صراط: اهانت و پرخاشگری بیهنگام رئیسجمهور به منتقدان با واکنشهای متفاوت در رسانهها مواجه شد.
ذوقزدگی، برجستهسازی، توجیه، سکوت و بعضا انتقاد، انواع واکنشهای نشریات اصلاحطلب بود.
این اظهارات که متضمن بزدل و ترسو خواندن مخاطبان و حوالت دادن آنها «به جهنم»! بود با ذوقزدگی نشریاتی چون آفتاب یزد، مردمسالاری، شهروند (ارگان هلالاحمر) مواجه شد. تیتر اول دیروز مردمسالاری عبارت «اشتباه بزدلان سیاسی در نرمش قهرمانانههراسی» بود. آرمان نیز تیتر زد «به جهنم که از مذاکره میترسید». آفتاب یزد «نطق آتشین روحانی علیه مخالفان مذاکرات هستهای- بزدلان سیاسی» را تیتر اول خود زد و شهروند عنوان درشت پاسخ قاطع را برگزید. آرمان در عین حال از قول احمد شیرزاد نوشت: برخی دلواپسان دچار نوعی خود کمبینی هستند(!)
روزنامه شرق در این میان تیتر اول خود را به اظهارات تند روحانی اختصاص داد و در سرمقاله خود نوشت: روحانی از جمله کسانی است که هم میتواند منتقدانش را غافلگیر کند و هم. دوستانش را. رئیسجمهور در همایش رؤسای نمایندگیهای ایران در خارج از کشور، سخنانی درباره مذاکره هستهای و مسائل سیاسی و چالشهای اقتصادی کشور بیان کرد که مطابق اغلب موارد، حاوی نکات مهم و منطقی بود اما ادبیات بخشی از سخنرانی وی که منتقدان هستهای را مخاطب قرار داد، از جنسی بود که به تیتر رسانههای منتقد تبدیل شد و شگفتی حامیان رئیس دولت تدبیر و امید را برانگیخت.
شرق در توجیه این سخنان افزود: واقعبینانه باید پذیرفت؛ هجمه بیمحابا و مانعتراشیهای تندروهای منتقد دولت، میتواند فشار طاقتفرسایی به هر فعال سیاسی وارد کند و آرامش و تمرکز را از آنان سلب کند؛ اما منادی «اعتدال»- سوای دو استثنای کمسواد خواندن منتقدان و بخشی از سخنان دیروز- نشان داده که ظرفیت لازم برای موضعگیری محکم و منطقی در قبال منتقدان را دارد. این نقد نیز بر برخی اعضای کابینه، مشاوران و تیم رسانهای روحانی وارد است که با وجود سپری شدن یک سال از حیات دولت؛ هنوز در تبیین مواضع دولت و بهویژه پاسخگویی به انتقادهای تندروها، تحرک کافی ندارند و این احساس بهوجود آمده که روحانی هم مسئولیت راهبری کابینه و هم دفاع از سیاستهای دولت را یک تنه، بر دوش میکشد. پاسخگویی، وظیفه هر رئیسجمهوری است اما بخشی از روشنگریها و پاسخ به منتقدان و بهویژه تندروها را باید دولتمردان بر دوش کشند.
اما روزنامه اعتماد در سرمقاله خود با نکوهش ادبیات رئیسجمهور نوشت: مخاطب این یادداشت شخص رئیسجمهور است. جناب آقای روحانی رئیسجمهور عزیز و محبوب؛ اجازه دهید از این سخنان شما تعجب کنیم. «ترسو» و «بزدل» خواندن منتقدانتان در شأن شما نیست، اینکه بگویید «یک عده میگویند داریم میلرزیم، خب به جهنم» ادبیات فاخر یک رئیسجمهور نیست آن هم شخصیتی چون شما که خوشبختانه از سلاله روحانیت نیز هستید. مگر نگفتید که دوران هشت سال گذشته برنمیگردد، پس چرا از ادبیاتی استفاده میکنید که ویژگی و مختص دولت سابق بود(!؟)
اعتماد میافزاید: هنوز یادمان نرفته که روزی که در کارزار انتخابات ریاست جمهوری وارد شدید، یکی از دغدغههای شخص شما آن بود که «دولت ادبیات درستی برای سخن گفتن با مردم به کار میبرد»، حال به کار بردن این ادبیات از جنابعالی جای تردید و شگفتی دارد!... آن روزها، در همین روزنامه نوشتیم که سخنان شما آرامش را به کشور بازگرداند، اما امروز در آستانه یکسالگی دولت اعتدال، سخنان دیروز شما پیرو مشی اعتدال نبود و صادقانه بگوییم «این روحانی»، «آن روحانی» نبود.
