعایی را بپذیریم معنای این سخن آن نیست که شهید مطهری فقط از ملاصدرا متأثر بوده است. بلکه شهید مطهری در دیدگاههای خویش هم نظریات ملاصدرا، قبل و بعد از ملاصدرا و اندیشمندان معاصر را مد نظر دارد.
از دیگر ویژگیهای مرحوم شهید مطهری این است که ایشان منابع علمی مربوط به متفکران غیر مسلمان را نیز بیشتر از طریق و ترجمهها مورد مطالعه قرار داده و زمانی که ما به مباحث، آرا، کتاب و منابع مربوط به شهید مطهری مراجعه میکنیم، به خوبی واقف میشویم که آن حساسیت لازمی که باید در یک دانشمند وجود داشته باشد تا مباحث مربوط به زمینههای کار خود را دقیقاً شناخته، بر نظریات، دیدگاهها و ایدههای گوناگون تسلط داشته و سپس براساس آن بتواند نظریهاش را به نوعی بیان کند که هم نقاط قوت لازم را داشته و نقاط ضعف سایر نظریهها را نداشته باشد، این خصوصیت در مرحوم شهید مطهری اتفاق افتاده است.
بنابراین ما اجمالاً ادعا میکنیم که شهید مطهری تا حدی در مباحث و مبانی، متأثر از ملاصدرا بوده است البته در جاهایی نیز نظریات ملاصدرا را مورد نقد قرار میدهد. شهید مطهری یک فیلسوف خلاق، نقاد و یک عالم مسلمان است که وسعت فکری و ذهنی خویش را با توجه به مباحث و مسائلی که در زمانش مطرح بوده، اینکه یک عالم مسلمان به مباحث روز خود توجه داشته باشد، تواناییها و قابلیتهای جدی میخواهد به خصوص اینکه شهید مطهری در یک زمانی زندگی میکرد که امکاناتی که امروز برای ما دانشگاهیان و حوزویان وجود داردف مانند انواع بانکهای اطلاعاتی، روشهای اینترنتی و سایبری وجود نداشت.
اگر کسی واقعاً آن زمان میخواست در جریان نظریات عالمان زمان خود قرار بگیرد، کار برای او بسیار دشوار و طاقتفرسا بود، بنابراین با توجه به این موارد میتوان گفت متأثر بود، اما یک فیلسوف و اندیشمندی نبوده که در تفکراتش التقاط وجود داشته باشد.
هیچ گاه رویکرد یک متفکر مسلمان، رویکرد التقاطی و انفعالی نیست
*به نظر شما بر اساس دیدگاه شهید مطهری «علوم اسلامی» به چه معناست؟
-شهید مطهری در کتاب آشنایی با علوم اسلامی مقدمه بسیار زیبایی دارد، مبنی بر اینکه مراد ما از علوم اسلامی چیست، نظریه شهید مطهری این است که وقتی ما ادعا میکنیم علم اسلامی است، مقصود از اسلامی بودن علم به معنای عام کلمه، مجموعه دانشهایی است در جوامع اسلامی، توسط متفکران و دانشمندان مسلمان به آن پرداخته شده و ممکن است این مباحث تحت تأثیر نظریات دیگر مطرح شده باشد، اما هیچگاه رویکرد یک متفکر مسلمان، رویکرد التقاطی و انفعالی نیست.
این طور نبوده که یک فیلسوف مسلمان هر آنچه را که دیگران میگویند بپذیرد، بلکه باید آن سخنان را فهمیده و مبانی فکری خویش بسنجد و آنها را مورد نقد و بررسی قرار دهد و در ادامه این مسیر بتواند نقاط قوت آنها را استخراج کرده، نقاط ضعف را مشخص کند و در دیدگاه خود، نظریهای را بپردازد که از نقاط قوت آن نظریات برخوردار و از نقاط ضعف خالی باشد و براساس آن بهتر بتواند آن مبحث علمی را مورد تحلیل قرار داده و به نتیجه درست و معتبری برسد.
مهمترین ویژگی آثار علمی شهید مطهری
*در بحث اندیشه فلسفه اسلامی، سالها قبل شهید مطهری اندیشه غرب را بسیار ملموس و روان تحلیل میکند، به نظر شما آیا در حال حاضر آثار شهید مطهری میتواند منبعی برای رجوع اندیشمندان و تحلیلگران ما باشد؟
-بله! آثار شهید مطهری هنوز هم این ویژگی را دارد. البته در روند رشد و توسعه علوم نمیتوان به نظریه برخی از اشخاص و یا به آثار چند نفر بسنده کنیم، به خصوص در محیطهای علمی و آکادمیک!
اتفاقی که ضروری است، بیفتد این است که درباره یک موضوع خاص باید به تمام منابع و نظریات مراجعه شود، گاهی در مسیر مطالعات علمی، احساس میکنیم، رشد و تکامل به اندازهای اتفاق میافتد که برخی از شخصیتهایی که قبلاً محل رجوع قرار میگرفتند، اکنون ضرورتی نسبت به مراجعه به آثار آنها احساس نمیشود، اما در خصوص بعضی از شخصیتها نه تنها این حالت وجود ندارد، بلکه لازم است در هر زمانی به منابع آنها نیز مراجعه شود و آن قدر سخنان، گفتوگوها و نظریات آنها اهمیت دارد که گذر زمان باعث کهنگی و قدیمی شدن آنها نمیشود.
