صراط: برنامه این هفته گفتوگوی روز با موضوع انحرافات در شیعه و با محوریت قرار دادن «شیعه انگلیسی» به معرفی و حواشی و خواستگاه فکری این جریان، با حضور سجاد نوروزی و حجت الاسلام مهدی مسائلی کارشناسان سیاسی و مذهبی و با اجرای علی فروغی برگزار شد.
در آغاز مجری – کارشناس برنامه با اشاره به اینکه اولین بار در مسجد مقدس جمکران بحث تشیع انگلیسی و جریانی که در شیعه وجود دارد توسط حجتالاسلام والمسلمین صدیقی بیان شده و پس از ایشان استاد رحیمپور ازغذی و آیتالله اراکی در این رابطه اقدام به روشنگری نمودهاند. همچنین رهبر انقلاب نیز صراحتا از شیعه انگلیسی نام بردند و مختصات این جریان را بیان نمودند، لذا بنا داریم به تشریح مسائل و مصائب مربوط به این جریان در فضای داخلی کشور و بین المللی بپردازیم.
فرقهای که با اسلام سیاسی مخالف است
نوروزی ضمن بیان مقدمه بحث توضیح داد: در حال حاضر مهمترین تهدیدی که شیعیان با آن مواجهاند تفکر تکفیری و وهابی است. این تفکر در عراق و سوریه و سایر بلاد اسلامی خودش را نشان میدهد و به اشکال مختلف، مشکل آفرین است. حتی نحوه قضاوت جهانیان نسبت به اسلام تحت تاثیر بوقهای تبلیغاتی و حرکت هدفمند آنها هستند شکل خاصی پیدا کرده است. در چنین فضایی که شیعه با چنین مخاطره عظیمی مواجه است، پدیده خاصی به نام «شیعه انگلیسی» هم بروز و ظهور پیدا کرده است. چرایی نامگزاری این جریان به «شیعه انگلیسی» جالب توجه است. جدا از اینکه سرآمدان این جریان در لندن اقامت دارند، مقام معظم رهبری نیز در این زمینه فرمایش ارزشمندی دارند: انگلیس را به چه میشناسیم؟ به فرقهسازی و به اینکه سعی میکند از درون جریانهای پویندهٔ اجتماعی، یارگیری کند و جریانهای موازی را طراحی کند تا برش مکتبی را منقطع کند.
از بیان استاد ازغدی وام میگیرم که این جریان سر و صدای زیادی دارد، اینها در لندن هستند، حتی ممکن است در قم یا مشهد هم باشند، همانطور که در سوریه و عراق هم هستند. در وهلهٔ اول تکثر عجیبی در بلاد دارند ولی وقتی به حیطه مدنی آنها نگاه میکنیم چنین تکثری را نمیبینیم. ولی برای اینکه این سر و صدا در جاهای مختلف شنیده شود یک تفکیک وظیفه صورت گرفته است. در باب معرفی و ذات اصلی این جریان به مردم باید گفت به طور مشخص با یک جریانی مواجهیم که به بعضی وجوب «انجمن حجتیه» نزدیک هستند. اینها با جمهوری اسلامی مخالفند چرا که با اسلام، سیاسی مخالفند، ریشه این گروه که در قم و در خاندانی به نام شیرازی است، آنها اجتهاد را به صورت وراثتی نسل به نسل در خود منتقل میکنند و تقریبا هیچ عالم برجستهای اینها را تایید نکرده است. ما پدیدهای در کشورهای همجوارمان داریم به نام: شیعهکشی، یک عده به قصد قربت، شیعه میکشند (جدا از اینکه تکفیریها عقاید خاص خودشان را دارند) یک علت دیگر در این میان وجود دارد و آنهم توهین این جریان به مقدسات اهلسنت است که در حجم عظیم رسانهای تکثیر میشود.
نوروزی درپاسخ به اینکه چه بستر اجتماعی و فکری فراهم شد که تفکر تکفیری سلفی بر پایهٔ آن طی طریق کند، گفت: قطعا و یقینا اقداماتی که جریان شیعه انگلیسی انجام داد تقویت کننده مسیر حرکتی سلفیها وتکفیریها بود.
