جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳ - ساعت :
۱۱ مرداد ۱۳۹۳ - ۰۸:۵۱
سید محمد حسینی:

سپردن نظارت و فیلترینگ به مردم بی‌مفهوم است/ مدیران دولتی به رفع اشکالات بپردازند نه اینکه اظهار دارند دل آرام هستیم/ احمدی‌نژاد می‌توانست اختلافات با سایر قوا را تشدید نکند

گاهی الفاظ رکیک به کار می‌برند،‌ این با شأن جامعه ما سازگاری ندارد، چه در فیلم سینمایی باشد و چه در تئاتر باشد. یا بعضی از حرکات جلف و رفتارهای زننده که قابل قبول نبود.
کد خبر : ۱۹۰۱۱۶
صراط: وزیر سابق ارشاد گفت: مجوز گرفتن کتاب «ایران در گذر روزگاران» که تحریف تاریخ معاصر است و یک فرد معاند و سلطنت‌طلب مثل عباس میلانی یا میرفطروس که عناد آنان با نظام اسلامی مشخص است، در آن قلم‌فرسایی‌ کرده‌اند، جای تاسف دارد.

وزیر محجوب دولت احمدی‌نژاد که پس از محمد حسین صفارهرندی، در سال 1388 به عنوان وزیر پیشنهادی برای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به مجلس معرفی شد با کسب اکثریت آرا وزیر ارشاد دولت دهم شد.

سید محمد حسینی که در شهر رفسنجان، شهر سیاسیون اصلاح‌طلب دیده به جهان گشوده است، وزیری با خاستگاه اصولگرایی است که دارای مدرک کارشناسی ارشد در رشته معارف اسلامی و تبلیغی است و دکترای خود را در رشته فقه و مبانی حقوق اسلامی اخذ کرده است.

سیدمحمد حسینی در دولت نهم قائم مقام وزیر علوم و رئیس دانشگاه پیام نور بوده است و سابقه نمایندگی مجلس و فعالیت‌های مدیریتی در صداوسیما را در کارنامه خود دارد.

وی در این مصاحبه درباره وضعیت فرهنگی دولت یازدهم، توصیه‌های فرهنگی رهبر انقلاب، نحوه همراهی با احمدی‌نژاد پس از دولت دهم، اختلافات فرهنگی‌اش با رئیس‌جمهور سابق، احتمال رفتن به صداوسیما به‌عنوان جایگزین ضرغامی، جلسات همگرایی اصولگرایان و کتاب‌های پرسر و صدایی که در دوره وزرات او پروانه انتشار نگرفت، به اظهار نظر پرداخت.

آنچه در ادامه می‌آید مشروح گفت‌و‌گو با سید محمد حسینی است:

با توجه به اینکه مقام معظم رهبری امسال بر فرهنگ و اقتصاد تاکید ویژه‌ای داشتند و در دیدار با خبرگان نیز به صراحت از مسئله فرهنگ ابراز نگرانی کردند، شما در حال حاضر شرایط فرهنگی را چطور ارزیابی می‌کنید؟

حسینی: اهتمامی که مقام معظم رهبری به فرهنگ دارند، مساله‌ای نیست که مربوط به امروز و دیروز باشد، همیشه این توجه وجود داشته است. برای نمونه در دیدار با اعضاء دولت نهم فرمودند از فرهنگ مظلومیت‌زدایی بشود، بر همین مبنا در دولت دهم، سعی شد که در این زمینه بیشتر کار شود و حتی سفرهای استانی دور سوم صبغه فرهنگی‌ پیدا کرد. در تمامی استان‌ها کارگروه فرهنگ و هنر به ریاست رئیس جمهور تشکیل شد. ظرفیت‌ها و مزیت‌های هر استان، اولویت‌ها، کمبودها و نقاط قوت و اقدامات مثبت بررسی و ارزیابی شد. به مدت دو سال هم اعتبارات خوبی برای فعالیت‌های فرهنگی در استان‌ها اختصاص یافت.

*لزوم توجه به هشدار رهبر انقلاب درباره رخنه فرهنگی

در ادامه متأسفانه به‌خاطر اختلاف‌نظرها بین دولت و مجلس و نیز مشکلات اقتصادی که به‌واسطه تحریم برای کشور به‌وجود آمد، این اعتبارات کاهش یافت. در دوره جدید هم شاهد بعضی اظهارنظرها و رویکردها بودیم که نگرانی‌هایی را به وجود آورد، که بخشی از دغدغه‌ها در مجلس خبرگان توسط اعضاء مطرح شد و رهبر فرزانه انقلاب هم تأیید کردند که این نگرانی‌ها وجود دارد و در سال جدید هم هشدار دادند که باید مراقب رخنه فرهنگی باشیم.

آسیب‌هایی وجود دارد که اگر مدیران، مسئولان و فعالان فرهنگی به وظائف خطیر خود عمل نکنند چه بسا مشکلاتی برای کشور از این ناحیه به وجود بیاید، و نتایج آن در تولید محصولات فرهنگی و هنری، در حوزه سینما، هنرهای تجسمی، کتاب، تئاتر، شعر و در مطبوعات ظاهر شود.

*سپردن نظارت و فیلترینگ به مردم چه مفهومی دارد؟!

دیدگاهی مطرح شد که اصلا نظارتی در کارهای فرهنگی وجود نداشته باشد و خود مردم می‌توانند بهترین فیلتر و ناظر باشند. این سخن ظاهر زیبایی دارد ولی خدشه جدی در آن وجود دارد و با ضوابط و چارچوب‌های نظام اسلامی سازگاری ندارد زیرا به منزله نفی وظیفه نظارتی دست‌اندکاران است و عینا در دیگر حوزه‌ها از جمله سلامت و بهداشت قابل طرح است که رها کردن امور توسط مسئولان، از منظر مردم هم قابل قبول نیست.

در بحث مدیریت جهادی، دست‌اندرکاران و مسئولان مخاطب هستند که باید وظائف سیاست‌گذاری، حمایتی و نظارتی خود را به بهترین وجه انجام دهند و تردیدی نیست که باورها و اعتقادات مردم ما در معرض هجمه همه‌جانبه بیگانگان است. سرمایه‌گذاری فراوانی از سوی غرب صورت گرفته است که یک نمونه آن برنامه‌های متنوع بالغ بر 164 شبکه ماهواره‌ای فارسی‌زبان برای تأثیرگذاری بر افکار، رفتار و سبک زندگی ماست. می‌خواهند فرهنگ ما تابعی از فرهنگ غرب باشد و عده‌ای هم در داخل با آن‌ها همکاری می‌کنند. لذا ضرورت دارد کار جدی در صیانت از فرهنگ اصیل ایرانی و اسلامی صورت بگیرد. خوشبختانه مؤسسات فرهنگی متعددی راه‌اندازی شده و کارهای خوبی شروع شده است که با حمایت مسئولان در سال فرهنگ باید شاهد ثمرات پر بار این اقدامات باشیم.