اعتماد با طبیعی خواندن اختلافنظر بر سر مسئله حساسی مانند مذاکرات هستهای مینویسد: «آقای رئیسجمهور، صادقانه، دوستانه و به عنوان هوادار شما این سخن دیروز را نه «انسانی» میدانیم نه «دینی»؛ «انسانی» نمیدانیم به آن خاطر که جامعه انسانی از وضع طبیعی رو به سوی وضع مدنی مینهد و در این مسیر حجم و دامنه نزاع کاستی مییابد و «دینی» نیست از آنرو که نزاع و تخاصم و توهین وصف جهنمیان است و بهشتیان اهل سلم و صلحاند. ... لطفا سخنان خود را اصلاح کنید.
شایان ذکر است روزنامههایی مانند ایران، اطلاعات و جمهوری اسلامی اهانتهای تند و بیمبنای رئیسجمهور را با سکوت برگزار کردهاند. اما آنچه شرمآورتر از همه است اقدام سایت خبر آنلاین (وابسته به دو مقام دولتی) است که ادعا کرد «چه دوست داشته باشید و چه نداشته باشید» خشم و عصبانیت رئیسجمهور نیز بخشی از راهکار تدبیر و امید است(!)
اما در میان مطبوعات اصولگرا روزنامه وطن امروز در یادداشت روز خود نوشت: به دور است، هم از ادب حکمرانی، هم از آداب حکمرانی که به جای ساختار تحریم، فیالواقع لرزه بر ساختار منافع ملی بیندازیم، مکرر در مکرر بلرزانیم نفع ملت را، مکدر کنیم ملت را، بعد فرمایش کنیم؛ «به جهنم! بروند جایی که گرم باشد، نلرزند». این آیا ادبیات دولتمردی است؟! آن وقت چطور قسم جلاله میخورند که؛ «والله بالله تالله به دوره قبل باز نمیگردیم»؟! اینکه شد همان، بلکه بالاتر از آن! در یکی از موارد «بدتر از آن»، دیروز دادگاه لاهه، حکم اولیه پرونده نفتی را صادر کرد. شگفتا! براساس حکم صادره، منافع ملی چند برابر پولی که قرار است... آری! قرار است از خلال توافق کذا نصیب گردد، متضرر میشود. بیخود که نمیلرزد منافع ملی. بیتدبیری میبیند میلرزد. این روزها اطرافیانی از خود دولت اعتدال، ناظر بر فلان سوءمدیریت و بهمان کجروی، گاه مدعی میشوند؛ به رئیسجمهور «اطلاعات غلط» داده شده!
این روزنامه خاطرنشان کرد: این است آیا مراد از اعتدال؟! که به اعتراف خودهاشان، «اطلاعات غلط» را مبنای رفتار و گفتار کنند لیکن چشم بر «اطلاعات درست» ببندند؟! که به جای عذرخواهی بابت لرزاندن ساختار منافع ملی، متأثر از بدترین انتخاب برای یک وزارتخانه، منتقد و دلسوز و مشفق و خیرخواه خود را حواله به «جهنم» دهند، فرمایش کنند؛ «به جهنم»؟! و آن هم لابد با «زور و شلاق»؟!
در ادامه این یادداشت آمده است: حواله دادن مدافعان منافع ملی، به جهنم، انصاف باید داد که هم از ادب حکمرانی به دور است، هم از آداب دولتنشینی، لیکن بعضیها خیلی اگر تبحر دارند در طعنهپرانی، خوب است از این نبوع خود استفاده بجا کنند، دمی هم جواب طرف آمریکایی مذاکرات هستهای را بدهند که روز و شب میگوید؛ «قرار است غنیسازی در نطنز محدود بماند». پلنگ تیزدندان وحشی را جواب نمیدهند، بلکه «مؤدب و باهوش» خطاب میکنند، به محافظان حریم منافع ملی که میرسد میگویند؛ به جهنم! راستی، براساس ادب و آداب دولتمردی، این «جهنم» را به که باید حواله داد؟! آیا جز به رئیسجمهور آمریکا که در حمایت از نتانیاهوی جلاد، اندکی حیا نمیکند؟!