گاهی اوقات عنوان نهضتهای اصلاحگر که مورد بحث قرار گرفته و عناصر اصلاحگری معرفتی بررسی میشود، باید یک ایده به اندازهای از نقاط قوت و نبوغ و جامعیت برخوردار باشد که آن را به یک سطحی برساند که هیچگاه موجب کهنه شدن و قدیمی شدن آن نشود، این نظریات به معنای واقعی کلمه باقی خواهند ماند و در مواقع مختلف میتوان به آنها مراجعه کرد و بهره لازم را برد.
بنده معتقدم که مرحوم مطهری از چنین امتیازی برخوردار بوده است، در حدی که امروز ضروری است ما در رشتههای مختلف علوم انسانی یکی از منابعی که به آن رجوع میکنیم منابع و دیدگاههای وی باشد.
خوشبختانه گامهای مؤثری در راستای ایجاد رابطه با تفکر استاد مطهری پدید آمده است
*آیا مطالعه آثار شهید مطهری فقط برای قشرهای خاص از جمله حوزویان و دانشگاهیان توصیه می شود؟
-واقعیت قضیه این است مباحثی که شهید مطهری مطرح کرده، فقط یک ارمغان خوب برای دانشجویان و اهل علم نیست، بلکه وی شخصیتی است که مباحث ایشان به درد اقشار مختلف میخورد و بسیار میتواند برای آنها راهگشا باشد.
اینکه امام راحل در توصیههایشان نسبت به این شخصیت مهم و فرزانه فرمودند: «همه کتابهای ایشان خوب است مطالعه شود»؛ حضرت امام(ره) اهل تعارف و مجامله نبودند و هیچگاه درباره شخصی مبالغه نمیکردند! اعتقاد راسخ بنده این است که امام خمینی(ره) چون میدانستند که محتوا و مضمون آثار شهید مطهری به لحاظ علمی و معنوی تا چه اندازه، غنی و مهم است، به همه اقشار مردم توصیه کردند که این کتابها را مطالعه کنند و از آنها بهرهمند شوند.
خوشبختانه حرکتهایی بسیار خوب و مثبتی در راستای ایجاد یک فضای مناسب عمومی برای ارتباط با افکار شهید مطهری در کشور ایجاد شده، گروههایی تشکیل شد، کتابهایی نوشته شد، زمینهها ایجاد شده و دورههای خوبی در تهران و شهرستانها به همت برخی از نهادها در حال برگزاری است.
این سیرهای مطالعاتی واقعاً کمک میکند، لذا باید یک انگیزه و مشوّق خوبی برای مطالعه کتابهای شهید مطهری در مردم ایجاد شود، بنابراین اگر ما میخواهیم بستر معرفتی عمومی جامعهمان را گسترش دهیم تا جایی که این گسترش بتواند منشأ آثار، خیرات، برکات رفتارهای فردی و اجتماعی شود، واقعیت این است که افکار شهید مطهری در حدی است که میتواند یک منبع بسیار خوب و قابل اعتمادی در این زمینه به شمار آید.
*جذابترین بحث شهید مطهری از دیدگاه شما چیست؟
-از آنجایی که رشته بنده فلسفه است، قاعدتاً علایق فلسفی دارم. چندین بار آثار شهید مطهری مانند علل گرایش به مادیگری، عدل الهی و حواشی و تعلیقات وی به کتاب «اصول و روش رئالیسم» مرحوم علامه طباطبایی و همچنین شرحهای شهید مطهری درباره کتابهای ملاصدرا و ابنسینا را خواندهام؛ به همین دلیل بیشترین تمایل افرادی که رشته درسیشان فلسفه است، به این سری از منابع مرحوم شهید مطهری معطوف است.
زمانی که در مباحث مربوط ورود پیدا میکنم، با وجود اینکه چندین بار آثار شهید مطهری را خواندهام، مباحثی مانند علل گرایش به مادیگری، عدل الهی، حواشی و تعلیقات که شهید مطهری به کتاب «اصول و روش رئالیسم» مرحوم علامه طباطبایی داشتند، شرحهایی که شهید مطهری درباره کتابهای ملاصدرا و ابن سینا داشتهاند، چون این کتابها در راستای رشته درسی بنده است، به همین دلیل بیشترین تمایل افرادی که رشته درسیشان فلسفه است، به این سری از منابع مرحوم شهید مطهری معطوف است.
لحن سخنان شهید مطهری را دوست دارم/ مطهری به همه آنچه که میگفت اعتقاد داشت
البته واقعیت دیگری نیز وجود دارد، وقتی درگیر و دار کارها هستیم، بالاخره انسان میخواهد تنوعی در امورش داشته باشد و به مباحث غیر علمی هم بپردازد، از این رو سعی میکنم از سایر کتابهای شهید مطهری مانند انسان و سرنوشت و هدف زندگی بهره ببرم.
یکی از چیزهایی که درباره شهید مطهری برایم بسیار جذاب است، لحن گفتاری ایشان است؛ خیلی دوست دارم که سخنرانیهای شهید مطهری را گوش دهم، چون وقتی ایشان سخن میگوید لحن او نشان میدهد، به تمام سخنانی که میگوید ایمان دارد و آنچه که ارائه میکند از منشأ ایمانی و معنوی سرچشمه میگیرد.
سخنان شهید مطهری را عمل و رفتار تشکیل میدهد و سخنان ما بخشی از آن افعال و رفتارهای ماست. فکر میکنم شهید مطهری به همه آنچه که میگفت اعتقاد داشت و به همین دلیل لحن گفتارش در خواننده بسیار تأثیر مثبت خوبی دارد، همچنین شهید مطهری علاوه بر لحن اثرگذار، تبیین زیبایی دارد و آنچه که علایق مرا در این خصوص نشان میدهد همین مسأله است.
