صراط: هزینه کلان احداث پالایشگاههای جدید نفت خام و میعانات گازی در ایران که گاهی تا ۳ برابر نرم جهانی نیز میرسد سرمایهگذاران را با تردیدهای جدی برای ورود به این عرصه مواجه کرده است.
اصلیترین راهبرد پرهیز از خام فروشی نفت و میعانات گازی ایران در راستای سیاستهای اقتصاد مقاومتی توسعه صنعت پالایش کشور است. با این وجود، توسعه ظرفیت پالایشی ایران با چالشهای متعددی روبرو است که بخشی از آن به سیاستگذاری و ذهنیت و نوع نگاه مسئولان و بخش دیگر به چالشهای حوزه اجرا باز میگردد.
در این میان، به جز ابهامات موجود در روابط مالی نهادهای حاکمیتی نفت با پالایشگاهها، یکی از مهمترین مشکلات حوزه اجرا به زمان و هزینه احداث پالایشگاههای جدید یا طرحهای توسعه ظرفیت پالایشگاههای موجود باز میگردد.
کارشناسان میگویند هزینه و زمان احداث پالایشگاههای جدید در ایران نسبت به بقیه نقاط جهان به شکل سرسامآوری بالاتر است و همین مساله روی نرخ بازگشت سرمایه این پالایشگاهها تاثیر منفی قابل توجهی دارد. به همین دلیل سرمایهگذاران خصوصی و عمومی از جمله صندوقهای بازنشستگی که بخش اعظم سهام پالایشگاههای موجود را در اختیار دارند تمایل کمتری به سرمایهگذاریهای جدید یا افزایش ظرفیت پالایشگاههای موجود از خود نشان میدهند.
کما اینکه پالایشگاههای خصوصی شده در مجامع عمومی سالانه سهامداران خود میگویند تاخیر در بهرهبرداری از پروژههای افزایش ظرفیت و بهبود کیفیت فرآورده و همچنین هزینه بالاتر از معمول اجرای این پروژهها توسط دولت باعث کاهش سودآوری و ایجاد مشکلات مهمی برای آنها شده است.
*مقایسه راهبرد ایران و هند درباره پالایش نفت خام
اما چرا کارشناسان و شرکتهای پالایشی معتقدند پروژههای پالایشی در ایران هزینههایی بیش از معمول را برای افزایش ظرفیت پالایشی متحمل میشوند؟ جواب ساده است. تجربه کشورهایی مانند هند، آمریکا، قطر و عربستان راه را برای مقایسه باز گذاشته است. در مقام مقایسه حتی در شرایط بدون تحریم نیز سرعت و هزینه اجرای پروژههای پالایشی در ایران با هیچ یک از کشورهای یاد شده قابل مقایسه نیست.
به عنوان نمونه بد نیست ابتدا نگاهی به تجربه هندوستان در اجرای پروژههای بزرگ پالایشی به خصوص دو پروژه اخیر و مشهور اجرا شده در این کشور در مقایسه با پروژه های اجرا شده یا در حال اجرا در ایران بیندازیم.
بر اساس این گزارش، هندوستان علیرغم آنکه بهره قابل ملاحظهای از ذخایر متعارف نفت و گاز نبرده است و یکی از بزرگترین واردکنندگان نفت جهان محسوب میشود، سیاست واردات نفت خام، پالایش آن و صادرات فرآوردههای با ارزشی چون بنزین و گازوئیل را در پیش گرفته است.
این در حالی است که در کشور نفتخیز ایران، سالهای سال بر اساس استدلال غلط سودآور نبودن فعالیتهای پالایشی، ساخت پالایشگاههای جدید و توسعه ظرفیت پالایشی کشور کاملا متوقف شد.
در مقایسه، هندیها باید نفت را وارد کنند و هزینههای حمل آن را هم بپردازند و پس از سرمایهگذاری کلان برای پالایش این نفت فراوردههای آن را صادر کنند و این فرآیند باز هم برای آنها سودآور است.
