صراط: داریوش قنبری، فعال سیاسی و از اعضای حزب مرم سالاری طی یادداشتی در روزنامه آفتاب یزد نوشت: ادبیاتی که آقای روحانی در همایش روسای نمایندگیهای ایران در خارج از کشور به کار برد، پاسخی به هتاکیهای تخریب کنندگان بود.
هتاکی هایی که این افراد در قالب دلواپسی به شخص آقای روحانی روا داشتند. از عنوان برانداز گرفته تا انواع تهمتها و تخریبهای که در یک سال گذشته، به دولت آقای روحانی نسبت دادند.
دکتر روحانی تا اینجای کار، سکوت کرده بود و در مجموع پاسخی به این افراد داده نشده بود. طبیعی است که آقای روحانی در مقام پاسخ به کسانی بر بیاید که خواهان تخریب دولت و به چالش کشیدن آن هستند.
از سوی دیگر، این افراد تحت عنوان دلواپس منافع ملی را تحتالشعاع منافع زودگذر و جناحی خود قرار دادند و شاهد هستیم دلواپسی این افراد هم زمان با دلواپسی رژیم صهیونیستی و عربستان صعودی از رفع تحریمهای جمهوری اسلامی ایران است. این افراد نقاط قوت دولت را وارونه جلوه میدهند و از انواع هتاکیها نسبت به دولت دریغ نمیکنند.
صبر آقای روحانی و حامیان ایشان حدی دارد افرادی که به ایشان رأی دادند، حق دارند از اقدامات این افراد، دلواپس شوند و در مقام پاسخ برآیند. آقای روحانی بسیار نجیب بودند که تا به حال پاسخی ندادند اما متأسفانه نجابت ایشان با گستاخی بیشتر تخریبکنندگان مواجه شد و به نظر میرسد که لازم است با ادبیات دیگری به این افراد پاسخ داده شود.
افرادی که از ادبیات آقای روحانی انتقاد میکنند، ابتدا باید پاسخگو باشند که زمان آقای احمدینژاد کجا بودند؟ چرا در آن زمان اعتراض نکردند؟ چرا به ادبیات خارج از عرف آقای احمدینژاد انتقاد کردند و صدایشان شنیده نشد بلکه حمایت هم کردند. بنده از تکرار الفاظی که آقای احمدینژاد به کار بردند شرم دارم. این افراد کجا بودند که اکنون زبان گشودند و به انتقاد از آقای روحانی پرداختند؟ این افراد چرا حال که پاسخشان داده میشود برآشفته میشوند و تحمل سختی را ندارند که در پاسخ به هتاکی آنان است؟ ادبیات رئیسجمهور به هیچ وجه قابل مقایسه با ادبیات مورد استفاده آقای احمدینژاد و مورد حمایت تخریبکنندگان فعلی نیست و این ادبیات پاسخی مناسب به هتاکانی بود که از انواع هتاکیها نسبت به دولت و شخص روحانی استفاده کردند.
هتاکی هایی که این افراد در قالب دلواپسی به شخص آقای روحانی روا داشتند. از عنوان برانداز گرفته تا انواع تهمتها و تخریبهای که در یک سال گذشته، به دولت آقای روحانی نسبت دادند.
دکتر روحانی تا اینجای کار، سکوت کرده بود و در مجموع پاسخی به این افراد داده نشده بود. طبیعی است که آقای روحانی در مقام پاسخ به کسانی بر بیاید که خواهان تخریب دولت و به چالش کشیدن آن هستند.
از سوی دیگر، این افراد تحت عنوان دلواپس منافع ملی را تحتالشعاع منافع زودگذر و جناحی خود قرار دادند و شاهد هستیم دلواپسی این افراد هم زمان با دلواپسی رژیم صهیونیستی و عربستان صعودی از رفع تحریمهای جمهوری اسلامی ایران است. این افراد نقاط قوت دولت را وارونه جلوه میدهند و از انواع هتاکیها نسبت به دولت دریغ نمیکنند.
صبر آقای روحانی و حامیان ایشان حدی دارد افرادی که به ایشان رأی دادند، حق دارند از اقدامات این افراد، دلواپس شوند و در مقام پاسخ برآیند. آقای روحانی بسیار نجیب بودند که تا به حال پاسخی ندادند اما متأسفانه نجابت ایشان با گستاخی بیشتر تخریبکنندگان مواجه شد و به نظر میرسد که لازم است با ادبیات دیگری به این افراد پاسخ داده شود.
افرادی که از ادبیات آقای روحانی انتقاد میکنند، ابتدا باید پاسخگو باشند که زمان آقای احمدینژاد کجا بودند؟ چرا در آن زمان اعتراض نکردند؟ چرا به ادبیات خارج از عرف آقای احمدینژاد انتقاد کردند و صدایشان شنیده نشد بلکه حمایت هم کردند. بنده از تکرار الفاظی که آقای احمدینژاد به کار بردند شرم دارم. این افراد کجا بودند که اکنون زبان گشودند و به انتقاد از آقای روحانی پرداختند؟ این افراد چرا حال که پاسخشان داده میشود برآشفته میشوند و تحمل سختی را ندارند که در پاسخ به هتاکی آنان است؟ ادبیات رئیسجمهور به هیچ وجه قابل مقایسه با ادبیات مورد استفاده آقای احمدینژاد و مورد حمایت تخریبکنندگان فعلی نیست و این ادبیات پاسخی مناسب به هتاکانی بود که از انواع هتاکیها نسبت به دولت و شخص روحانی استفاده کردند.