صراط - حسین شریعتمداری در کیهان نوشت:
شخصی در خیابان دست روی شانه عابری گذاشت و گفت؛ ببخشید آقا! چهره شما خیلی برای من آشناست. تصور میکنم شما را در اصفهان زیارت کرده بودم! عابر در پاسخ گفت؛ حتما اشتباه میفرمائید چون بنده در همه عمر خود، حتی یک بار هم به اصفهان نرفتهام!... و از شخصی که سؤال کرده بود پرسید؛ حضرتعالی چه مدت در اصفهان بودهاید؟ و در چه سالی؟ طرف گفت؛ من هم در تمام طول عمرم به اصفهان نرفته و رنگ آن شهر را هم ندیدهام! عابر با تعجب پرسید؛ پس چرا تصور میکردید که بنده را در اصفهان دیدهاید؟! و یارو گفت؛ اصلا موضوع را فراموش کن! احتمالا دو نفر دیگر در اصفهان همدیگر را دیدهاند که البته ربطی به من و شما ندارد!
چند هفته قبل در شهر بروجرد اعلام شده بود قرار است روزهای سهشنبه و چهارشنبه 16 و 17 اردیبهشت «همایش ملی تبیین شخصیت علمی حضرت امام خمینی(ره)» با حضور حجتالاسلام سیدحسن خمینی در دانشگاه دولتی حضرت آیتالله العظمی بروجردی برگزار شود و از طریق رسانهها و با نصب بنر و تبلیغات گسترده در سطح شهر برای حضور در این همایش دعوت به عمل آمده بود. اما، چند روز پیش از موعد مقرر به ناگاه اعلام شد این همایش لغو شده است! و در پی آن، روزنامههای زنجیرهای و سایتهای تحت مدیریت حزب کارگزاران و مدعیان اصلاحات، با آب و تاب فراوان و تیترهای درشت اعلام کردند، این همایش به علت آن که کسانی قصد برهم زدن آن را داشتهاند لغو شده است! و ادعا کردند عدهای با تجمع مقابل دانشگاه به سفر آقای سیدحسن خمینی و برگزاری همایش یاد شده اعتراض کردهاند! و بیم آن میرفت که مراسم با تشنج روبرو شود!
اما، خبر این تجمع اعتراضآمیز نه فقط از سوی هیچ مقام یا نهاد مسئولی تایید نشد بلکه دانشجویان و مردم عادی نیز که به طور طبیعی و به اقتضای حضور و یا تردد پیوسته خود از مقابل دانشگاه بروجرد بایستی از این تجمع باخبر میشدند، درباره انجام چنین تجمعی ابراز بیاطلاعی کرده و خبر یاد شده را بیاساس و ساختگی دانستند. در همان حال، معاون سیاسی- امنیتی استانداری لرستان نیز با اعلام اینکه مردم استان از حضور حجتالاسلام سیدحسن خمینی شادمان بوده و برای استقبال از ایشان آماده شده بودند، اخبار منتشر شده در سایتها و رسانههای زنجیرهای را غیرقابل تایید دانسته و تاکید کرد؛ شورای تأمین هیچ مشکل و مانعی برای برگزاری این همایش نداشته است ایشان درباره علت لغو همایش میگوید «علت را باید از رئیس دانشگاه پرسید»!
از سوی دیگر، مسئول روابط عمومی دانشگاه آیتالله العظمی بروجردی نیز با صدور بیانیهای خبر تجمع اعتراضآمیز در مقابل این دانشگاه را «کذب محض» دانست و ...
