اسدالله بادمچیان در این گفت وگو منتقد روش های گذشته اصولگرایان است .سهم بندی در اصولگرایان را مخالف مبانی نگاه انقلاب اسلامی می داند و جامعتین را محوری برای همگرایی و حل اختلاف های اصولگرایان می داند و می گوید آیت الله مصباح تنها مورد اقبال پایداری نیست.
وقتی موضوع به انتقاد های اصلاح طلبان از موتلفه می رسد, صراحت بیشتری دارد. به یادداشت اخیر صادق خرازی عضو ارشد ندای ایرانیان پاسخ می دهد و تاکید می کند تفاوتی در مشی موتلفه رخ نداده و بعد توضیحاتی درباره اظهار نظرهای صریحش درباره موسوی می دهد. مشروح این گفت وگو به شرح زیر است:
***
شما در اظهار نظری اعلام کردید که جامعتین باید محور وحدت اصولگرایان باشد.اما بعد از نشست وحدت اصولگرایان و عدم حضور برخی چهره های ارشد جبهه پیروان...
برخی از بزرگان دیگر اصولگرا در این نشست شرکت کردند.
رد نمی کنم. عرضم این است که شما با این شرایط پیش بینی می کنید که وحدت مد نظر اصولگراها محقق می شود؟
در ابتدا در خصوص مساله انتخابات مجلس دهم باید عرض کنم انتخابات مجلس و مجلس خبرگان اهمیت بالایی دارد. در این زمینه میتوان چند نگاه داشت. یک نگاه سهم بندی و رسیدن به لیستی از ائتلاف های گوناگون است. این نگاه با مبانی انقلاب اسلامی خیلی همراهی نداردچون در مبانی اسلامی باید در پی شایسته ترین ها باشیم.
مجلس دهم از چند جهت مجلس مهمی است. یکی اینکه باید مشکلات اقتصادی یا ساختاری قانونگذاری با تحولی عمیق حل شود.بحث دوم تحول ساختار جهانی است . مجلس دهم باید بتواند در این استراتژی حرکت کند. مساله سوم ساختار های متفاوتی است که باید اصلاح شود. اعم از ساختار اداری، ساختار قضایی و...
در مورد سوال شما باید عرض کنم که اگر موتلفه یک لیست کامل معرفی کرد و دوستان دیگر دیدند این لیست از جمع دوستان خودشان بهتر است، این می شود وحدت صحیح و اسلامی. بالاخره موتلفه با نیم قرن سابقه حداقل باید یک تعداد نماینده داشته باشد,اما فلان گروه که تازه کار است دو نماینده داشته باشد. ما از نظر خودمان آن نگاه اول را می پسندیم.
این نگاه در شرایط فعلی اصولگرایان خیلی آرمان گرایانه است.ضمن اینکه مناقشه برانگیز است و ممکن است گروه هایی دیگر افراد دیگری را صالح بدانند.
ما معتقدیم اگر همه به این اصول توجه کنند قابل اجرا است. در عالم واقعیت برخی در این اختلاف می کنند. در این زمینه پیشنهاد ما کاملا مشخص است.ما مجموعه ای را انتخاب کنیم که با اقبال مردم مواجه است. این مجموعه هم جز جامعه روحانیت مبارز و جامعه مدرسین نیست و اینها محور می شوند و در جایی که اختلاف رخ داد هم فصل الخطاب جامعتین است.
در اختلاف در مصادیق چه می کنید؟
اینجا حکمیت هم به نظر ما می تواند جامعتین باشد. در این صورت محور همگرایی و ائتلاف است. بهترین مجموعه ای که می تواند این کار را بکند و مورد توجه امام و رهبری هم هست , جامعتین است.ممکن است برخی دوستان اعلام کنند که ما تابع آیت الله مصباح هستیم. خوب اشکالی ندارد. ایشان خودشان عضو جامعه مدرسین هستند . طبیعی است که اگر آیت الله مصباح بخواهند دعوت به وحدت کنند با جامعتین همراهی می کنند. جامعتین هم با ایشان همراهی می کند.
خبری در مورد نشست مشترک آیت الله موحدی کرمانی, یزدی و مصباح منتشر شده است. با توجه به اختلاف نظری که در مجلس و ریاست جمهوری گذشته بین آیت الله یزدی و آیت الله مصباح بود تا چه حد به نتیجه دار بودن این گونه نشست ها امیدوار هستید؟
این اختلاف نظرها همیشه بوده و اشکالی هم ندارد. حتی در خود جامعه مدرسین هم این اختلاف است. این اختلاف ها ربطی به مجموعه ندارد . مهم خروجی نظرات جامعتین است. شما مطمئن باشید نظرات آیت الله مصباح قطعا مخالف با نظر ولایت نیست.چون همه براساس وظیفه شرعی عمل می کنند. در خود موتلفه هم با این همه ساختار تشکیلاتی ما با 30 نظر وارد جلسه می شویم و آزادانه هم حرفهایمان را می زنیم ، اما با یک وظیفه بیرون می رویم.مطمئن باشید نظر نهایی جامعتین در خط ولایت است.