بر این اساس و علیرغم نداشتن بازار داخلی، توسعه ظرفیت پالایش نفت خام در هند به سرعت دنبال میشود. جدیدترین پروژههای پالایشی در هند که به تازگی در سالهای اخیر به بهرهبرداری رسیدهاند و سر و صدای زیادی نیز در جهان ایجاد کردهاند، دو طرح عظیم افزایش ظرفیت در ایالات گجرات در کنار دریا و مجاورت مرز پاکستان واقع شدهاند.
*پالایشگاه جامنگر با هزینه 10 هزار دلار به ازای هر بشکه ظرفیت پالایش
یکی از این دو طرح پالایشگاه جامنگر jamnagar متعلق به هلدینگ بزرگ رلیانس Reliance است که پس از پایان اجرای طرح توسعه ظرفیت به بزرگترین مجتمع پالایشی جهان با ظرفیت پالایش روزانه 1 میلیون و 240 هزار بشکه در روز تبدیل شده است.
طرح افزایش ظرفیت این پالایشگاه به ظرفیت 600 هزار بشکه در روز و با سرمایهگذاری 6 میلیارد دلاری در سال 2013 به پایان رسید و جوایز بینالمللی زیادی را به دلیل شیوه اجرا، کاهش هزینهها و بالا بردن ضریب پیچیدگی نصیب خود کرد.
این پالایشگاه با عدد نلسون (ضریب پیچیدگی) 11.8 احداث شده است. درجه پیچیدگی یک پالایشگاه به توانایی تولید محصولات با ارزش در یک پالایشگاه اطلاق میشود. این شاخص در پالایشگاه یکی از مهمترین عوامل موثر بـر وضـعـیـت سوددهی این صنعت است.
عدد نلسون 11.8 به معنای آن است که کمتر از 2 درصد نفت خام ورودی به این پالایشگاه به نفت کوره و وکیوم باتوم(ماده اولیه قیر) تبدیل میشود. در پالایشگاههای ایران به طور متوسط 30 درصد از نفت خام ورودی به نفت کوره و وکیوم باتوم تبدیل میشود. ارزش نفت کوره و وکیوم باتوم به مراتب از نفت خام کمتر است.
بر این اساس، در طرح پالایشی جامنگر سرمایهگذاری انجام شده به ازای افزایش ظرفیت پالایش هر بشکه نفت حدود 10 هزار دلار بوده است.
*پالایشگاه اسار با هزینه 12 هزار دلار به ازای هر بشکه ظرفیت و ضریب پیچیدگی 11.8
دومین پروژه پالایشی هند در ایالت گجرات، طرح افزایش ظرفیت پالایشگاه معروف اسار essar است. اسار نیز مانند رلیانس یک هلدینگ بزرگ صنعتی است که بخش بزرگی از فعالیتهای آن را موضوعات مربوط به انرژی به خصوص پالایش نفت خام تشکیل میدهد.
پروژه افزایش ظرفیت و کیفیت این پالایشگاه نیز به ازای هر بشکه 12 هزار دلار تمام شده است که البته موارد دیگری از جمله ساخت یک نیروگاه و امثال آن را نیز شامل میشود.
عدد نلسون این پالایشگاه نیز 11.8 اعلام شده است که آن را در ردیف پیچیدهترین پالایشگاههای جهان قرار میدهد. برای بالا بردن ضریب پیچیدگی پالایشگاهها سرمایهگذاری قابل توجهی مورد نیاز است.
*پالایشگاه جازان عربستان با 17 هزار و 500 دلار به ازای هر بشکه ظرفیت
اما افزایش ظرفیت پالایشی نفت خام در کشورهای نفتخیز حاشیه خلیجفارس نیز طرفداران زیادی دارد. عربستان سعودی به عنوان بزرگترین تولیدکننده و صادرکننده نفت اوپک در حال احداث یک پالایشگاه بزرگ به ظرفیت 400 هزار بشکه به نام jazan در نزدکی مرز یمن و ساحل دریای سرخ است.