هفته گذشته، فضای رسانهای و سیاسی کشور شاهد رخداد مشابه دیگری هم بود. در این رخداد نیز رسانههای زنجیرهای خبری با این عنوان را در سطح گستردهای منتشر کردند که قرار است آیتالله هاشمی رفسنجانی به اصفهان سفر کرده و در مراسم سالگرد رحلت آیتالله طاهری اصفهانی سخنرانی کند. بعد از انتشار این خبر و بازتاب آن در رسانههای بیگانه که با تحلیلها و تفسیرهای خاص و مثل همیشه، بیپایه و اساس آنها همراه بود، همان روزنامهها و رسانههای یاد شده اعلام کردند که سفر آیتالله هاشمی به اصفهان لغو شده است و موجی از هیاهو به راه انداختند که چه نشستهاید! «عدهای خودسر»! و «افراطی»! بعد از آن که با تهدید و ارعاب مانع حضور نوه حضرت امام در همایش بروجرد شدند، کار تهدید را به جایی رساندند که آیتالله هاشمی نیز ناچار شد سفر برنامهریزی شده خود به اصفهان را لغو کند! اما این دفعه هم خبری از تهدید و نشانهای از ارعاب که بتواند ادعای شارلاتانهای حاشیهساز را تایید کند وجود نداشت و جریان خزنده و مشترکالمنافع! کارگزاران و اصلاحات تلاش کردند کاسهکوزه را بر سر استاندار اصفهان بشکنند و یک روزنامه زنجیرهای برای آن که تنور این ماجرای ساختگی را برای بهرهبرداریهای دیکته شده گرم نگه دارد، نوشت؛ «به گفته یکی از اعضای کمیته برگزاری این مراسم، هاشمی رفسنجانی به دلیل کدورت از سر باز زدن استاندار و مقامات استان برای دعوت از وی، حضور خود در این مراسم را منتفی اعلام کرده است»! و به نقل از فرزند آیتالله طاهری نوشت: «استانداران به جای این که بخواهند با این گروههای فشار برخورد کنند، صورت مسئله را پاک کرده و کلا سخنرانی را لغو میکنند تا هیچ برخوردی صورت نگیرد»!
بعد از این جنجال پر سر و صدا نیز معلوم شد که خبر سفر آقای هاشمی رفسنجانی به اصفهان و سخنرانی ایشان در مراسم سالگرد رحلت آیتالله طاهری از اساس دروغ بوده است.
حجتالاسلام قدرتالله علیخانی، مشاور آقای هاشمی در مصاحبه با روزنامه اعتماد و در پاسخ به این سوال که «درست است که سفر آیتالله هاشمی به اصفهان لغو شده است»؟ میگوید «اصلا بنا نبوده است که سفری صورت بگیرد». آقای علیخانی توضیح میدهد که «مخالفت استاندار با سفر آقای رفسنجانی نیز صحت ندارد» و...
اکنون باید پاسخ این پرسش را جستجو کرد که حاشیهسازیها و دروغپردازیهای جریان مرموز و بدسابقه یاد شده با چه انگیزهای صورت پذیرفته و جنجالآفرینان از جعل این همه خبر دروغ چه هدفی را دنبال میکردهاند؟! همین جریان آلوده در ماجرای فتنه آمریکایی- اسرائیلی 88 نیز دست به اقدامات مشابهی زده و مثلا، بارها روی قبر خالی برای مردههای خیالی عزاداری کرده بودند! و...
درباره انگیزه و اهداف این جریان آلوده از حاشیهسازیهای یاد شده اگرچه گفتنیهای فراوانی هست ولی از آن میان تنها به چند مورد اشاره میکنیم؛
1- اینگونه دروغپردازیها نشان میدهد که جریانات یاد شده از نجابت و قانونگرایی همراه با صلابت حزبالله و تودههای مردم مومن و متعهد به تنگ آمدهاند و از این روی آرزوهای خود برای تشنجآفرینی و نسبت دادن آن به حزبالله را تبدیل به خبر! کردهاند.
2- حاشیهسازیها میتواند برای فرار برخی مسئولان از پاسخگویی به تعهداتی باشد که مطابق قانون بر عهده آنهاست و متأسفانه تاکنون با آنچه که وعده داده بودند و انتظار میرفت فاصله زیادی دارند.
3- برخلاف اصولگرایان - به معنی واقعی کلمه و نه این یا آن جمعیت تابلودار - که از حضور در اجتماعات بزرگ مردمی و دانشجویی و دفاع از آرمانها و عملکرد خود استقبال میکنند و علیرغم سر و صدا و هیاهوی برنامهریزی شده با صلابت آمیخته به آرامش و اعتماد به نفس به سخنان خود ادامه میدهند، برخی از مدعیان اصلاحات و اعتدال و اعضای حزب کارگزاران از آنجا که در مقابل پرسشهای منطقی منتقدان پاسخی در چنته ندارند، ترجیح میدهند از حضور در اجتماعات پرهیز کنند و برای این منظور پشت سر آقایان هاشمی و سید حسن خمینی پنهان شدهاند و...
4- توسل یک جریان سیاسی به جعل خبرهایی از این دست و نمونههای مشابه آن که دامنه دوام اندکی داشته و به زودی فاش خواهند شد، نشانه آن است که جریان مزبور به آخر خط رسیده و هویت سیاسی خود را غیرقابل ترمیم میداند و از این روی دغدغه از دست دادن آن را ندارد و...
