چنین توافق جامعی باید براساس "برنامه اقدام مشترک" که نوامبر گذشته منعقد شد، مبتنی باشد. توافق نوامبر یک توافق اولیه بود که ایران پذیرفت در ازای کاهش برخی تحریمها برنامه هستهای خود را به پیش نبرد. این توافقنامه جولای اینده منقضی میشود اما میتواند برای شش ماه دیگر تمدید شود.
این طور به نظر میرسد که امریکا به دنبال محدود کردن تعداد و نوع سانتریفیوژهاو همچنین کمیت و کیفیت اوارنیومی است که ایران مجاز به در اختیار داشتن آنها است. اما این مسائل جزء نکات کلیدی برای دستیابی به بهترین توافق با ایران نیست. این موارد مهم هستند، اما نباید جزء اولویتهای اصلی کاخ سفید باشند.
پولاک پیشنهاد می کند دولت اوباما باید بر سه موضوع بازرسی های سرزده، ایجاد سازو کاری برای برگشت پذیری آسان تحریم ها در صورتی که ایران تقلب کند، و افزایش دوره زمانی توافق نهایی تمرکز کند.
وی با شرح این سه مورد و با پیش بینی اینکه ایران این مطالبات را نخواهد پذیرفت می نویسد : ایران بازرسی های سرزده را ناقض حاکمیت اش خواهد خواند؛ بعلاوه استدلال می کند که برنامه اقدام مشترک رفع تحریم ها را تاکید کرده است و نه تعلیق آنها را، و نیز اینکه مقامات غربی به طور خصوصی به آنها گفته اند که بازه زمانی توافق نهایی بین 10 تا 12 سال طول خواهد کشید.
به نوشته وی آمریکا اهرمهای قانونی و عملی را برای اینکه(ایران را ) به عقب براند داراست و باید از آنها استفاده کند. بر اساس برنامه اقدام مشترک، در پایان دوره توافق نهایی با ایران همانند یک قدرت معمولی هسته ای رفتار می شود. این به نحوی موافقت ضمنی از سوی ایران است که تا آن زمان به عنوان یک قدرت هستهای معمولی با آن رفتار نمی شود.
وی در ادامه به فشار تحریم ها بر اقتصاد ایران اشاره کرده و می نویسد
تعلیق آنها همزمان نیاز های ایران را رفع می کند و برای غرب نیز این امکان
را ایجاد می کند که در صورت تقلب ایران به سرعت برگردند.