صراط: پیرزنی که در روستایی دور افتاده در سیستان زندگی می کند یا مرد میانسالی که در منطقه شمالی تهران خانه ای دارد، هر دو احتمالاً در سراسر عمر خود تنها یکبار در یک مقام قرار می گیرند. هر دو در مراسم حج و در پوشش زائران لباسی یک شکل و نیتی یکسان دارند. دومین بار نیز زمانی آنها در مقامی برابر جای می گیرند که از شهرهای خودشان و با کدهای تلفن شهرستانی با دفتری تماس می گیرند که قرار است آنان را به سفرخانه خدا بفرستد. تماس با هر کد شهرستانی به دفتری حوالی میدان انقلاب تهران وصل میشود. این دفتر بیش از ده خط تلفن دارد و چندین خانم در آنجا به نیابت از تمام آنچه شعب شهرستان نامیده می شود کار مشتریان را راه می اندازند. مشتریانی که برای خرید یا فروش فیش حج متوسل به این دفتر واسطه ای شده اند.
سیستم کاری دقیق و حساب شده است؛ هر خانم در حالی که گاهی صدایش میان زنگ های مکرر دیگر تلفن ها قطع می شود اطلاعات مشتری را یادداشت می کند. منشی های تلفنی ظاهراً از تمام مسائل بی اطلاع هستند و پس از ثبت اطلاعات اولیه درباره ی خرید یا فروش فیش، ادامه ی کار را به کارشناسی که یکی دو روز بعد با مشتری تماس می گیرد واگذار می کنند. افرادی که به عنوان کارشناس در این دفتر مشغولند، وظیفه دارند برای فیش های فروشی با قیمت توافقی مشتری مناسب پیدا کنند و بالعکس. کارشناس فروش به فردی که دنبال خریدار برای فیش 500 تومانی عمرهی خود به نوبت تشرف میگردد، می گوید:«نهایت قیمت خرید 2 میلیون و 200 است. این قیمت برای فیش شما با سود بانکی آن است. فردا ظهر همین جا قرار میگذاریم و بعد دفترخانه میرویم تا کارهای تنظیم سند و انتقال را انجام دهیم. پول را هم نقداً همان موقع پرداخت میکنیم.»
این دفتر از معاملهای که بین خریدار و فروشنده تنظیم می کند سود مستقیمی نمی برد چرا که کارشناس خرید به فردی که خواهان فیش است میگوید:«قیمت پرداختی شما برای موعد امسال 2 میلیون و 200 است و پول را که پرداخت کنید یک فیش بدون سود بانکی تحویل می گیرید.» بعضی مراکز دلالی در این بازار معنوی فیش حج را به قیمتی بیشتر از خرید اولیه با لحاظ کردن سود خودشان انتقال میدهند اما آنچه این دفتر شاخص به دست می آورد همان سود بانکی است که طی چند سال به قیمت خرید فیش اولیه تعلق گرفته. این میزان سود در سال 93 به ازای فیشهایی که معمولاً برای سالهای 86 و 87 باشد بیش از 500 هزار تومان می شود.
سود 500 هزار تومانی برای هر معامله تنها مربوط به عمره و در روزهای رکود بازار است، یعنی زمانی که تب و تاب مسافران برای رسیدن به حج واجب فروکش کرده. به همین خاطر دفاتر دلالی که می خواهند بازار را در چند ماهِ مانده به رسیدن زمان دور جدید حج عمره از دست ندهند، به شگردهای تبلیغاتی مختلفی دست میزنند. کنار خروجی متروی تهران میان تراکتهایی که صبحها بر روی مسافران میبارند و شبها فرش کوچه شدهاند، چند روزی است آگهی خرید و فروش فیش حج همان دفتر معروف حضوری همیشگی دارد. تراکتی که با شماره تماسها و کدهای مختلف و یک شعار خلاقانه از دیگر تبلیغات متمایز میشود:«با معرفی یک خریدار یا فروشنده واقعی 100 هزار تومان پاداش بگیرید.»