*آنچه موجب ماندگاری آثار و اقبال مردم نسبت به شهید مطهری میشود، چیست؟
-مبانی عقیدتی، التزام و ایمان شهید مطهری به مبانی قرآنی و روایی، میراث گذشتگان از علما و اندیشمندان مسلمان، دلسوزیهای معرفتی ایشان موجب ماندگاری ماندگاری آثار و اقبال مردم نسبت به شهید مطهری شده است.
یکی از مباحثی که امروز در حوزه معرفت شناسی مطرح میشود، مباحث اخلاق معرفتی است؛ انسان نمیتواند هر نظریهای را که به ذهنش میرسد، ارائه کند چرا که اندیشمندان یک مسئولیتی در خصوص دیدگاههایی که عنوان میکنند دارند و اخلاق اقتضاء میکند هر سؤال و شبههای را مطرح نکنند و اگر سؤالی برای او پیش میآید، بیشتر از آنکه آن شبهه را طرح کرده و اذهان را مسموم کند، باید تلاش او این گونه باشد که در مرحله اول، یک راهکاری برای حل آن شبهه پیدا کند و اگر توانست این کار را انجام دهد آن شبهه را با یک پاسخ منطقی قوی در اختیار عموم قرار دهد، در غیر این صورت آن را در درون خویش هضم کند و برای دستیابی به پاسخ آن تلاش کند.
استاد مطهری مؤید به تأییدات الهی بود
شهید مطهری فردی دلسوز، با وجدان و با مسئولیت بود، یکی از ویژگیهایی که در وی سراغ دارم این است زمانی که شهید مطهری در جایگاه متعلم قرار داشت و تحصیل علم میکرد، به نظر من تمام قواعد مربوط به سنت تعلم و تربیت را در حوزه تحصیل علم، آنچه که در سنت اسلام و شیعه آمده همه را رعایت کرده است و در زمان معلمی، تمام خصوصیاتی که یک معلم اثرگذار از نقطه نظر دین و اعتقادات مذهبی ما وجود دارد، برخوردار بود.
کسی که از سر تأدب به ادب الهی رفتار کند، خداوند متعال خلأهای رفتاری او را برطرف خواهد کرد. شهید مطهری به نظر بنده، مؤید به تأییدات الهی بود، چون سخنان، رفتار و اثرگذاری او نشان میداد که فقط برای رضای الهی بود، چون سخنان، رفتار و اثرگذاری او نشان میداد که فقط برای رضای الهی کار میکرد لذا مسائل مادی و امور زندگی در مرحله نخست قابل طرح نبود.
او بیشتر از آنچه که بخواهد مسائل مادی علم به پیامدهای علم توجه داشته باشد، به مسائل معنوی به بنیادهای فکری اسلامی و شیعی و به اعتقادات راسخ الهی ملتزم بود و شخصیتهایی که این نوع نگاه و این خصوصیت را دارند بیشتر ماندگار خواهند بود.
خداوند متعال قرآن کریم میفرماید: هر چیزی که وجه الهی داشته باشد باقی است و شهید مطهری از چنین ویژگیای برخوردار بود.
شهید مطهری محوریت بسیاری از فعالیتهای فرهنگی را پیدا کرده است
*حرکتی که در جامعه نسبت به مطالعه آثار شهید مطهری در قالب سیرهای مطالعاتی و شناخت اندیشه وی شروع شده آیا از روند خوبی برخوردار است و در ادامه مسیر چگونه میتوان تفکر شهید مطهری را بیش از گذشته در جامعه ترویج داد؟
-«خوب» یک مفهوم نسبی است و نمیتوان بر یک موضوع حکم مطلق داشته باشیم، اما پسندیده است؛ بسیاری از اتفاقاتی که اخیراً صورت گرفته توسط نهادهایی مانند دانشگاه امام صادق(ع) و سایر دوستان در این دانشگاه در رابطه با طراحی کتاب «خلاصه آثار شهید مطهری» و طراحی دورههای مطالعاتی آثار شهید مطهری کارهای خوبی انجام دادهاند که در جاهای مختلف از جمله شهرستانها این طرح اجرا شده است.
همچنین در برنامههای درسی دانشگاه امام صادق(ع) ما یک درسی داریم که حدوداً در 4 ترم ارائه میشود؛ در این درس تلاش شده است منابع شهید مطهری مورد بحث و گفتوگو قرار گرفته و دانشجویان به نحو عالی در جریان آثار و اندیشه شهید مطهری قرار گیرند و این حرکت خوب و سنجیده است.
خوشبختانه طرحی که در دانشگاه امام صادق(ع) اجرا میشود، در حوزههای علمیه نیز راه پیدا کرده و در حال برگزاری است. علاوه بر این کارهایی هم در حد آموزش و پرورش، دانشگاهی، برای عموم مردم صورت گرفته است، شهید مطهری محوریت بسیاری از فعالیتهای فرهنگی را پیدا کرده است و من از این بابت بسیار خوشحالم فکر میکنم تمام این حرکتها لازم است اما کافی نیست.
ما بیشتر از گذشته باید به این شخصیت بپردازیم، جنبههای مختلف آن را بررسی کنیم، افرادی که تخصصی بحث میکنند، نظریاتش را متناسب با چارچوبهای علمی که در رشتههای مختلف وجود دارد را بازسازی کنند، استاد مطهری فقط به این دههای که ما در آن زندگی میکنیم نیست برای چند دهه قبل است.