*به کتاب جلایی‌پور به خاطر اینکه نفی‌کننده مردم‌سالاری دینی بود مجوز ندادیم

در بحث عزم ملی هم مخاطب همه مردم هستند. از خانواده باید شروع شود و همه افراد، احساس مسئولیت کنند. «کلکم راع و کلکم مسئول» در فرهنگ اسلامی جایگاه خاصی دارد. از جمله آموزه‌های الهی این آیه کریمه است که «قُوا أَنفُسَکُمْ وَأَهْلِیکُمْ نَارًا وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَه» هشداری که قرآن می‌دهد که هم مراقبت خودتان باشید و هم مراقب خانواده باشید، نمی‌شود همه امور را از مسئولان انتظار داشت. هر فردی باید نسبت به خانواده خودش این دقت را داشته باشد. اگر امسال کارهای مبنایی و جدی‌تری در حوزه فرهنگ از سوی مردم و مدیران صورت گیرد و در آینده استمرار پیدا کند، آثار ارزنده‌ای به‌همراه خواهد داشت. نامگذاری سال مفهومش این نیست که اقدامات و اهتمام به یک مقطع زمانی یک ساله محدود شود بلکه عنایت به این مهم می‌تواند منشأ و سرآغاز اقدامات دراز مدت در کشور باشد.

چه نوع کتاب‌هایی در دوره شما مجوز نمی‌گرفتند؟ لطفا مصداق مشخص ذکر کنید.

حسینی: به کتابی مثل «جامعه‌شناسی ایران» آقای جلایی‌پور‌ که ساختار نظام اسلامی و اندیشه مردم‌سالاری دینی را نفی کرده و و در نهایت الگوی دموکراسی غربی را مطلوب و قبله آمال ذکر کرده است و نسبت‌های ناروایی به نظام داده است که با واقعیات مغایرت دارد. در آن برهه به این کتاب مجوز داده نشد. البته حرف جدید و طرح نویی هم ارائه نشده بلکه از نسخه‌های غربی و نظام سرمایه‌داری کپی‌برداری شده است. بعضی از کتاب‌ها هم نیاز به اصلاحاتی داشت، که به ناشر گفته می‌شد. بالأخره در کشوری هستیم که حساسیت‌های دینی، مذهبی و قومیتی حائز اهمیت است. گاهی اوقات یک کتاب یا فیلم درباره یک طایفه‌ای ارائه می‌شود یکباره با واکنش و اعتراض تند مردم و نمایندگان آنان مواجه می‌شویم، مثلا کتابی بود پیرامون دفاع مقدس و نویسنده‌ هم فرد متعهد، ولی مردم یک شهرستان احساس کردند به حیثیت‌شان لطمه خورده است، لذا مخالفت‌های زیادی به‌دنبال داشت. بر فرض هم اگر ارشاد و اداره کتاب این حساسیت‌ها را نداشته باشد و تساهل کند در معرض اعتراضات فراوان قرار می‌گیرد. اینطور نیست که یک نفر بگوید براساس آزادی بیان کتابی می‌نویسم و کسی حق ابراز نظر و واکنش ندارد. در گذشته حتی روزنامه ایران مدتی به‌خاطر به‌کارگیری یک واژه که جنجال برانگیز شد مدتی تعطیل شد. پس مسئولان نمی‌توانند وظائف نظارتی خود را رها کنند.

آنچه ما بر آن تاکید داشتیم رعایت ضوابط نشر کتاب بود که توسط شورای انقلاب فرهنگی تدوین شده است، یعنی بحث نظارت یا عدم نظارت بر کتاب چیزی نیست که در اختیار ارشاد باشد، یک مرجع فرا قوه‌ای مثل شورای عالی انقلاب فرهنگی این را تصویب کرده و لازم الاجراء است. تاکید همیشگی ما به همکاران این بود که در بررسی‌ها اعمال سلیقه نشود و همان ضوابط را رعایت کنند.

نظرتان در خصوص کتاب «ایران در گذر روزگاران» که انتقاداتی را برانگیخته چیست؟

حسینی: این کتاب مجموعه‌ای از نظرات افراد مختلف و به نوعی تحریف تاریخ معاصر است. جای تأسف است که یک فرد معاند و سلطنت‌طلب مثل عباس میلانی که در رسانه‌های بیگانه از جمله صدای امریکا به هتاکی علیه امام، انقلاب و نظام اسلامی می‌پردازد و محمدرضا شاه را قهرمان ملی و رضا شاه را غیرانگلیسی می‌داند در این کتاب قلم‌فرسایی کرده است. یا دیگرانی مثل میرفطروس که عناد آنان با نظام اسلامی مشخص است در این کتاب مطلب دارند. و چنین کتابی مجوز نشر می‌گیرد!

کارشناس ارشاد با چه صبغه و سابقه علمی می‌گوید یک کتاب ایراد دارد؟

حسینی: ارزیابی و بررسی کتاب توسط تحصیل‌کرده‌های حوزوی و دانشگاهی که آشنایی و تجربه مناسب را دارند انجام می‌شود. بعضی‌ها مطرح می‌کنند مثلا کارمندان ارشاد این وظیفه را انجام می‌دهند، کارمندان ارشاد در عین حال که نیروهای متعهد، دلسوز و زحمت‌کشی هستند و غالبا آشنا با مقوله فرهنگ و هنر و برخی نیز اهل قلم هستند، اما روال این نیست که آن‌ها ارزیابی و اظهار نظر کنند، بلکه افراد کارشناس خارج از ارشاد به این مسائل می‌پردازند، هم در بحث کتاب و هم در بحث نظارت بر مطبوعات، هیچ وقت کارمند ما نظارت نمی‌کند، ممکن است اطلاعاتی را جمع کند، اما در نهایت هیات نظارت بر مطبوعات تصمیم می‌گیرد یا مجوز می‌دهد و در بحث فیلم همین است، اعضاء شورای صدور پروانه فیلم یا شورای مجوز نمایش همه افرادی هستند که در این موضوع ذی‌صلاح هستند و تخصص و اطلاعات کافی را دارند.

با توجه به اینکه در دولت گذشته آقای احمدی‌نژاد انتقادات شدیدی به خبرگزاری فارس داشتند و معتقد بودند بسیاری از مشکلاتی که در حوزه اقتصادی به وجود آمده، مقصر خبرگزاری فارس است. شما به عنوان وزیر ارشادی که با ایشان کار کردید، صحبت‌های آقای احمدی‌نژاد را در این زمینه قبول را دارید؟

حسینی: در دولت‌ها، معمولاً بحث رسانه‌ها مطرح می‌شود و دولتمردان توقع دارند که در مسائل مختلف، رسانه‌ها همراهی و همکاری کنند. خبرهایی که داده می‌شود درست و واقعی باشد، و تحلیل‌ها درست و واقع‌بینانه باشد، مثلا علیه برنامه‌های ارشاد گاهی اوقات ایرادات و مطالبی نوشته می‌شد، هیچ‌گاه نمی‌گفتیم نقد نکنید، چون طرح اشکالات و نقدها برای مسئولان مفید و قابل استفاده است. حتی می‌گفتیم ما حاضریم بگوییم اشکالات واقعی و اساسی کجاست و شما بیشتر بر آن قسمت‌ها تاکید کنید. اما یک جاهایی نقاط قوت بود و کارهای خوبی انجام می‌شد که گزارش‌های غیر واقعی ارائه و تفسیر نادرستی صورت می‌گرفت و این موجب تعجب و یا دلخوری همکاران می‌شد.

