سه‌شنبه ۰۶ آذر ۱۴۰۳ - ساعت :
۰۲ مهر ۱۳۹۳ - ۱۶:۱۱

کنایه احمدرضا درویش به فیلم «چ»

احمدرضا درویش گفت: من جزء نسلی هستم که بخش مهمی از تربیت اجتماعی و هویت و شخصیتش در عرصه انقلاب و جنگ شکل گرفته است. در دوران جنگ من مدتی در ستاد تبلیغات کار می‌کردم و قبل از انقلاب هم به عکاسی علاقه داشتم.
کد خبر : ۱۹۸۹۸۱
صراط: در ادامه سلسله نشست‌های هفته دفاع مقدس که در انتشارات علمی و فرهنگی برگزار می‌شود، نشست سینما و دفاع مقدس با حضور احمد رضا درویش و دکتر راور راد برگزار شد.

**هویت من در جنگ شکل گرفت/ نسل ما مدیون جنگ است

احمدرضا درویش در این نشست گفت: من جزء نسلی هستم که بخش مهمی از تربیت اجتماعی و هویت و شخصیتش در عرصه انقلاب و جنگ شکل گرفته است. در دوران جنگ من مدتی در ستاد تبلیغات کار می‌کردم و قبل از انقلاب هم به عکاسی علاقه داشتم، به همین دلیل به فیلم برداری گرایش پیدا کردم و سپس برای فیلم برداری و عکاسی به جبهه‌ها رفتم و در کارم حرفه‌ای‌تر شدم و خیلی چیزها را در عرصه نبرد یاد گرفتم.

بعد از جنگ تحت تاثیر فضای جنگ فیلم سازی را ادامه دادم و اثراتی که جنگ روی من گذاشته بود در فیلم‌هایی که ساختم عینیت پیدا کرد.

وی افزود:من خود را فیلمساز جنگی قلمداد نمی‌کنم و فیلم تاریخی و اجتماعی هم ساخته‌ام، اما در مجموعه فیلم‌هایم جنگ حضور بیشتری داشته است. به واقع می‌توانم بگویم نسلی که شخصیتش در فضای جنگ شکل گرفت خیلی مدیون وقوع جنگ است. من خودم تا زمان فتح خرم شهر بسیجی بودم و از آن به بعد به ستاد تبلیغات رفتم تا به عکاسی و فیلمبرداری بپردازم.

این کارگردان اظهار داشت: خاطره جالبی را برایتان بازگو می‌کنم. هنگام مقاومت سی و چند روزه خرم شهر ما بچه های نظام آباد که همگی در خانه اسلحه داشتیم با ماشین شخصی به خرمشهر رفتیم و 4 روز در محاصره خرم شهر بودیم. روی پلی که در انتهای کارون قرار داشت پر از جنازه و کامیون و ماشین‌های سوخته شده و پل مسدود بود. مردم هنوز در شهر حضور داشتند و بسیج تشکیل نشده بود.

**فیلم کیمیا را با الهام از ماجرایی در خرمشهر ساختم

دوریش اظهار داشت: در ازدحام جمعیت و سروصدای زیاد من صحنه ای دیدم که یاد آن هرگز رهایم نکرد و سوژه ساخت یکی از فیلم‌هایم شد. تعدادی از خانم‌های عرب چادرهایشان را دایره وار حائل کرده و دیواری ساخته بودند و خانمی در آنجا داشت فارغ می‌شد.

بین این همه فریاد و صدای خمپاره زمان برای من یک لحظه ایستاد. دیدم یک طرف عده ای شهید می‌شوند و این طرف کودکی به دنیا می‌آید. بعدها فیلم کیمیا را با الهام از این صحنه ساختم.

درویش افزود: کار ما سخت اما لذت بخش است. مثلا وسط فیلم برداری دوئل دوستی به من رسید و گفت تو چرا این شکلی شده ای؟ چون بسیار لاغر و تیره شده بودم. گفتم به نظر شما چه طور باید باشم؟ باید چاق باشم؟

این کارگردان اظهار داشت: اما تجربه ساخت دوئل برای من حظ درونی و مکاشفه بود. مهم‌ترین تجربه فیلم دوئل عنصر مدیریت و مقوله مدیریت منابع بود، اینکه منابع چه طور تعریف شد که آن هزینه سنگین بتواند توجیه داشته باشد، مثلا همان سیستم صدای دالبی، فیلم را از نظر اقتصادی نجات داد.

**خیلی جفا است که می‌گویند فیلمساز دفاع مقدس اجر شهدا را می‌برد

درویش تاکید کرد: در هنگام ساخت این فیلم یک قطره خون از دماغ کسی نیامد و کسی کشته نشد، چون ما می‌خواستیم فیلم بسازیم، نرفته بودیم که بجنگیم.

وی اضافه کرد: من اعتقاد ندارم کسی که فیلم جنگ می‌سازد پاداش و اجرش از از دیگر فیلم سازها بیشتر است، وقتی می‌گویند کسی که فیلم جنگ می‌سازد اجر شهدا را می‌برد، به نظر من خیلی جفا است. چون عرصه دفاع مقدس عرصه معامله با خدا است. ما وظیفه داریم چیزهای بسیار مهمی که در جنگ اتفاق افتاده است را ثبت کنیم.

درویش در قسمت دیگری از صحبت‌هایش گفت :من هنوز به یک اثر محققانه و جامعه شناسانه از مقوله جنگ برخورد نکرده ام و این مسئله جای سوال و تعجب دارد ما حتما باید در کارهای علمی و پژوهشی به تاثیرات جامعه شناسی جنگ بر کشور و مردم بپردازیم. ما کتاب‌های زیادی در مورد خاطرات جنگ داریم، اما کار محققانه و علمی در مورد جنگ صورت نگرفته است.