ذوقزدگی، برجستهسازی، توجیه، سکوت و بعضا انتقاد، انواع واکنشهای نشریات اصلاحطلب بود.
این اظهارات که متضمن بزدل و ترسو خواندن مخاطبان و حوالت دادن آنها «به جهنم»! بود با ذوقزدگی نشریاتی چون آفتاب یزد، مردمسالاری، شهروند (ارگان هلالاحمر) مواجه شد. تیتر اول دیروز مردمسالاری عبارت «اشتباه بزدلان سیاسی در نرمش قهرمانانههراسی» بود. آرمان نیز تیتر زد «به جهنم که از مذاکره میترسید». آفتاب یزد «نطق آتشین روحانی علیه مخالفان مذاکرات هستهای- بزدلان سیاسی» را تیتر اول خود زد و شهروند عنوان درشت پاسخ قاطع را برگزید. آرمان در عین حال از قول احمد شیرزاد نوشت: برخی دلواپسان دچار نوعی خود کمبینی هستند(!)
روزنامه شرق در این میان تیتر اول خود را به اظهارات تند روحانی اختصاص داد و در سرمقاله خود نوشت: روحانی از جمله کسانی است که هم میتواند منتقدانش را غافلگیر کند و هم. دوستانش را. رئیسجمهور در همایش رؤسای نمایندگیهای ایران در خارج از کشور، سخنانی درباره مذاکره هستهای و مسائل سیاسی و چالشهای اقتصادی کشور بیان کرد که مطابق اغلب موارد، حاوی نکات مهم و منطقی بود اما ادبیات بخشی از سخنرانی وی که منتقدان هستهای را مخاطب قرار داد، از جنسی بود که به تیتر رسانههای منتقد تبدیل شد و شگفتی حامیان رئیس دولت تدبیر و امید را برانگیخت.
شرق در توجیه این سخنان افزود: واقعبینانه باید پذیرفت؛ هجمه بیمحابا و مانعتراشیهای تندروهای منتقد دولت، میتواند فشار طاقتفرسایی به هر فعال سیاسی وارد کند و آرامش و تمرکز را از آنان سلب کند؛ اما منادی «اعتدال»- سوای دو استثنای کمسواد خواندن منتقدان و بخشی از سخنان دیروز- نشان داده که ظرفیت لازم برای موضعگیری محکم و منطقی در قبال منتقدان را دارد. این نقد نیز بر برخی اعضای کابینه، مشاوران و تیم رسانهای روحانی وارد است که با وجود سپری شدن یک سال از حیات دولت؛ هنوز در تبیین مواضع دولت و بهویژه پاسخگویی به انتقادهای تندروها، تحرک کافی ندارند و این احساس بهوجود آمده که روحانی هم مسئولیت راهبری کابینه و هم دفاع از سیاستهای دولت را یک تنه، بر دوش میکشد. پاسخگویی، وظیفه هر رئیسجمهوری است اما بخشی از روشنگریها و پاسخ به منتقدان و بهویژه تندروها را باید دولتمردان بر دوش کشند.
اما روزنامه اعتماد در سرمقاله خود با نکوهش ادبیات رئیسجمهور نوشت: مخاطب این یادداشت شخص رئیسجمهور است. جناب آقای روحانی رئیسجمهور عزیز و محبوب؛ اجازه دهید از این سخنان شما تعجب کنیم. «ترسو» و «بزدل» خواندن منتقدانتان در شأن شما نیست، اینکه بگویید «یک عده میگویند داریم میلرزیم، خب به جهنم» ادبیات فاخر یک رئیسجمهور نیست آن هم شخصیتی چون شما که خوشبختانه از سلاله روحانیت نیز هستید. مگر نگفتید که دوران هشت سال گذشته برنمیگردد، پس چرا از ادبیاتی استفاده میکنید که ویژگی و مختص دولت سابق بود(!؟)
اعتماد میافزاید: هنوز یادمان نرفته که روزی که در کارزار انتخابات ریاست جمهوری وارد شدید، یکی از دغدغههای شخص شما آن بود که «دولت ادبیات درستی برای سخن گفتن با مردم به کار میبرد»، حال به کار بردن این ادبیات از جنابعالی جای تردید و شگفتی دارد!... آن روزها، در همین روزنامه نوشتیم که سخنان شما آرامش را به کشور بازگرداند، اما امروز در آستانه یکسالگی دولت اعتدال، سخنان دیروز شما پیرو مشی اعتدال نبود و صادقانه بگوییم «این روحانی»، «آن روحانی» نبود.