تفکر «شیعه انگلیسی» در سب و لعن خلاصه شده است
نوروزی در مورد مصداق عینی برای شناخت این جریان گفت: طلبهٔ جوانی که به تعبیر سیدحسن نصرالله از معاریف شیعه نیست، در کویت بر فراز منبر به همسر پیامبر(ص) توهین کرد و این را به عنوان یکی از واجبات شیعه مطرح کرد، سپس از کویت اخراج و به لندن رفت و در کمال شگفتی آنجا کتابی 500 صفحهای و با عنوانی مشئمز کننده منتشر میکند (با وجود اینکه در لندن اگر بخواهید یک سخنرانی در روز عاشورا داشته باشید باید از هزار فیلتر رد شوید)، آقای یاسر الحبیب به راحتی مجالس سب و لعن برگزار میکند، و باعنوان اینکه ما اصل تولی و برائت داریم، رکیکترین و اهانت بارترین توهینها را به اهل سنت مطرح میکنند.
سالها پیش مقامات ارشد مالزی از مقامات جمهوری اسلامی ایران درخواست کردند برای مقابله با بهائیت که در مالزی بسیار پیشرفت کرده است، مبلغ دینی بفرستید. چرا که شیعه الگوی موفقی است تا بتواند جلوی این فرقه بهائیت قد علم کند و بدین شکل ما بتوانیم مردم مالزی را از این منجلاب نجات بدهیم. مبلغین دینی به آنجا رفتند و فضای حب اهلبیت پا گرفت، ناگهان سر و کله این جریان در مالزی پیدا شد و شروع به سب و لعن و فحاشی به مقدسات اهل سنت کردند، مسلمین در آنجا دو قسمت شدند. شروع به دیوارنویسی علیه یکدیگر کردند، در نهایت دولت مالزی مذهب شیعه را ممنوع اعلام کرد.
در سوریه هم وضعیت به همین شکل بوده است، این جریان در کنار حرم حضرت زینب دارای دفتر و دم و دستگاه تبلیغ بودند اما تا سلفیها در حوادث اخیر سوریه به حرم حضرت زینب(س) نزدیک شدند دفاتر خود را جمع کردند و حاضر به دفاع از حرم حضرت زینب نشدند. اگر حزب الله لبنان و مدافعین حرم و حمایت مستقیم جمهوری اسلامی نبود، ممکن بود فاجعه بزرگی برای مسلمین و شیعیان اتفاق بیفتد. نمونه مشخص دیگر در عراق است، شیعیان در عراق اکثریتاند اما حتی یک نماینده از معتقدین به این جریان در انتخابات پارلمانی عراق رای نیاورد. ویژگی مشخص این جریان کثرت سر و صدا و قلت حضور مدنی است.
حجتالاسلام مهدی مسائلی نیز در مورد نسبت این جریان با اسلام اصیل، گفت: در حادثه عاشورا و قیام حضرت سیدالشهدا(ع)، تمام اقشار مسلمانان و حتی مسیحیان هم نقش پررنگی دارند، اما متاسفانه این جریان در صدد هستند که جاذبههای تشیع را که میتواند برای مسلمان و غیرمسلمان الگوپذیری داشته باشد از بین ببرند، و صریحا خود عزاداریها را هدف قرار میدهند و از همین جا هم افراط گرایی در عزاداری را مطرح میکنند؛ عزاداری را به نحوی انجام میدهند که در نگاه انسانها خشن و فجیع باشد و به صورتهای آن هم تنوع میدهند.