*بخشی از انتقادات و ایرادات رسانه‌ها به خاطر ضعف روابط‌عمومی‌هاست

به طور خاص در ذهنم نیست که رئیس جمهور در مورد خبرگزاری فارس چه ایراداتی مطرح می‌کرد. بنده معمولا در دولت مدافع رسانه‌ها و نشریات بودم و می‌گفتم بخشی از اشکالات به‌خاطر ضعف خود دستگاه‌ها و روابط عمومی‌ها است که اطلاع‌رسانی به‌هنگام نمی‌کنند و اهل تعامل و پاسخگویی نیستند.

همیشه فکر می‌کردم به جای تقابل و رویارویی باید اهل تعامل و همکاری باشیم. در دولت نهم که وزارت علوم بودیم این مشکل وجود داشت، بعضی از خبرنگاران اشراف کافی به موضوعات نداشتند، دعوت کردیم که در بخش‌های مختلف با مدیران بنشینند تا آشنایی بیشتری به وظائف، مأموریت‌ها و اختیارات پیدا کنند تا در طرح مسائل کارشان از اتقان، صحت، دقت و تأثیرگذاری بیشتری برخوردار باشد.

آقای احمدی‌نژاد به خاطر توقیف روزنامه شرق به شما انتقاد داشتند. توقیف روزنامه شرق در آن مقطع مشخص بود که به خاطر اهانتی صورت گرفت و یک اقدام ارزشمند بود ولی چرا آقای احمدی‌نژاد برای توقیف روزنامه شرق ناراحت می‌شدند و انتقاد می‌کردند ولی در مورد رسانه‌های ارزشی و اصولگرا یک چنین دیدگاهی نداشتند؟

حسینی: به هر حال وجود اختلاف‌نظر بین اعضای دولت و یا حتی وزیر و رئیس‌جمهور در بعضی از مسائل امری طبیعی است.

* رئیس‌جمهور مواضع متفاوت خود را مخفی نمی‌کرد

با این رویکرد به نظر شما چرا این اتفاق افتاد که دیدگاه آقای احمدی‌نژاد به این سمت رفت؟ در حالی که در دوره نهم با یک دیدگاه دیگری آمدند و در دوره دهم دیدیم که به خاطر توقیف روزنامه‌ای که توهین کرده بود ناراحت شد و انتقاد کرد.

حسینی: هم در جلسه دولت و هم در مصاحبه دیدگاه خود را مطرح کردند، و در بعضی از مسائل دیگر هم که دیدگاه متفاوتی داشتند بیان می‌کردند. مثلا در جمع اهالی تئاتر گفتند شما اعتماد کنید و در اعطای مجوز به آثار نمایشی درنگ نکنید. براساس روال اداری این وظیفه شورای نظارت بود که محتوای نمایش‌نامه‌ها را مطالعه و اشکالات را برطرف کند. وظیفه نظارت یکی از وظایف جدیِ ارشاد است، در همه حوزه‌ها. درست است که دستگاه‌های متعدد فرهنگی فعالیت دارند، اما مرکزی که مجوز می‌دهد، و وظیفه نظارتی دارد، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است، اگر این وظیفه نادیده گرفته شود مسئولان ارشاد مورد سوال قرار می‌گیرند.

*برخی عمل به قانون در حوزه فرهنگ را به سخت‌گیری تعبیر کردند

حوزه فرهنگ و هنر از حساسیت بالایی برخوردار است که کمترین غفلت موجب جنجال آفرینی در کشور می‌شود. لذا باید مراقبت کرد چه مضمونی ارائه می‌شود، گاهی الفاظ رکیک به کار می‌برند،‌ این با شأن جامعه ما سازگاری ندارد، چه در فیلم سینمایی باشد و چه در تئاتر باشد. یا بعضی از حرکات جلف و رفتارهای زننده که قابل قبول نبود. ما فکر می‌کردیم براساس قانون باید وظیفه نظارتی را به‌درستی انجام دهیم،‌ ولی بعضی این را تعبیر به سخت‌‌گیری می‌کردند در حالی که واقعا، بنا بر سخت‌گیری نبود، بنا بر تعامل و همکاری بود در عین حال خطوط قرمز را نمی‌توانستیم نادیده بگیریم.

*عدم برگزاری نمایشگاه مطبوعات و جشنواره فصلی مطبوعات اشتباه بود

چرا در دولت یازدهم هنوز نمایشگاه مطبوعات برگزار نشده است؟

حسینی: اینکه نمایشگاه مطبوعات در نیمه دوم سال گذشته برگزار نشد یک اشتباه بود چون نمایشگاه‌ها فرصتی برای آشنایی بیشتر نخبگان و ارتقاء آگاهی مردم است. چه مجالی بهتر از نمایشگاه که مطبوعات خود را معرفی و تبلیغ کنند و زحمات آن‌ها دیده شود و اقبال عمومی به مطالعه بیشتر شود. یکی از راه‌های حمایت از بخش خصوصی برپایی این‌گونه نمایشگاه‌هاست که سرمایه‌گذاری دولت را می‌طلبد. نمی‌توان از بخش غیر دولتی انتظار داشت که چنین هزینه‌هایی را تقبل نماید. دولت می‌تواند با برپایی نمایشگاه‌ها و تخفیف اجاره غرفه‌ها و اختصاص یارانه برای خرید محصولات (کتاب، نرم‌افزار، نشریات و...) رونق‌بخش کالاهای فرهنگی باشد.

علاوه بر آن جشنواره فصلی مطبوعات هم که یک فعالیت ایجابی موثر برای حمایت از مطبوعات بود تعطیل شد و شنیدم که حتی موزه مطبوعات را تعطیل کردند. جالب‌تر اینکه رسانه‌های اصلاح‌طلب و کارگزار هیچ واکنشی در این باره نشان ندادند که حاکی از سیاست‌های دوگانه نسبت به دولت‌هاست.

نکته دیگر اینکه برخورد دوگانه با مطبوعات سزاوار نیست. مثلا به برخی مطبوعات به صرف انتقاد از دولتمردان تذکر داده شود یا توقیف شوند، اما در قبال برخی دیگر که اصول، ارزش‌ها و مقدسات را زیر سوال می‌برند به وظیفه نظارتی عمل نشود و یا حتی رفتارشان توجیه شود، درست نیست. مثلا در موردی توهین آشکار صورت گرفته، بعد مدیرمسئول توجیه می‌کند و می‌گوید اشکال فنی بوده است، یا می‌خواستیم عبارتی را حذف کنیم که نشد! در روزنامه بهار ولایت مولی الموحدین امام علی (ع) را زیر سوال بردند و نصب الهی را با صراحت نفی کردند، بعد هم ادعا کردند عجله شده است و نتوانستیم اصلاح کنیم، در حالی که از ابتدا تا انتهای مقاله، بند بند آن حساب شده و هدف‌دار بود. از آغاز مطلب به‌گونه‌ای تنظیم شده بود که نصب الهی نفی شود و امکان اصلاح مقاله وجود نداشت. لذا حساسیت‌ها در این زمینه‌ها باید بیشتر باشد در مقایسه با حساسیت‌ها نسبت به نیروهای وفادار به نظام که ممکن است بدون ملاحظه و به ظاهر تند حرف‌ها و اشکالات را مطرح کنند. نمی‌گویم این‌ها ضعف ندارند، ولی این‌ها با کسانی که دنباله‌رو نظام سلطه جهانی در داخل کشور هستند، متفاوتند.

