صراط: مرد افغانی که اقرار کرده بود دو هموطنش را به‌خاطر دختری هراتی به قتل رسانده است، در دادگاه اعترافش را پس گرفت و مدعی شد قتل با انگیزه‌ای دیگر و توسط برادر یکی از مقتولان انجام شده است.
برادر مردی به نام فرید، تبعه افغانستان، سال٨٩ به پلیس شهر قدس خبر داد چادری که برادرش و شخصی دیگر به نام کریم در آن خوابیده بودند آتش گرفته و هر دونفر فوت شده‌اند. وقتی ماموران به محل رسیدند، آتش‌سوزی مهار شده و اجساد سوخته هنوز آنجا بودند. برادر فرید به ماموران گفت برادرش، کریم و یکی دیگر از هموطنانشان به نام رضا با هم بودند اما جسد رضا را پیدا نکرده است. پزشکی‌قانونی بعد از معاینه اجساد در گزارش اولیه ذکر کرد دو مقتول ابتدا با جسمی نرم و قابل انعطاف خفه و سپس به آتش کشیده شده‌اند.
وقتی تحقیقات برای پیداکردن رضا آغاز شد، مرد افغان دیگری که با او دوستی نزدیکی داشت، اعلام کرد رضا در شهرستانی در شمال کشور مشغول به کار است. این مرد آدرس محل زندگی رضا را به پلیس داد. پس از بازداشت رضا مشخص شد درگیری به‌خاطر دختری هراتی بود که شب حادثه به چادر سه مرد جوان رفته بود. رضا به قتل اعتراف کرد و گفت: «یکی از هموطنانم دختری هراتی را آورد تا با هم رابطه داشته باشیم اما من قبول نکردم. دختر هم رفت. اینطور بود که کریم و فرید با من دعوا کردند من هم آنها را کشتم و پتو را آتش زدم تا اجساد از بین بروند.» از آنجایی که اولیای‌‌دم هردو مقتول بعد از تحویل‌گرفتن اجساد ایران را ترک کرده بودند و دسترسی به آنها وجود نداشت، دادستان شهرقدس برای متهم درخواست قصاص کرد.
روز گذشته در جلسه رسیدگی به این پرونده که در شعبه١١٣ دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد، بعد از اینکه نماینده دادستان برای رضا درخواست قصاص کرد، متهم در جایگاه حاضر شد. او هر دو اتهام را رد کرد و گفت: «من کاری نکرده‌ام. برادر فرید دست به این قتل‌ها زده است. البته شب حادثه آنجا بودم و بعد هم خداحافظی کردم و رفتم اما برادر مقتول عاشق زن فرید بود و سر این موضوع با هم دعوا داشتند حالا که به افغانستان برگشته، زن خودش را طلاق داده و با زن فرید ازدواج کرده است.» وقتی قضات از متهم پرسیدند چرا قبلا به قتل اعتراف کرده بود، گفت: «قبلا تحت فشار اعتراف کردم و حرف‌هایم درست نیست قبلا هم گفته بودم برادر فرید عامل قتل است اما نمی‌دانم چرا ننوشتند. ضمن اینکه در زندان خواب دیدم زن فرید با برادرشوهرش ازدواج کرده و مطمئنم این اتفاق افتاده است.» هیات قضات با پایان جلسه رسیدگی برای صدور رای دادگاه وارد شور شدند.
برادر مردی به نام فرید، تبعه افغانستان، سال٨٩ به پلیس شهر قدس خبر داد چادری که برادرش و شخصی دیگر به نام کریم در آن خوابیده بودند آتش گرفته و هر دونفر فوت شده‌اند. وقتی ماموران به محل رسیدند، آتش‌سوزی مهار شده و اجساد سوخته هنوز آنجا بودند. برادر فرید به ماموران گفت برادرش، کریم و یکی دیگر از هموطنانشان به نام رضا با هم بودند اما جسد رضا را پیدا نکرده است. پزشکی‌قانونی بعد از معاینه اجساد در گزارش اولیه ذکر کرد دو مقتول ابتدا با جسمی نرم و قابل انعطاف خفه و سپس به آتش کشیده شده‌اند.
وقتی تحقیقات برای پیداکردن رضا آغاز شد، مرد افغان دیگری که با او دوستی نزدیکی داشت، اعلام کرد رضا در شهرستانی در شمال کشور مشغول به کار است. این مرد آدرس محل زندگی رضا را به پلیس داد. پس از بازداشت رضا مشخص شد درگیری به‌خاطر دختری هراتی بود که شب حادثه به چادر سه مرد جوان رفته بود. رضا به قتل اعتراف کرد و گفت: «یکی از هموطنانم دختری هراتی را آورد تا با هم رابطه داشته باشیم اما من قبول نکردم. دختر هم رفت. اینطور بود که کریم و فرید با من دعوا کردند من هم آنها را کشتم و پتو را آتش زدم تا اجساد از بین بروند.» از آنجایی که اولیای‌‌دم هردو مقتول بعد از تحویل‌گرفتن اجساد ایران را ترک کرده بودند و دسترسی به آنها وجود نداشت، دادستان شهرقدس برای متهم درخواست قصاص کرد.
روز گذشته در جلسه رسیدگی به این پرونده که در شعبه١١٣ دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد، بعد از اینکه نماینده دادستان برای رضا درخواست قصاص کرد، متهم در جایگاه حاضر شد. او هر دو اتهام را رد کرد و گفت: «من کاری نکرده‌ام. برادر فرید دست به این قتل‌ها زده است. البته شب حادثه آنجا بودم و بعد هم خداحافظی کردم و رفتم اما برادر مقتول عاشق زن فرید بود و سر این موضوع با هم دعوا داشتند حالا که به افغانستان برگشته، زن خودش را طلاق داده و با زن فرید ازدواج کرده است.» وقتی قضات از متهم پرسیدند چرا قبلا به قتل اعتراف کرده بود، گفت: «قبلا تحت فشار اعتراف کردم و حرف‌هایم درست نیست قبلا هم گفته بودم برادر فرید عامل قتل است اما نمی‌دانم چرا ننوشتند. ضمن اینکه در زندان خواب دیدم زن فرید با برادرشوهرش ازدواج کرده و مطمئنم این اتفاق افتاده است.» هیات قضات با پایان جلسه رسیدگی برای صدور رای دادگاه وارد شور شدند.
