صراط: فروشنده موادمخدر که مامور پلیس را به قتل رسانده بود در جریان تحقیقات تخصصی پلیس دستگیر شد و به جرمش اعتراف کرد.
کارآگاهان ویژه مبارزه با قتل پلیس آگاهی تهران ساعت ٢١:٢٠ روز ٢٨مهر در جریان قتل یکمامور پلیس در حاشیه بزرگراه حکیم قرار گرفتند و به محل حادثه رفتند.
آنها در بررسیهای اولیه فهمیدند مامور کشتهشده سروان محمدجلال کاشانی –مامور کلانتری مرزداران - است که حین انجام ماموریت هدف گلولههای فردی ناشناس قرار گرفته است. این جنایت در تاریکی انجام شده و به همین دلیل ردی از قاتل وجود نداشت و شاهدان نتوانستند اطلاعات دقیقی به پلیس ارایه دهند اما مشخصات ظاهری متهم را شرح دادند.
بهاینترتیب تلاشها برای دستگیری قاتل آغاز شد و ماموران بعد از یک هفته تحقیقات ویژه توانستند هویت قاتل را به دست بیاورند اما هنگامی که برای دستگیری او وارد عمل شدند فهمیدند متهم محل سکونتش را ترک کرده است و به پاتوقهای سابقش نیز رفت و آمد ندارد. متهم پسری جوان بود که از طریق خرید و فروش موادمخدر امرار معاش میکرد.
کارآگاهان با ردیابیهای گسترده ١٠محلی را که احتمال داشت متهم به آنجا برود زیرنظر گرفتند و در نهایت توانستند متهم را روز سهشنبه در منطقهای در حاشیه پایتخت دستگیر کنند. ماموران بعد از دستگیری متهم محل اختفای او را بازرسی کردند و توانستند یک قبضه کلت،٢٠تیر فشنگجنگی و مقداری تریاک و شیشه کشف کنند. همچنین لباسهایی که متهم روز قتل به تن داشت پیدا شد. پسر جوان که موسی نام دارد بعد از انتقال به پلیس اگاهی تحت بازجویی قرار گرفت و به جرمش اعتراف کرد.
سرهنگ عباسعلی محمدیان، رییس پلیس آگاهی تهران بزرگ دیروز با تایید این خبر گفت: «باتوجه به اینکه قتل در تاریکی شب اتفاق افتاده بود و سرنخی وجود نداشت در کمترین زمان ممکن موفق به دستگیری متهم شدیم و امیدوار هستیم زودتر عدالت کیفری در مورد او اجرا شود.» محمدیان درباره اینکه چرا مامور پلیس از لباس ضد گلوله استفاده نکرده بود، توضیح داد: «لباس ضدگلوله در همه خودروهای پلیس موجود است اما فقط در ماموریتهای خاص از آن استفاده میشود و این مورد، موضوع خاصی نبود بلکه مامور به فردی مشکوک شده بود و فقط قصد داشت اوضاع را بررسی کند.»
میخواستم پولدار شوم
موسی دیروز در گفتوگو با خبرنگار ما جزییات قتل را توضیح داد. او که اهل یکی از شهرستانهای غرب کشور است گفت: «متاهل هستم و قبلا از راه دامداری و کشاورزی امرار معاش میکردم تا اینکه تصمیم گرفتم برای پولدارشدن به تهران بیایم. حدود یکسال قبل به پایتخت مهاجرت کردم و دراینمدت در حوالی فرحزاد ساکن بودم. همشهریهایم به من پیشنهاد کردند موادمخدر خرید و فروش کنم، من هم این کار را قبول کردم و در این مدت ماهانه پنج تا ششمیلیونتومان درآمد داشتم. پدر و مادرم خبر داشتند چهکار میکنم.»
متهم ادامه داد: «چون چندبار از من زورگیری کرده بودند تصمیم گرفتم سلاح بخرم تا بتوانم از خودم دفاع کنم موضوع را با یکی از اقوامم در میان گذاشتم و او سلاحی به قیمت چهار میلیون و ٨٠٠ هزار تومان به من فروخت البته همه پول را ندادم و هنوز بخشی از آن مانده است.»
موسی درباره شب حادثه توضیح داد: «آن شب چند عدد پایپ را در کیسه پلاستیکی مشکی گذاشته بودم و میخواستم آن را برای مخفیکردن به جایی ببرم. در حاشیه بزرگراه پیاده میرفتم که مامور کلانتری به من مشکوک شد و دستور ایست داد. تصمیم گرفتم فرار کنم اما او دنبالم آمد و من برای اینکه آن مامور نتواند به تعقیب ادامه بدهد سلاحم را بیرون کشیدم. سه گلوله داخل سلاح بود که هر سهتیر را شلیک کردم البته قصد نداشتم آن مرد را بکشم. بعد از این حادثه فراری شدم و مرتب محل سکونتم را تغییر میدادم تا اینکه دستگیر شدم.»