برای احداث این پالایشگاه قرار است 7 میلیارد دلار سرمایهگذاری انجام شود. این سرمایهگذاری علاوه بر پالایشگاه، احداث یک نیروگاه 2500 مگاواتی، بندر صادراتی برای پهلوگیری نفتکشهای بزرگ و احداث زیرساختهای یک شیمیشهر را نیز در بر میگیرد.
حتی بدون محاسبه زیرساختهای یاده شده، هزینه احداث این پالایشگاه به ازای هر بشکه ظرفیت پالایش نفت خام 17 هزار و 500 دلار ارزیابی میشود.
نمونههایی از این دست فراوان قابل اشاره است.اما هزینه احداث پالایشگاههای جدید یا توسعه ظرفیت و بهبود کیفیت پالایشگاههای موجود در ایران چقدر است؟
*پالایشگاه آناهیتا با 28 هزار دلار به ازای هر بشکه ظرفیت
تنها پالایشگاه جدید نفت خام در حال احداث در کشور، پالایشگاه آناهیتا در کرمانشاه است. این پالایشگاه ظرفیت پالایش 150 هزار بشکه نفت خام را خواهد داشت و بر اساس برآوردهای اولیه در سال 85 قرار بود با سرمایهگذاری 3 هزار میلیارد تومانی صندوق بازنشستگی کشوری، سازمان تامین اجتماعی و صندوق بازنشستگی نفت به بهرهبرداری برسد.
با این حال عملا سرمایهگذاران اقدام موثری برای اجرای این طرح انجام ندادهاند. بعضی از این سرمایهگذاران به صورت غیر رسمی علاوه بر تاخیر در اجرا، هزینههای کلان و خارج از استاندارد اعلام شده برای احداث این پالایشگاه را از جمله دلایل تزریق نکردن منابع مالی به این پالایشگاه اعلام میکنند.
برآوردهای جدید حاکی از هزینه 28 هزار دلاری به ازای هر بشکه ظرفیت پالایش نفت خام برای احداث پالایشگاه آناهیتا است.
در عین حال عددد نلسون (ضریب پیچیدگی ) این پالایشگاه نیز 6 یا 7 برآورد شده است که به هیچ عنوان قابل مقایسه با دو پالایشگاه عظیم هندی یاد شده با عدد نلسون 1.8 نیست.
*پالایشگاه اراک
پروژه مهم دیگری که در کشور برای تولید فراوردههای نفتی استاندارد اجرا شده، طرح افزایش ظرفیت و بهبود کیفیت پالایشگاه اراک است که توزیع بنزین و گازوئیل یورو 4 آن در تهران در کنار کاهش سوزاندن مازوت در نیروگاههای تهران کمک موثری به کاهش آلودگی هوای این شهر کرده است.
برای افزایش ظرفیت 80 هزار بشکهای و بهبود کیفیت محصولات پالایشگاه اراک بنا به اعلام رسمی 2.5 میلیارد دلار هزینه شده است. بعضی منابع این عدد را تا 3.5 میلیارد یورو نیز برآورد کرده اند اما برآورد اولیه برای اجرای این پروژه 1.6 میلیارد دلار بوده است.
*هزینه احداث پالایشگاه ستاره خلیجفارس و 8 طرح سیراف در مقایسه با نرم جهانی
پالایشگاه میعانات گازی ستاره خلیجفارس یکی از مشهورترین پالایشگاههای در حال ساخت در ایران است. پالایش میعانات گازی به دلیل نداشتن ترکیبات سنگین تا حدی ساده است که در بعضی موارد میعانات پارس جنوبی توسط بعضی شرکتهای خارجی روی کشتی در خلیجفارس پالایش و فراوردههای نفتی حاصل از آن به ایران فروخته میشد.