قمه زنی باعث وهن شیعه شده است
مجری ـ کارشناس برنامه با ذکر اهداف مشخص این جریان در عزاداریها که یکی لعن و سب و دیگری قمه زدن است از حجت الاسلام مسائلی سوال کرد: آیا در مذهب ما و علمای ما در سدههای گذشته قمه زنی وجود داشته و چگونه وارد شیعه شده است؟
وی در پاسخ گفت: در مورد قمه زنی سنتی از عصر قاجاریه بوجود آمده و گسترش یافته، مقام معظم رهبری سخنی دارند که آنچه از علما و فقهای گذشته نقل شده این است که اگر قمه زنی ضرر جدی نداشته باشد جایز است. سپس ایشان بیان میکنند آیا تخریب تشیع در سایر مسلمانان و انظار جهانیان، زایل کردن خون شهدای انقلاب و خدشه دار کردن حب اهل بیت در زمان کنونی ضرر نیست؟ اگر شما این اصل را انکار کنید حقیقت را انکار میکنید و آنقدر تعصب مذهبی بر شما غالب شده که حقیقت را که با یک جستجوی سادهٔ «شیعه» و «عزاداری» در اینترنت و تصاویری که مشاهده میکنید گواهی میدهد که این کار میتواند بزرگترین ضربهها را به تشیع وارد کند. الان اگر دشمنان میخواستند اسلام را تخریب کنند شاید نمیتوانستند کاری که امروز داعش در تخریب چهرهٔ اسلام میکند را انجام دهند. اقدامات برخی شیعیان متعصب که نمیخواهند حقیقت را درک کنند بالاترین ضربهها را به تشیع میزند.
دوری کردن از تفکر، تعقل و اجتهاد در جریان شیعه انگلیسی
نوروزی سپس توضیح داد: خط تفکر اصولی در شیعه در مقابل تحولات جدید، به واسطه باز بودن باب اجتهاد مقهور و تسلیم نیست. آیت الله جوادی آملی در کتاب خود با عنوان «منزلت عقل در هندسه معرفت دینی» که چکیده آن این است که عقل در کنار نقل، منبع معرفت دینی است. اما در این جریانات ما چنین مسایلی را نمیبینیم. همه چیز در نظر این طیف تقریبا حرام است، اساسا در مقابل تحولات جدید حرفی برای گفتن ندارند، اینها تنها کارویژهٔ مشخصی که در حال انجام آن هستند تبدیل شیعه از یک عقیده به یک فرقه است. ما برای کسب معرفت قرب الی الله عزاداری میکنیم، اما این جریان با کارهای عجیب مثل از روی خار راه رفتن، از روی زغال گذشتن، قمه زدن و.... عزاداری را به یک مناسک فرقهای فرو کاهیدهاند.
برای ما شکل عزاداری موضوعیت دارد یا محتوایی که به قصد معرفت انجام میدهیم؟ جریان تشیع انگلیسی باعث شده ما در نظر دیگران شبیه هندوها و بودیسم و... شویم که هرچند وقت دور هم جمع میشوند و کارهای عجیبی میکنند، یعنی یک نهضت شورانگیز عاشقانه و عاقلانهای که شیعه مدیونش است، در نظر اینها در حد یک مناسک تقلیل پیدا میکند.
چرا شیعه انگلیسی؟
حجت الاسلام مسائلی در مورد اینکه چرا این جریان به «شیعه انگلیسی» گفته میشود گفت: در بعضی موارد انگلیس و سازمانهای جاسوسی این کشور نقش مستقیم در هدایت این جریان دارد اما ادعا نمیکنیم که همه افرادی که به این تفکر کمک میکنند و آن را گسترش میدهند انگلیسی هستند بلکه مرادمان این است که این تفکر، مطلوب انگلیس است. تفکری است که در راه اهداف سلطه گرایانه استکبار مخصوصا انگلیس، فعالیت میکند، این تفکر حتی در درون تشیع مواجهه به وجود میآورد. آنها همچون وهابیت انحصارگرایی دارند و یک پکیج عقایدی بر خودش مسلط کرده تا سایر مسلمانان را از دایره تشیع خارج کند، حتی در برخی موارد، نسبتهای ناروایی را به علمای اسلام میدهند. در اخبار جدید، اعتقاد به علوم عقلی بین علمای ما وجود داشته است اما اینهابه شکل عوامانه وارد این بحثها میشوند و عنصر تکفیر و رد علمای شیعه را بین مردم گسترش میدهند. یاسر الحبیب و مصطفی شیرازی همواره آیت الله بهجت را تکفیر میکنند. اینها بدین خاطر با ایشان دشمنی میکنند که آیت الله بهجت عرفان نظری و علوم عقلی را نزد علمای بزرگ نجف مثل آیت الله قاضی فرا گرفته بود و این منشا تکفیر اینهاست. و این گونه شیعیان را روبروی هم قرارمی دهند و مشغول یکدیگرمی کنند و مانعی برای تشیع انقلابی که بر محور مقاومت در برابر استکباران و ظلم ستیزی است ایجاد کردهاند. یعنی هم مبارزهٔ بیرونی هم مبارزهٔ درونی ایجاد میکنند تا از قدرت تشیع بکاهند.