نشریه‌ای که گردانندگان آن افراد دلسوز نظام هستند تفاوت دارد با نشریه‌ای که مثلا سردبیرش مدت‌ها از خارج کشور یادداشت و تحلیل می‌فرستاد و بعد هم ماهیت خود را روشن کرد و به اربابانش پیوست. قلمزنان بعضی از این نشریات درحال حاضر در اروپا و امریکا در خدمت نظام سرمایه‌داری هستند و دوستانشان در داخل حاضر به مرزبندی با آن‌ها نیستند. در ده سال اخیر به‌ویژه بعد از فتنه 88 چه تعداد به اصطلاح خبرنگار چنین روزنامه‌هایی به غرب پناهنده شده و امروز همکار صدای امریکا، بی‌بی‌سی و امثال آن شده‌اند؟ با چنین وضعیتی که برخی نشریات دارند آیا می‌توان دائما مواضع آن‌ها را حمل بر صحت کرد و با خوش خیالی از کنار آن گذشت؟

شما درباره دولت آقای روحانی گفته بودید اتفاقاتی که می‌افتد در دوران سازندگی و اصلاحات هم وجود داشته است، منظورتان چه اتفاقاتی بود؟

حسینی: بحث فقط بحث دولت نیست بلکه در این دوره با اعلام بعضی مواضع فضایی در کشور ایجاد شد که برخی تصور می‌کنند مشی دولت اصلاحات تداوم پیدا می‌کند. مثلا در حوزه مطبوعات همان نشریات متعددی که بعضی از آن‌ها به تعبیر مقام معظم رهبری پایگاه دشمن شده بودند مجدد احیا خواهند شد، و دوباره فرصتی برای اختلاف‌افکنی‌ها و دامن زدن به مباحثی چون حاکمیت دوگانه و نهادهای انتصابی و انتخابی فراهم می‌شود. یا مجالی حاصل شود که بعضی از محصولات فرهنگی و هنری و سینمایی نظیر آن دوران عرضه شود. مثلا فیلمی که عنوان دفاع مقدس را یدک می‌کشد اما هدفش زیر سوال بردن و تخریب دفاع و رزمندگان است ارائه خواهد شد.

*برخی رویکردها در جشنواره شعر فجر تکرار اقدامات دوران اصلاحات بود

به نظر می‌رسد بعضی فکر می‌کنند دوره جدید تکرار و تداوم آن فضا و اقدامات و رویکردها خواهد بود، لذا مطالبات فراوانی را مطرح می‌کنند در عرصه‌های مختلف که یک نمونه‌اش این بود که در جشنواره شعر فجر ابتدا از عنصری دعوت کردند که به نظام اسلامی و امام هتاکی کرده است. البته نیروهای دلسوز روشنگری کردند و هشدار دادند و بخشی از این کارها متوقف شد. وقتی که به موقع واکنش نشان داده شد و دستگاه‌های نظارتی فعال شدند، دیدیم بعضی از مسائلی که حتی بر زبان‌ مسئولین جاری می‌شد، بعدا تحقق پیدا نکرد. یا در مورد بعضی از مجوزها حداقل تاکنون دست نگه داشتند و جلوگیری کردند. برای نمونه رمانی نوشته شده به‌عنوان داستان انقلاب اما اساس انقلاب اسلامی را زیر سوال برده است که انقلاب باعث فلاکت، بدبختی و کشته شدن افراد شد. یک سیاه‌نمایی کامل صورت گرفته که خلاف واقع است. لذا وقتی که به موقع دستگاه‌‌های نظارتی، نمایندگان و مسئولین وارد عمل شدند، دیدیم تجدیدنظرهایی صورت گرفت و از موضع قبلی عدول کردند.

در حوزه تئاتر و سینما چه تغییر رویکردی صورت گرفته است؟

حسینی: بحث در این خصوص مفصل است و به ذکر چند نمونه بسنده می‌کنم. در همین مدت تئاترهایی به نمایش گذارده شد که اشکالات فراوانی داشت و شئونات اخلاقی و اعتقادی جامعه نادیده گرفته شد و حتی قوه قضائیه ناگزیر به برخورد گردید. در حوزه سینما نیز اصرار عده‌ای بر میدان دادن به افرادی است که نگاه متفاوتی نسبت به اصول و ارزش‌های انقلاب دارند. چه دلیلی وجود دارد فردی که سال‌ها در خارج از کشور در حال و هوای دیگری به‌سر می‌برد برگردد و براساس فیلمنامه‌ای که قبلا رد شده فیلم بسازد؟ یا مجوز توزیع شبکه خانگی برای فیلم مسئله‌داری چون «شیفتگی» صادر شود که انسان از بیان قصه آن هم شرم می‌کند. در خصوص برخی فیلمنامه‌ها که در پی کسب مجوز هستند گزارش‌هایی به‌دست می‌رسد که انگار قرار است سینما جولانگاه سیاست‌بازان گردد و عده‌ای در تلاش هستند تا بغض و کینه خود را از نظام اسلامی در قاب سینما به نمایش بگذارند. اینکه دست‌اندرکاران صرفا براساس تمایلات برخی به اصطلاح هنرمندان دچار وادادگی شوند و رسالت خطیر خود را که صیانت از آرمان‌ها و اصول انقلاب است فراموش کنند هیچ توجیهی ندارد و از طرفی کم توجهی به نیروها و هنرمندان متدین علی‌رغم تأکیدات رهبر فرزانه انقلاب، سؤال برانگیز است.

* نفی تقسیم‌بندی ارزشی و غیرارزشی معقول نیست

شما یک سبقه دوستی با وزیر ارشاد فعلی داشتید؛ ارزیابی خود شما نسبت به دیدگاه‌ها و تفکر ایشان در مقوله فرهنگ چیست؟

حسینی: در کنار اقدامات مثبتی که انجام می‌شود، و بعضی فعالیت‌ها که استمرار اقدامات گذشته است و دست‌مریزاد دارد. انتقاداتی هم وجود دارد که خود دوستان هم کتمان نمی‌کنند. مثل موضوع عدم حمایت جدی از نیروهای متعهد و متدین که گلایه‌هایی مطرح است. با صراحت اعلام شد تقسیم‌بندی هنر و هنرمندان ارزشی و غیرارزشی را باید کنار گذاشت. برای نمونه در جشنواره شعر فجر گفتند بخشی از برنامه‌ها به شعر انقلابی اختصاص یابد و بخشی هم شعر مستقل یا «شعر بما هو شعر» که معلوم نیست شامل چه اشعاری می‌شود. در حالی که جشنواره شعر فجر بایستی متناسب با حال و هوای انقلاب و ارزش‌های والای آن باشد نه اشعاری که جهت‌گیری مناسب ندارد و یا در مغایرت با اندیشه‌ها و آرمان‌های نظام است. در حوزه شعر به لطف الهی شاعران متدین و انقلابی به اندازه کافی داریم که در چنین مناسبت‌هایی باید فرصت و مجال ارائه اشعار خود را داشته باشند. به هر حال رویکرد عوض شده است، اسمش این است که می‌خواهیم به همه افراد بها دهیم ولی در نهایت تضعیف حضور شاعران انقلابی را شاهد خواهیم بود. در حوزه کتاب، سینما و مطبوعات نیز شاهد تغییراتی هستیم که موجبات نگرانی دلسوزان و حتی رهبر فرزانه انقلاب را به‌همراه داشته است.