پس خلاء رهبری در جریان اصولگرا نمی بینید؟
نه, ما خلاء محوریت نداریم.
یکی از نظرات طرح شده در این چند ماه پوست اندازی اصولگرایان است.مثل مجلس هفتم.
من خیلی قائل به این اصطلاحات نیستم. پوست اندازی چیست؟مجلس دهم مجلس دهه چهارم انقلاب اسلامی است و نظم نوین جهانی هم مطرح است. مشکلات باقی مانده این چند ساله را هم این مجلس باید حل کند. تا الان چیزی حدود 2 هزار نفر به مجلس راه یافتند. از این میان نمی شود 290 نفر را انتخاب کرد؟آیا نمی شود از میان نسل جوان با پتانسیل کسی را انتخاب کرد؟ اگر ملاک اصلح بودن است خیلی نباید به جوان یا پیر بودن ملاک باشد.
به نوعی به مدل تجربه و جوانی معتقد هستید؟
بله, هر کس اصلح است. حالا اگر حبیب ابن مظاهر بود به او بگوییم کربلا نیاید؟در اسلام سن , جنس, زن و مرد مطرح نیست. در اسلام اصلح و صالح مطرح است.
با توجه به مجموعه تحولات, نشانه ای برای همراهی گروه هایی که در گذشته مستقل عمل می کردند برای پیوستن به جریان وحدت گفتمانی می بینید؟
مجموعه پایداری می گوید که ما در محضر آیت الله مصباح هستیم. خوب ایشان که منحصر به جبهه پایداری نیست. ایشان فقیهی است که مورد قبول قاطبه اصولگرایان هستند. به نظرم اگر پایداری حرف آیت الله مصباح را گوش کنند با همه اصولگرایان همراهی می کنند چون آیت الله مصباح طرفدار اختلاف نیست.
چون به اختلاف اشاره کردید می پرسم.بعد از درگذشت مرحوم عسگر اولادی چندین گفت وگو از شما منتشر شد که موضع گیری های خیلی جدی درباره موسوی داشتید.اصلاح طلبان این نگاه را دارندکه می گویند حزب موتلفه ظاهرا با نظر ایشان موافق نبود.قبول دارید این ادعا را؟
طبیعی است بنده به عنوان شهروند حق اظهار نظر دارم. دو نوع برخورد با این اظهارات می توان داشت. یکی اینکه احترام بگذارند و نظر خودشان را بگویند. یک بار هم این است که موضع گیری بکنند.حرف بنده این است که همه سلیقه ها زیر خیمه انقلاب هستند. بنابراین وقتی همه هستند و کار می کنند شما چرا این طور موضع گیری می کنید؟ مساله دوم این است آقای خرازی اعلام کردند که فلانی می خواهد کسینجر موتلفه باشد. بنده در پاسخ عرض می کنم که بنده فرزند کوچک موتلفه هستم و ادعایی ندارم. اگر هم قرار باشد مثل کسی باشم تلاش می کنم شبیه شهید بهشتی باشم تاکسینجر صهیونیست آمریکایی.درباره اختلاف مشی امروز موتلفه با مرام آقای عسگر اولادی هم عرض می کنم که این طور نیست.
اصلاح طلبان می گویند اعضای موتلفه در دوران حیات مرحوم عسگر
اولادی حرمت ایشان را حفظ می کردند، در حالی که آن نظر را قبول نداشتند.
مصداقش هم مصاحبه های علنی و صریح شما است؟
موتلفه با مرحوم عسگر اولادی اختلاف نظر نداشت. آقای عسگر اولادی تکلیف شرعی احساس کردند و موضعی را درباره مفتون های فتنه گرفتند.آقای عسگر اولادی چه گفت؟ برخی مثل آقای مهاجرانی فکر کردند که ایشان می خواهد اصحاب فتنه را مبرا کند.چنین چیزی نبود. عسگر اولادی رحمه الله علیه گفت اینها سران فتنه نیستند بلکه مفتون و بازی خورده آمریکا و صهیونیستها هستند. او زمینه را باز کرد که اینها توبه کنند. منتها این وسط برخی دوستان اصلاح طلب می خواهند این فتنه گران را تبرئه کنند. اما خود آقای عسگر اولادی گفت که این دو را مبرا نمی داند.حرف ایشان این بود که راه باز شود تا اینها بر گردند. ما هم همین نظر را داریم و می گوییم اینها جرم دارند یا ندارند؟ آقای عسگر اولادی 30درصد حرفهایش را در این زمینه نزد.
آن 30 درصد چه محتوایی داشت؟
دنباله همین وظیفه ای بود که برای خودشان احساس می کردند. قاعدتا من
نمی توانم ازطرف ایشان حرف بزنم. با اینکه من با ایشان نزدیک بودم و ایشان
به من لطف داشت و محل مشورتش بودم به شما عرض می کنم که من در عمق ماجرا
وارد هستم و می دانم که ایشان قصد تبرئه اینها را نداشت . اگر دادگاه باز
شود جرم اینها قطعی است, اما نظام به اینها محبت کرده که این دو به دادگاه
نرفتند.کسی ما را متهم نکند که در این مورد مقابل آقای عسگر اولادی بودیم.