شخصی در خیابان دست روی شانه عابری گذاشت و گفت؛ ببخشید آقا! چهره شما خیلی برای من آشناست. تصور میکنم شما را در اصفهان زیارت کرده بودم! عابر در پاسخ گفت؛ حتما اشتباه میفرمائید چون بنده در همه عمر خود، حتی یک بار هم به اصفهان نرفتهام!... و از شخصی که سؤال کرده بود پرسید؛ حضرتعالی چه مدت در اصفهان بودهاید؟ و در چه سالی؟ طرف گفت؛ من هم در تمام طول عمرم به اصفهان نرفته و رنگ آن شهر را هم ندیدهام! عابر با تعجب پرسید؛ پس چرا تصور میکردید که بنده را در اصفهان دیدهاید؟! و یارو گفت؛ اصلا موضوع را فراموش کن! احتمالا دو نفر دیگر در اصفهان همدیگر را دیدهاند که البته ربطی به من و شما ندارد!
چند هفته قبل در شهر بروجرد اعلام شده بود قرار است روزهای سهشنبه و چهارشنبه 16 و 17 اردیبهشت «همایش ملی تبیین شخصیت علمی حضرت امام خمینی(ره)» با حضور حجتالاسلام سیدحسن خمینی در دانشگاه دولتی حضرت آیتالله العظمی بروجردی برگزار شود و از طریق رسانهها و با نصب بنر و تبلیغات گسترده در سطح شهر برای حضور در این همایش دعوت به عمل آمده بود. اما، چند روز پیش از موعد مقرر به ناگاه اعلام شد این همایش لغو شده است! و در پی آن، روزنامههای زنجیرهای و سایتهای تحت مدیریت حزب کارگزاران و مدعیان اصلاحات، با آب و تاب فراوان و تیترهای درشت اعلام کردند، این همایش به علت آن که کسانی قصد برهم زدن آن را داشتهاند لغو شده است! و ادعا کردند عدهای با تجمع مقابل دانشگاه به سفر آقای سیدحسن خمینی و برگزاری همایش یاد شده اعتراض کردهاند! و بیم آن میرفت که مراسم با تشنج روبرو شود!
اما، خبر این تجمع اعتراضآمیز نه فقط از سوی هیچ مقام یا نهاد مسئولی تایید نشد بلکه دانشجویان و مردم عادی نیز که به طور طبیعی و به اقتضای حضور و یا تردد پیوسته خود از مقابل دانشگاه بروجرد بایستی از این تجمع باخبر میشدند، درباره انجام چنین تجمعی ابراز بیاطلاعی کرده و خبر یاد شده را بیاساس و ساختگی دانستند. در همان حال، معاون سیاسی- امنیتی استانداری لرستان نیز با اعلام اینکه مردم استان از حضور حجتالاسلام سیدحسن خمینی شادمان بوده و برای استقبال از ایشان آماده شده بودند، اخبار منتشر شده در سایتها و رسانههای زنجیرهای را غیرقابل تایید دانسته و تاکید کرد؛ شورای تأمین هیچ مشکل و مانعی برای برگزاری این همایش نداشته است ایشان درباره علت لغو همایش میگوید «علت را باید از رئیس دانشگاه پرسید»!
از سوی دیگر، مسئول روابط عمومی دانشگاه آیتالله العظمی بروجردی نیز با صدور بیانیهای خبر تجمع اعتراضآمیز در مقابل این دانشگاه را «کذب محض» دانست و ...
هفته گذشته، فضای رسانهای و سیاسی کشور شاهد رخداد مشابه دیگری هم بود. در این رخداد نیز رسانههای زنجیرهای خبری با این عنوان را در سطح گستردهای منتشر کردند که قرار است آیتالله هاشمی رفسنجانی به اصفهان سفر کرده و در مراسم سالگرد رحلت آیتالله طاهری اصفهانی سخنرانی کند. بعد از انتشار این خبر و بازتاب آن در رسانههای بیگانه که با تحلیلها و تفسیرهای خاص و مثل همیشه، بیپایه و اساس آنها همراه بود، همان روزنامهها و رسانههای یاد شده اعلام کردند که سفر آیتالله هاشمی به اصفهان لغو شده است و موجی از هیاهو به راه انداختند که چه نشستهاید! «عدهای خودسر»! و «افراطی»! بعد از آن که با تهدید و ارعاب مانع حضور نوه حضرت امام در همایش بروجرد شدند، کار تهدید را به جایی رساندند که آیتالله هاشمی نیز ناچار شد سفر برنامهریزی شده خود به اصفهان را لغو کند! اما این دفعه هم خبری از تهدید و نشانهای از ارعاب که بتواند ادعای شارلاتانهای حاشیهساز را تایید کند وجود نداشت و جریان خزنده و مشترکالمنافع! کارگزاران و اصلاحات تلاش کردند کاسهکوزه را بر سر استاندار اصفهان بشکنند و یک روزنامه زنجیرهای برای آن که تنور این ماجرای ساختگی را برای بهرهبرداریهای دیکته شده گرم نگه دارد، نوشت؛ «به گفته یکی از اعضای کمیته برگزاری این مراسم، هاشمی رفسنجانی به دلیل کدورت از سر باز زدن استاندار و مقامات استان برای دعوت از وی، حضور خود در این مراسم را منتفی اعلام کرده است»! و به نقل از فرزند آیتالله طاهری نوشت: «استانداران به جای این که بخواهند با این گروههای فشار برخورد کنند، صورت مسئله را پاک کرده و کلا سخنرانی را لغو میکنند تا هیچ برخوردی صورت نگیرد»!