این تراکت در خروجی ایستگاه های بعد از انقلاب نیز تا خیابان آزادی در مقابل سازمان حج و زیارت پخش می گردد. تا آنجا که حاج علی، دلالی دیگر می گوید:«تبلیغ معروف آنها خیابان حج و زیارت را هم قُرق کرده.» او خود را واسطه ای قانونی می داند که بر خلاف رقیب در اینترنت هم نام و نشاناش موجود است:«این دفتر برای آقایی است که امکانات مادی زیادی دارد. بازار هدفاش افرادی هستند که اینترنت ندارند و اطلاعاتشان پایین است و برای همین فقط تراکت پخش میکند. اینها از جهل مردم استفاده می کنند.» انتقال فیش های مختلف طبق اعلام سازمان حج و زیارت شرایط خاصی دارد و صرفاً بین افراد خانواده ممکن است. اما فیش هایی که دلالان خرید و فروش می کنند بدون رعایت این شرایط در نهایت مهر تأیید سازمان حج را هم به خود می گیرد. حاج علی دربارهی کار رقیباش می گوید:« با چند دفتر اسناد رسمی هماهنگ است و آنجا به راحتی کارش را راه می اندازند. در داخل سازمان هم افرادی هستند که چون برای آنها عوایدی دارد با او کنار می آیند. خط های دفاتر شهرستان هم همه روی تهران دایورت هستند و در شهرای دیگر هم باز فقط با چند نفر خاص در دفترهای اسناد هماهنگ میکند.»
انتقال فیش حج تنها در صورتی که اولویت سفر آن مربوط به همان سال جاری باشد امکان پذیر است، اما حاج علی خودش فیش حج واجب مهرماه سال 86 را که نوبت آن به 7،8 سال دیگر می رسد، 12 میلیون معامله می کند. اشخاص و مراکز بسیاری در این بازار به صورت فردی یا سازماندهی شده مشغولند که به راحتی نمیتوان سر از کار آنها درآورد و فعالیت خود را قانونی می دانند. کاسبی آنها بعد از عید نوروز و هنگام باز شدن سایت ثبت نام حج واجب سکه می شود و فیش های فروشندگان را تا 18 میلیون می خرند. سال گذشته در اخبار رسمی آمده بود بعضی فیشها تا 30، 40 میلیون نیز معامله شده. فعالان رسمی و غیررسمی اعتقاد دارند این فقط اشتباه خبری است و چنین چیزی هیچ وقت امکان نداشته. آنها می گویند یا خبرنگاران به اشتباه هزینه ی کاروان را نیز روی مبلغ فیش حساب کرده اند، یا جو رسانه ای برنامه ریزی شده ای بوده است. سازمان حج و زیارت نیز همیشه نسبت به غیرقانونی بودن اینجور واسطه گری ها هشدار داده اما فراتر از این گامی برنداشته است.
اردیبهشت ماه 92، غلامرضا رضایی، معاون حج سازمان حج و زیارت به ایلنا گفته بود: «تمام این بنگاه هایی که اقدام به نصب تابلو، بنر، پلاکارد و نشر اطلاعیه و اعلامیه می کنند، همه کلاهبردار هستند. زورمان نرسیده جلوی این بنگاه های غیرقانونی را بگیریم. به صرف اینکه برخی جلوی در سازمان حج وزیارت اقدام به خرید و فروش فیش حج می کنند مردم نیایند فکر کنند که چون این افراد نزدیک سازمان اقدام به این کار میکنند کارشان قانونی است زیرا ما زورمان نرسیده جلوی اینها را بگیریم یعنی راهکار قانونی برای مقابله با این کلاهبردارها را هنوز پیدا نکردهایم.»