به همین دلیل هزینههای پالایش میعانات گازی در جهان به مراتب از نفت خام کمتر است. با این وجود، هزینه سرمایهگذاری برای هر بشکه ظرفیت پالایش میعانات گازی در پالایشگاه 360 هزار بشکهای ستاره خلیج فارس با توجه به تاخیرهای مکرر 15 هزار دلار برآورد شده است. نرم جهانی هزینه ایجاد هر بشکه ظرفیت پالایش میعانات در جهان 5 هزار دلار است.
البته هزینه احداث 8 پالایشگاه کوچک سیراف حدود 5 هزار دلار به ازای هر بشکه ظرفیت پالایش میعانات برآورد شده است،اما نکته اینجا است که پالایشگاههای سیراف محصول نهایی تولید نمیکنند. این پالایشگاهها نفتا و گازوئیل با گوگرد بسیار بالا تولید میکنند که هیچ یک قابل مصرف به طور مستقیم در بازارهای داخلی نیست و برای ورود به بازار مصرف باید سرمایهگذاری اضافهای برای تولید بنزین از نفتا و گوگردزدایی از گازوئیل انجام شود. به همین دلیل باز هم هزینههای سرمایهگذاری بیش از حد معمول در جهان برآورد شده است.
*هزینه 3 برابری ایران برای احداث پالایشگاههای جدید
مقایسه این اعداد نشان میدهد هزینه ایجاد هر بشکه ظرفیت اضافه پالایش نفت و میعانات گازی در ایران گاهی تا 3 برابر جهان بوده است و قطعا تحریم یا هر دلیل مشابهی بهانه مناسبی برای 3 برابر شدن هزینهها ان هم در یک کشور نفتخیز و مملو از متخصصان زبده نفتی نیست.
به طور کلی، قبل از خصوصیسازی اجرای همه پروژههای کوچک و بزرگ پالایشی در کشور بر عهده شرکت ملی مهندسی و ساختمان نفت، زیرمجموعه و بازوی اجرایی شرکت ملی پالایش و پخش فراوردههای نفتی بوده است و پس از خصوصیسازی نیز این شرکت همچنان تا حدود زیادی نقش محوری خود را در اجرای پروژههای افزایش ظرفیت پالایشگاهها حفظ کرده است.
شرکت ملی مهندسی و ساختمان نفت البته گفتههای مدیران پالایشگاههای خصوصی را مبنی بر افزایش هزینه و زمان اجرای طرحها در این شرکت درست نمیداند. واقعیت آن است که یکی از دلایل افزایش هزینهها در پروژههای اجرا شده در این شرکت، بیاعتقادی یکی از مدیران ارشد اسبق صنعت نفت که تقریبا در کل دوره پس از انقلاب مسئولیتهای دولتی ارشد در حد وزیر و معاون وزیر را بر عهده داشته به طراحی پایه یا basic است. ظاهرا وی برای سرعت دادن به اجرای پروژههای پالایشی بخش طراحی پایه را چندان جدی نمیگرفته و این رویه باعث افزایش هزینههای اجرای پروژه در مراحل بعدی شده است.
به هر روی شرکت ملی مهندسی و ساختمان نفت نیز در روند خصوصیسازی باید واگذار میشد که البته این اتفاق نیفتاد. در واقع شرکت ملی پالایش و پخش فراوردههای نفتی پس از خصوصیسازی واحدهای پالایشی و در زمانی که قرار است بخشی از وظایف رگولاتوری را بر عهده بگیرد به هیچ عنوان نباید در ساخت و توسعه پالایشگاههای جدید ذینفع باشد.
چنانکه در حال حاضر سرمایهگذاران بخش عمومی غیر دولتی مانند صندوقهای بازنشستگی نیز حاضر نیستند به دلیل همین هزینههای سرسام آور در پروژههای جدید پالایشی سرمایهگذاری کنند. این مساله نیز یکی از چالش های بسیار مهم در راستای اصلاح روند خامفروشی نفت خام محسوب میشود که با سیاستهای اقتصاد مقاومتی نیز همخوانی چندانی ندارد.
