صراط: پس
از کشمکشهای هفتههای اخیر درباره اکران برخی فیلمها، یکی از نهادهایی
که پیش از این نیز با تنظیم لیستی سیاه از اکران برخی فیلمها خودداری کرده
بود، اقدام به طراحی لیستی مشابه کرده و سه فیلم را در این لیست قرار داده
است؛ اتفاقی که اکران این فیلمها را پیچیدهتر خواهد ساخت و حتی میتواند
منجر به تکرار وقایع آذر 91 در مهر 93 شود.
در دورانی که قدرت دولت دهم رو به افول بود، فشار در حوزه فرهنگ بر مجموعه دولت پیشین تشدید شد و نقدهای برخی نهادها درباره فیلمهایی که خیانت در آنها به نمایش گذاشته شده -ولو آنکه این فیلمها در نفی مفهوم خیانت باشند- آنچنان بالا گرفت که این نهادها با تنظیم لیستی که به لیست سیاه اکران شهرت یافت، تصمیم گرفتند از اکران برخی فیلمهای در سینماهای تحت مدیریتشان که از قضا بخش وسیعی از سینماهای کشور بود، جلوگیری کنند.
این رویکرد از یک منظر قابل دفاع بود که به هر حال صاحبان سالنهای سینماها حق انتخاب دارند و نهاد مذکور نیز به واسطه عنوان و ماموریتش درباره اکران برخی آثار حساسیتهایی دارد اما از یک جهت قابل نقد جدی بود که مطابق با قوانین موجود، وقتی فیلمی پروانه نمایش میگیرد، گروههای سینمایی میبایست به تصمیم شورای صنفی نمایش گردن نهند و نباید هیچ نهادی از این قانون خود را از این قاعده مجزا بداند و رویه مورد پسند خویش را در پیش بگیرد.
با این حال شاید چالش سنگینی که اکران نخست سال 1391 درباره «خصوصی» و «گشت ارشاد» به وجود آورد، نهاد مذکور را ترغیب به تهیه این لیست کرد و در نهایت در شهریورماه 1391 «برفروی کاجها» اثر پیمان معادی، «بیخود و بیجهت» ساخته عبدالرضا کاهانی، «پذیرایی ساده» به کارگردانی مانی حقیقی، «پل چوبی» اثر مهدی کرمپور، «من همسرش هستم» ساخته مصطفی شایسته و «من مادر هستم» به کارگردانی فریدون جیرانی به عنوان آثار قرار گرفته در لیست سیاه تعیین وضعیت شدند.
با این حال مدیران وقت سازمان سینمایی و شورای صنفی نمایش به همراه اهالی سینما که در جبهه خانه سینما نیز وارد چالش با سازمان سینمایی شده بودند، این بار درگیر دعوای تازهای شدند و علی رغم واکنشهای سینماگران و به خصوص سینماگران فعال در این فیلمها، این آثار در سینماهای نهاد مذکور اکران نشدند. این کشمکشها آنچنان بالا گرفت که برخی کارگردانهای همکار با نهاد مذکور در تولید فیلم سینمایی، با نقدهای شدیدی مواجه شدند که چرا همکاریشان را در اعتراض به لیست سیاه متوقف نکردند؟
در این میان همزمان با اکران این فیلمها در نیمه دوم 1391 و علی رغم عدم اکران فیلمها در برخی سالنهای مهم سینمای کشور که بخش اعظمی از فروش کل سینمای ایران را تشکیل میدهند، علاوه بر آنکه شاهد تحریم چند ماهه سالنهای متعلق به این نهاد و یک نهاد دیگر بودیم و وضعیت این سالنها به لحاظ اقتصادی بسیار وخیم شده بود، در مقابل شاهد تجمع تازهای مقابل سازمان سینمایی در اذرماه بودیم؛ تجمعی که اسفندماه و نوروز 91 نیز در اعتراض به اکران «خصوصی» و «گشت ارشاد» رخ داده بود.
پس از کشمکشهای اخیر درباره اکران برخی فیلمها، ظاهراً لیست تازهای در نهاد مذکور شکل گرفته و برخی فیلمها را همچون دوره پیشین اکران نخواهد کرد. ظاهراً این لیست ابتداً با سه فیلم شروع شده که «آشغالهای دوست داشتنی»، «عصبانی نیستم» و «قصهها» شروع شده و ظاهراً تا اینجا ملاحظات سیاسی مدنظر بوده است.
البته بعید نیست این لیست گسترش یابد اما فعلاً در همین محدوده خلاصه شده که البته با توجه به اعلام رسمی جنتی مبنی بر عدم اکران «آشغالهای دوست داشتنی» در هیچ دورهای، عملاً در حال حاضر دو فیلم «عصبانی نیستم» و «قصهها» در این موقعیت قرار دارند و طبیعتاً همچنان هیچ شخصی از هویت تنظیم کننده اصلی لیست قبلی و این لیست خبری ندارد.