کارآگاهان ویژه مبارزه با قتل پلیس آگاهی تهران ساعت ٢١:٢٠ روز ٢٨مهر در جریان قتل یکمامور پلیس در حاشیه بزرگراه حکیم قرار گرفتند و به محل حادثه رفتند.
آنها در بررسیهای اولیه فهمیدند مامور کشتهشده سروان محمدجلال کاشانی –مامور کلانتری مرزداران - است که حین انجام ماموریت هدف گلولههای فردی ناشناس قرار گرفته است. این جنایت در تاریکی انجام شده و به همین دلیل ردی از قاتل وجود نداشت و شاهدان نتوانستند اطلاعات دقیقی به پلیس ارایه دهند اما مشخصات ظاهری متهم را شرح دادند.
بهاینترتیب تلاشها برای دستگیری قاتل آغاز شد و ماموران بعد از یک هفته تحقیقات ویژه توانستند هویت قاتل را به دست بیاورند اما هنگامی که برای دستگیری او وارد عمل شدند فهمیدند متهم محل سکونتش را ترک کرده است و به پاتوقهای سابقش نیز رفت و آمد ندارد. متهم پسری جوان بود که از طریق خرید و فروش موادمخدر امرار معاش میکرد.
کارآگاهان با ردیابیهای گسترده ١٠محلی را که احتمال داشت متهم به آنجا برود زیرنظر گرفتند و در نهایت توانستند متهم را روز سهشنبه در منطقهای در حاشیه پایتخت دستگیر کنند. ماموران بعد از دستگیری متهم محل اختفای او را بازرسی کردند و توانستند یک قبضه کلت،٢٠تیر فشنگجنگی و مقداری تریاک و شیشه کشف کنند. همچنین لباسهایی که متهم روز قتل به تن داشت پیدا شد. پسر جوان که موسی نام دارد بعد از انتقال به پلیس اگاهی تحت بازجویی قرار گرفت و به جرمش اعتراف کرد.
سرهنگ عباسعلی محمدیان، رییس پلیس آگاهی تهران بزرگ دیروز با تایید این خبر گفت: «باتوجه به اینکه قتل در تاریکی شب اتفاق افتاده بود و سرنخی وجود نداشت در کمترین زمان ممکن موفق به دستگیری متهم شدیم و امیدوار هستیم زودتر عدالت کیفری در مورد او اجرا شود.» محمدیان درباره اینکه چرا مامور پلیس از لباس ضد گلوله استفاده نکرده بود، توضیح داد: «لباس ضدگلوله در همه خودروهای پلیس موجود است اما فقط در ماموریتهای خاص از آن استفاده میشود و این مورد، موضوع خاصی نبود بلکه مامور به فردی مشکوک شده بود و فقط قصد داشت اوضاع را بررسی کند.»
میخواستم پولدار شوم
موسی دیروز در گفتوگو با خبرنگار ما جزییات قتل را توضیح داد. او که اهل یکی از شهرستانهای غرب کشور است گفت: «متاهل هستم و قبلا از راه دامداری و کشاورزی امرار معاش میکردم تا اینکه تصمیم گرفتم برای پولدارشدن به تهران بیایم. حدود یکسال قبل به پایتخت مهاجرت کردم و دراینمدت در حوالی فرحزاد ساکن بودم. همشهریهایم به من پیشنهاد کردند موادمخدر خرید و فروش کنم، من هم این کار را قبول کردم و در این مدت ماهانه پنج تا ششمیلیونتومان درآمد داشتم. پدر و مادرم خبر داشتند چهکار میکنم.»
متهم ادامه داد: «چون چندبار از من زورگیری کرده بودند تصمیم گرفتم سلاح بخرم تا بتوانم از خودم دفاع کنم موضوع را با یکی از اقوامم در میان گذاشتم و او سلاحی به قیمت چهار میلیون و ٨٠٠ هزار تومان به من فروخت البته همه پول را ندادم و هنوز بخشی از آن مانده است.»
موسی درباره شب حادثه توضیح داد: «آن شب چند عدد پایپ را در کیسه پلاستیکی مشکی گذاشته بودم و میخواستم آن را برای مخفیکردن به جایی ببرم. در حاشیه بزرگراه پیاده میرفتم که مامور کلانتری به من مشکوک شد و دستور ایست داد. تصمیم گرفتم فرار کنم اما او دنبالم آمد و من برای اینکه آن مامور نتواند به تعقیب ادامه بدهد سلاحم را بیرون کشیدم. سه گلوله داخل سلاح بود که هر سهتیر را شلیک کردم البته قصد نداشتم آن مرد را بکشم. بعد از این حادثه فراری شدم و مرتب محل سکونتم را تغییر میدادم تا اینکه دستگیر شدم.»