صراط: نبض كار كلاهبرداران را گرفتن و به دست آوردن كار سادهيي نيست زيرا كلاهبرداران جزو دسته باهوشترين تبهكاران محسوب ميشوند. آنها بهخوبي ميدانند چگونه رفتار كنند. ميدانند چگونه نقشه طرح كنند و چگونه شما را به نقطهيي از يقين در ذهنتان برسانند كه مالي گرانبها را با رضايت در اختيارشان بگذاريد
پليس و مراجع رسمي ديگر همواره از اينكه جغرافياي يك جرم را شفاف كنند و به صراحت بگويند كدام شهرها با كدام جرايم بيشتر سر و كار دارند و درگير آن هستند، خودداري ميكنند
هر نيازي در ميان مردم فرصتي براي وقوع يك كلاهبرداري است. فرصتهايي كه كلاهبرداران در سال 92 به دست آوردند به درستي به آمار تبديل نشده است اما از ميان اخباري كه منتشر شده ميتوان تخمين زد كه تقريبا هر يك و نيم روز يك خبر كلاهبرداري منتشر شده است. اين تخمين براساس بررسي اخبار منتشر شده در خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) است و عدد كلاهبردايهاي مطرح شده در 25 خبر بالغ بر 23 ميليارد و 705 ميليون و 105 هزار تومان است.
اين رقم تنها مربوط به 25 خبر است و اين در حالي است كه اين اخبار بيشتر مربوط به ماجراهاي خرد بوده و كلاهبرداري كه در قالب فعاليت كشاورزي توليد «ورمي كمپوست» در استان البرز با 4 هزار ميليارد تومان رقم خرد را شامل نميشود. هر نيازي فرصتي براي وقوع يك كلاهبرداري است، ميخواهد عقد صيغه باشد كه با پيامك به مخاطب اعلام ميشود كه ميتواند با پرداخت 90هزارتومان انجامش دهد، ميخواهد خريد خودرو و مسكن باشد. تنوع كلاهبرداريها به تنوع نيازهاي ما رنگ به رنگ است. فقط يك فصل مشترك در همه كلاهبرداريها ميتوان يافت؛ طمع.
همان زمان كه فردي در مواجهه با پيشنهادي وسوسه شد و طمع كرد همان لحظه خود را به قربانگاهي كشانده است كه شخص كلاهبرداري براي مال و اموال او تدارك ديده است. گوش همه ما پر است از ماجراهايي كه دستكم يكبار براي هريك از ما روايت شده است. از اعطاي جايزه اپراتورهاي همراه اول تا خريد خانه.
كمي قبلتر ماجراي پيشفروش مسكن بود كه زندگي بسياري را به چالش كشيده بود اما حالا جام جهاني هم فرصتي براي كلاهبرداري شده است. در حالي كه بيشتر از يكماه ديگر به شروع بازيهاي جامجهاني باقي است و با داغ و داغتر شدن جو فوتبالي بر كشور همه نگاهها به سوي كشور برزيل خيره است كلاهبرداراني هم هستند كه براي گرفتن پولهاي شما به بهانه سفر به برزيل چه تورها كه طراحي نكردهاند. ميگوييد نه ! ادامه مطلب را بخوانيد...
نبض كار كلاهبرداران را گرفتن و به دست آوردن كار سادهيي نيست زيرا كلاهبرداران جزو دسته باهوشترين تبهكاران محسوب ميشوند. آنها بهخوبي ميدانند چگونه رفتار كنند. ميدانند چگونه نقشه طرح كنند و چگونه شما را به نقطهيي از يقين در ذهنتان برسانند كه مالي گرانبها را با رضايت در اختيارشان بگذاريد و وقتي بفهميد چه شده كه ديگر خيلي دير شده است، براي همين بايد مراقب برآورده شدن نيازهايمان باشيم چون هر نيازي در ميان مردم فرصتي براي وقوع يك كلاهبرداري است.