باید دید نوع مواجهه سازمان سینمایی و سینماگران با لیست جدید به چه کیفیتی خواهد بود و آیا تنها ماجرای لیست سیاه تکرار میشود و در صورت اکران این فیلمها -که با توجه به فشارها تحقق اکرانشان بسیار دشوار شده- وقایع دیگری که در آذر 91 رخ داد، در مهر و آبان ماه 93 تکرار خواهد شد و فضای آرام سینما که عسگرپور نیز از تغییرش سخن به میان آورده، با این موج تازه دستخوش حوادثی خواهد بود؟
در دورانی که قدرت دولت دهم رو به افول بود، فشار در حوزه فرهنگ بر مجموعه دولت پیشین تشدید شد و نقدهای برخی نهادها درباره فیلمهایی که خیانت در آنها به نمایش گذاشته شده -ولو آنکه این فیلمها در نفی مفهوم خیانت باشند- آنچنان بالا گرفت که این نهادها با تنظیم لیستی که به لیست سیاه اکران شهرت یافت، تصمیم گرفتند از اکران برخی فیلمهای در سینماهای تحت مدیریتشان که از قضا بخش وسیعی از سینماهای کشور بود، جلوگیری کنند.
این رویکرد از یک منظر قابل دفاع بود که به هر حال صاحبان سالنهای سینماها حق انتخاب دارند و نهاد مذکور نیز به واسطه عنوان و ماموریتش درباره اکران برخی آثار حساسیتهایی دارد اما از یک جهت قابل نقد جدی بود که مطابق با قوانین موجود، وقتی فیلمی پروانه نمایش میگیرد، گروههای سینمایی میبایست به تصمیم شورای صنفی نمایش گردن نهند و نباید هیچ نهادی از این قانون خود را از این قاعده مجزا بداند و رویه مورد پسند خویش را در پیش بگیرد.
با این حال شاید چالش سنگینی که اکران نخست سال 1391 درباره «خصوصی» و «گشت ارشاد» به وجود آورد، نهاد مذکور را ترغیب به تهیه این لیست کرد و در نهایت در شهریورماه 1391 «برفروی کاجها» اثر پیمان معادی، «بیخود و بیجهت» ساخته عبدالرضا کاهانی، «پذیرایی ساده» به کارگردانی مانی حقیقی، «پل چوبی» اثر مهدی کرمپور، «من همسرش هستم» ساخته مصطفی شایسته و «من مادر هستم» به کارگردانی فریدون جیرانی به عنوان آثار قرار گرفته در لیست سیاه تعیین وضعیت شدند.
با این حال مدیران وقت سازمان سینمایی و شورای صنفی نمایش به همراه اهالی سینما که در جبهه خانه سینما نیز وارد چالش با سازمان سینمایی شده بودند، این بار درگیر دعوای تازهای شدند و علی رغم واکنشهای سینماگران و به خصوص سینماگران فعال در این فیلمها، این آثار در سینماهای نهاد مذکور اکران نشدند. این کشمکشها آنچنان بالا گرفت که برخی کارگردانهای همکار با نهاد مذکور در تولید فیلم سینمایی، با نقدهای شدیدی مواجه شدند که چرا همکاریشان را در اعتراض به لیست سیاه متوقف نکردند؟
در این میان همزمان با اکران این فیلمها در نیمه دوم 1391 و علی رغم عدم اکران فیلمها در برخی سالنهای مهم سینمای کشور که بخش اعظمی از فروش کل سینمای ایران را تشکیل میدهند، علاوه بر آنکه شاهد تحریم چند ماهه سالنهای متعلق به این نهاد و یک نهاد دیگر بودیم و وضعیت این سالنها به لحاظ اقتصادی بسیار وخیم شده بود، در مقابل شاهد تجمع تازهای مقابل سازمان سینمایی در اذرماه بودیم؛ تجمعی که اسفندماه و نوروز 91 نیز در اعتراض به اکران «خصوصی» و «گشت ارشاد» رخ داده بود.
پس از کشمکشهای اخیر درباره اکران برخی فیلمها، ظاهراً لیست تازهای در نهاد مذکور شکل گرفته و برخی فیلمها را همچون دوره پیشین اکران نخواهد کرد. ظاهراً این لیست ابتداً با سه فیلم شروع شده که «آشغالهای دوست داشتنی»، «عصبانی نیستم» و «قصهها» شروع شده و ظاهراً تا اینجا ملاحظات سیاسی مدنظر بوده است.
البته بعید نیست این لیست گسترش یابد اما فعلاً در همین محدوده خلاصه شده که البته با توجه به اعلام رسمی جنتی مبنی بر عدم اکران «آشغالهای دوست داشتنی» در هیچ دورهای، عملاً در حال حاضر دو فیلم «عصبانی نیستم» و «قصهها» در این موقعیت قرار دارند و طبیعتاً همچنان هیچ شخصی از هویت تنظیم کننده اصلی لیست قبلی و این لیست خبری ندارد.
باید دید نوع مواجهه سازمان سینمایی و سینماگران با لیست جدید به چه کیفیتی خواهد بود و آیا تنها ماجرای لیست سیاه تکرار میشود و در صورت اکران این فیلمها -که با توجه به فشارها تحقق اکرانشان بسیار دشوار شده- وقایع دیگری که در آذر 91 رخ داد، در مهر و آبان ماه 93 تکرار خواهد شد و فضای آرام سینما که عسگرپور نیز از تغییرش سخن به میان آورده، با این موج تازه دستخوش حوادثی خواهد بود؟