اصلیترین راهبرد پرهیز از خام فروشی نفت و میعانات گازی ایران در راستای سیاستهای اقتصاد مقاومتی توسعه صنعت پالایش کشور است. با این وجود، توسعه ظرفیت پالایشی ایران با چالشهای متعددی روبرو است که بخشی از آن به سیاستگذاری و ذهنیت و نوع نگاه مسئولان و بخش دیگر به چالشهای حوزه اجرا باز میگردد.
در این میان، به جز ابهامات موجود در روابط مالی نهادهای حاکمیتی نفت با پالایشگاهها، یکی از مهمترین مشکلات حوزه اجرا به زمان و هزینه احداث پالایشگاههای جدید یا طرحهای توسعه ظرفیت پالایشگاههای موجود باز میگردد.
کارشناسان میگویند هزینه و زمان احداث پالایشگاههای جدید در ایران نسبت به بقیه نقاط جهان به شکل سرسامآوری بالاتر است و همین مساله روی نرخ بازگشت سرمایه این پالایشگاهها تاثیر منفی قابل توجهی دارد. به همین دلیل سرمایهگذاران خصوصی و عمومی از جمله صندوقهای بازنشستگی که بخش اعظم سهام پالایشگاههای موجود را در اختیار دارند تمایل کمتری به سرمایهگذاریهای جدید یا افزایش ظرفیت پالایشگاههای موجود از خود نشان میدهند.
کما اینکه پالایشگاههای خصوصی شده در مجامع عمومی سالانه سهامداران خود میگویند تاخیر در بهرهبرداری از پروژههای افزایش ظرفیت و بهبود کیفیت فرآورده و همچنین هزینه بالاتر از معمول اجرای این پروژهها توسط دولت باعث کاهش سودآوری و ایجاد مشکلات مهمی برای آنها شده است.
*مقایسه راهبرد ایران و هند درباره پالایش نفت خام
اما چرا کارشناسان و شرکتهای پالایشی معتقدند پروژههای پالایشی در ایران هزینههایی بیش از معمول را برای افزایش ظرفیت پالایشی متحمل میشوند؟ جواب ساده است. تجربه کشورهایی مانند هند، آمریکا، قطر و عربستان راه را برای مقایسه باز گذاشته است. در مقام مقایسه حتی در شرایط بدون تحریم نیز سرعت و هزینه اجرای پروژههای پالایشی در ایران با هیچ یک از کشورهای یاد شده قابل مقایسه نیست.
به عنوان نمونه بد نیست ابتدا نگاهی به تجربه هندوستان در اجرای پروژههای بزرگ پالایشی به خصوص دو پروژه اخیر و مشهور اجرا شده در این کشور در مقایسه با پروژه های اجرا شده یا در حال اجرا در ایران بیندازیم.
بر اساس این گزارش، هندوستان علیرغم آنکه بهره قابل ملاحظهای از ذخایر متعارف نفت و گاز نبرده است و یکی از بزرگترین واردکنندگان نفت جهان محسوب میشود، سیاست واردات نفت خام، پالایش آن و صادرات فرآوردههای با ارزشی چون بنزین و گازوئیل را در پیش گرفته است.
این در حالی است که در کشور نفتخیز ایران، سالهای سال بر اساس استدلال غلط سودآور نبودن فعالیتهای پالایشی، ساخت پالایشگاههای جدید و توسعه ظرفیت پالایشی کشور کاملا متوقف شد.
در مقایسه، هندیها باید نفت را وارد کنند و هزینههای حمل آن را هم بپردازند و پس از سرمایهگذاری کلان برای پالایش این نفت فراوردههای آن را صادر کنند و این فرآیند باز هم برای آنها سودآور است.
