صراط: اغلب اوقات ایجاد یک رابطه عاطفی بسیار آسان است اما قطع رابطه عاطفی یا خارج شدن از رابطهای که براساس مهر و محبت شکل گرفته همیشه ناگوار است و التیام زخمهای ناشی از این گسستگی عاطفی بسیار سخت است.
ممکن است قطع رابطه عاطفی ناشی از فوت همسر یا فرزند باشد و گاهی ممکن است ناشی از طلاق و جدایی باشد اما آنچه مسلم است این است که همیشه قطع رابطه توأم با افسردگی است. این افسردگی که از آن با نام افسردگی اتفاقی یاد میشود اگر به نحو درست کنترل و درمان نشود به افسردگی بیمارگونه تبدیل میشود و فرد به خود و دیگران آسیبهای جدی و گاهی جبرانناپذیر وارد میکند.
طبق بررسیهایی که در کشورهای مختلف صورت گرفته جدایی از همسر بیشترین آمار ابتلا به افسردگی اتفاقی در آن کشورها را به خود اختصاص داده اما مرگ فرزند جدایی غیرقابل تحملی است که بالاترین میزان ابتلا به افسردگی را به خود اختصاص داده است.
هنگامی که فرد دچار افسردگی اتفاقی پس از واقعه جدایی میشود، ممکن است مرتکب کارهای غیرقابل پیشبینی و غیرمنطقی شود.بنابراین نخستین گام برای تحمل، التیام و بهبودی زخمهای ناشی از این برهم خوردگی رابطه، مراجعه به مشاور متخصص است زیرا در چنین بحرانی ممکن است فرد نتواند راههای درست و منطقی را تشخیص دهد و دست به اقداماتی بزند که موجب آسیبدیدگی وی و اطرافیانش شود.نکته مهم و قابل توجه در برخی از جداییها که بر اثر طلاق روی میدهد این است که فرد احساس میکند به او ظلم شده و هیچ نهاد و سازمانی ظلم وارد بر وی را جبران نمیکنند.
احساس ضرر و مورد ظلم واقع شدن میتواند فرد را به سوی ارتکاب جرایم غیرقابل پیشبینی هدایت کند.
به عنوان مثال مردی که حتی نمیتوانست به یک حیوان آسیب برساند در یک لحظه سیستم عصبی وی چنان به هم میریزد که او را قادر میسازد دست به قتل همسر سابق خود بزند یا بر اثر یک جنون آنی به صورت وی اسید بپاشد.
بسیار دیده شده زنان جوانی که پس از طلاق دچار افسردگی میشوند و در یک تصمیم نسنجیده با نخستین خواستگار ازدواج میکنند، آنها پس از چندماه در زندگی جدید هم دچار مشکل میشوند زیرا در لحظه ازدواج تصمیم منطقی براساس معیارهای صحیح نداشتهاند.
تحمل اثرات ناشی از جدایی با راهکارهایی که مشاور متخصص در جلسات رواندرمانی ارائه میدهد آسانتر میشود.از سوی دیگر هرچقدر اعتقادات مذهبی در فرد بیشتر باشد و بیشتر تقویت شود آسیبهای کمتری وی را تهدید خواهد کرد.یک فرد پس از پایان یک رابطه عاطفی به هر دلیلی چه طلاق و چه مرگ باید بداند که پایان رابطه به معنی شکست و پایان زندگی نیست و وی با یک برنامهریزی مدون میتواند به سمت موفقیتی که آرزویش را داشته گام بردارد.
ممکن است قطع رابطه عاطفی ناشی از فوت همسر یا فرزند باشد و گاهی ممکن است ناشی از طلاق و جدایی باشد اما آنچه مسلم است این است که همیشه قطع رابطه توأم با افسردگی است. این افسردگی که از آن با نام افسردگی اتفاقی یاد میشود اگر به نحو درست کنترل و درمان نشود به افسردگی بیمارگونه تبدیل میشود و فرد به خود و دیگران آسیبهای جدی و گاهی جبرانناپذیر وارد میکند.
طبق بررسیهایی که در کشورهای مختلف صورت گرفته جدایی از همسر بیشترین آمار ابتلا به افسردگی اتفاقی در آن کشورها را به خود اختصاص داده اما مرگ فرزند جدایی غیرقابل تحملی است که بالاترین میزان ابتلا به افسردگی را به خود اختصاص داده است.
هنگامی که فرد دچار افسردگی اتفاقی پس از واقعه جدایی میشود، ممکن است مرتکب کارهای غیرقابل پیشبینی و غیرمنطقی شود.بنابراین نخستین گام برای تحمل، التیام و بهبودی زخمهای ناشی از این برهم خوردگی رابطه، مراجعه به مشاور متخصص است زیرا در چنین بحرانی ممکن است فرد نتواند راههای درست و منطقی را تشخیص دهد و دست به اقداماتی بزند که موجب آسیبدیدگی وی و اطرافیانش شود.نکته مهم و قابل توجه در برخی از جداییها که بر اثر طلاق روی میدهد این است که فرد احساس میکند به او ظلم شده و هیچ نهاد و سازمانی ظلم وارد بر وی را جبران نمیکنند.
احساس ضرر و مورد ظلم واقع شدن میتواند فرد را به سوی ارتکاب جرایم غیرقابل پیشبینی هدایت کند.
به عنوان مثال مردی که حتی نمیتوانست به یک حیوان آسیب برساند در یک لحظه سیستم عصبی وی چنان به هم میریزد که او را قادر میسازد دست به قتل همسر سابق خود بزند یا بر اثر یک جنون آنی به صورت وی اسید بپاشد.
بسیار دیده شده زنان جوانی که پس از طلاق دچار افسردگی میشوند و در یک تصمیم نسنجیده با نخستین خواستگار ازدواج میکنند، آنها پس از چندماه در زندگی جدید هم دچار مشکل میشوند زیرا در لحظه ازدواج تصمیم منطقی براساس معیارهای صحیح نداشتهاند.
تحمل اثرات ناشی از جدایی با راهکارهایی که مشاور متخصص در جلسات رواندرمانی ارائه میدهد آسانتر میشود.از سوی دیگر هرچقدر اعتقادات مذهبی در فرد بیشتر باشد و بیشتر تقویت شود آسیبهای کمتری وی را تهدید خواهد کرد.یک فرد پس از پایان یک رابطه عاطفی به هر دلیلی چه طلاق و چه مرگ باید بداند که پایان رابطه به معنی شکست و پایان زندگی نیست و وی با یک برنامهریزی مدون میتواند به سمت موفقیتی که آرزویش را داشته گام بردارد.