صراط: مهرداد میناوند ساعت 8 شب یکشنبه در بهشت زهرای تهران بود. او به همراه روزبه نعمت اللهی و چند خواننده دیگر کشورمان در کنار خانواده پاشایی سرانجام توانستند با خلوت شدن بهشت زهراء مراسم تدفین این هنرمند محبوب را برگزار کنند. میناوند می گوید:« راستش نمی دانم این چه شایعات زشتی است که درست می کنند. من دیشب آنجا بودم. صبح هم برای مراسم تشییع جنازه رفتم اما این قدر جمعیت زیاد بود که امکان جلو رفتن نبود و بعد هم شنیدم که جنازه دفن نشده اما غروب روزبه نعمت اللهی عزیز تماس گرفت و گفت دارند به بهشت زهراء می روند و قرار است به مراسم تدفین می روند. من که بالای سر قبر رسیدم تازه داشتند روی قبر خاک می ریختند. از آنجا به بعدش را دیگر شاهد بودم. اینکه خانواده اش مشغول عزاداری بودند و اشک می ریختند. راستش من که سر در نمی آورم این حرف های زشت و شایعات تلخ برای چه ساخته می شوند. احساسم این است که گروهی این وسط دارند از آب گل آلود ماهی می گیرند.»
او ادامه می دهد:« من اشک های برادرش را سر خاک دیدم. همه چیز نشان می داد مراسم خاکسپاری همان لحظه دارد انجام می شود. اصلا چرا باید چنین کاری کنند؟ این عزیزانی که شایعه می سازند چرا خودشان را جای خانواده مرحوم پاشایی نمی گذارند؟ آنها داغ فرزند دیده اند. آن هم فرزندی که برای یک ملت دوست داشتنی بود. آن وقت یک عده برای شادی خودشان می ایند درد این خانواده را تشدید می کنند. من این را از زبان مادر مرحوم پاشایی شنیدم که گفت آنهایی را که شاعیه می سازند را حلال نمی کند ؛ آنهایی که آن تصاویر دردناک لحظه جان سپردنش را در شبکه های اجتماعی گذاشتند. فقط دوست دارم بدانم با چه رویی این کار ها را می کنند؟ چطور دلشان می اید دل یک خانواده داغدیده خونتر کنند. این قدر شایعه ساختند تا پدرش مجبور شود مصاحبه کند دوباره تاکید کند این بچه عاشق امام حسین است . بیاید با آن حال زارش برای پسرش روزه علی اکبر بخواند. بابا آنهایی که این قدر دروغ می سازند یک مقدار هم خودشان را جای خانواده این عزیز بگذارند.»
مهرداد در پایان از آرزویش گفت که متاسفانه اتفاق نیفتاد: «ده روز قبل به ملاقات مرتضی رفتم. او ان روزها ملاقات ممنوع بود و فقط می توانستیم از پشت شیشه او را ببینیم . آن روز رفتم پیراهن شماره 100 تیم ملی را گرفتم عکس او را رویش چاپ کرده بودم برای روحیه دادن به او می خواستم این لباس را تنم کنم اما تقدیر خدا این نبود که او تا روز بازی کره زنده باشد.»
او ادامه می دهد:« من اشک های برادرش را سر خاک دیدم. همه چیز نشان می داد مراسم خاکسپاری همان لحظه دارد انجام می شود. اصلا چرا باید چنین کاری کنند؟ این عزیزانی که شایعه می سازند چرا خودشان را جای خانواده مرحوم پاشایی نمی گذارند؟ آنها داغ فرزند دیده اند. آن هم فرزندی که برای یک ملت دوست داشتنی بود. آن وقت یک عده برای شادی خودشان می ایند درد این خانواده را تشدید می کنند. من این را از زبان مادر مرحوم پاشایی شنیدم که گفت آنهایی را که شاعیه می سازند را حلال نمی کند ؛ آنهایی که آن تصاویر دردناک لحظه جان سپردنش را در شبکه های اجتماعی گذاشتند. فقط دوست دارم بدانم با چه رویی این کار ها را می کنند؟ چطور دلشان می اید دل یک خانواده داغدیده خونتر کنند. این قدر شایعه ساختند تا پدرش مجبور شود مصاحبه کند دوباره تاکید کند این بچه عاشق امام حسین است . بیاید با آن حال زارش برای پسرش روزه علی اکبر بخواند. بابا آنهایی که این قدر دروغ می سازند یک مقدار هم خودشان را جای خانواده این عزیز بگذارند.»
مهرداد در پایان از آرزویش گفت که متاسفانه اتفاق نیفتاد: «ده روز قبل به ملاقات مرتضی رفتم. او ان روزها ملاقات ممنوع بود و فقط می توانستیم از پشت شیشه او را ببینیم . آن روز رفتم پیراهن شماره 100 تیم ملی را گرفتم عکس او را رویش چاپ کرده بودم برای روحیه دادن به او می خواستم این لباس را تنم کنم اما تقدیر خدا این نبود که او تا روز بازی کره زنده باشد.»