بر این اساس و علیرغم نداشتن بازار داخلی، توسعه ظرفیت پالایش نفت خام در هند به سرعت دنبال میشود. جدیدترین پروژههای پالایشی در هند که به تازگی در سالهای اخیر به بهرهبرداری رسیدهاند و سر و صدای زیادی نیز در جهان ایجاد کردهاند، دو طرح عظیم افزایش ظرفیت در ایالات گجرات در کنار دریا و مجاورت مرز پاکستان واقع شدهاند.
*پالایشگاه جامنگر با هزینه 10 هزار دلار به ازای هر بشکه ظرفیت پالایش
یکی از این دو طرح پالایشگاه جامنگر jamnagar متعلق به هلدینگ بزرگ رلیانس Reliance است که پس از پایان اجرای طرح توسعه ظرفیت به بزرگترین مجتمع پالایشی جهان با ظرفیت پالایش روزانه 1 میلیون و 240 هزار بشکه در روز تبدیل شده است.
طرح افزایش ظرفیت این پالایشگاه به ظرفیت 600 هزار بشکه در روز و با سرمایهگذاری 6 میلیارد دلاری در سال 2013 به پایان رسید و جوایز بینالمللی زیادی را به دلیل شیوه اجرا، کاهش هزینهها و بالا بردن ضریب پیچیدگی نصیب خود کرد.
این پالایشگاه با عدد نلسون (ضریب پیچیدگی) 11.8 احداث شده است. درجه پیچیدگی یک پالایشگاه به توانایی تولید محصولات با ارزش در یک پالایشگاه اطلاق میشود. این شاخص در پالایشگاه یکی از مهمترین عوامل موثر بـر وضـعـیـت سوددهی این صنعت است.
عدد نلسون 11.8 به معنای آن است که کمتر از 2 درصد نفت خام ورودی به این پالایشگاه به نفت کوره و وکیوم باتوم(ماده اولیه قیر) تبدیل میشود. در پالایشگاههای ایران به طور متوسط 30 درصد از نفت خام ورودی به نفت کوره و وکیوم باتوم تبدیل میشود. ارزش نفت کوره و وکیوم باتوم به مراتب از نفت خام کمتر است.
بر این اساس، در طرح پالایشی جامنگر سرمایهگذاری انجام شده به ازای افزایش ظرفیت پالایش هر بشکه نفت حدود 10 هزار دلار بوده است.
*پالایشگاه اسار با هزینه 12 هزار دلار به ازای هر بشکه ظرفیت و ضریب پیچیدگی 11.8
دومین پروژه پالایشی هند در ایالت گجرات، طرح افزایش ظرفیت پالایشگاه معروف اسار essar است. اسار نیز مانند رلیانس یک هلدینگ بزرگ صنعتی است که بخش بزرگی از فعالیتهای آن را موضوعات مربوط به انرژی به خصوص پالایش نفت خام تشکیل میدهد.
پروژه افزایش ظرفیت و کیفیت این پالایشگاه نیز به ازای هر بشکه 12 هزار دلار تمام شده است که البته موارد دیگری از جمله ساخت یک نیروگاه و امثال آن را نیز شامل میشود.
عدد نلسون این پالایشگاه نیز 11.8 اعلام شده است که آن را در ردیف پیچیدهترین پالایشگاههای جهان قرار میدهد. برای بالا بردن ضریب پیچیدگی پالایشگاهها سرمایهگذاری قابل توجهی مورد نیاز است.
*پالایشگاه جازان عربستان با 17 هزار و 500 دلار به ازای هر بشکه ظرفیت
اما افزایش ظرفیت پالایشی نفت خام در کشورهای نفتخیز حاشیه خلیجفارس نیز طرفداران زیادی دارد. عربستان سعودی به عنوان بزرگترین تولیدکننده و صادرکننده نفت اوپک در حال احداث یک پالایشگاه بزرگ به ظرفیت 400 هزار بشکه به نام jazan در نزدکی مرز یمن و ساحل دریای سرخ است.