انتقادات نیروهای متدین غالبا از سر خیرخواهی است، لذا بهتر است مدیران دولتی به رفع اشکالات بپردازند نه اینکه اظهار دارند دل آرام هستیم و به‌گونه‌ای وانمود کنند که هیچ نقدی بر عملکردها وارد نیست.

شما از افرادی بودید که در زمان نمایندگی مجلس، آقای مهاجرانی را استیضاح کردید. چطور شد که به این تفکر رسیدید که ایشان باید استیضاح شود؟ آیا الان هم اگر نماینده بودید این احساس خطر را می‌کردید؟

حسینی: آقای مهاجرانی نقطه نظرات و مواضعی داشت که با مواضع نظام همخوانی نداشت و در اظهارات خود با صراحت آن‌ها را بیان می‌کرد. بسیاری از متدینین بر این باور بودند مسیری که آغاز کرده به نفع نظام و انقلاب نیست. با شعار به‌ظاهر زیبای تساهل و تسامح به‌تدریج نیروهای مسئله‌دار در حوزه‌های مختلف نفوذ و غلبه پیدا می‌کردند.

وضعیتی که در برخی مطبوعات حاکم شده بود و روندی که در تئاتر، موسیقی و فیلم آغاز شده بود با آرمان‌ها و اهداف نظام مغایرت داشت. لذا بحث استیضاح و موارد متعدد و فراوانی از اشکالات و لغزش‌ها مطرح شد. البته با مهارتی که ایشان در سخن‌وری داشت و اقدامات پشت پرده و به اصطلاح لابی‌های سیاسی که انجام شده بود و وعده‌های توخالی که به بعضی نمایندگان داده شد، استیضاح رای نیاورد و ایشان به کار خودش ادامه داد. ولی چون کج‌روی‌ها تداوم پیدا کرد، اعتراضات گسترده‌ای در حوزه علمیه صورت گرفت و پس از تحصن فضلا و روحانیون در اعتراض به این وضعیت، رئیس جمهور ناگزیر ایشان را کنار گذاشت.

بنده آن زمان در مجلس عضو کمیسیون سیاست خارجی بودم، ولی به مباحث فرهنگی هم تعلق خاطر داشتم و قضایا را رصد می‌کردم، لذا در استیضاح هم مشارکت داشتم و دوستان استیضاح‌کننده پیشنهاد دادند یکی از سخنرانان باشم و با شناختی که دارم به طرح ایرادات و اشکالات بپردازم.

‌الان آن احساس خطر نمی‌شود که وزیر گفته است من نمی‌توانم مطالبات رهبری را تامین کنم؟

حسینی: بهتر است بگذاریم به عهده خود نمایندگان که در این زمینه رصد و اظهار نظیر کنند. ما هم نظرات خود را مشفقانه و ناصحانه مطرح می‌کنیم. معنای نقد دلسوزانه تخطئه و یا تخریب نیست بلکه حمایت واقعی از دولت است. به هر حال موفقیت دولت را موفقیت نظام اسلامی می‌دانیم و از این جهت نمی‌توان بی‌تفاوت و صرفا نظاره‌گر بود.

نظرتان راجع به ایجاد معاونت اقوام و اقلیت‌ها در دولت یازدهم چیست؟

حسینی: بحث قومیت‌ها و یا اقلیت‌ها که بحث جدیدی نیست، قرن‌هاست که اقوام مختلف و پیروان ادیان و مذاهب مختلف در ایران با آرامش و مسالمت در کنار هم زندگی می‌کنند و به تازگی هم مساله حادی حادث نشده که تأسیس نهاد جدیدی را ضروری سازد. بله بعد از پیروزی انقلاب، با دخالت‌های خارجی عده‌ای از بدخواهان ملت ایران خواستند از این موضوع بهره‌گیری و سوءاستفاده کنند و آتش افروزی‌هایی در بعضی از مناطق مثل کردستان، گنبد و سیستان و بلوچستان کردند که با اقبال و همراهی توده‌های مردم مواجه نشد. چون شیعه و سنی نسل اندر نسل با احترام متقابل در کنار هم زندگی کرده‌اند و مشکلی با هم نداشته‌اند. یا قومیت‌های ایرانی مثل کرد، ترک، لر، بلوچ، عرب، ترکمن و فارس کاملا در هم آمیخته هستند و پیوندهای عمیق و جدایی ناپذیر دارند که در دوران دفاع مقدس دیدیم چه فداکاریی‌هایی کردند و در پاسداری و دفاع از کشور مرزبندی‌های قومیتی مفهومی نداشت. به نظر می‌رسد طرح موضوع قومیت‌ها به این شکل بیشتر اهداف سیاسی و تبلیغاتی دارد و برای کسب وجهه در هنگام انتخابات طراحی شده است

دامن زدن به این امور و برجسته کردن برخی مطالبات و تحریک عواطف و احساسات که به گروهی ظلم شده، حق‌شان داده نشده، و بعضی اصول قانون اساسی در موردشان نادیده گرفته شده، جز اختلاف افکنی نتیجه‌ای به‌همراه نخواهد داشت. بله در خارج از کشور از طریق رسانه‌ها این خط را دنبال می‌کنند که انگار حقوق عده‌ای تضییع شده است. مثلا یک قاچاقچی اعدام می‌شود می‌گویند این فرد از فلان قوم بوده و فلان مذهب را داشته است! واقعا آیا به‌خاطر مذهبش یا به‌خاطر قومیتش یا موضع سیاسی‌اش اعدام شده است؟! یک مجرم، جنایتی کرده مثلا قاتل است که باید مجازات شود، بلافاصله جنبه‌های دیگری را طرح می‌کنند و خود را مدعی مواضع حقوق بشر و مسئولان نظام را ناقض آن جلوه می‌دهند و آمارهای نادرستی را هم مطرح می‌کنند.

* تبعید آیت‌الله خامنه‌ای به ایرانشهر باعث گرایش بیشتر اهل سنت به انقلاب اسلامی شد

این مسائل را در سطح جهانی مطرح می‌کنند، حال چرا در داخل کشور هم این قضایا را تشدید بکنیم؟! در بحث اهل سنت هم همین است. اهل سنت رابطه‌شان، رابطه خوبی با نظام است، از قدیم اینگونه بوده است. زمانی که مقام معظم رهبری در ایرانشهر تبعید بودند، یک رابطه عاطفی و صمیمانه‌ای با برادران اهل سنت داشتند و باعث شدند آن‌ها به انقلاب گرایش پیدا کنند. در دوره مسئولیت در وزارت ارشاد ما هر سال در ایرانشهر جشنواره خورشید ولایت را برگزار می‌کردیم که به یک معنا مانور وحدت شیعه و سنی و نمایش همدلی، همگرایی، دوستی و صمیمیت بین شیعه و سنی بود.

یا اقدامات مثبتی که سردار سرافراز شهید شوشتری در تعامل با اهل تسنن بلوچستان داشت بیانگر اهتمام نظام است. البته عده‌ای خواهان این ارتباط گسترده نیستند و می‌خواهند از کانال افراد خاصی که ذی‌نفع هستند این اقدامات انجام شود، لذا ناجوانمردانه طراحی کردند و این خادم مخلص را به شهادت رساندند.