علی فروغی در ادامه سوال کرد: چطوراینها این تعداد شبکه بدون تبلیغات دارند؟ چگونه این همه شبکه و منابع مالی دارند؟ فضای فعالیت آنها در اروپا و آمریکا و کشورهای دیگر چگونه شکل گرفته است؟ و در یک جمله هزینه رسانههای بدون تبلیغ اینها چطور تامین میشود؟
نوروزی در پاسخ گفت: رسانه اگر روی پای خودش بایستد باید متکی به تبلیغاتش باشد، علیرغم گفتههای ایشان غیر ممکن است که بتوانند با وجوهات شرعی، حدود سی شبکه را تامین کنند. مگر اینکه یک مرجع در جهان تشیع داشته باشیم و آن هم ایشان باشد تا تمام وجوهات شرعی به سمتشان سرازیر بشود!!
در لندن طراحی دیگری هم شکل گرفته، شبکه وهابیت و اینها هم زمان فعالیت میکنند و به یکدیگر ناسزا میگویند. این آزادی بیان نیست بلکه یک جریان هدفمند و هدایت شده جهت اختلاف افکنی بین مسلمین است، این جریان با تکثیر عقایدش به شکل تصنعی و نه به صورت اجتماعی میکوشد خودش را پرچمدار شیعه نشان بدهد.
یک طلبهٔ افغانی در آمریکا (واشنگتن) یک دوربین در مقابل خودش داده و صبح تا شب به جمهوری اسلامی، مرجعیت شیعه، و به مقدسات اهل سنت توهین میکند و جالب است که فصل مشترک تمام اینهایی که اهل توهین به اهل سنت هستند عناد و دشمنی و رویکرد خباثت آمیز به جمهوری اسلامی است. در قضیه مصر که آیت الله اراکی هم اشاره کردهاند داستان شیخ شحاته چه بود و چه بر سرش آمد؟ همین فرقه شیرازی که رسانه در اختیار دارند ایشان را به یکی از شبکههایشان بردند و سب عایشه همسرپیامبر را از دهان ایشان بیرون کشیدند و نتیجه این شد که سلفیها به محل اقامت ایشان حمله کردند و او را کشتند و استدلالشان این بود که نشستهاید و به مادر مسلمانان توهین میشود.
جمهوری اسلامی با اینکه قائل به شهادت حضرت زهراست و هرگز از عقایدش دست نخواهد کشید اما با این وجود وحدت عملی در مواجهه با دشمن را لازم میداند چرا که اهل سنت را از خانواده خود میداند.
سکوت در قبال توهین به پیامبر و خدشه دار کردن روز عاشورا در سال 88
مهدی نوروزی در انتها گفت: امیدوارم اگر واقعا اهل برائتند، که البته اصل اساسی آن هم جهاد است، همین الان فتوا دهند و مقلدان خود را به دفاع از عتبات متبرکه در عراق و در سوریه بخوانند. قطعا اگر پیروز شوند اجر ثواب و جهاد میبرند و اگر به فیض شهادت برسند نیز به مرتبه بالایی میرسند.
حجت الاسلام مسائلی نیز در پایان برنامه بیان کرد: آنچه که در شناخت این جریان مهم به نظر میرسد این است که جریان شیعه انگلیسی، فکر اصلی تشیع و مرزهای فکری آن را پوشیده میدارد و نقاط حاشیهای، انحرافی را برجسته میکند و ازآن به عنوان تفکر شیعه به مردم ارائه میدهد. خیلی از مباحث اصلی که باید مطرح شود از آن غفلت میکند، این طیف حتی به جسارتهایی که در این چندسال اخیر به اعتقادمان شد، در توهین به پیامبر و توهین به امام حسین بعد از فتنه 88 عکس العملی نداشتهاند.
در پایان برنامه گفتگوی روز، علی فروغی، مجری کارشناس برنامه با اشاره به ماموریت اصلی برنامه گفت: همواره تلاش کردهایم در عرصههای مختلف به روشنگری بپردازیم و انشاا... زوایای پنهان جریان شیعه انگلیسی در برنامههای بعدی مورد واکاوی جدی تری قرار خواهد گرفت.