برای احداث این پالایشگاه قرار است 7 میلیارد دلار سرمایهگذاری انجام شود. این سرمایهگذاری علاوه بر پالایشگاه، احداث یک نیروگاه 2500 مگاواتی، بندر صادراتی برای پهلوگیری نفتکشهای بزرگ و احداث زیرساختهای یک شیمیشهر را نیز در بر میگیرد.
حتی بدون محاسبه زیرساختهای یاده شده، هزینه احداث این پالایشگاه به ازای هر بشکه ظرفیت پالایش نفت خام 17 هزار و 500 دلار ارزیابی میشود.
نمونههایی از این دست فراوان قابل اشاره است.اما هزینه احداث پالایشگاههای جدید یا توسعه ظرفیت و بهبود کیفیت پالایشگاههای موجود در ایران چقدر است؟
*پالایشگاه آناهیتا با 28 هزار دلار به ازای هر بشکه ظرفیت
تنها پالایشگاه جدید نفت خام در حال احداث در کشور، پالایشگاه آناهیتا در کرمانشاه است. این پالایشگاه ظرفیت پالایش 150 هزار بشکه نفت خام را خواهد داشت و بر اساس برآوردهای اولیه در سال 85 قرار بود با سرمایهگذاری 3 هزار میلیارد تومانی صندوق بازنشستگی کشوری، سازمان تامین اجتماعی و صندوق بازنشستگی نفت به بهرهبرداری برسد.
با این حال عملا سرمایهگذاران اقدام موثری برای اجرای این طرح انجام ندادهاند. بعضی از این سرمایهگذاران به صورت غیر رسمی علاوه بر تاخیر در اجرا، هزینههای کلان و خارج از استاندارد اعلام شده برای احداث این پالایشگاه را از جمله دلایل تزریق نکردن منابع مالی به این پالایشگاه اعلام میکنند.
برآوردهای جدید حاکی از هزینه 28 هزار دلاری به ازای هر بشکه ظرفیت پالایش نفت خام برای احداث پالایشگاه آناهیتا است.
در عین حال عددد نلسون (ضریب پیچیدگی ) این پالایشگاه نیز 6 یا 7 برآورد شده است که به هیچ عنوان قابل مقایسه با دو پالایشگاه عظیم هندی یاد شده با عدد نلسون 1.8 نیست.
*پالایشگاه اراک
پروژه مهم دیگری که در کشور برای تولید فراوردههای نفتی استاندارد اجرا شده، طرح افزایش ظرفیت و بهبود کیفیت پالایشگاه اراک است که توزیع بنزین و گازوئیل یورو 4 آن در تهران در کنار کاهش سوزاندن مازوت در نیروگاههای تهران کمک موثری به کاهش آلودگی هوای این شهر کرده است.
برای افزایش ظرفیت 80 هزار بشکهای و بهبود کیفیت محصولات پالایشگاه اراک بنا به اعلام رسمی 2.5 میلیارد دلار هزینه شده است. بعضی منابع این عدد را تا 3.5 میلیارد یورو نیز برآورد کرده اند اما برآورد اولیه برای اجرای این پروژه 1.6 میلیارد دلار بوده است.
*هزینه احداث پالایشگاه ستاره خلیجفارس و 8 طرح سیراف در مقایسه با نرم جهانی
پالایشگاه میعانات گازی ستاره خلیجفارس یکی از مشهورترین پالایشگاههای در حال ساخت در ایران است. پالایش میعانات گازی به دلیل نداشتن ترکیبات سنگین تا حدی ساده است که در بعضی موارد میعانات پارس جنوبی توسط بعضی شرکتهای خارجی روی کشتی در خلیجفارس پالایش و فراوردههای نفتی حاصل از آن به ایران فروخته میشد.