بعد از این جنجال پر سر و صدا نیز معلوم شد که خبر سفر آقای هاشمی رفسنجانی به اصفهان و سخنرانی ایشان در مراسم سالگرد رحلت آیتالله طاهری از اساس دروغ بوده است.
حجتالاسلام قدرتالله علیخانی، مشاور آقای هاشمی در مصاحبه با روزنامه اعتماد و در پاسخ به این سوال که «درست است که سفر آیتالله هاشمی به اصفهان لغو شده است»؟ میگوید «اصلا بنا نبوده است که سفری صورت بگیرد». آقای علیخانی توضیح میدهد که «مخالفت استاندار با سفر آقای رفسنجانی نیز صحت ندارد» و...
اکنون باید پاسخ این پرسش را جستجو کرد که حاشیهسازیها و دروغپردازیهای جریان مرموز و بدسابقه یاد شده با چه انگیزهای صورت پذیرفته و جنجالآفرینان از جعل این همه خبر دروغ چه هدفی را دنبال میکردهاند؟! همین جریان آلوده در ماجرای فتنه آمریکایی- اسرائیلی 88 نیز دست به اقدامات مشابهی زده و مثلا، بارها روی قبر خالی برای مردههای خیالی عزاداری کرده بودند! و...
درباره انگیزه و اهداف این جریان آلوده از حاشیهسازیهای یاد شده اگرچه گفتنیهای فراوانی هست ولی از آن میان تنها به چند مورد اشاره میکنیم؛
1- اینگونه دروغپردازیها نشان میدهد که جریانات یاد شده از نجابت و قانونگرایی همراه با صلابت حزبالله و تودههای مردم مومن و متعهد به تنگ آمدهاند و از این روی آرزوهای خود برای تشنجآفرینی و نسبت دادن آن به حزبالله را تبدیل به خبر! کردهاند.
2- حاشیهسازیها میتواند برای فرار برخی مسئولان از پاسخگویی به تعهداتی باشد که مطابق قانون بر عهده آنهاست و متأسفانه تاکنون با آنچه که وعده داده بودند و انتظار میرفت فاصله زیادی دارند.
3- برخلاف اصولگرایان - به معنی واقعی کلمه و نه این یا آن جمعیت تابلودار - که از حضور در اجتماعات بزرگ مردمی و دانشجویی و دفاع از آرمانها و عملکرد خود استقبال میکنند و علیرغم سر و صدا و هیاهوی برنامهریزی شده با صلابت آمیخته به آرامش و اعتماد به نفس به سخنان خود ادامه میدهند، برخی از مدعیان اصلاحات و اعتدال و اعضای حزب کارگزاران از آنجا که در مقابل پرسشهای منطقی منتقدان پاسخی در چنته ندارند، ترجیح میدهند از حضور در اجتماعات پرهیز کنند و برای این منظور پشت سر آقایان هاشمی و سید حسن خمینی پنهان شدهاند و...
4- توسل یک جریان سیاسی به جعل خبرهایی از این دست و نمونههای مشابه آن که دامنه دوام اندکی داشته و به زودی فاش خواهند شد، نشانه آن است که جریان مزبور به آخر خط رسیده و هویت سیاسی خود را غیرقابل ترمیم میداند و از این روی دغدغه از دست دادن آن را ندارد و...
بس كن تورو خدا
اگه مانخوايم نظرات ايشان رو ببينيم يا بخوانيم كي بايد ببينيم
نخود هرآشين
اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج
وجدان داشتی می بایست حالا ........
سردار قلم خخخخخخخخ
اصلا فکر کردی او شباهت زیادی با تصویر .. .در ذهن مردم دارد