صراط: «اسیدپاشی در اصفهان دسیسه خارجیها بود.» این مطلب را هادی غفاری از اعضای مجمع نیروهای خط امام عنوان کرد.
وی ضمن سخنانی در حسینیه دارالزهرا با اشاره به جنایت اسیدپاشی در اصفهان گفت: ما خدا را شاکریم که دشمنان ما را از احمقها قرار داده است. من حدسم این است که این کار خارجیها و یک دسیسه بوده است. درست است چند نفر قربانی شدند اما اتفاقا این کار که کار بسیار کثیفی بود به نفع دین تمام شد.
وی افزود: این اتفاق نشان داد منطق و کتاب و استدلال آنها اسید است. آن هم در برابر استدلال قرص و محکم این دین.
در همین حال داریوش سجادی مشاور سابق کروبی در وبلاگ خود نوشت: دادههای میدانی جملگی نشان از آن دارد که در ماجرای اسیدپاشیهای اخیر در اصفهان نباید امیدی به یابش عامل یا عوامل این جنایت داشت. ظواهر امر موید آن است که این جنایات با برخورداری از یک عقبه حرفهای و به صورتی محاسبه شده و هدفمند به وقوع پیوسته. جنس اسیدپاشیهای اخیر قرینهای از «ترور» ندا آقاسلطان در شهرآشوبی سال 88 است که به صورت طبیعی تاکنون نه تنها عامل یا عوامل آن جنایت پیدا نشدند بلکه حتی هیچ ردی از دو فیلمبردار حرفهای حاضر در صحنه جنایت نیز پیدا نشد! فیلمبردارانی که به سهولت میتوانستند همانند دیگر اسلاف خود در جنبش سبز با معرفی و حضور خود در غرب در ناباورانهترین تیراژ ممکن خود را در کسری از زمان به مشهورترین شخصیتهای جهانی مبدل کرده و در کانون اعطای مدل به مدل جوایز مالی و حقوق بشری قرار بگیرند. اما علیرغم گذشت بیش از 5 سال از آن ماجرا چنان فیلمبردارانی همچنان مفقودالاثر و مجهولالهویه ماندهاند!
سجادی میافزاید: رسوایی ماجرا آنجا شدت و عمق یافت که نسخه دوم از فیلم صحنه ترور آقاسلطان تا یک سال پنهان بود و هیچ کس از وجود آن خبر نداشت و درست در سالگرد آن ماجرا «تصادفا» از استودیوی تلویزیون فارسی BBC سر درآورد و آنتن گرفت! مشترکات ترور آقاسلطان با اسیدپاشی در اصفهان تا آن اندازه هست که بتوان مانند 88 وحدت آرمانی ثلاثی انگلستان- اسرائیل- عربستان را در این دو سانحه ردیابی و گمانهزنی کرد.
سجادی با اشاره به نقشآفرینیهای خاص شبکههایی نظیر فاکس نیوز، بیبیسی و العربیه در ماجرای ترور ندا آقاسلطان مینویسد: در ماجرای اسیدپاشی در اصفهان به وضوح میتوان رد پای آن ثلاثی را گمانهزنی کرد. امری که در میانه سناریوی «اسلامهراسی» منتجه از توحش داعشیان اکنون میتواند با انتساب اسیدپاشیها در اصفهان به منسوبان و حامیان مذهبی حکومت با ضریب بالایی سناریوی «ایرانهراسی» در افکار بینالملل را نیز توام با موفقیت و باورپذیری کند. بیجهت هم نیست که از فردای مخابره ماجرای اسیدپاشی، BBC بالاترین و بیشترین جهد ممکن در القا و احتمال و انتساب ماجرای اصفهان به اقشار مذهبی را بکار بست! و همگام با BBC شاهد بسیجی گسترده و معنادار و خلقالساعه در حد فاصل اپوزیسیون خارجی ایران تا مطبوعات نزدیک به سبزها در داخل شدیم که متفقا بر طبل «مذهبی بودن» و «افراطی بودن» و «تحتالحمایه بودن» عوامل اسیدپاشی در اصفهان «کوبشی» مفهوم و معنادار و قابل فهم اعمال کردند!
همکار سابق نشریات اصلاحطلب همچنین یادآور شد: بیجهت هم نبود که در فردای ماجرای اسیدپاشی در اصفهان، وزارت خارجه انگلستان به شکلی معنادار ضمن صدور اطلاعیهای شداد و غلیظ ایران را کشوری فاقد امنیت برای سفر اتباع خود معرفی کرد و خواستار پرهیز شهروندانش از مسافرت به ایران شد! تا از این طریق به جنبش افکار عمومیسازی علیه «ایران متهم به خشونتورزی دینی علیه شهروندانش» مساعدت و امدادرسانی کرده باشد؛ شرارتی که تا آن درجه چاشنی داشت تا بتواند سرآمدانی مانند دکتر سروش و چند تن دیگر از مخالفان حکومت در ایران را خواسته یا ناخواسته مجبور به بازی در زمین خود کند و آنها را قبل از آنکه ردی از عامل یا عوامل اسیدپاشیهای اصفهان پیدا شده باشد متقاعد بر این کند که بلاشک و بلاتردید عامل اسیدپاشیها در اصفهان افراد مذهبی و متشرع و دلچرکین از بدحجابی بانوان در ایران و ایضا برخوردار از حمایتهای حکومتیاند!