خلاصه اینکه تشکیل نهاد جدید ضروری نداشت و چه بسا مفهومش این باشد که انگار تاکنون به اقوام و اقلیت‌ها بهای کافی داده نشده و حالا باید جبران مافات کرد! در حالی که تاکنون مسئولان و مدیران نظام وظیفه خود را انجام داده‌اند. مقام معظم رهبری هم همواره نسبت به این امر تأکید داشته‌اند. ماه‌های گذشته هم در دیدار با ذاکران اهل بیت به شدت برحذر داشتند که دامن زده شود به اختلافات مذهبی و اینکه عواطف و احساسات دیگران جریحه‌دار شود. اگر امروز سلفی‌ها و تفکیری‌ها به‌دنبال اختلاف افکنی و شعله‌ور کردن آتش نزاع بین مذاهب هستند، در کشور ما از آغاز پیروزی انقلاب حضرت امام و مقام معظم رهبری در اندیشه تقریب مذاهب اسلامی و اتحاد مسلمانان علیه دشمنان قسم خورده اسلام همچون صهیونیست‌ها بوده‌اند.

مطرح می‌شود که عده‌ای نیز به دنبال تدریس و ترویج کتب درسی با زبان و گویش محلی نیز هستند؟

حسینی: در دولت نهم که در وزارت علوم بودیم هرگاه این بحث مطرح می‌شد مخالفتی نداشتیم که در دانشگاه‌ها، رشته‌های زبان آذری و کردی دایر شود. یا اینکه در مدارس به این مساله توجه شود مشکلی وجود ندارد. البته براساس قانون اساسی زبان رسمی کشور، زبان فارسی است. اینکه در مدارس به زبان‌های بومی توجه شود مخالفتی وجود ندارد اما تدریس معلم در کلاس‌های درس باید به زبان فارسی باشد. فرزندی که در خانواده پدر و مادرش به زبان محلی صحبت می‌کنند در مدرسه هم اینگونه باشد، چگونه می‌خواهد به زبان فارسی تسلط پیدا کند؟ نمی‌توان به بهانه توجه به زبان مادری، به زبان فارسی که نقطه مشترک همه ایرانیان است لطمه وارد کرد.

شما در جلساتی که آقای تقوی برگزار می‌کنند شرکت دارید؟

حسینی: حتی‌المقدور در جلساتی که برای همگرایی اصولگرایان در تهران و یا استان‌ها تشکیل می‌شود شرکت می‌کنم. علت اینکه نتیجه انتخابات ریاست جمهوری یازدهم به نفع اصولگرایان نشد همین تفرقه و تعدد کاندیداها بود. درحال حاضر هم بایستی به دنبال انسجام و همدلی باشیم نه اینکه هر طیفی دیگری را مقصر بداند و فرافکنی کند. اینکه بعضی از دوستان همه تقصیرها را گردن یک فرد یا جریان بیندازند، این راهم قبول ندارم. بالاخره افراد گوناگون می‌توانستند بهتر عمل کنند. یادم هست در زمان وزارت، رسانه ملی برنامه‌ای داشت که از نمایندگان مجلس در خصوص انتقاد از رئیس مجلس سوال کرد، از مدیران دستگاه قضایی راجع به رئیس قوه قضاییه و از اعضای دولت هم در مورد رئیس‌جمهور، همه به نوعی از پاسخ به این سوال طفره رفتند و انتقادی نکردند، اما بنده به صراحت گفتم که رئیس‌جمهور می‌توانست اختلافات با سایر قوا را تشدید نکند و مناسب‌تر است که در جهت همگرایی و رفع اختلافات تلاش کند.

واکنش آقای احمدی‌نژاد چه بود؟

حسینی: چیزی به من نگفتند. یعنی این دیدگاه بنده بود در آن زمان و سعی می‌کردم که به سهم خود به اختلافات دامن نزنم. دلایل و سوژه‌های مختلفی داشتیم که می‌توانستیم علیه دستگاه‌ها و نهادهای دیگر موضع‌گیری کنیم و حتی گاهی اوقات احساس می‌کردیم در حق همکاران ما کم لطفی و بی انصافی می‌شود، ولی سکوت می‌کردیم. چون معتقد بودم موضع‌گیری یک وزیر بلافاصله در رسانه‌های بیگانه بازتاب خواهد داشت و زمینه بهره‌برداری آن‌ها را فراهم می‌کند. البته معمولا پشت صحنه واکنش و اقداماتی داشتیم اما بنا براین بود که مسائل را علنی مطرح نکنیم و به اختلافات دامن نزنیم. این شیوه‌ای بود که در پیش داشتیم. الان هم راهش این است که نیروهای دلسوز و وفادار نظام، نیروهای ارزشی و اصولگرا، رویدادهای گذشته را آینه عبرت قرار دهند و همه دست به دست هم دهند و در دفاع از نظام مظلوم جمهوری اسلامی منسجم عمل کنند.

یعنی در شرایط فعلی رسالت اصولگرایان را چه می‌دانید؟

حسینی:‌ من فکر می‌کنم اصولگرایان در این دوره باید تاکیدشان بر مشترکات باشد و از تفرقه اجتناب کنند. زمینه را فراهم کنند که انشاءالله در انتخابات پایان سال آینده با لیست واحد در سراسر کشور وارد میدان شوند و یک‌بار دیگر پایگاه مردمی گسترده و جایگاه خود را نشان دهند. بالاخره در طیف به اصطلاح اصلاح‌طلب هم اینطور بود که وقتی تفرقه بین آن‌ها ایجاد شد، نتوانستند موقعیت حضور در حاکمیت را حفظ کنند. مثلاً در شورای اول وقتی بین آن‌ها اختلاف شد گزیر و گریزی جز انحلال شورای شهر را نداشتند و افول آن‌ها از آن مرحله آغاز شد.

با توجه به صحبتی که مطرح کردید سر آغاز مشکلات اصولگرایان کی بود؟

حسینی: متاسفانه از حدود 4 سال قبل بین اصولگرایان اختلافات جدی به وجود آمد که تضعیف و تخریب یکدیگر را وظیفه اصلی خود قلمداد کردند و بی‌توجه به بهره‌برداری رقبا به پایگاه مردمی خود آسیب زدند. در حال حاضر وظیفه همه نیروهای ولایتمدار حرکت به سمت همگرایی و جبران آسیب‌هاست.

آیا جلسات اصولگرایان با محوریت حاج آقای تقوی منظم تشکیل می‌شود؟

حسینی: بله. جلسات مرتب تشکیل می‌شود.

خب کمی از این جلسات رویکرد و اهداف آن بگوئید؟

حسینی: بنده سخنگوی آن جلسات نیستم، ولی در مجموع این همفکری‌ها را لازم می‌دانم، به ویژه اینکه افراد از تشکل‌های مختلف و نیز افراد حقیقی فعال و موثر مشارکت دارند و تحلیل‌های مناسبی مبتنی بر واقعیات در این جلسات ارائه می‌شود.

