صراط: از زمان آغاز بحران سوریه تاکنون جمهوری اسلامی ایران همواره نشان داده، در قبال پرونده سوریه در آمادگی تام و کاملی قرار دارد.
از سوی دیگر، تحرکات اخیر ترکیه که همواره موضعی منفی در قبال بحران سوریه داشته، سوالات بسیاری را در اذهان درباره مقاصد و اهداف دولت این کشور ایجاد میکند.
حقایق میدانی تاکید میکنند که ترکیه تلاش میکند، هر گروه مسلحی را که با این کشور و اهدافش در سوریه همراهی ندارد، از عرصه سوریه خارج کند و روی صحبت در اینجا دو گروه تروریستی تکفیری «جبهه النصره» و «داعش» به عنوان دو گروه اصلی و مهم فعال در عرصه میدانی سوریه است.
این درحالی است که آنکارا منافع بسیاری در گسترش نفوذ و افزایش قدرت گروه تروریستی «ارتش آزاد» دارد و این گروه تروریستی حضور تاثیرگذاری در هیأتی دارد که قرار است، به عنوان نماینده «معارضان سوری» در روند سیاسی آتی سوریه و مذاکرات و گفتوگوها با نظام سوریه حضور داشته باشد.
اما تحرکات سیاسی آنکارا نشان میدهد که دولت ترکیه تلاش میکند، ضمن تغییر موضع سیاسی خود در قبال بحران سوریه، توجیهی برای این تغییر موضع برای خود بیابد تا بیش از این آبروی از دست رفته خود را بر باد ندهد، به ویژه آنکه در این راه آنکارا شاهد تغییر موضع غرب نه تنها در قبال بحران سوریه، بلکه در قبال خویش از جمله در پرونده سرکوب آزادیها در این کشور است.
همانگونه که آنکارا هم اکنون به خوبی دریافته که امکان پیوستن آن به ناتو – دستکم در این برهه زمانی – امری محال و غیر ممکن است و این ترکیه را وامیدارد تا به نیروهایی نزدیک شود که روابط اقتصادی گستردهای با این کشور داشته و این روابط تضمین کننده خروج ترکیه از بحران انرژی باشد که فعالیتهای اقتصادی این کشور را با مشکل مواجه کرده است.
در این چارچوب بود که قراردادهای کلان و بزرگی طی سفر «ولادیمیر پوتین»، رئیس جمهوری روسیه به آنکارا امضا شد و از اینجاست که میتوان اهداف نزدیکی ترکیه به جمهوری اسلامی ایران را دریافت.
بنابراین تنها دو عامل «نفت» و «گاز» کافی بودند تا تهران و مسکو اطمینان خاطر آنکارا را فراهم و آن را از خرید نفت مسروقه سوریه و عراق بدست داعش منصرف کنند، در حالیکه روسیه و ایران به خوبی میدانستند، تغییر موضع ترکیه در قبال بحران سوریه پیروزی بزرگ دیپلماتیکی برای آنها شمرده میشود و بازتابهای مستقیم بسیاری بر عرصه میدانی سوریه خواهد گذاشت، به ویژه آنکه ارتش سوریه با جدیت عملیات تکمیل محاصره گروههای مسلح در شهر حلب را در قالب عملیات موسوم به «رنگین کمان» پیش از اجرای طرح آتشبس «استفان دی مستورا»، فرستاده ویژه سازمان ملل در سوریه ادامه میدهند.
همانگونه که تحرکات گسترده دیپلماتیکی که تهران شاهد آن است، از جمله دیدارهای مکرر مسئولان ایرانی با مسئولان سوری و عراقی به این نکته اشاره میکند که نیروهای زمینی سوری و عراقی خود را برای حمله زمینی مشترک علیه داعش آماده میکنند.
قوانین جنگ اقتضا میکند که پیروز میدان حرف آخر را خواهد زد، به همین دلیل ایران تلاشهای خود را بر حمایت نظامی از دمشق و بغداد به موازات حمایت سیاسی از آنها متمرکز کرده و نزدیکی تهران به آنکارا چیزی جز هموار کردن راه خروج ترکیه از باتلاق بحران سوریه و تغییر سیاست حمایت از تروریسم آن هم به بهای بدست آوردن امتیازات اندک و ناچیز آمریکایی و ارائه جایگزینهای اقتصادی مناسب به جای سرقت نفت سوریه و عراق نیست.
به این ترتیب ایران در کمال آرامش به یکی از مهمترین و بزرگترین جبهههای درگیری در سوریه پایان میدهد که در بسته شدن مرزهای ترکیه با سوریه به روی تروریستها نمود پیدا میکند و پس از آن در این تردید نیست که بحران سوریه راه پایان سریع را پیش خواهد گرفت.