وی ضمن سخنانی در حسینیه دارالزهرا با اشاره به جنایت اسیدپاشی در اصفهان گفت: ما خدا را شاکریم که دشمنان ما را از احمقها قرار داده است. من حدسم این است که این کار خارجیها و یک دسیسه بوده است. درست است چند نفر قربانی شدند اما اتفاقا این کار که کار بسیار کثیفی بود به نفع دین تمام شد.
وی افزود: این اتفاق نشان داد منطق و کتاب و استدلال آنها اسید است. آن هم در برابر استدلال قرص و محکم این دین.
در همین حال داریوش سجادی مشاور سابق کروبی در وبلاگ خود نوشت: دادههای میدانی جملگی نشان از آن دارد که در ماجرای اسیدپاشیهای اخیر در اصفهان نباید امیدی به یابش عامل یا عوامل این جنایت داشت. ظواهر امر موید آن است که این جنایات با برخورداری از یک عقبه حرفهای و به صورتی محاسبه شده و هدفمند به وقوع پیوسته. جنس اسیدپاشیهای اخیر قرینهای از «ترور» ندا آقاسلطان در شهرآشوبی سال 88 است که به صورت طبیعی تاکنون نه تنها عامل یا عوامل آن جنایت پیدا نشدند بلکه حتی هیچ ردی از دو فیلمبردار حرفهای حاضر در صحنه جنایت نیز پیدا نشد! فیلمبردارانی که به سهولت میتوانستند همانند دیگر اسلاف خود در جنبش سبز با معرفی و حضور خود در غرب در ناباورانهترین تیراژ ممکن خود را در کسری از زمان به مشهورترین شخصیتهای جهانی مبدل کرده و در کانون اعطای مدل به مدل جوایز مالی و حقوق بشری قرار بگیرند. اما علیرغم گذشت بیش از 5 سال از آن ماجرا چنان فیلمبردارانی همچنان مفقودالاثر و مجهولالهویه ماندهاند!
سجادی میافزاید: رسوایی ماجرا آنجا شدت و عمق یافت که نسخه دوم از فیلم صحنه ترور آقاسلطان تا یک سال پنهان بود و هیچ کس از وجود آن خبر نداشت و درست در سالگرد آن ماجرا «تصادفا» از استودیوی تلویزیون فارسی BBC سر درآورد و آنتن گرفت! مشترکات ترور آقاسلطان با اسیدپاشی در اصفهان تا آن اندازه هست که بتوان مانند 88 وحدت آرمانی ثلاثی انگلستان- اسرائیل- عربستان را در این دو سانحه ردیابی و گمانهزنی کرد.
سجادی با اشاره به نقشآفرینیهای خاص شبکههایی نظیر فاکس نیوز، بیبیسی و العربیه در ماجرای ترور ندا آقاسلطان مینویسد: در ماجرای اسیدپاشی در اصفهان به وضوح میتوان رد پای آن ثلاثی را گمانهزنی کرد. امری که در میانه سناریوی «اسلامهراسی» منتجه از توحش داعشیان اکنون میتواند با انتساب اسیدپاشیها در اصفهان به منسوبان و حامیان مذهبی حکومت با ضریب بالایی سناریوی «ایرانهراسی» در افکار بینالملل را نیز توام با موفقیت و باورپذیری کند. بیجهت هم نیست که از فردای مخابره ماجرای اسیدپاشی، BBC بالاترین و بیشترین جهد ممکن در القا و احتمال و انتساب ماجرای اصفهان به اقشار مذهبی را بکار بست! و همگام با BBC شاهد بسیجی گسترده و معنادار و خلقالساعه در حد فاصل اپوزیسیون خارجی ایران تا مطبوعات نزدیک به سبزها در داخل شدیم که متفقا بر طبل «مذهبی بودن» و «افراطی بودن» و «تحتالحمایه بودن» عوامل اسیدپاشی در اصفهان «کوبشی» مفهوم و معنادار و قابل فهم اعمال کردند!
همکار سابق نشریات اصلاحطلب همچنین یادآور شد: بیجهت هم نبود که در فردای ماجرای اسیدپاشی در اصفهان، وزارت خارجه انگلستان به شکلی معنادار ضمن صدور اطلاعیهای شداد و غلیظ ایران را کشوری فاقد امنیت برای سفر اتباع خود معرفی کرد و خواستار پرهیز شهروندانش از مسافرت به ایران شد! تا از این طریق به جنبش افکار عمومیسازی علیه «ایران متهم به خشونتورزی دینی علیه شهروندانش» مساعدت و امدادرسانی کرده باشد؛ شرارتی که تا آن درجه چاشنی داشت تا بتواند سرآمدانی مانند دکتر سروش و چند تن دیگر از مخالفان حکومت در ایران را خواسته یا ناخواسته مجبور به بازی در زمین خود کند و آنها را قبل از آنکه ردی از عامل یا عوامل اسیدپاشیهای اصفهان پیدا شده باشد متقاعد بر این کند که بلاشک و بلاتردید عامل اسیدپاشیها در اصفهان افراد مذهبی و متشرع و دلچرکین از بدحجابی بانوان در ایران و ایضا برخوردار از حمایتهای حکومتیاند!