با اين حال ما براي آنكه قدري كار كلاهبرداران را لمس كنيم و با ترفندهايشان آشنا شويم به سراغ بررسي اخبار كلاهبرداري رفتيم. اخباري كه با واژه كلاهبرداري در خبرگزاري دانشجويان منتشر شده بود را جستوجو كرديم. از ميان يك هزار خبر، 500 خبر را در فاصله زماني 12 مرداد1392 تا 12 ارديبهشت 1393 بررسي كرديم. از ميان اين 500 خبر 135 خبر هيچ ارتباطي با موضوع مورد نظر ما يعني «كلاهبرداري» نداشتند.
حدود 70 خبر از 365 خبر باقيمانده نيز مربوط به روشهاي مجازي و اينترنتي بود. يعني كلاهبرداران با استفاده از وبسايتهايي كه ظاهري فريبنده داشتند توانسته بودند به برداشتهاي غيرمجاز، اخذ پول و نظاير آن دست بزنند. عمده روش كلاهبرداران در اين شيوه «Fake email» و بوده است. آنچه در اين گزارش ميخوانيد بررسي آن دسته از كلاهبرداريهايي است كه خبر توقيف كلاهبردار يا محاكمه آنها در ايسنا منتشر شده است.
چهبسا تعداد كلاهبرداري در سال 1392 بسيار بيشتر از اين تخمين باشد كه در فاصله 271 روز مورد بررسي 365 خبر درباره كلاهبرداري منتشر شده است. از اين ميان برخي خبرهاي مربوط به ردزني كلاهبرداران، برخي مربوط به وقوع و طرح شكايت، برخي مربوط به هشدارهاي پليس و برخي هم مربوط به محاكمه بوده است. با اين حال تقريبا هر يك و نيم روز يك خبر مرتبط با كلاهبرداري در ايسنا منتشر شده است.
شهرهايي كه بايد بيشتر دقت كنند
پليس و مراجع رسمي ديگر همواره از اينكه جغرافياي يك جرم را شفاف كنند و به صراحت بگويند كدام شهرها با كدام جرايم بيشتر سر و كار دارند و درگير آن هستند، خودداري ميكنند. اما نكته اينجاست كه اطلاعرساني درباره جغرافياي جرم نتيجهيي مثبت دارد و آن اينكه وقتي بدانيم كدام شهرها بيشتر با چه نوع جرمي سر و كار دارند يا حتي درون يك شهر كدام منطقه از شهر با كدام جرم سرو كار دارد مردم آن منطقه را اطلاعرساني كردهايم و به آنها هشدار دادهايم و اين خود ميتواند مانعي بر سر وقوع جرم باشد.
با اين وصف اگر الان بگوييم در بررسي اين 365 خبر نام استانهايي چون تهران، مركزي، سمنان، لرستان، كرمان و قم بيشتر به ميان آمده است صرفا براي اطلاعرساني به مردم آن منطقه است كه دقت بيشتري به اطراف خود و پيشنهادهايي كه به آنها داده ميشود، داشته باشند.
دور زماني وقتي نام «شفق» به ميان ميآمد همه ماجراي آن كلاهبرداري پيشفروش مسكن را به خاطر ميآوردند كه هر يك از واحدهاي آپارتماني مجتمع مسكوني شفق به چهار نفر فروخته شده بود. بررسي و اطلاعرساني درباره خبرها و جغرافياي آن اين مزيت را دارد كه به مردم اين هشدار داده ميشود كه مثلا در استانهاي شمالي مراقب معاملات ملك و املاك باشند و در شهرهايي ممكن است جمعآوري پول براي خيرات و نذري عامل كلاهبرداري باشد.
وقتي ميخواهيم قانون را دور بزنيم!
مهمترين مشخصه بستري كه در آن كلاهبرداري ممكن است واقع شود، اين است كه فردي براي برآورده شدن نيازش وسوسه شود. آن وقت اين وسوسه ممكن است او را به «طمع» بيندازد يا فكر كند كه ميتواند «قانون را دور بزند».
اين شايبه كه هستند كساني كه ميتوانند با پارتيبازي و رانت براي ما تسهيلات بگيرند يا وام، همواره بسياري از هموطنان ما را به دردسر انداخته است. روياهاي يكشبه به همهجا رسيدن در اين مساله بسيار پررنگ است.