گزارشهای میدانی نشان می دهد پیرزنها و پیرمردهای زیادی حاضرند دارایی مختصر زندگی خود را تقدیم دلالان کنند تا آرزوی لباس سفید احرام به دلشان نماند، وراث زیادی آنچه برایشان به ارث رسیده فیش های حجی بوده که می خواهند هرچه سریعتر با بالاترین قیمت بفروشند و افراد زیادی هم استطاعت مالی خود را وقتی نوبت حجشان میرسد از دست دادهاند. تمام اینها شاید یک روز وقتی از مترو خارج می شوند یا به گوشهی خیابانی نگاه میکنند چشمشان به یک کاغذ تبلیغاتی بیفتد و با انتخاب ساده ترین راه به هیچ قانون دیگری فکر نکنند. شاید بالاخره زمانی بیاید که بازوی سازمان حج و زیارت ورزیده شود و زورش به خلافکاران روبروی ساختمان خودش برسد.
سیستم کاری دقیق و حساب شده است؛ هر خانم در حالی که گاهی صدایش میان زنگ های مکرر دیگر تلفن ها قطع می شود اطلاعات مشتری را یادداشت می کند. منشی های تلفنی ظاهراً از تمام مسائل بی اطلاع هستند و پس از ثبت اطلاعات اولیه درباره ی خرید یا فروش فیش، ادامه ی کار را به کارشناسی که یکی دو روز بعد با مشتری تماس می گیرد واگذار می کنند. افرادی که به عنوان کارشناس در این دفتر مشغولند، وظیفه دارند برای فیش های فروشی با قیمت توافقی مشتری مناسب پیدا کنند و بالعکس. کارشناس فروش به فردی که دنبال خریدار برای فیش 500 تومانی عمرهی خود به نوبت تشرف میگردد، می گوید:«نهایت قیمت خرید 2 میلیون و 200 است. این قیمت برای فیش شما با سود بانکی آن است. فردا ظهر همین جا قرار میگذاریم و بعد دفترخانه میرویم تا کارهای تنظیم سند و انتقال را انجام دهیم. پول را هم نقداً همان موقع پرداخت میکنیم.»
این دفتر از معاملهای که بین خریدار و فروشنده تنظیم می کند سود مستقیمی نمی برد چرا که کارشناس خرید به فردی که خواهان فیش است میگوید:«قیمت پرداختی شما برای موعد امسال 2 میلیون و 200 است و پول را که پرداخت کنید یک فیش بدون سود بانکی تحویل می گیرید.» بعضی مراکز دلالی در این بازار معنوی فیش حج را به قیمتی بیشتر از خرید اولیه با لحاظ کردن سود خودشان انتقال میدهند اما آنچه این دفتر شاخص به دست می آورد همان سود بانکی است که طی چند سال به قیمت خرید فیش اولیه تعلق گرفته. این میزان سود در سال 93 به ازای فیشهایی که معمولاً برای سالهای 86 و 87 باشد بیش از 500 هزار تومان می شود.
سود 500 هزار تومانی برای هر معامله تنها مربوط به عمره و در روزهای رکود بازار است، یعنی زمانی که تب و تاب مسافران برای رسیدن به حج واجب فروکش کرده. به همین خاطر دفاتر دلالی که می خواهند بازار را در چند ماهِ مانده به رسیدن زمان دور جدید حج عمره از دست ندهند، به شگردهای تبلیغاتی مختلفی دست میزنند. کنار خروجی متروی تهران میان تراکتهایی که صبحها بر روی مسافران میبارند و شبها فرش کوچه شدهاند، چند روزی است آگهی خرید و فروش فیش حج همان دفتر معروف حضوری همیشگی دارد. تراکتی که با شماره تماسها و کدهای مختلف و یک شعار خلاقانه از دیگر تبلیغات متمایز میشود:«با معرفی یک خریدار یا فروشنده واقعی 100 هزار تومان پاداش بگیرید.»
