صراط: یکی از متهمان، جوانی 22ساله بهنام سیامک است. او تا کلاس اول راهنمایی درس خوانده، چهار خواهر و برادر دارد و وضع مالی خانوادهاش خوب است. این متهم در گفتوگو با «شرق» درباره جرایمش توضیحاتی داده است:
چرا بازداشت شدهای؟
به اتهام زورگیری و درگیری.
چند فقره زورگیری انجام دادهای؟
هفت مورد گوشی، چهار مورد هم موتوسیکلت.
شگردت برای سرقت چگونه بود؟
من و همدستانم گوشیها را حدود ساعت شش بهبعد که خیابان شلوغ بود زورگیری میکردیم و موتورها را هم ساعت 12شب بهبعد از کنار خیابانها میدزدیدیم.
چند همدست داری؟
دو همدست دیگر دارم که آنها هم دستگیر شدهاند.
چطور دستگیر شدید؟
ما قهوهخانه سیار هم داشتیم که یکی از همدستانم شریکم است و آن یکی هم کارگر ماست. کنار رودخانه و پل جاجرود بساط میکردیم و چای و قلیان میدادیم. هرشب یکجا بساط میکردیم. ما را از طریق همین قهوهخانه گرفتند.
فکر قهوهخانه سیار از کجا به ذهنت رسید؟
یکسال پیش خودم مدتی مشتری یکی از قهوهخانههای سیار بودم بعد موضوع را با یکی از دوستانم مطرح کردم و با هم شریک شدیم.
از این کار چقدر درآمد داشتید؟
شبی 400 تا 500هزارتومان که البته وقتی دستمزد کارگر و مخارج را کنار میگذاشتیم برای من و شریکم شبی 100تا 150هزارتومان میماند.
آیا سابقه داری؟
سابقه خلاف ندارم اما یکبار با موتور تصادف کردم. مقصر بودم و به زندان رفتم و دیه دادم.
موتورهای مسروقه را چه کردید؟
سه موتور را خرد کردیم و فروختیم و بقیه را پس از آنکه برای زورگیری استفاده میکردیم کنار خیابان رها میکردیم. گوشیها را هم هرکدام 100 تا 200هزارتومان میفروختیم.
چرا زورگیری میکردید؟
پدر من کارخانهدار است و من هم با او کار میکردم. این پول هم که از قهوهخانه سیار درمیآمد فقط پول توجیبی من بود.
اگر وضع مالیات خوب است چرا زورگیری میکردی؟
(متهم حرفهایش را تغییر میدهد) ماجرا اصلا زورگیری نبود. سر مشروب با شاکیان دعوایمان شد بعد آنها همه قلیانهای ما را شکستند ما هم با آنها درگیر شدیم و برای جبران خسارت گردنبندشان را زدیم.
یعنی تو و همدستانت اصلا زورگیر نیستید؟
نه.
یعنی بیدلیل بازداشت شدهای؟
(سکوت)
چرا بازداشت شدهای؟
به اتهام زورگیری و درگیری.
چند فقره زورگیری انجام دادهای؟
هفت مورد گوشی، چهار مورد هم موتوسیکلت.
شگردت برای سرقت چگونه بود؟
من و همدستانم گوشیها را حدود ساعت شش بهبعد که خیابان شلوغ بود زورگیری میکردیم و موتورها را هم ساعت 12شب بهبعد از کنار خیابانها میدزدیدیم.
چند همدست داری؟
دو همدست دیگر دارم که آنها هم دستگیر شدهاند.
چطور دستگیر شدید؟
ما قهوهخانه سیار هم داشتیم که یکی از همدستانم شریکم است و آن یکی هم کارگر ماست. کنار رودخانه و پل جاجرود بساط میکردیم و چای و قلیان میدادیم. هرشب یکجا بساط میکردیم. ما را از طریق همین قهوهخانه گرفتند.
فکر قهوهخانه سیار از کجا به ذهنت رسید؟
یکسال پیش خودم مدتی مشتری یکی از قهوهخانههای سیار بودم بعد موضوع را با یکی از دوستانم مطرح کردم و با هم شریک شدیم.
از این کار چقدر درآمد داشتید؟
شبی 400 تا 500هزارتومان که البته وقتی دستمزد کارگر و مخارج را کنار میگذاشتیم برای من و شریکم شبی 100تا 150هزارتومان میماند.
آیا سابقه داری؟
سابقه خلاف ندارم اما یکبار با موتور تصادف کردم. مقصر بودم و به زندان رفتم و دیه دادم.
موتورهای مسروقه را چه کردید؟
سه موتور را خرد کردیم و فروختیم و بقیه را پس از آنکه برای زورگیری استفاده میکردیم کنار خیابان رها میکردیم. گوشیها را هم هرکدام 100 تا 200هزارتومان میفروختیم.
چرا زورگیری میکردید؟
پدر من کارخانهدار است و من هم با او کار میکردم. این پول هم که از قهوهخانه سیار درمیآمد فقط پول توجیبی من بود.
اگر وضع مالیات خوب است چرا زورگیری میکردی؟
(متهم حرفهایش را تغییر میدهد) ماجرا اصلا زورگیری نبود. سر مشروب با شاکیان دعوایمان شد بعد آنها همه قلیانهای ما را شکستند ما هم با آنها درگیر شدیم و برای جبران خسارت گردنبندشان را زدیم.
یعنی تو و همدستانت اصلا زورگیر نیستید؟
نه.
یعنی بیدلیل بازداشت شدهای؟
(سکوت)