صراط:در اوایل سال(1291ه.ق) به دنیا آمد. پدر او "نصرالله خان مشیرالدوله" بود. حسن تحصیلات مقدماتی فارسی و عربی را از معلمین سرخانه یاد گرفت و بعد از آن پدرش او را برای تحصیل به روسیه فرستاد.
حسن پیرنیا تحصیلات نظامی و سپس تحصیلات حقوقی خود را در دانشکده حقوق مسکو تمام کرد و پس از پایان تحصیلات به سمت وابسته سفارت ایران در پطرزبورگ تعیین شد.
در 1317 که پدرش وزیر امورخارجه شد و او منشی پدرش شد. سپس با مقام ریاست کابینه وزارت خارجه و همچنین منشی مخصوص صدر اعظم به لقب (مشیرالملکی) نیز به او داده شد.
میرزاحسنخان مشیر الدوله با تحصیلاتی که در رشته حقوق داشت به خوبی به اهمیت قانون و نقشی که در پیشرفت جامعه و ملت دارد واقف بود به این منظور وقتی به ایران آمد مدرسه (علوم سیاسی) را تاسیس کرد تا موقعیتی فراهم شود که مردم ایران را به قانوندانی و حق و حدگذاری وادار کند. حسن پیرنیا خود در این مدرسه حقوق بینالملل درس میداد.
در سفر دوم "مظفرالدین شاه" به اروپا در سال 1320ق به عنوان مترجم با شاه همراه شد و پس از برگشت از سفر به سمت سفیر ایران در پطرزبورگ منصوب شد. این ماموریت سه سال طول کشید.
در بحبوحه انقلاب مشروطیت در ایران روش میانه روی در سیاست را انتخاب کرد به اتفاق برادرش "حسین موتمن الملک" کمک بسیاری در راه ترجمه و نگارش قانون اساسی جدید ایران کردند.
پس از فوت "مظفرالدین شاه" حسن پیرنیا جهت اعلام خبر تاجگذاری "محمدعلی شاه" در سال 1325ق مامور سفر به کشورهای اروپایی شد، بعد از بازگشت به ایران به لقب (مشیرالدوله) که از القاب پدرش بود، ملقب شد[9] و در کابینه "ناصرالملک" به مقام وزارت خارجه رسید. در سال 1907م که اعلام قرداد 1907 روس و انگلیس بود مشیرالدوله طی نامههای جوابی منطقی به سفارت روس و انگلیس داد که موجب رضایت عمومی آزادی خواهان و روشنفکران ایران شد.
مشیرالدوله در سال 1289ش در کابینه "سپهدار اعظم" به وزارت عدلیه رسید و دست به اصلاحاتی زد و بعد از چند ماه قانون تشکیلات و قانون اصول محاکمات را نوشت و تقدیم مجلس کرد که تصویب شد.
در کابینه "مستوفی الممالک" دعوت به کار نشد؛ ولی بار دیگر با آمدن "ناصرالملک" به مقام وزارت دادگستری رسید.
در کابینه "صمصام السلطنه بختیاری" باز وزیر عدلیه شد پس از ترمیم کابینه "صمصام" به وزارت معارف رسید در کابینه "علاءالسلطنه" باز به وزارت معارف رسید، پس از "علاءالسلطنه"، "مستوفی الممالک" به نخست وزیری رسید و پس از "مستوفی"، حسن پیرنیا به نخست وزیری رسید که بیش از 40 روز طول نکشید.
در سال 1296ش در دو کابینه "علاءالسلطنه" یکبار وزیر جنگ و وزیر پست و تلگراف بود در کابینه دوم "عینالدوله" حسن پیرنیا در همان سال وزیر جنگ شد.
در سال 1299 و 1300ش نخست وزیر و وزیر کشور شد. در سال 1302ش نخست وزیر و وزیر کشور شد و در سال 1302ش نیز برای بار چهارم نخست وزیر و وزیر کشور شد.
مشیرالدوله از سال 1302 به بعد به کلی از مشاغل دولتی کنارهگیری کرد و مشغول تالیف "کتاب تاریخ ایران باستان" شد. دیگر آثار او کتاب "حقوق بی نالملل"، "خطوط برجسته داستانهای ایران قدیم"، "دستورالعمل اصول" و "محاکمات جزایی" و "قوانین موقتی محاکمات حقوق". او زبان روسی و فرانسه را به خوبی میدانست؛ اما کتابی به این دو زبان ندارد. در آبان 1314ش در تهران وفات یافت و در "امامزاده صالح تجریش" به خاک سپرده شد.