قاعدتاً شخصیتهای اثرگذار مانند شهید مطهری که میخواهند محور توجه آکادمیک قرار بگیرند نیاز است، نظریاتشان در طول سال بازسازی و تحلیل شده و با نظریات رقیب مقایسه شود. فکر میکنم در مباحث عمومی مردم نیز همین فعالیتهایی که انجام میشود باید گسترش پیدا کند و از تکنیکها و ابزارهای جدید برای طرح ایدهها و مفاهیمی که شهید مطهری به آنها میپرداخت، بیشتر بهرهبرداری شود.
*در برهههایی خاص از زمان بعضی شخصیتها شکوفا میشوند و در بعضی از زمانهای دیگر، شاهد بروز چنین شخصیتهایی نیستیم و متأسفانه در جامعه امروزی شخصیتهایی مانند شهید مطهری کمتر به چشم میخورند علت را در چه میدانید؟
-خیلی به ضرس قاطع نمیتوانم به این سؤال پاسخ دهم یک واقعیتی است و بنده نیز به این واقعیت، یقین و ایمان دارم. عملکرد شخصیتهایی مانند امام راحل، شهید مطهری و بسیاری از کسانی که نقش مهمی را در شکلگیری ابعاد مختلف نظام انقلاب اسلامی ایفا کردهاند، باعث شده تا اگر تعداد شخصیتهای اثرگذار در گذشته کم بود، امروز تعدادشان افزایش پیدا کند، وقتی تعداد آنها افزایش پیدا کرد این طور نیست که یک شخصیت آنها بروز و ظهور پیدا کند.
من به انقلاب اسلامی در ایران بسیار مثبت نگاه میکنم، در رشتههای مختلف اعم از رشتههای علوم انسانی، رشتههای مهندسی، فیزیک هستهای، ریاضی و پزشکی ملاحظه کنید جوانان ما با توانمندیهایی که دارند در این عرصهها وارد شده، پرورش خوبی پیدا کرده و به مراحل بالایی رسیدهاند.
* گاهی اوقات کثرت و تعدد دیدگاههای اندیشمندان باعث میشود که نظرات آنها دیده نشود؟
-اکنون که در کلاسهای درس با دانشجویان بحث میکنیم متوجه میشویم که دانشجویان انگیزه و تلاش خوبی دارند، تعداد شخصیتهای اثرگذار علمی کم نیست، در گذشته تعداد این افراد محدود بود و بیشتر به چشم میآمدند، اما واقعیت این است که تعداد افراد اثرگذار علمی بسیار شده است و ما افتخار میکنیم در مملکتی زندگی میکنیم که این همه اندیشمند و متفکر وجود دارد.
البته شرایط امروز ما با گذشته تفاوت دارد، در زمان گذشته افراد به سختی میتوانستند دیدگاههای خویش را در کتابها و یا سخنرانیها مطرح کنند، اما امروز بسیاری از دیدگاهها در قالبهای نوینی ارائه میشود که گاهی اوقات کثرت و تعدد آنها باعث میشود که دیده نشوند، اما آمارها و گزارشهایی که از سوی وزارت علوم داده میشود، واقعاً خیره کننده است و ما تحول علمی خوبی را در این چندین سال توانستهایم پیدا کنیم، لذا باید گفت که تمام این اقدامات، لازم است اما کفایت نمیکند و باید استمرار و تداوم پیدا کند.
ما باید تلاش کنیم الگوی شخصیت شهید مطهری را پیش روی خودمان قرار دهیم و سعی کنیم از این الگوهای موفق در ناحیه رفتار و عمل خودمان بهرههای الگویی را ببریم. در بعضی از محافل علمی که بنده با آنها ارتباط دارم، آنها انگیزههای مضاعفی در خصوص پرداختن به مباحث علمی دارند، به چشم خودمان میبینیم و بسیاری از مکانها هست که ما نمیبینیم و از طریق آمار و ارقام و محصولات علمی متوجه میشویم که زحمات زیادی را کشیده میشود.
از خداوند متعال میخواهم که آنها را کمک کند که بیشتر از معلمان خود بهره ببرند و به معلمانمان نیز این توفیق را بدهد که اخلاق علمی و تعلیمی که خداوند به پیامبر (ص) و اهل بیت (ع) فرمودهاند در مسیر ایجاد دانش اثرگذاری که منتهی به عمل راستین و الهی شود، نیز برخوردار شوند.
شباهت میان شهید مطهری و ملاصدرا
*آقای محمدزاده در ابتدا بفرمایید آیا اصول و مبانی فلسفه سیاسی شهید مطهری مبتنی و مأخوذ از مبانی فکری ملاصدرا است؟
-واقعیت این است افکاری که مرحوم شهید مطهری دارد افکاری نیست که ما احساس کنیم تقلیدی بوده و یا عین همان مباحثی است که متفکران پیش از او مطرح کردهاند، بلکه یک ویژگی در شهید مطهری وجود دارد که اگر به آن توجه کنیم پاسخ این سؤال تا حدی روشن خواهد شد.
مرحوم شهید مطهری یکی از شخصیتهای اثرگذار دوران معاصر است که در تفکرات خودش از یک ابتکارات و نبوغ خاص فکری، به ویژه در حوزه مطالعات اسلام برخوردار است، این یکی از ویژگیهایی است که شاید بتوان ادعا کرد که شبیه این ویژگی در مرحوم ملاصدرا وجود داشته است.