برنامه رادیویی گفتگوی روز هر شب ساعت 20 از رادیو گفتوگو پخش میشود.
در آغاز مجری – کارشناس برنامه با اشاره به اینکه اولین بار در مسجد مقدس جمکران بحث تشیع انگلیسی و جریانی که در شیعه وجود دارد توسط حجتالاسلام والمسلمین صدیقی بیان شده و پس از ایشان استاد رحیمپور ازغذی و آیتالله اراکی در این رابطه اقدام به روشنگری نمودهاند. همچنین رهبر انقلاب نیز صراحتا از شیعه انگلیسی نام بردند و مختصات این جریان را بیان نمودند، لذا بنا داریم به تشریح مسائل و مصائب مربوط به این جریان در فضای داخلی کشور و بین المللی بپردازیم.
فرقهای که با اسلام سیاسی مخالف است
نوروزی ضمن بیان مقدمه بحث توضیح داد: در حال حاضر مهمترین تهدیدی که شیعیان با آن مواجهاند تفکر تکفیری و وهابی است. این تفکر در عراق و سوریه و سایر بلاد اسلامی خودش را نشان میدهد و به اشکال مختلف، مشکل آفرین است. حتی نحوه قضاوت جهانیان نسبت به اسلام تحت تاثیر بوقهای تبلیغاتی و حرکت هدفمند آنها هستند شکل خاصی پیدا کرده است. در چنین فضایی که شیعه با چنین مخاطره عظیمی مواجه است، پدیده خاصی به نام «شیعه انگلیسی» هم بروز و ظهور پیدا کرده است. چرایی نامگزاری این جریان به «شیعه انگلیسی» جالب توجه است. جدا از اینکه سرآمدان این جریان در لندن اقامت دارند، مقام معظم رهبری نیز در این زمینه فرمایش ارزشمندی دارند: انگلیس را به چه میشناسیم؟ به فرقهسازی و به اینکه سعی میکند از درون جریانهای پویندهٔ اجتماعی، یارگیری کند و جریانهای موازی را طراحی کند تا برش مکتبی را منقطع کند.
از بیان استاد ازغدی وام میگیرم که این جریان سر و صدای زیادی دارد، اینها در لندن هستند، حتی ممکن است در قم یا مشهد هم باشند، همانطور که در سوریه و عراق هم هستند. در وهلهٔ اول تکثر عجیبی در بلاد دارند ولی وقتی به حیطه مدنی آنها نگاه میکنیم چنین تکثری را نمیبینیم. ولی برای اینکه این سر و صدا در جاهای مختلف شنیده شود یک تفکیک وظیفه صورت گرفته است. در باب معرفی و ذات اصلی این جریان به مردم باید گفت به طور مشخص با یک جریانی مواجهیم که به بعضی وجوب «انجمن حجتیه» نزدیک هستند. اینها با جمهوری اسلامی مخالفند چرا که با اسلام، سیاسی مخالفند، ریشه این گروه که در قم و در خاندانی به نام شیرازی است، آنها اجتهاد را به صورت وراثتی نسل به نسل در خود منتقل میکنند و تقریبا هیچ عالم برجستهای اینها را تایید نکرده است. ما پدیدهای در کشورهای همجوارمان داریم به نام: شیعهکشی، یک عده به قصد قربت، شیعه میکشند (جدا از اینکه تکفیریها عقاید خاص خودشان را دارند) یک علت دیگر در این میان وجود دارد و آنهم توهین این جریان به مقدسات اهلسنت است که در حجم عظیم رسانهای تکثیر میشود.
نوروزی درپاسخ به اینکه چه بستر اجتماعی و فکری فراهم شد که تفکر تکفیری سلفی بر پایهٔ آن طی طریق کند، گفت: قطعا و یقینا اقداماتی که جریان شیعه انگلیسی انجام داد تقویت کننده مسیر حرکتی سلفیها وتکفیریها بود.