نتیجه مشخصی هم داشته؟

حسینی: بله. این جلسات نتایج خوبی به‌همراه داشته و تلاش عده‌ای برای دامن زدن به اختلافات بین اصولگرایان را تا حدودی بلا اثر ساخته است. چون جبهه رقیب در این خصوص طرح‌های حساب شده‌ای دارد و بعضی افراد هم به اسم اصولگرا دانسته و یا ندانسته در میدان رقیب بازی می‌کنند که می‌طلبد در این خصوص چاره اندیشی شود. جلساتی هم که در استان‌هایی مثل کرمان، فارس، همدان و البرز برگزار شده با استقبال خوبی مواجه شده است و موجب دلگرمی نیروهای ارزشی و ولایتمدار شده است.

از افرادی که در دولت فعلی مشغول به خدمت هستند نیز کسی در این جلسات شرکت می‌کند؟

حسینی: خیر، من ندیدم.

برخی معتقد هستد رویکرد این جلسات انتخاباتی است.

حسینی: این جلسات مقدماتی را فراهم می‌کند که منجر به ائتلاف بزرگ و فراگیر در آینده شود. الان اصلًا بحث انتخابات مطرح نیست، الان بحث همگرایی، همراهی و همفکری است. اینکه در مسائل مختلف چه موضع‌گیری‌هایی شود و چه اولویت‌هایی وجود دارد مطرح است. مباحث کشور که فقط انتخابات نیست، مسائل دیگری وجود دارد که دست‌یابی به نقطه‌نظر واحد در آن خصوص ضروری است، لذا این گفت‌وگوها مفید و سازنده است و حداقل فایده‌اش این است که از بعضی تنش‌ها و اختلافات جلوگیری می‌کند.

موضوع برگشت آقای احمدی‌نژاد که از سوی برخی رسانه‌ها مطرح می‌شود...

حسینی: این بحث را بیشتر رسانه‌های اصلاح‌طلب مطرح می‌کنند که خود این سوژه تبدیل به عاملی برای اختلاف بین اصولگرایان ‌شود. رسانه‌های اصلاح‌طلب به این قضیه دامن می‌زنند تا این موضوع تبدیل به مساله اصلی شده و مهم جلوه کند و از بعضی از ضعف‌ها و اشکالاتی که وجود دارد افراد غافل شوند.

غفلت از چه موضوعاتی؟

حسینی:‌ در همین مدت یک ساله نقدهای جدی به بعضی از عملکردها مطرح شد که دولتمردان باید پاسخگو باشند و البته مایل به پاسخگویی نیستند. سابقه دوران دوم خرداد هم نشان می‌دهد که دولتمردان به‌جای پاسخگویی در جایگاه مطالبه‌گر از نظام بودند و تبحر خاصی در فرافکنی و طرح مسائل حاشیه‌ای داشتند. اتفاقاتی در این مدت در حوزه‌های مختلف اقتصادی، سیاسی، سیاست خارجی و فرهنگی رخ داده که لازم است مسئولان جوابگو باشند.

شما درباره جلسات آقای احمدی‌نژاد با اعضای دولت خود خبر دارید؟

حسینی: به هر حال طبیعی است که آقای احمدی‌نژاد هم مانند روسای جمهور گذشته، از جمله آقای هاشمی و خاتمی که هنوز با مدیران خود ارتباط دارند، به عنوان شخصیتی که 8 سال ریاست قوه مجریه را بر عهده داشته است با همکاران گذشته خود نشست‌هایی داشته باشد و در خصوص مسائل روز تبادل نظر نماید و یا ملاقات‌هایی صورت گیرد. لذا حساسیت در این مسئله وجهی ندارد. هرچند که انتقاداتی به این دوره 8 ساله وجود دارد ولی خدمات گسترده‌ای که در سراسر کشور آثار آن مشهود است را کمتر منصفی می‌تواند انکار کند. لذا طبیعی است گروه‌های مختلف از جمله برخی اعضای دولت نهم و دهم هر از چندی به صورت فردی یا گروهی با ایشان جلسه داشته باشند.

اخباری مبنی بر احتمال رفتن شما به صداوسیما به‌عنوان جایگزین آقای ضرغامی مطرح شده است، اما شما تاکنون در این باره صحبتی نداشتید.

حسینی: اصلا طرح این گمانه‌زنی‌ها را در سطح عمومی درست نمی‌دانم، چون نصب رئیس سازمان صداوسیما در حیطه اختیارات رهبر فرزانه و حکیم انقلاب است و ایشان احاطه و شناخت کافی نسبت به رسالت و مأموریت‌های رسانه ملی به‌عنوان تأثیرگذارترین نهاد فرهنگی کشور دارند. با معرفتی که نسبت به تعهد و توانمندی افراد واجد شرایط و ذی‌صلاح دارند به‌موقع اقدام خواهند کرد و پرداختن به این مسئله در رسانه‌ها حاصلی نخواهد داشت.

تلخ و شیرین دوران وزارت‌تان بفرمایید؟

حسینی: شیرینی‌اش ارائه خدمات گسترده و ارتباطات وسیع با مردم و نخبگان بود. برای نمونه بیش از 250 سفر به استان‌ها داشتیم و برنامه‌های فشرده و متنوعی را در این سفرها دنبال کردیم. حضور در یک نمایشگاه، جشنواره، همایش، مراسم تکریم یک شخصیت و افتتاح پروژه‌ها در شمار برنامه‌‌هایی بود که نتایج خوبی به همراه داشت. این ارتباطات گسترده در استان‌ها با نیروهای فرهنگی و ارباب فکر و اندیشه و هنر بسیار ارزشمند بود، اگر چه این تحرک و دوندگی زحمات و سختی‌هایی برای دوستان ما داشت ولی به سهم خود توانستیم در توزیع امکانات در کل کشور نقش آفرین باشیم. معتقد بودیم مثلاً اگر صندوق حمایت از هنرمندان و نویسندگان داریم، نباید خدمات آن محدود به افراد خاصی شود بلکه باید هنرمندان سراسر کشور بتوانند عضو شوند و یا اگر حمایتی از تئاتر و دیگر هنرها صورت می‌گیرد این موضوع در کل کشور فراگیر باشد یا حمایت‌هایی که از بعضی از برنامه‌های دینی و مذهبی داشتیم، مثل کمک‌ به مساجد و مصلی‌ها که در این باره اعتبارات قابل توجهی را در کل کشور توزیع کردیم حالا هم که دوران مسئولیت به پایان رسیده است افرادی خودشان این حمایت‌ها و خدمات را یادآوردی و قدردانی می‌کنند. در مورد تلخی‌ها بهتر است تعبیر سختی‌ها را بکار ببریم. کار اجرایی مخصوصاً در حوزه‌هایی که معرکه آرا و نظرات متفاوت است پیچیدگی‌ها و سختی‌های خودش را دارد. همیشه سعی کردیم حلم و بردباری داشته باشیم به گونه‌ای که بعضی اظهار تعجب می‌کردند و می‌گفتند چقدر صبرتان زیاد است و چرا یک جاهایی فریاد نمی‌زنید؟ گاهی اوقات یک مطالبی غیر واقعی منعکس می‌شد که احساس می‌کردم موجب دلسردی می‌شود.

سوالات را کمی خصوصی‌تر کنیم، الان مشغول چه کاری هستید؟

حسینی: در دانشگاه تهران مشغول تدریس و تحقیق هستم که کار اصلی و مورد علاقه‌ام است و در جلسات مشورتی متعددی هم شرکت می‌کنم و روزانه وقتی را به ملاقات‌ها و دوستان اختصاص می‌دهم. وقت آزاد چندانی در طول هفته ندارم.