حتماً میدانید که مرحوم ملاصدرا یک اندیشمندی است که تقریباً میتوان ادعا کرد، نظریات و مبانی فکری بسیاری از متفکران معاصر و پیشینیان خود را به خاطر علاقه عجیبی که داشته مطالعه کرده است و شرایطی که در زندگیاش به وجود آمده باعث شده تا ملاصدرا بتواند به بسیاری از منابع علمی مربوط به شخصیتهای عملی زمان قبل از خود، دسترسی پیدا کرده، آنها را مطالعه کند و بر نظرات و پیشینیان و معاصران خود واقف شود، از طرف دیگر آن روحیه نبوغ و استعداد خاصی که ملاصدرا داشت زمینه ساز یک نوع تفکر بین رشتهای بود که با حساسیت بسیار دقیق نسبت به اصول و مبانی اعتقادی اسلام و دستاوردهای علمی اندیشمندان و متفکران مسلمان و شیعه قبل از او توانست در این شخصیت بزرگ ایجاد کند.
وقتی امروز اصطلاح «مطالعات بین رشتهای» را در محیطهای علمی و آکادمیک به کار میبریم، کسانی که واقف هستند میدانند که این نوع مطالعات، هم بسیار مشکل و سخت بوده و هم نیازمند نوعی از ابتکار و نبوغ است و هر کسی نمیتواند در این زمینه کار علمی دقیقی انجام دهد.
از نظر بنده، روحیه مرحوم شهید مطهری و جناب صدرالمتألهین در برخورداری از روحیه ابتکار، توجه به آرا و منابع علمی و تلاش برای نوعی مطالعات بین رشتهای و تلفیقی، وجه اشتراک این دو شخصیت را تشکیل میدهد. اگر چنین ادعایی را بپذیریم معنای این سخن آن نیست که شهید مطهری فقط از ملاصدرا متأثر بوده است. بلکه شهید مطهری در دیدگاههای خویش هم نظریات ملاصدرا، قبل و بعد از ملاصدرا و اندیشمندان معاصر را مد نظر دارد.
از دیگر ویژگیهای مرحوم شهید مطهری این است که ایشان منابع علمی مربوط به متفکران غیر مسلمان را نیز بیشتر از طریق و ترجمهها مورد مطالعه قرار داده و زمانی که ما به مباحث، آرا، کتاب و منابع مربوط به شهید مطهری مراجعه میکنیم، به خوبی واقف میشویم که آن حساسیت لازمی که باید در یک دانشمند وجود داشته باشد تا مباحث مربوط به زمینههای کار خود را دقیقاً شناخته، بر نظریات، دیدگاهها و ایدههای گوناگون تسلط داشته و سپس براساس آن بتواند نظریهاش را به نوعی بیان کند که هم نقاط قوت لازم را داشته و نقاط ضعف سایر نظریهها را نداشته باشد، این خصوصیت در مرحوم شهید مطهری اتفاق افتاده است.
بنابراین ما اجمالاً ادعا میکنیم که شهید مطهری تا حدی در مباحث و مبانی، متأثر از ملاصدرا بوده است البته در جاهایی نیز نظریات ملاصدرا را مورد نقد قرار میدهد. شهید مطهری یک فیلسوف خلاق، نقاد و یک عالم مسلمان است که وسعت فکری و ذهنی خویش را با توجه به مباحث و مسائلی که در زمانش مطرح بوده، اینکه یک عالم مسلمان به مباحث روز خود توجه داشته باشد، تواناییها و قابلیتهای جدی میخواهد به خصوص اینکه شهید مطهری در یک زمانی زندگی میکرد که امکاناتی که امروز برای ما دانشگاهیان و حوزویان وجود داردف مانند انواع بانکهای اطلاعاتی، روشهای اینترنتی و سایبری وجود نداشت.
اگر کسی واقعاً آن زمان میخواست در جریان نظریات عالمان زمان خود قرار بگیرد، کار برای او بسیار دشوار و طاقتفرسا بود، بنابراین با توجه به این موارد میتوان گفت متأثر بود، اما یک فیلسوف و اندیشمندی نبوده که در تفکراتش التقاط وجود داشته باشد.
هیچ گاه رویکرد یک متفکر مسلمان، رویکرد التقاطی و انفعالی نیست
*به نظر شما بر اساس دیدگاه شهید مطهری «علوم اسلامی» به چه معناست؟
-شهید مطهری در کتاب آشنایی با علوم اسلامی مقدمه بسیار زیبایی دارد، مبنی بر اینکه مراد ما از علوم اسلامی چیست، نظریه شهید مطهری این است که وقتی ما ادعا میکنیم علم اسلامی است، مقصود از اسلامی بودن علم به معنای عام کلمه، مجموعه دانشهایی است در جوامع اسلامی، توسط متفکران و دانشمندان مسلمان به آن پرداخته شده و ممکن است این مباحث تحت تأثیر نظریات دیگر مطرح شده باشد، اما هیچگاه رویکرد یک متفکر مسلمان، رویکرد التقاطی و انفعالی نیست.
این طور نبوده که یک فیلسوف مسلمان هر آنچه را که دیگران میگویند بپذیرد، بلکه باید آن سخنان را فهمیده و مبانی فکری خویش بسنجد و آنها را مورد نقد و بررسی قرار دهد و در ادامه این مسیر بتواند نقاط قوت آنها را استخراج کرده، نقاط ضعف را مشخص کند و در دیدگاه خود، نظریهای را بپردازد که از نقاط قوت آن نظریات برخوردار و از نقاط ضعف خالی باشد و براساس آن بهتر بتواند آن مبحث علمی را مورد تحلیل قرار داده و به نتیجه درست و معتبری برسد.