تفکر «شیعه انگلیسی» در سب و لعن خلاصه شده است
نوروزی در مورد مصداق عینی برای شناخت این جریان گفت: طلبهٔ جوانی که به تعبیر سیدحسن نصرالله از معاریف شیعه نیست، در کویت بر فراز منبر به همسر پیامبر(ص) توهین کرد و این را به عنوان یکی از واجبات شیعه مطرح کرد، سپس از کویت اخراج و به لندن رفت و در کمال شگفتی آنجا کتابی 500 صفحهای و با عنوانی مشئمز کننده منتشر میکند (با وجود اینکه در لندن اگر بخواهید یک سخنرانی در روز عاشورا داشته باشید باید از هزار فیلتر رد شوید)، آقای یاسر الحبیب به راحتی مجالس سب و لعن برگزار میکند، و باعنوان اینکه ما اصل تولی و برائت داریم، رکیکترین و اهانت بارترین توهینها را به اهل سنت مطرح میکنند.
سالها پیش مقامات ارشد مالزی از مقامات جمهوری اسلامی ایران درخواست کردند برای مقابله با بهائیت که در مالزی بسیار پیشرفت کرده است، مبلغ دینی بفرستید. چرا که شیعه الگوی موفقی است تا بتواند جلوی این فرقه بهائیت قد علم کند و بدین شکل ما بتوانیم مردم مالزی را از این منجلاب نجات بدهیم. مبلغین دینی به آنجا رفتند و فضای حب اهلبیت پا گرفت، ناگهان سر و کله این جریان در مالزی پیدا شد و شروع به سب و لعن و فحاشی به مقدسات اهل سنت کردند، مسلمین در آنجا دو قسمت شدند. شروع به دیوارنویسی علیه یکدیگر کردند، در نهایت دولت مالزی مذهب شیعه را ممنوع اعلام کرد.
در سوریه هم وضعیت به همین شکل بوده است، این جریان در کنار حرم حضرت زینب دارای دفتر و دم و دستگاه تبلیغ بودند اما تا سلفیها در حوادث اخیر سوریه به حرم حضرت زینب(س) نزدیک شدند دفاتر خود را جمع کردند و حاضر به دفاع از حرم حضرت زینب نشدند. اگر حزب الله لبنان و مدافعین حرم و حمایت مستقیم جمهوری اسلامی نبود، ممکن بود فاجعه بزرگی برای مسلمین و شیعیان اتفاق بیفتد. نمونه مشخص دیگر در عراق است، شیعیان در عراق اکثریتاند اما حتی یک نماینده از معتقدین به این جریان در انتخابات پارلمانی عراق رای نیاورد. ویژگی مشخص این جریان کثرت سر و صدا و قلت حضور مدنی است.
حجتالاسلام مهدی مسائلی نیز در مورد نسبت این جریان با اسلام اصیل، گفت: در حادثه عاشورا و قیام حضرت سیدالشهدا(ع)، تمام اقشار مسلمانان و حتی مسیحیان هم نقش پررنگی دارند، اما متاسفانه این جریان در صدد هستند که جاذبههای تشیع را که میتواند برای مسلمان و غیرمسلمان الگوپذیری داشته باشد از بین ببرند، و صریحا خود عزاداریها را هدف قرار میدهند و از همین جا هم افراط گرایی در عزاداری را مطرح میکنند؛ عزاداری را به نحوی انجام میدهند که در نگاه انسانها خشن و فجیع باشد و به صورتهای آن هم تنوع میدهند.
قمه زنی باعث وهن شیعه شده است
مجری ـ کارشناس برنامه با ذکر اهداف مشخص این جریان در عزاداریها که یکی لعن و سب و دیگری قمه زدن است از حجت الاسلام مسائلی سوال کرد: آیا در مذهب ما و علمای ما در سدههای گذشته قمه زنی وجود داشته و چگونه وارد شیعه شده است؟
وی در پاسخ گفت: در مورد قمه زنی سنتی از عصر قاجاریه بوجود آمده و گسترش یافته، مقام معظم رهبری سخنی دارند که آنچه از علما و فقهای گذشته نقل شده این است که اگر قمه زنی ضرر جدی نداشته باشد جایز است. سپس ایشان بیان میکنند آیا تخریب تشیع در سایر مسلمانان و انظار جهانیان، زایل کردن خون شهدای انقلاب و خدشه دار کردن حب اهل بیت در زمان کنونی ضرر نیست؟ اگر شما این اصل را انکار کنید حقیقت را انکار میکنید و آنقدر تعصب مذهبی بر شما غالب شده که حقیقت را که با یک جستجوی سادهٔ «شیعه» و «عزاداری» در اینترنت و تصاویری که مشاهده میکنید گواهی میدهد که این کار میتواند بزرگترین ضربهها را به تشیع وارد کند. الان اگر دشمنان میخواستند اسلام را تخریب کنند شاید نمیتوانستند کاری که امروز داعش در تخریب چهرهٔ اسلام میکند را انجام دهند. اقدامات برخی شیعیان متعصب که نمیخواهند حقیقت را درک کنند بالاترین ضربهها را به تشیع میزند.
