صراط: مجید بهرامی بازیگر تئاتر و سینما بعد از سالها مبارزه با سرطان دار فانی را وداع گفت. مدیرعامل خانه هنرمندان ایران از نخستین افرادی است که درگذشت این هنرمند را تسلیت گفته است.
متن پیام تسلیت مجید سرسنگی، مدیرعامل خانه هنرمندان ایران و رئیس تماشاخانه ایرانشهر به این شرح است:
«به نام خدا، که کویش مقصد غایی همگان است.
مدتها بود که رنج میکشید و ما، رنج کشیدنش را میدیدیم، اما تلاش میکردیم غصه را در چهرههایمان نبیند. میدید، اما به روی خودش نمیآورد. به ما، حتی، روحیه میداد، میخندید، امیدوارمان میکرد و ما با همهی هراسی که در جانمان بود، امید دادنش را باور میکردیم.
همین چند وقت پیش بود که آمد و در اینجا - خانهی هنرمندان - نمایشگاهی گذاشت؛ به نفع کودکان سرطانی! دیگر خودش برای خودش مهم نبود، رنج او به رنجهای بزرگتری گره خورده بود: رنج همهی آنها که «رنج» میکشند.
میدانستیم یک روز، یا یک شب باید با این خبر بیرحم روبرو شویم؛ میدانستیم، اما باورش نمیکردیم. آنقدر از خودش انرژی و نشاط نشان داده بود، که حتی تصور مرگ هم در موردش مصداق نداشت.
مجید بهرامی، عاقبت، ساعت هشت و چهل و پنج دقیقهی شامگاه بیست و چهارم آبان هزار و سیصد و نود و سه، چشمانش را تا ابد به روی این دنیای خاکی بست. اما دریچهی قلبش بسته نشد، پنجرهی خاطراتش همچنان بازماند و شیرینی لحظاتی که با ما بود و مرگ را به سخره گرفته بود، جایی نرفت.
دوستش داشتیم، همچنانکه او همه را دوست داشت. هرچند دیگر بر صحنه نخواهد درخشید، هرچند «عجایب المخلوقات» دیگری را نخواهد آفرید، و هرچند دیگر همهی ما را مبهوت استعداد و تعهدش نخواهد کرد، اما در صحنهی زندگی ما همچنان نامش باقی است.
روحش شاد و قرین رحمت واسعهی الهی باد.»
زندهیاد مجید بهرامی شامگاه گذشته 24 آبان ماه از دنیا رفت. او در نمایشهایی همچون «سیاها»، «خانه در گذشته ما» و ... بازی کرده و مدتی نیز برای درمان به آلمان رفته بود. بهرامی همچنین در فیلمهای «بدرود بغداد» و «گیلانه» ایفای نقش کرده بود.
متن پیام تسلیت مجید سرسنگی، مدیرعامل خانه هنرمندان ایران و رئیس تماشاخانه ایرانشهر به این شرح است:
«به نام خدا، که کویش مقصد غایی همگان است.
مدتها بود که رنج میکشید و ما، رنج کشیدنش را میدیدیم، اما تلاش میکردیم غصه را در چهرههایمان نبیند. میدید، اما به روی خودش نمیآورد. به ما، حتی، روحیه میداد، میخندید، امیدوارمان میکرد و ما با همهی هراسی که در جانمان بود، امید دادنش را باور میکردیم.
همین چند وقت پیش بود که آمد و در اینجا - خانهی هنرمندان - نمایشگاهی گذاشت؛ به نفع کودکان سرطانی! دیگر خودش برای خودش مهم نبود، رنج او به رنجهای بزرگتری گره خورده بود: رنج همهی آنها که «رنج» میکشند.
میدانستیم یک روز، یا یک شب باید با این خبر بیرحم روبرو شویم؛ میدانستیم، اما باورش نمیکردیم. آنقدر از خودش انرژی و نشاط نشان داده بود، که حتی تصور مرگ هم در موردش مصداق نداشت.
مجید بهرامی، عاقبت، ساعت هشت و چهل و پنج دقیقهی شامگاه بیست و چهارم آبان هزار و سیصد و نود و سه، چشمانش را تا ابد به روی این دنیای خاکی بست. اما دریچهی قلبش بسته نشد، پنجرهی خاطراتش همچنان بازماند و شیرینی لحظاتی که با ما بود و مرگ را به سخره گرفته بود، جایی نرفت.
دوستش داشتیم، همچنانکه او همه را دوست داشت. هرچند دیگر بر صحنه نخواهد درخشید، هرچند «عجایب المخلوقات» دیگری را نخواهد آفرید، و هرچند دیگر همهی ما را مبهوت استعداد و تعهدش نخواهد کرد، اما در صحنهی زندگی ما همچنان نامش باقی است.
روحش شاد و قرین رحمت واسعهی الهی باد.»
زندهیاد مجید بهرامی شامگاه گذشته 24 آبان ماه از دنیا رفت. او در نمایشهایی همچون «سیاها»، «خانه در گذشته ما» و ... بازی کرده و مدتی نیز برای درمان به آلمان رفته بود. بهرامی همچنین در فیلمهای «بدرود بغداد» و «گیلانه» ایفای نقش کرده بود.