‌یعنی کار مشاوره انجام می‌دهید؟

حسینی: مشاوره اصطلاحی نه، ولی در جلسات و اتاق فکر بعضی مراکز و نهادها شرکت و نظرات و تجربیات خود را تقدیم می‌کنم.

در مورد منزلتان که رسانه ملی هم آن را نشان داد توضیح دهید؟

حسینی: توضیح خاصی ندارد. این واحد مسکونی در یک مجموعه آپارتمانی است که از قبل از نمایندگی مجلس در دوره پنجم در آن ساکن هستم. در دوران وزارت برخی از همکاران و محافظین با اصرار می‌گفتند از جهات مختلف از جمله امنیتی مناسب نیست و باید جابه‌جا شوید که نپذیرفتم.

یارانه می‌گیرید؟

حسینی: خیر، از اول نمی‌گرفتم. تعجب می‌کنم که بعضی از مسئولین در مرحله جدید گفتند انصراف دادیم. کسانی که تمکن مالی دارند چرا از اول گرفتند!

باتوجه به دمکراسی حاکم در خانواده‌تان و قرار گرفتن برادرتان در جریان انتخاب مجلس در جناح مقابل شما، درحال حاضر رابطه‌تان چطور است؟

حسینی: اختلاف نظر سیاسی به دوستی و صمیمیت ما آسیب نمی‌رساند. گاهی اوقات بحث‌های داغ سیاسی هم داریم ولی بدیلی برای برادری سراغ نداریم.

کتاب می‌خوانید؟

حسینی: در حال حاضر بیشتر فرصت دارم ولی معنایش این نیست که قبلاً اهل مطالعه نبودیم. اقتضای مسئولیت و ضرورت سخنرانی‌های متنوع ایجاب می‌کرد که دائماً در حوزه‌های مختلف مطالعه داشته باشم.

آخرین کتابی که خواندید؟

حسینی: کتاب دانشنامه امام علی (ع) و بخش مربوط به خوارج که داعشی‌های امروز نیز شباهت زیادی به آن‌ها دارند. و نیز کتاب نقد عمر، خاطرات مرحوم استاد علی دوانی.

خودتان نمی‌خواهید خاطراتان را مکتوب کنید؟

حسینی: در 6 ماه گذشته هفته‌ای 2 ساعت در مرکز اسناد به بیان خاطرات پرداختم، از دوران قبل از انقلاب شروع کردم و به پایان دوره وزارت ختم کردم، که احتمالا در آینده منتشر می‌شود.

‌کاری وجود دارد که اگر بخواهند به شما بگویند برگردید بخواهید روی آن اصلاحی بکنید در بحث کتاب یا دیگر مقولات فرهنگی؟

حسینی: هر چه انسان تجربه‌اش بیشتر می‌شود قطعاً ایده‌های جدیدی به ذهنش می‌رسد. برخی طرح‌ها و برنامه‌ها هم داشتیم که علاقمند به اجرا بودیم ولی محدودیت اعتبارات اجازه نمی‌داد. سوژه‌های بکر و نابی برای فیلم‌های سینمایی مدنظر بود، در مورد بعضی از شخصیت‌ها یا رویدادهای تاریخی امکان ساخت فیلم‌های جذاب و تاثیرگذار وجود دارد. شخصیتی مثل میرسیدعلی همدانی از ایران به کشمیر و بعد تاجیکستان رفته است که تولید یک اثر هنری در این خصوص می‌تواند پیوند سه کشور را تحکیم کند یا در خصوص سیدجمال‌الدین اسدآبادی، می‌شود فیلم و یا سریال ساخت. یا پیرامون شهدای مظلوم و کمتر شناخته شده «فَخ» در مکه تولید یک اثر هنری ضرورت دارد. خلاصه رویدادهای مهمی است که جای کار دارد و می‌توان در قالب کتاب، تئاتر، فیلم و امثال آن به آن‌ها پرداخت. یا در مورد دفاع مقدس و شهدای نامدار و والا مقام در این مدت آثاری توسط هنرمندان خلق شد، مثل فیلم شور شیرین در مورد شهید کاوه یا در خصوص شهید سردار علی هاشمی و شهید نوجوان بهنام محمدی که در خوزستان ساخته شد، ولی این آغاز راه است. از فیلم چ ـ شهید چمران ـ حمایت جدی کردیم که این کار صورت بگیرد. این فیلم صرفاً بیانگر یک مقطع کوتاه و البته درخشان از زندگی دکتر چمران در پاوه است. مقام معظم رهبری در دیدار دست‌اندرکاران راهیان نور، اشاره کردند هر منطقه‌ای باید شناسنامه خاص خودش را داشته باشد. در وجب به وجب مناطق مرزی نبردها و عملیاتی انجام شده که سزاوار است در قالب‌های هنری به ویژه فیلم در منظر مشتاقان قرار گیرد.

شما دانش آموخته دانشگاه امام صادق (ع) بودید. برخی معتقد هستند که به دنبال پیاده کردن تفکرات امام صادقی در وزارت ارشاد بودید؟

حسینی: دیدگاه دوستان دانشگاه امام صادق (ع) که یکسان نیست. عوامل مختلف در شکل‌گیری تفکر افراد نقش دارد. ما چون ورودی دوره اول بودیم قبل از ورود به دانشگاه هر کدام در مراکز دیگری باتوجه به تعطیل شدن دانشگاه‌ها مشغول خدمت بودیم و غالباً در مسیر خاصی قرار داشتیم. البته از دانشگاه امام صادق (ع) اندوخته‌های فراوانی داریم. در دولت آقای خاتمی فردی مثل آقای عبدالله رمضان‌زاده استاندار کردستان را داشتیم که بعد دبیر دولت شد، در دولت آقای احمدی‌نژاد هم مدیرانی داشتیم، در دولت فعلی هم دانش‌آموختگانی در سطوح مختلف از مشاور رئیس‌جمهور تا معاونین وزرا داریم. بنده این توفیق و افتخار را داشته‌ام که در دانشگاه، مجلس و دولت پیش‌قراول دوستان باشم. یعنی اولین دانش‌آموخته دانشگاه امام صادق (ع) باشم که در سال 69 عضو هیات علمی دانشگاه تهران شدم و مسیر هموار شد که دیگر دوستان در دانشگاه‌ها عضو هیت علمی شدند چون قبل از آن در مورد مدرک دانشگاه بعضی بلاوجه شبهه و تشکیک می‌کردند. در مجلس پنجم هم اولین دانش‌آموخته دانشگاه امام صادق بودم که نماینده مجلس شدم و بعدها دانش‌آموختگان دیگری چون دکتر کواکبیان، جلالی، بخشایش و... نماینده مجلس شدند. در دولت هم به عنوان اولین وزیر، از دانش‌آموختگان امام صادق (ع) بودم. البته این نکته را بگویم که تحصیلات دکتری بنده در دانشگاه تهران بوده است و لذا فارغ‌التحصیل این دانشگاه مادر هم محسوب می‌شوم.

متشکرم از فرصتی که در اختیار ما قرار دادید.

حسینی: خواهش می‌کنم.