حسن پیرنیا تحصیلات نظامی و سپس تحصیلات حقوقی خود را در دانشکده حقوق مسکو تمام کرد و پس از پایان تحصیلات به سمت وابسته سفارت ایران در پطرزبورگ تعیین شد.
در 1317 که پدرش وزیر امورخارجه شد و او منشی پدرش شد. سپس با مقام ریاست کابینه وزارت خارجه و همچنین منشی مخصوص صدر اعظم به لقب (مشیرالملکی) نیز به او داده شد.
میرزاحسنخان مشیر الدوله با تحصیلاتی که در رشته حقوق داشت به خوبی به اهمیت قانون و نقشی که در پیشرفت جامعه و ملت دارد واقف بود به این منظور وقتی به ایران آمد مدرسه (علوم سیاسی) را تاسیس کرد تا موقعیتی فراهم شود که مردم ایران را به قانوندانی و حق و حدگذاری وادار کند. حسن پیرنیا خود در این مدرسه حقوق بینالملل درس میداد.
در سفر دوم "مظفرالدین شاه" به اروپا در سال 1320ق به عنوان مترجم با شاه همراه شد و پس از برگشت از سفر به سمت سفیر ایران در پطرزبورگ منصوب شد. این ماموریت سه سال طول کشید.
در بحبوحه انقلاب مشروطیت در ایران روش میانه روی در سیاست را انتخاب کرد به اتفاق برادرش "حسین موتمن الملک" کمک بسیاری در راه ترجمه و نگارش قانون اساسی جدید ایران کردند.
پس از فوت "مظفرالدین شاه" حسن پیرنیا جهت اعلام خبر تاجگذاری "محمدعلی شاه" در سال 1325ق مامور سفر به کشورهای اروپایی شد، بعد از بازگشت به ایران به لقب (مشیرالدوله) که از القاب پدرش بود، ملقب شد[9] و در کابینه "ناصرالملک" به مقام وزارت خارجه رسید. در سال 1907م که اعلام قرداد 1907 روس و انگلیس بود مشیرالدوله طی نامههای جوابی منطقی به سفارت روس و انگلیس داد که موجب رضایت عمومی آزادی خواهان و روشنفکران ایران شد.
مشیرالدوله در سال 1289ش در کابینه "سپهدار اعظم" به وزارت عدلیه رسید و دست به اصلاحاتی زد و بعد از چند ماه قانون تشکیلات و قانون اصول محاکمات را نوشت و تقدیم مجلس کرد که تصویب شد.
در کابینه "مستوفی الممالک" دعوت به کار نشد؛ ولی بار دیگر با آمدن "ناصرالملک" به مقام وزارت دادگستری رسید.
در کابینه "صمصام السلطنه بختیاری" باز وزیر عدلیه شد پس از ترمیم کابینه "صمصام" به وزارت معارف رسید در کابینه "علاءالسلطنه" باز به وزارت معارف رسید، پس از "علاءالسلطنه"، "مستوفی الممالک" به نخست وزیری رسید و پس از "مستوفی"، حسن پیرنیا به نخست وزیری رسید که بیش از 40 روز طول نکشید.
در سال 1296ش در دو کابینه "علاءالسلطنه" یکبار وزیر جنگ و وزیر پست و تلگراف بود در کابینه دوم "عینالدوله" حسن پیرنیا در همان سال وزیر جنگ شد.
در سال 1299 و 1300ش نخست وزیر و وزیر کشور شد. در سال 1302ش نخست وزیر و وزیر کشور شد و در سال 1302ش نیز برای بار چهارم نخست وزیر و وزیر کشور شد.
مشیرالدوله از سال 1302 به بعد به کلی از مشاغل دولتی کنارهگیری کرد و مشغول تالیف "کتاب تاریخ ایران باستان" شد. دیگر آثار او کتاب "حقوق بی نالملل"، "خطوط برجسته داستانهای ایران قدیم"، "دستورالعمل اصول" و "محاکمات جزایی" و "قوانین موقتی محاکمات حقوق". او زبان روسی و فرانسه را به خوبی میدانست؛ اما کتابی به این دو زبان ندارد. در آبان 1314ش در تهران وفات یافت و در "امامزاده صالح تجریش" به خاک سپرده شد.