این تراکت در خروجی ایستگاه های بعد از انقلاب نیز تا خیابان آزادی در مقابل سازمان حج و زیارت پخش می گردد. تا آنجا که حاج علی، دلالی دیگر می گوید:«تبلیغ معروف آنها خیابان حج و زیارت را هم قُرق کرده.» او خود را واسطه ای قانونی می داند که بر خلاف رقیب در اینترنت هم نام و نشاناش موجود است:«این دفتر برای آقایی است که امکانات مادی زیادی دارد. بازار هدفاش افرادی هستند که اینترنت ندارند و اطلاعاتشان پایین است و برای همین فقط تراکت پخش میکند. اینها از جهل مردم استفاده می کنند.» انتقال فیش های مختلف طبق اعلام سازمان حج و زیارت شرایط خاصی دارد و صرفاً بین افراد خانواده ممکن است. اما فیش هایی که دلالان خرید و فروش می کنند بدون رعایت این شرایط در نهایت مهر تأیید سازمان حج را هم به خود می گیرد. حاج علی دربارهی کار رقیباش می گوید:« با چند دفتر اسناد رسمی هماهنگ است و آنجا به راحتی کارش را راه می اندازند. در داخل سازمان هم افرادی هستند که چون برای آنها عوایدی دارد با او کنار می آیند. خط های دفاتر شهرستان هم همه روی تهران دایورت هستند و در شهرای دیگر هم باز فقط با چند نفر خاص در دفترهای اسناد هماهنگ میکند.»
انتقال فیش حج تنها در صورتی که اولویت سفر آن مربوط به همان سال جاری باشد امکان پذیر است، اما حاج علی خودش فیش حج واجب مهرماه سال 86 را که نوبت آن به 7،8 سال دیگر می رسد، 12 میلیون معامله می کند. اشخاص و مراکز بسیاری در این بازار به صورت فردی یا سازماندهی شده مشغولند که به راحتی نمیتوان سر از کار آنها درآورد و فعالیت خود را قانونی می دانند. کاسبی آنها بعد از عید نوروز و هنگام باز شدن سایت ثبت نام حج واجب سکه می شود و فیش های فروشندگان را تا 18 میلیون می خرند. سال گذشته در اخبار رسمی آمده بود بعضی فیشها تا 30، 40 میلیون نیز معامله شده. فعالان رسمی و غیررسمی اعتقاد دارند این فقط اشتباه خبری است و چنین چیزی هیچ وقت امکان نداشته. آنها می گویند یا خبرنگاران به اشتباه هزینه ی کاروان را نیز روی مبلغ فیش حساب کرده اند، یا جو رسانه ای برنامه ریزی شده ای بوده است. سازمان حج و زیارت نیز همیشه نسبت به غیرقانونی بودن اینجور واسطه گری ها هشدار داده اما فراتر از این گامی برنداشته است.
اردیبهشت ماه 92، غلامرضا رضایی، معاون حج سازمان حج و زیارت به ایلنا گفته بود: «تمام این بنگاه هایی که اقدام به نصب تابلو، بنر، پلاکارد و نشر اطلاعیه و اعلامیه می کنند، همه کلاهبردار هستند. زورمان نرسیده جلوی این بنگاه های غیرقانونی را بگیریم. به صرف اینکه برخی جلوی در سازمان حج وزیارت اقدام به خرید و فروش فیش حج می کنند مردم نیایند فکر کنند که چون این افراد نزدیک سازمان اقدام به این کار میکنند کارشان قانونی است زیرا ما زورمان نرسیده جلوی اینها را بگیریم یعنی راهکار قانونی برای مقابله با این کلاهبردارها را هنوز پیدا نکردهایم.»
گزارشهای میدانی نشان می دهد پیرزنها و پیرمردهای زیادی حاضرند دارایی مختصر زندگی خود را تقدیم دلالان کنند تا آرزوی لباس سفید احرام به دلشان نماند، وراث زیادی آنچه برایشان به ارث رسیده فیش های حجی بوده که می خواهند هرچه سریعتر با بالاترین قیمت بفروشند و افراد زیادی هم استطاعت مالی خود را وقتی نوبت حجشان میرسد از دست دادهاند. تمام اینها شاید یک روز وقتی از مترو خارج می شوند یا به گوشهی خیابانی نگاه میکنند چشمشان به یک کاغذ تبلیغاتی بیفتد و با انتخاب ساده ترین راه به هیچ قانون دیگری فکر نکنند. شاید بالاخره زمانی بیاید که بازوی سازمان حج و زیارت ورزیده شود و زورش به خلافکاران روبروی ساختمان خودش برسد.