مهمترین ویژگی آثار علمی شهید مطهری
*در بحث اندیشه فلسفه اسلامی، سالها قبل شهید مطهری اندیشه غرب را بسیار ملموس و روان تحلیل میکند، به نظر شما آیا در حال حاضر آثار شهید مطهری میتواند منبعی برای رجوع اندیشمندان و تحلیلگران ما باشد؟
-بله! آثار شهید مطهری هنوز هم این ویژگی را دارد. البته در روند رشد و توسعه علوم نمیتوان به نظریه برخی از اشخاص و یا به آثار چند نفر بسنده کنیم، به خصوص در محیطهای علمی و آکادمیک!
اتفاقی که ضروری است، بیفتد این است که درباره یک موضوع خاص باید به تمام منابع و نظریات مراجعه شود، گاهی در مسیر مطالعات علمی، احساس میکنیم، رشد و تکامل به اندازهای اتفاق میافتد که برخی از شخصیتهایی که قبلاً محل رجوع قرار میگرفتند، اکنون ضرورتی نسبت به مراجعه به آثار آنها احساس نمیشود، اما در خصوص بعضی از شخصیتها نه تنها این حالت وجود ندارد، بلکه لازم است در هر زمانی به منابع آنها نیز مراجعه شود و آن قدر سخنان، گفتوگوها و نظریات آنها اهمیت دارد که گذر زمان باعث کهنگی و قدیمی شدن آنها نمیشود.
گاهی اوقات عنوان نهضتهای اصلاحگر که مورد بحث قرار گرفته و عناصر اصلاحگری معرفتی بررسی میشود، باید یک ایده به اندازهای از نقاط قوت و نبوغ و جامعیت برخوردار باشد که آن را به یک سطحی برساند که هیچگاه موجب کهنه شدن و قدیمی شدن آن نشود، این نظریات به معنای واقعی کلمه باقی خواهند ماند و در مواقع مختلف میتوان به آنها مراجعه کرد و بهره لازم را برد.
بنده معتقدم که مرحوم مطهری از چنین امتیازی برخوردار بوده است، در حدی که امروز ضروری است ما در رشتههای مختلف علوم انسانی یکی از منابعی که به آن رجوع میکنیم منابع و دیدگاههای وی باشد.
خوشبختانه گامهای مؤثری در راستای ایجاد رابطه با تفکر استاد مطهری پدید آمده است
*آیا مطالعه آثار شهید مطهری فقط برای قشرهای خاص از جمله حوزویان و دانشگاهیان توصیه می شود؟
-واقعیت قضیه این است مباحثی که شهید مطهری مطرح کرده، فقط یک ارمغان خوب برای دانشجویان و اهل علم نیست، بلکه وی شخصیتی است که مباحث ایشان به درد اقشار مختلف میخورد و بسیار میتواند برای آنها راهگشا باشد.
اینکه امام راحل در توصیههایشان نسبت به این شخصیت مهم و فرزانه فرمودند: «همه کتابهای ایشان خوب است مطالعه شود»؛ حضرت امام(ره) اهل تعارف و مجامله نبودند و هیچگاه درباره شخصی مبالغه نمیکردند! اعتقاد راسخ بنده این است که امام خمینی(ره) چون میدانستند که محتوا و مضمون آثار شهید مطهری به لحاظ علمی و معنوی تا چه اندازه، غنی و مهم است، به همه اقشار مردم توصیه کردند که این کتابها را مطالعه کنند و از آنها بهرهمند شوند.
خوشبختانه حرکتهایی بسیار خوب و مثبتی در راستای ایجاد یک فضای مناسب عمومی برای ارتباط با افکار شهید مطهری در کشور ایجاد شده، گروههایی تشکیل شد، کتابهایی نوشته شد، زمینهها ایجاد شده و دورههای خوبی در تهران و شهرستانها به همت برخی از نهادها در حال برگزاری است.
این سیرهای مطالعاتی واقعاً کمک میکند، لذا باید یک انگیزه و مشوّق خوبی برای مطالعه کتابهای شهید مطهری در مردم ایجاد شود، بنابراین اگر ما میخواهیم بستر معرفتی عمومی جامعهمان را گسترش دهیم تا جایی که این گسترش بتواند منشأ آثار، خیرات، برکات رفتارهای فردی و اجتماعی شود، واقعیت این است که افکار شهید مطهری در حدی است که میتواند یک منبع بسیار خوب و قابل اعتمادی در این زمینه به شمار آید.
*جذابترین بحث شهید مطهری از دیدگاه شما چیست؟
-از آنجایی که رشته بنده فلسفه است، قاعدتاً علایق فلسفی دارم. چندین بار آثار شهید مطهری مانند علل گرایش به مادیگری، عدل الهی و حواشی و تعلیقات وی به کتاب «اصول و روش رئالیسم» مرحوم علامه طباطبایی و همچنین شرحهای شهید مطهری درباره کتابهای ملاصدرا و ابنسینا را خواندهام؛ به همین دلیل بیشترین تمایل افرادی که رشته درسیشان فلسفه است، به این سری از منابع مرحوم شهید مطهری معطوف است.
زمانی که در مباحث مربوط ورود پیدا میکنم، با وجود اینکه چندین بار آثار شهید مطهری را خواندهام، مباحثی مانند علل گرایش به مادیگری، عدل الهی، حواشی و تعلیقات که شهید مطهری به کتاب «اصول و روش رئالیسم» مرحوم علامه طباطبایی داشتند، شرحهایی که شهید مطهری درباره کتابهای ملاصدرا و ابن سینا داشتهاند، چون این کتابها در راستای رشته درسی بنده است، به همین دلیل بیشترین تمایل افرادی که رشته درسیشان فلسفه است، به این سری از منابع مرحوم شهید مطهری معطوف است.