بررسي اخبار 12 مرداد 1392 تا 12 ارديبهشت 1393 نشان ميدهد عدهيي براي فرار از پرداخت ماليات در موعد بسته شدن دفاتر و سال مالي گرفتار كساني شدهاند، وعده دادهاند ماليات آنها را در حداقل ممكن تعيين ميكنند. اين وضع به ويژه در خرداد و تيرماه ميتواند مسالهساز باشد زيرا سال مالي شركتها و موسسهها در اين دو ماه به سرانجام ميرسد و رسيدگي ميشود.
در موارد ديگري كه بستر بسيار مناسبي براي كلاهبرداري شده است استفاده از مناسب انتظامي و نظامي است. براي مثال در خبري به ماجرايي تحت عنوان «سرگرد احمدي قلابي» اشاره شده است.
گويا فرد كلاهبردار خود را «سرگرد احمدي» معرفي ميكرده و اعتماد طعمههاي خود را اينگونه جلب ميكرده كه او در سيستمهاي انتظامي و امنيتي نفوذ دارد و براي انجام كار ميتواند موثر باشد.
همينلحظه كه فردي فكر كند ميتواند قانون را دور بزند و وسوسه شود كه ميتواند با لايي كشيدن از مسير اصلي و قانوني به هدف و خواسته مشروع يا حتي نامشروع خود برسد به چنين افرادي فرصت داده است تا او را به قربانگاه بكشانند.
تغيير تاكتيك پي در پي كلاهبرداران
همانطور كه پيشتر هم اشاره كرديم كلاهبرداران جزو باهوشترين اقشار مردم و از جمله تبهكاران باهوشهستند. خوب ميتوانند نقشه طرح و خوب ميتوانند نقش بازي كنند. براي همين به سرعت ميتوانند فرصتهاي جديد را كشف كنند.
مثلا وقتي ماجراي ايجاد و احداث «مسكن مهر» مصوب شد كلاهبرداران توانستند بسياري از متقاضيان خانهدار شدن را به دام اندازند. آنهايي كه براي «مسكن مهر» واقعي ثبتنام كردند خود به دردسر افتادند و حالا فكر كنيد آنهايي كه براي «مسكنمهر» گرفتار كلاهبرداران شدند به چه دردسر مضاعفي افتادهاند.
از سال قبل و زمان محرز شدن صعود تيم ملي فوتبال كشورمان به جامجهاني موضوع سفر به برزيل نيز مطرح شد و اينكه ايرانيان هم ميتوانند بليت بازيهاي تيم ملي را بخرند و هم سفري بروند و هم تيم را تشويق كنند. حالا چه مسابقهها و چه قرعهكشيها براي اين كار طرح شده است، بماند. مساله اينجاست كه يكماه مانده به شروع بازيها تورهايي براي سفر به برزيل معرفي ميشود كه اصلا وجود خارجي ندارد.
كلاهبرداران آنقدر باهوش هستند كه در زمان ثبتنام به سراغ متقاضيان بروند و از آنها ولو مبلغي اندك بگيرند تا برايشان همان كاري را بكنند كه همه ميتوانند آن را انجام دهند. همين اتفاقي بود كه در شركتي رخ داد كه از يك كارآفريني بزرگ در عرصه كشاورزي چهار هزارميلياردتومان كلاهبرداري كرد. ماجرايي كه به «ورمي كمپوست» در استان البرز مشهور شد.
«ورمي كمپوست» اصطلاحي است كه به پرورش كرم براي تغذيه محصولات كشاورزي اطلاق ميشود. دست اندركاران شركت با تبليغ كاري خانگي و فرصتي براي كارآفريني 12 هزارنفر را درگير اين پروژه كرده بودند. سپس به بهانههاي مختلف براي همكاران خود كه مردم بودند جريمه ميبريدند كه مثلا به دليل ديركرد به جاي 30هزارتومان، 28 هزارتومان ميپردازيم. نتيجه اين شد كه عددي بزرگتر از عدد اختلاس مشهور سالهاي اخير به دست آمد.