اصولا از منظر ادبیات واقع گرایی، حفظ و کسب منافع ملی در اولویت و مقصد سیاست خارجی هر کشوری است و گره زدن آن به منافع دیگر کشورها وجهی ندارد. مذاکرات مجموعه کشورهای 1+5 (آمریکا، فرانسه، انگلیس، آلمان، چین و روسیه) با جمهوری اسلامی ایران درباره موضوع رسیدن به توافقی درباره فعالیت های هسته ای صلح آمیز تهران درسالهای اخیر فراز و نشیب های زیادی داشته است. سر تیم هماهنگی این 6 کشور با منافع متنوع و گاه متضاد را در مذاکرات یک ساله اخیر کاترین اشتون برعهده داشته است که البته اهمیت مذاکرات وجهه ای بین المللی برای این دیپلمات انگلیسی نیز به همراه داشت.
دولت آمریکا به عنوان مهمترین طرف مذاکره با ایران به دلیل تلاش برای حمایت رقبایش از تحریم های یک جانبه واشنگتن تلاش داشته همواره گروه 1+5 را منسجم نگه دارد.
مقامات ارشد وزارت خارجه آمریکا از جمله وندی شرمن، معاون وزارت خارجه این کشور در اکثر اظهار نظرهای خود بر وجود وحدت رویه در بین این کشورها درباره موضوع هسته ای ایران تاکید کرده است.
دیگر مقامات این کشور نیز در راستای حفظ این سیاست بارها این خط مشی را مورد تاکید قرار داده اند.
با این حال اظهار این واقعیت که گروه 1+5 شامل 6 کشور بسیار نامتجانس، با راهبردهای متفاوت و حتی متضاد بین المللی هستند آشکار و بدیهی است.
اختلافات راهبردی روسیه و آمریکا در مسائل خاورمیانه و بحران اوکراین از یک سو و رقابت روز افزون چین با آمریکا در همه عرصه های بین المللی بر کسی پوشیده نیست. بعلاوه چین اصولا در مذاکرات هسته ای چندان تحرک جدی از خود نشان نداده است و غالبا در سطح پایین حضور پیدا کرده است.
تروئیکای اروپایی نیز نه تنها با روسیه وارد تنش جدی در موضوع بحران اوکراین شده است بلکه با آمریکا نیز در موضوع ایران به اختلاف نظرهایی رسیده اند.
از همین روست که کاخ سفید با آگاهی بر این نقاط اصطکاک تلاش دارد حداقل سه کشور همسوی اروپایی را در اردوگاه خود حفظ کنند و وزیر خود را پیش از مذاکرات به پایتختهای اروپایی می فرستد و یا در حین مذاکرات دیدارهای فشرده ای با آنها برگزار می کند.
طی روزهای اخیر جان کری به لندن و پاریس رفت تا پیش از مذاکره با جواد ظریف در وین هماهنگی هایی با دو عضو دائم شورای امنیت داشته باشد، همچنین شب گذشته در حالی که انتظار می رفت لوران فابیوس وین را ترک کند، تا نیمه شب در هتل پاله کوبورگ با جان کری به رایزنی پرداخت.
همراهی این دو کشور برای آمریکا به ویژه تلاش فرانسه برای برخی مانورهای سیاسی در نشان دادن انسجام 1+5 که به نظر می رسد اکنون تبدیل به "3 متکثر + 1+1" شده حائز اهمیت است.
از سوی دیگر بر اساس برخی رسانه ها از جلمه خبرگزاری آلمان، برلین در مذاکرات هسته ای نقش متعادل کننده ای ایفا می کند که برخواسته از منافع اقتصادی زیاد این کشور در ایران و نیز سابقه هسته ای آن است.
همچینین روابط آلمان نسبت به دیگر کشورهای اروپایی با ایران بهتر است و غالبا در مقایسه با هیاهوی بیشتر فرانسه و انگلیس در حمایت از تحریم ها، برلین با ملاحظه بیشتری موضع گیری کرده است.
از سوی دیگرهمچنان که یک دیپلمات فرانسوی امروز به رویترز گفته است بخشی از مواضع اخیر الیزه ناشی از شخصیت ضد ایرانی و طرفدار اسرائیل وزیر خارجه این کشور ناشی می شود. ایده ای که تا حدی درست است چرا که کمیته مالی سنای فرانسه اخیرا در گزارشی از سیاست پیروی الیزه از تحریمهای آمریکا علیه ایران انتقاد کرد و خواستار یک سیاست باثبات در قبال ایران شد.
اینکه دولت آمریکا مهمترین طرف ایران در مذاکرات هسته ای است بر کسی پوشیده نیست اما با ورود مذاکرات به روزهای حساس نهایی تلاش واشنگتن برای یک دست سازی 5 کشور رقیب دیگر به خصوص در حمایت از سیاست های یک جانبه و گاه زیاده خواهانه این کشور در مذاکرات روز به روز مشکلتر و پرهزینه تر می شود.