لحن سخنان شهید مطهری را دوست دارم/ مطهری به همه آنچه که میگفت اعتقاد داشت
البته واقعیت دیگری نیز وجود دارد، وقتی درگیر و دار کارها هستیم، بالاخره انسان میخواهد تنوعی در امورش داشته باشد و به مباحث غیر علمی هم بپردازد، از این رو سعی میکنم از سایر کتابهای شهید مطهری مانند انسان و سرنوشت و هدف زندگی بهره ببرم.
یکی از چیزهایی که درباره شهید مطهری برایم بسیار جذاب است، لحن گفتاری ایشان است؛ خیلی دوست دارم که سخنرانیهای شهید مطهری را گوش دهم، چون وقتی ایشان سخن میگوید لحن او نشان میدهد، به تمام سخنانی که میگوید ایمان دارد و آنچه که ارائه میکند از منشأ ایمانی و معنوی سرچشمه میگیرد.
سخنان شهید مطهری را عمل و رفتار تشکیل میدهد و سخنان ما بخشی از آن افعال و رفتارهای ماست. فکر میکنم شهید مطهری به همه آنچه که میگفت اعتقاد داشت و به همین دلیل لحن گفتارش در خواننده بسیار تأثیر مثبت خوبی دارد، همچنین شهید مطهری علاوه بر لحن اثرگذار، تبیین زیبایی دارد و آنچه که علایق مرا در این خصوص نشان میدهد همین مسأله است.
*آنچه موجب ماندگاری آثار و اقبال مردم نسبت به شهید مطهری میشود، چیست؟
-مبانی عقیدتی، التزام و ایمان شهید مطهری به مبانی قرآنی و روایی، میراث گذشتگان از علما و اندیشمندان مسلمان، دلسوزیهای معرفتی ایشان موجب ماندگاری ماندگاری آثار و اقبال مردم نسبت به شهید مطهری شده است.
یکی از مباحثی که امروز در حوزه معرفت شناسی مطرح میشود، مباحث اخلاق معرفتی است؛ انسان نمیتواند هر نظریهای را که به ذهنش میرسد، ارائه کند چرا که اندیشمندان یک مسئولیتی در خصوص دیدگاههایی که عنوان میکنند دارند و اخلاق اقتضاء میکند هر سؤال و شبههای را مطرح نکنند و اگر سؤالی برای او پیش میآید، بیشتر از آنکه آن شبهه را طرح کرده و اذهان را مسموم کند، باید تلاش او این گونه باشد که در مرحله اول، یک راهکاری برای حل آن شبهه پیدا کند و اگر توانست این کار را انجام دهد آن شبهه را با یک پاسخ منطقی قوی در اختیار عموم قرار دهد، در غیر این صورت آن را در درون خویش هضم کند و برای دستیابی به پاسخ آن تلاش کند.
استاد مطهری مؤید به تأییدات الهی بود
شهید مطهری فردی دلسوز، با وجدان و با مسئولیت بود، یکی از ویژگیهایی که در وی سراغ دارم این است زمانی که شهید مطهری در جایگاه متعلم قرار داشت و تحصیل علم میکرد، به نظر من تمام قواعد مربوط به سنت تعلم و تربیت را در حوزه تحصیل علم، آنچه که در سنت اسلام و شیعه آمده همه را رعایت کرده است و در زمان معلمی، تمام خصوصیاتی که یک معلم اثرگذار از نقطه نظر دین و اعتقادات مذهبی ما وجود دارد، برخوردار بود.
کسی که از سر تأدب به ادب الهی رفتار کند، خداوند متعال خلأهای رفتاری او را برطرف خواهد کرد. شهید مطهری به نظر بنده، مؤید به تأییدات الهی بود، چون سخنان، رفتار و اثرگذاری او نشان میداد که فقط برای رضای الهی بود، چون سخنان، رفتار و اثرگذاری او نشان میداد که فقط برای رضای الهی کار میکرد لذا مسائل مادی و امور زندگی در مرحله نخست قابل طرح نبود.
او بیشتر از آنچه که بخواهد مسائل مادی علم به پیامدهای علم توجه داشته باشد، به مسائل معنوی به بنیادهای فکری اسلامی و شیعی و به اعتقادات راسخ الهی ملتزم بود و شخصیتهایی که این نوع نگاه و این خصوصیت را دارند بیشتر ماندگار خواهند بود.
خداوند متعال قرآن کریم میفرماید: هر چیزی که وجه الهی داشته باشد باقی است و شهید مطهری از چنین ویژگیای برخوردار بود.
شهید مطهری محوریت بسیاری از فعالیتهای فرهنگی را پیدا کرده است
*حرکتی که در جامعه نسبت به مطالعه آثار شهید مطهری در قالب سیرهای مطالعاتی و شناخت اندیشه وی شروع شده آیا از روند خوبی برخوردار است و در ادامه مسیر چگونه میتوان تفکر شهید مطهری را بیش از گذشته در جامعه ترویج داد؟
-«خوب» یک مفهوم نسبی است و نمیتوان بر یک موضوع حکم مطلق داشته باشیم، اما پسندیده است؛ بسیاری از اتفاقاتی که اخیراً صورت گرفته توسط نهادهایی مانند دانشگاه امام صادق(ع) و سایر دوستان در این دانشگاه در رابطه با طراحی کتاب «خلاصه آثار شهید مطهری» و طراحی دورههای مطالعاتی آثار شهید مطهری کارهای خوبی انجام دادهاند که در جاهای مختلف از جمله شهرستانها این طرح اجرا شده است.