دوری کردن از تفکر، تعقل و اجتهاد در جریان شیعه انگلیسی
نوروزی سپس توضیح داد: خط تفکر اصولی در شیعه در مقابل تحولات جدید، به واسطه باز بودن باب اجتهاد مقهور و تسلیم نیست. آیت الله جوادی آملی در کتاب خود با عنوان «منزلت عقل در هندسه معرفت دینی» که چکیده آن این است که عقل در کنار نقل، منبع معرفت دینی است. اما در این جریانات ما چنین مسایلی را نمیبینیم. همه چیز در نظر این طیف تقریبا حرام است، اساسا در مقابل تحولات جدید حرفی برای گفتن ندارند، اینها تنها کارویژهٔ مشخصی که در حال انجام آن هستند تبدیل شیعه از یک عقیده به یک فرقه است. ما برای کسب معرفت قرب الی الله عزاداری میکنیم، اما این جریان با کارهای عجیب مثل از روی خار راه رفتن، از روی زغال گذشتن، قمه زدن و.... عزاداری را به یک مناسک فرقهای فرو کاهیدهاند.
برای ما شکل عزاداری موضوعیت دارد یا محتوایی که به قصد معرفت انجام میدهیم؟ جریان تشیع انگلیسی باعث شده ما در نظر دیگران شبیه هندوها و بودیسم و... شویم که هرچند وقت دور هم جمع میشوند و کارهای عجیبی میکنند، یعنی یک نهضت شورانگیز عاشقانه و عاقلانهای که شیعه مدیونش است، در نظر اینها در حد یک مناسک تقلیل پیدا میکند.
چرا شیعه انگلیسی؟
حجت الاسلام مسائلی در مورد اینکه چرا این جریان به «شیعه انگلیسی» گفته میشود گفت: در بعضی موارد انگلیس و سازمانهای جاسوسی این کشور نقش مستقیم در هدایت این جریان دارد اما ادعا نمیکنیم که همه افرادی که به این تفکر کمک میکنند و آن را گسترش میدهند انگلیسی هستند بلکه مرادمان این است که این تفکر، مطلوب انگلیس است. تفکری است که در راه اهداف سلطه گرایانه استکبار مخصوصا انگلیس، فعالیت میکند، این تفکر حتی در درون تشیع مواجهه به وجود میآورد. آنها همچون وهابیت انحصارگرایی دارند و یک پکیج عقایدی بر خودش مسلط کرده تا سایر مسلمانان را از دایره تشیع خارج کند، حتی در برخی موارد، نسبتهای ناروایی را به علمای اسلام میدهند. در اخبار جدید، اعتقاد به علوم عقلی بین علمای ما وجود داشته است اما اینهابه شکل عوامانه وارد این بحثها میشوند و عنصر تکفیر و رد علمای شیعه را بین مردم گسترش میدهند. یاسر الحبیب و مصطفی شیرازی همواره آیت الله بهجت را تکفیر میکنند. اینها بدین خاطر با ایشان دشمنی میکنند که آیت الله بهجت عرفان نظری و علوم عقلی را نزد علمای بزرگ نجف مثل آیت الله قاضی فرا گرفته بود و این منشا تکفیر اینهاست. و این گونه شیعیان را روبروی هم قرارمی دهند و مشغول یکدیگرمی کنند و مانعی برای تشیع انقلابی که بر محور مقاومت در برابر استکباران و ظلم ستیزی است ایجاد کردهاند. یعنی هم مبارزهٔ بیرونی هم مبارزهٔ درونی ایجاد میکنند تا از قدرت تشیع بکاهند.