درویش افزود :هر اثری برگرفته از مجموعه ای از فرم‌ها و آیین ها و کاراکترها است. موضوعات و قصه‌ها تکراری هستند، اما تفاوت در آدم‌ها است. آدم‌ها را چه تشکیل می‌دهد؟ نگرش، هویت و فرم زندگی آنها تشکیل دهنده شخصیت آدم‌ها است. این موضوع طبیعتا در جنگ هم مصداق دارد، یعنی داستان‌هایی که جدید نیست، اما آدم‌هایش متفاوت است.

**بچه‌های ما در شب عملیات از ترسیدن، ترس داشتند

این کارگردان گفت: شما بیایید آدم‌های ما را در فیلم‌های جنگی مان و آدم‌های آنها (غربی‌ها) را در فیلم‌های جنگیشان ببینید. مثلا در جنگ ما برای دیده نشدن تلاش می‌کردند. می‌خواستند چیزی به حساب فرد گذاشته نشود و این فضا در جبهه‌ها سیطره داشت، در جبهه کسی نمی‌خواست خودش را نمایش دهد و همه سعی می‌کردند که دیده نشوند تا ریا نشود، امتیاز و درجه و رودوشی و دکترای علوم سیاسی در جبهه معیار نبود. آنجا معیارهای دیگری مطرح بود و رزمندگان می‌خواستند کس دیگری آن‌ها را ببیند و رضایت جای دیگری جلب شود؛ و این تفاوت جنگ ما با سایر جنگ‌هاست.

درویش هم چنین گفت: مثلا در انسان ترس وجود دارد، ما از صدای خمپاره و بمب می‌ترسیم. جنگ خشونت است و خشونت ترس دارد. اما بچه‌های ما در شب عملیات از این می‌ترسیدند که بترسند و از ترسیدن، ترس داشتند.

آنها دائم نهیبی در درون خودشان داشتند که نکند ریا باشد، نکند برای خدا نباشد و همین احساس باعث می‌شد کار درست و با تمرکز انجام شود.

باید گفت که جنگ ما معیارهای اخلاقی و ارزشی‌اش متافیزیکی داشت که این معیارها عینیت پیدا می‌کند در دوران مدرنی که خودش را در جنگ نشان می‌دهد.

**کم مخاطبی سینمای ایران را قبول ندارم

وی ادامه داد : من اعتقاد ندارم که سینمای ایران کم مخاطب دارد. به اندازه توان و ظرفیت خودش همین هم زیاد است، مردم وقتی سالن سینما را اشباع می‌کنند که دلیلی برای سینما رفتن وجود داشته باشد، وقتی آثاری را می‌بینند که بازتاب دهنده واقعیات زندگی خودشان نیست، سینما نمی‌روند. سینمای ما حرفه ای نیست، تجربی است و من اسم این سینما را سینمای دولتی می‌گذارم.

در ادامه خانم راور راد در خصوص مشخصات فیلم‌های جنگی گفت: کار من جامعه شناسی سینما و فیلم است، ما درسی به نام جامعه شناسی جنگ داریم، سینمای جنگ به مسائل مختلف جنگ می‌پردازد، اما ما وقتی در باره دفاع مقدس صحبت می‌کنیم، در مورد جنگی می‌گوییم که ما در آن دفاع کردیم و حمله را شروع نکردیم. در ابتدای جنگ گفته می‌شد که این جنگ بر علیه اسلام است نه بر علیه خاک و به همین دلایل این جنگ مقدس شمرده می‌شد.

**انواع رویکردها در سینمای جهان نسبت به جنگ

وی افزود: انواع رویکردها در سینمای جهان نسبت به جنگ متفاوت است و هر جنگی دوره های مختلف دارد، دوره اول زمانی است که جنگ در حال وقوع است یا مدت کمی از آن گذشته است. در این دوره فیلم‌هایی که ساخته می‌شود تلاش می‌کند که مردم را تشویق و تهییج به جنگ و حمایت از سربازان کند و روحیه سلحشوری را در آنها بالا ببرد. اما در دوره های بعدی یک نگاه متفاوت شکل می‌گیرد و جنگ را نقد می‌کنند که چرا جنگ اتفاق افتاده و چرا باید بجنگیم و دیدگاه های متفاوت مطرح می‌شود و فیلم‌های جنگی صلح طلبانه ساخته می‌شود که معمولا حدود ده سال بعد از اتمام جنگ این اتفاقات به وجود می‌آید.

راور راد افزود: در مستندی که از سیمای جمهوری اسلامی ایران و در مورد زندگی شهید باقری پخش شد می‌دیدیم که شهید باقری از لحاظ شکل ظاهر بسیار جوان است و تمایزی هم با رزمندگان معمولی ندارد، ما فقط زمانی متوجه می‌شدیم که او فرمانده است که می‌ایستاد و برای دیگران صحبت می‌کرد، در واقع هیچ تمایز دیگری بین فرمانده و سرباز معمولی احساس نمی‌شد.

وی اظهار داشت: الان از زندگی شهدای معروف ما مثل چمران فیلم می‌سازند. ما شخصیت‌های واقعی آن زمان را در این فیلم‌ها نمی‌بینیم و اسطوره‌هایی را می‌بینیم که بعد از جنگ ساخته شده‌اند و آدم‌های دور از دسترسی هستند. این‌ها بی عیب و نقص، دور و غیرقابل باورند و مخاطب نمی‌تواند با آنها ارتباط برقرار کند.
منبع: فارس