همچنین در برنامههای درسی دانشگاه امام صادق(ع) ما یک درسی داریم که حدوداً در 4 ترم ارائه میشود؛ در این درس تلاش شده است منابع شهید مطهری مورد بحث و گفتوگو قرار گرفته و دانشجویان به نحو عالی در جریان آثار و اندیشه شهید مطهری قرار گیرند و این حرکت خوب و سنجیده است.
خوشبختانه طرحی که در دانشگاه امام صادق(ع) اجرا میشود، در حوزههای علمیه نیز راه پیدا کرده و در حال برگزاری است. علاوه بر این کارهایی هم در حد آموزش و پرورش، دانشگاهی، برای عموم مردم صورت گرفته است، شهید مطهری محوریت بسیاری از فعالیتهای فرهنگی را پیدا کرده است و من از این بابت بسیار خوشحالم فکر میکنم تمام این حرکتها لازم است اما کافی نیست.
ما بیشتر از گذشته باید به این شخصیت بپردازیم، جنبههای مختلف آن را بررسی کنیم، افرادی که تخصصی بحث میکنند، نظریاتش را متناسب با چارچوبهای علمی که در رشتههای مختلف وجود دارد را بازسازی کنند، استاد مطهری فقط به این دههای که ما در آن زندگی میکنیم نیست برای چند دهه قبل است.
قاعدتاً شخصیتهای اثرگذار مانند شهید مطهری که میخواهند محور توجه آکادمیک قرار بگیرند نیاز است، نظریاتشان در طول سال بازسازی و تحلیل شده و با نظریات رقیب مقایسه شود. فکر میکنم در مباحث عمومی مردم نیز همین فعالیتهایی که انجام میشود باید گسترش پیدا کند و از تکنیکها و ابزارهای جدید برای طرح ایدهها و مفاهیمی که شهید مطهری به آنها میپرداخت، بیشتر بهرهبرداری شود.
*در برهههایی خاص از زمان بعضی شخصیتها شکوفا میشوند و در بعضی از زمانهای دیگر، شاهد بروز چنین شخصیتهایی نیستیم و متأسفانه در جامعه امروزی شخصیتهایی مانند شهید مطهری کمتر به چشم میخورند علت را در چه میدانید؟
-خیلی به ضرس قاطع نمیتوانم به این سؤال پاسخ دهم یک واقعیتی است و بنده نیز به این واقعیت، یقین و ایمان دارم. عملکرد شخصیتهایی مانند امام راحل، شهید مطهری و بسیاری از کسانی که نقش مهمی را در شکلگیری ابعاد مختلف نظام انقلاب اسلامی ایفا کردهاند، باعث شده تا اگر تعداد شخصیتهای اثرگذار در گذشته کم بود، امروز تعدادشان افزایش پیدا کند، وقتی تعداد آنها افزایش پیدا کرد این طور نیست که یک شخصیت آنها بروز و ظهور پیدا کند.
من به انقلاب اسلامی در ایران بسیار مثبت نگاه میکنم، در رشتههای مختلف اعم از رشتههای علوم انسانی، رشتههای مهندسی، فیزیک هستهای، ریاضی و پزشکی ملاحظه کنید جوانان ما با توانمندیهایی که دارند در این عرصهها وارد شده، پرورش خوبی پیدا کرده و به مراحل بالایی رسیدهاند.
* گاهی اوقات کثرت و تعدد دیدگاههای اندیشمندان باعث میشود که نظرات آنها دیده نشود؟
-اکنون که در کلاسهای درس با دانشجویان بحث میکنیم متوجه میشویم که دانشجویان انگیزه و تلاش خوبی دارند، تعداد شخصیتهای اثرگذار علمی کم نیست، در گذشته تعداد این افراد محدود بود و بیشتر به چشم میآمدند، اما واقعیت این است که تعداد افراد اثرگذار علمی بسیار شده است و ما افتخار میکنیم در مملکتی زندگی میکنیم که این همه اندیشمند و متفکر وجود دارد.
البته شرایط امروز ما با گذشته تفاوت دارد، در زمان گذشته افراد به سختی میتوانستند دیدگاههای خویش را در کتابها و یا سخنرانیها مطرح کنند، اما امروز بسیاری از دیدگاهها در قالبهای نوینی ارائه میشود که گاهی اوقات کثرت و تعدد آنها باعث میشود که دیده نشوند، اما آمارها و گزارشهایی که از سوی وزارت علوم داده میشود، واقعاً خیره کننده است و ما تحول علمی خوبی را در این چندین سال توانستهایم پیدا کنیم، لذا باید گفت که تمام این اقدامات، لازم است اما کفایت نمیکند و باید استمرار و تداوم پیدا کند.
ما باید تلاش کنیم الگوی شخصیت شهید مطهری را پیش روی خودمان قرار دهیم و سعی کنیم از این الگوهای موفق در ناحیه رفتار و عمل خودمان بهرههای الگویی را ببریم. در بعضی از محافل علمی که بنده با آنها ارتباط دارم، آنها انگیزههای مضاعفی در خصوص پرداختن به مباحث علمی دارند، به چشم خودمان میبینیم و بسیاری از مکانها هست که ما نمیبینیم و از طریق آمار و ارقام و محصولات علمی متوجه میشویم که زحمات زیادی را کشیده میشود.
از خداوند متعال میخواهم که آنها را کمک کند که بیشتر از معلمان خود بهره ببرند و به معلمانمان نیز این توفیق را بدهد که اخلاق علمی و تعلیمی که خداوند به پیامبر (ص) و اهل بیت (ع) فرمودهاند در مسیر ایجاد دانش اثرگذاری که منتهی به عمل راستین و الهی شود، نیز برخوردار شوند.