علی فروغی در ادامه سوال کرد: چطوراینها این تعداد شبکه بدون تبلیغات دارند؟ چگونه این همه شبکه و منابع مالی دارند؟ فضای فعالیت آنها در اروپا و آمریکا و کشورهای دیگر چگونه شکل گرفته است؟ و در یک جمله هزینه رسانههای بدون تبلیغ اینها چطور تامین میشود؟
نوروزی در پاسخ گفت: رسانه اگر روی پای خودش بایستد باید متکی به تبلیغاتش باشد، علیرغم گفتههای ایشان غیر ممکن است که بتوانند با وجوهات شرعی، حدود سی شبکه را تامین کنند. مگر اینکه یک مرجع در جهان تشیع داشته باشیم و آن هم ایشان باشد تا تمام وجوهات شرعی به سمتشان سرازیر بشود!!
در لندن طراحی دیگری هم شکل گرفته، شبکه وهابیت و اینها هم زمان فعالیت میکنند و به یکدیگر ناسزا میگویند. این آزادی بیان نیست بلکه یک جریان هدفمند و هدایت شده جهت اختلاف افکنی بین مسلمین است، این جریان با تکثیر عقایدش به شکل تصنعی و نه به صورت اجتماعی میکوشد خودش را پرچمدار شیعه نشان بدهد.
یک طلبهٔ افغانی در آمریکا (واشنگتن) یک دوربین در مقابل خودش داده و صبح تا شب به جمهوری اسلامی، مرجعیت شیعه، و به مقدسات اهل سنت توهین میکند و جالب است که فصل مشترک تمام اینهایی که اهل توهین به اهل سنت هستند عناد و دشمنی و رویکرد خباثت آمیز به جمهوری اسلامی است. در قضیه مصر که آیت الله اراکی هم اشاره کردهاند داستان شیخ شحاته چه بود و چه بر سرش آمد؟ همین فرقه شیرازی که رسانه در اختیار دارند ایشان را به یکی از شبکههایشان بردند و سب عایشه همسرپیامبر را از دهان ایشان بیرون کشیدند و نتیجه این شد که سلفیها به محل اقامت ایشان حمله کردند و او را کشتند و استدلالشان این بود که نشستهاید و به مادر مسلمانان توهین میشود.
جمهوری اسلامی با اینکه قائل به شهادت حضرت زهراست و هرگز از عقایدش دست نخواهد کشید اما با این وجود وحدت عملی در مواجهه با دشمن را لازم میداند چرا که اهل سنت را از خانواده خود میداند.
سکوت در قبال توهین به پیامبر و خدشه دار کردن روز عاشورا در سال 88
مهدی نوروزی در انتها گفت: امیدوارم اگر واقعا اهل برائتند، که البته اصل اساسی آن هم جهاد است، همین الان فتوا دهند و مقلدان خود را به دفاع از عتبات متبرکه در عراق و در سوریه بخوانند. قطعا اگر پیروز شوند اجر ثواب و جهاد میبرند و اگر به فیض شهادت برسند نیز به مرتبه بالایی میرسند.
حجت الاسلام مسائلی نیز در پایان برنامه بیان کرد: آنچه که در شناخت این جریان مهم به نظر میرسد این است که جریان شیعه انگلیسی، فکر اصلی تشیع و مرزهای فکری آن را پوشیده میدارد و نقاط حاشیهای، انحرافی را برجسته میکند و ازآن به عنوان تفکر شیعه به مردم ارائه میدهد. خیلی از مباحث اصلی که باید مطرح شود از آن غفلت میکند، این طیف حتی به جسارتهایی که در این چندسال اخیر به اعتقادمان شد، در توهین به پیامبر و توهین به امام حسین بعد از فتنه 88 عکس العملی نداشتهاند.
در پایان برنامه گفتگوی روز، علی فروغی، مجری کارشناس برنامه با اشاره به ماموریت اصلی برنامه گفت: همواره تلاش کردهایم در عرصههای مختلف به روشنگری بپردازیم و انشاا... زوایای پنهان جریان شیعه انگلیسی در برنامههای بعدی مورد واکاوی جدی تری قرار خواهد گرفت.
برنامه رادیویی گفتگوی روز هر شب ساعت 20 از رادیو گفتوگو پخش میشود.