اعتماد با طبیعی خواندن اختلافنظر بر سر مسئله حساسی مانند مذاکرات هستهای مینویسد: «آقای رئیسجمهور، صادقانه، دوستانه و به عنوان هوادار شما این سخن دیروز را نه «انسانی» میدانیم نه «دینی»؛ «انسانی» نمیدانیم به آن خاطر که جامعه انسانی از وضع طبیعی رو به سوی وضع مدنی مینهد و در این مسیر حجم و دامنه نزاع کاستی مییابد و «دینی» نیست از آنرو که نزاع و تخاصم و توهین وصف جهنمیان است و بهشتیان اهل سلم و صلحاند. ... لطفا سخنان خود را اصلاح کنید.
شایان ذکر است روزنامههایی مانند ایران، اطلاعات و جمهوری اسلامی اهانتهای تند و بیمبنای رئیسجمهور را با سکوت برگزار کردهاند. اما آنچه شرمآورتر از همه است اقدام سایت خبر آنلاین (وابسته به دو مقام دولتی) است که ادعا کرد «چه دوست داشته باشید و چه نداشته باشید» خشم و عصبانیت رئیسجمهور نیز بخشی از راهکار تدبیر و امید است(!)
اما در میان مطبوعات اصولگرا روزنامه وطن امروز در یادداشت روز خود نوشت: به دور است، هم از ادب حکمرانی، هم از آداب حکمرانی که به جای ساختار تحریم، فیالواقع لرزه بر ساختار منافع ملی بیندازیم، مکرر در مکرر بلرزانیم نفع ملت را، مکدر کنیم ملت را، بعد فرمایش کنیم؛ «به جهنم! بروند جایی که گرم باشد، نلرزند». این آیا ادبیات دولتمردی است؟! آن وقت چطور قسم جلاله میخورند که؛ «والله بالله تالله به دوره قبل باز نمیگردیم»؟! اینکه شد همان، بلکه بالاتر از آن! در یکی از موارد «بدتر از آن»، دیروز دادگاه لاهه، حکم اولیه پرونده نفتی را صادر کرد. شگفتا! براساس حکم صادره، منافع ملی چند برابر پولی که قرار است... آری! قرار است از خلال توافق کذا نصیب گردد، متضرر میشود. بیخود که نمیلرزد منافع ملی. بیتدبیری میبیند میلرزد. این روزها اطرافیانی از خود دولت اعتدال، ناظر بر فلان سوءمدیریت و بهمان کجروی، گاه مدعی میشوند؛ به رئیسجمهور «اطلاعات غلط» داده شده!
این روزنامه خاطرنشان کرد: این است آیا مراد از اعتدال؟! که به اعتراف خودهاشان، «اطلاعات غلط» را مبنای رفتار و گفتار کنند لیکن چشم بر «اطلاعات درست» ببندند؟! که به جای عذرخواهی بابت لرزاندن ساختار منافع ملی، متأثر از بدترین انتخاب برای یک وزارتخانه، منتقد و دلسوز و مشفق و خیرخواه خود را حواله به «جهنم» دهند، فرمایش کنند؛ «به جهنم»؟! و آن هم لابد با «زور و شلاق»؟!
در ادامه این یادداشت آمده است: حواله دادن مدافعان منافع ملی، به جهنم، انصاف باید داد که هم از ادب حکمرانی به دور است، هم از آداب دولتنشینی، لیکن بعضیها خیلی اگر تبحر دارند در طعنهپرانی، خوب است از این نبوع خود استفاده بجا کنند، دمی هم جواب طرف آمریکایی مذاکرات هستهای را بدهند که روز و شب میگوید؛ «قرار است غنیسازی در نطنز محدود بماند». پلنگ تیزدندان وحشی را جواب نمیدهند، بلکه «مؤدب و باهوش» خطاب میکنند، به محافظان حریم منافع ملی که میرسد میگویند؛ به جهنم! راستی، براساس ادب و آداب دولتمردی، این «جهنم» را به که باید حواله داد؟! آیا جز به رئیسجمهور آمریکا که در حمایت از نتانیاهوی جلاد، اندکی حیا نمیکند؟!