به همین دلیل هزینههای پالایش میعانات گازی در جهان به مراتب از نفت خام کمتر است. با این وجود، هزینه سرمایهگذاری برای هر بشکه ظرفیت پالایش میعانات گازی در پالایشگاه 360 هزار بشکهای ستاره خلیج فارس با توجه به تاخیرهای مکرر 15 هزار دلار برآورد شده است. نرم جهانی هزینه ایجاد هر بشکه ظرفیت پالایش میعانات در جهان 5 هزار دلار است.
البته هزینه احداث 8 پالایشگاه کوچک سیراف حدود 5 هزار دلار به ازای هر بشکه ظرفیت پالایش میعانات برآورد شده است،اما نکته اینجا است که پالایشگاههای سیراف محصول نهایی تولید نمیکنند. این پالایشگاهها نفتا و گازوئیل با گوگرد بسیار بالا تولید میکنند که هیچ یک قابل مصرف به طور مستقیم در بازارهای داخلی نیست و برای ورود به بازار مصرف باید سرمایهگذاری اضافهای برای تولید بنزین از نفتا و گوگردزدایی از گازوئیل انجام شود. به همین دلیل باز هم هزینههای سرمایهگذاری بیش از حد معمول در جهان برآورد شده است.
*هزینه 3 برابری ایران برای احداث پالایشگاههای جدید
مقایسه این اعداد نشان میدهد هزینه ایجاد هر بشکه ظرفیت اضافه پالایش نفت و میعانات گازی در ایران گاهی تا 3 برابر جهان بوده است و قطعا تحریم یا هر دلیل مشابهی بهانه مناسبی برای 3 برابر شدن هزینهها ان هم در یک کشور نفتخیز و مملو از متخصصان زبده نفتی نیست.
به طور کلی، قبل از خصوصیسازی اجرای همه پروژههای کوچک و بزرگ پالایشی در کشور بر عهده شرکت ملی مهندسی و ساختمان نفت، زیرمجموعه و بازوی اجرایی شرکت ملی پالایش و پخش فراوردههای نفتی بوده است و پس از خصوصیسازی نیز این شرکت همچنان تا حدود زیادی نقش محوری خود را در اجرای پروژههای افزایش ظرفیت پالایشگاهها حفظ کرده است.
شرکت ملی مهندسی و ساختمان نفت البته گفتههای مدیران پالایشگاههای خصوصی را مبنی بر افزایش هزینه و زمان اجرای طرحها در این شرکت درست نمیداند. واقعیت آن است که یکی از دلایل افزایش هزینهها در پروژههای اجرا شده در این شرکت، بیاعتقادی یکی از مدیران ارشد اسبق صنعت نفت که تقریبا در کل دوره پس از انقلاب مسئولیتهای دولتی ارشد در حد وزیر و معاون وزیر را بر عهده داشته به طراحی پایه یا basic است. ظاهرا وی برای سرعت دادن به اجرای پروژههای پالایشی بخش طراحی پایه را چندان جدی نمیگرفته و این رویه باعث افزایش هزینههای اجرای پروژه در مراحل بعدی شده است.
به هر روی شرکت ملی مهندسی و ساختمان نفت نیز در روند خصوصیسازی باید واگذار میشد که البته این اتفاق نیفتاد. در واقع شرکت ملی پالایش و پخش فراوردههای نفتی پس از خصوصیسازی واحدهای پالایشی و در زمانی که قرار است بخشی از وظایف رگولاتوری را بر عهده بگیرد به هیچ عنوان نباید در ساخت و توسعه پالایشگاههای جدید ذینفع باشد.
چنانکه در حال حاضر سرمایهگذاران بخش عمومی غیر دولتی مانند صندوقهای بازنشستگی نیز حاضر نیستند به دلیل همین هزینههای سرسام آور در پروژههای جدید پالایشی سرمایهگذاری کنند. این مساله نیز یکی از چالش های بسیار مهم در راستای اصلاح روند خامفروشی نفت خام محسوب میشود که با سیاستهای اقتصاد مقاومتی نیز همخوانی چندانی ندارد.