اما آنچه که هم اکنون مطرح است، این سوال است که آیا ترکیه این بار به تحرکات و گفتههای خود عمل میکند؟
از سوی دیگر، تحرکات اخیر ترکیه که همواره موضعی منفی در قبال بحران سوریه داشته، سوالات بسیاری را در اذهان درباره مقاصد و اهداف دولت این کشور ایجاد میکند.
حقایق میدانی تاکید میکنند که ترکیه تلاش میکند، هر گروه مسلحی را که با این کشور و اهدافش در سوریه همراهی ندارد، از عرصه سوریه خارج کند و روی صحبت در اینجا دو گروه تروریستی تکفیری «جبهه النصره» و «داعش» به عنوان دو گروه اصلی و مهم فعال در عرصه میدانی سوریه است.
این درحالی است که آنکارا منافع بسیاری در گسترش نفوذ و افزایش قدرت گروه تروریستی «ارتش آزاد» دارد و این گروه تروریستی حضور تاثیرگذاری در هیأتی دارد که قرار است، به عنوان نماینده «معارضان سوری» در روند سیاسی آتی سوریه و مذاکرات و گفتوگوها با نظام سوریه حضور داشته باشد.
اما تحرکات سیاسی آنکارا نشان میدهد که دولت ترکیه تلاش میکند، ضمن تغییر موضع سیاسی خود در قبال بحران سوریه، توجیهی برای این تغییر موضع برای خود بیابد تا بیش از این آبروی از دست رفته خود را بر باد ندهد، به ویژه آنکه در این راه آنکارا شاهد تغییر موضع غرب نه تنها در قبال بحران سوریه، بلکه در قبال خویش از جمله در پرونده سرکوب آزادیها در این کشور است.
همانگونه که آنکارا هم اکنون به خوبی دریافته که امکان پیوستن آن به ناتو – دستکم در این برهه زمانی – امری محال و غیر ممکن است و این ترکیه را وامیدارد تا به نیروهایی نزدیک شود که روابط اقتصادی گستردهای با این کشور داشته و این روابط تضمین کننده خروج ترکیه از بحران انرژی باشد که فعالیتهای اقتصادی این کشور را با مشکل مواجه کرده است.
در این چارچوب بود که قراردادهای کلان و بزرگی طی سفر «ولادیمیر پوتین»، رئیس جمهوری روسیه به آنکارا امضا شد و از اینجاست که میتوان اهداف نزدیکی ترکیه به جمهوری اسلامی ایران را دریافت.
بنابراین تنها دو عامل «نفت» و «گاز» کافی بودند تا تهران و مسکو اطمینان خاطر آنکارا را فراهم و آن را از خرید نفت مسروقه سوریه و عراق بدست داعش منصرف کنند، در حالیکه روسیه و ایران به خوبی میدانستند، تغییر موضع ترکیه در قبال بحران سوریه پیروزی بزرگ دیپلماتیکی برای آنها شمرده میشود و بازتابهای مستقیم بسیاری بر عرصه میدانی سوریه خواهد گذاشت، به ویژه آنکه ارتش سوریه با جدیت عملیات تکمیل محاصره گروههای مسلح در شهر حلب را در قالب عملیات موسوم به «رنگین کمان» پیش از اجرای طرح آتشبس «استفان دی مستورا»، فرستاده ویژه سازمان ملل در سوریه ادامه میدهند.
همانگونه که تحرکات گسترده دیپلماتیکی که تهران شاهد آن است، از جمله دیدارهای مکرر مسئولان ایرانی با مسئولان سوری و عراقی به این نکته اشاره میکند که نیروهای زمینی سوری و عراقی خود را برای حمله زمینی مشترک علیه داعش آماده میکنند.
قوانین جنگ اقتضا میکند که پیروز میدان حرف آخر را خواهد زد، به همین دلیل ایران تلاشهای خود را بر حمایت نظامی از دمشق و بغداد به موازات حمایت سیاسی از آنها متمرکز کرده و نزدیکی تهران به آنکارا چیزی جز هموار کردن راه خروج ترکیه از باتلاق بحران سوریه و تغییر سیاست حمایت از تروریسم آن هم به بهای بدست آوردن امتیازات اندک و ناچیز آمریکایی و ارائه جایگزینهای اقتصادی مناسب به جای سرقت نفت سوریه و عراق نیست.
به این ترتیب ایران در کمال آرامش به یکی از مهمترین و بزرگترین جبهههای درگیری در سوریه پایان میدهد که در بسته شدن مرزهای ترکیه با سوریه به روی تروریستها نمود پیدا میکند و پس از آن در این تردید نیست که بحران سوریه راه پایان سریع را پیش خواهد گرفت.
اما آنچه که هم اکنون مطرح است، این سوال است که آیا ترکیه این بار به تحرکات و گفتههای خود عمل میکند؟