جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳ - ساعت :
۰۵ بهمن ۱۳۹۳ - ۰۹:۵۱

مطهری چگونه کف‌گرگی را به قرآن ربط داد؟

گفته‌اید کجای قرآن اجازه - به قول شما - «کف‌گرگی» داده است؟ می‌گویم اولا «کف‌گرگی» در کار نبود، ثانیاً گاهی برای کسانی که می‌خواهند خفقان ایجاد کنند «کف‌گرگی» لازم است و ثالثاً می‌توانید به آیه 15 سوره قصص (فوکزه موسی فقضی علیه) مراجعه نمایید.
کد خبر : ۲۲۲۹۴۶
صراط: علی مطهری، نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی اخیراً در لابه‌لای پاسخی که پیرامون جنجال نطق اخیرش در مجلس خطاب به یکی از نمایندگان منتشر کرده، آورده است: امام علی علیه‌السلام خوارج را به عنوان سرسخت‌ترین مخالفان خود تا زمانی که دست به سلاح نبرده بودند تحمل کرد و آنها را از حقوق اجتماعی‌شان محروم نکرد و آنها حق انتقاد و آزادی بیان داشتند اما زمانی که اقدام به قیام مسلحانه کردند پس از یک موعظه مؤثر، آنهایی را که از راه خود برنگشتند قلع و قمع کرد؛ یعنی روش ما نیز باید چنین باشد.

او همچنین در بخش دیگری از نامه خود نیز آورده است: گفته‌اید کجای قرآن اجازه - به قول شما - «کف‌گرگی» داده است؟ می‌گویم اولا «کف‌گرگی» در کار نبود، ثانیاً گاهی برای کسانی که می‌خواهند خفقان ایجاد کنند «کف‌گرگی» لازم است و ثالثاً می‌توانید به آیه 15 سوره قصص (فوکزه موسی فقضی علیه) مراجعه نمایید.

 
*آقای مطهری طی ماه‌های اخیر به «پرچمدار درخواست رفع حصر از فتنه‌گران» تبدیل شده است.

ایشان در این زمینه نه استدلال‌های قوه قضائیه را می‌پذیرد، نه استقبال کننده از نظرات و روشنگری‌های خواص است و نه حتی پاسخ رودروی مقام معظم رهبری در یک دیدار نیز ایشان را قانع نکرده است.

اما نگاهی به دو فراز اشاره شده از نامه اخیر مطهری که توسط خود وی تقریر شده به روشنی بیان می‌کند که علی مطهری اگر در سویدای خود به تعمق و تفکر بپردازد حتماً دیگر درخواست رفع حصر از فتنه‌گران را مطرح نخواهد کرد...

او در بخش اول از نامه خود به ماجرای روش رفتار امیرالمؤمنین(ع) با خوارج و جنگ نهروان اشاره کرده و تأکید کرده است که روش ما نیز باید اینگونه باشد.

اگرچه کسی قصد ندارد در حصرشدگان را به خوارج تشبیه کند ولی آیا آقای مطهری اذعان دارد که همان روش و الگوی امیرالمؤمنین(ع) در قبال خوارج و یکی از نزدیکان پیامبر(ص) که علیه ایشان فتنه‌گری می‌کرد نیز توسط نظام اسلامی درباره فتنه‌گران به اجرا درآمده است؟!

آیا نرمش‌های قهرمانانه مقام معظم رهبری در مقابل بخشی از خواسته‌های معترضان در سال 88 و حتی در مواقعی استفاده از حکم حکومتی برای خواسته‌های آنها (نظیر رفع فیلتر از سایت آقای موسوی در مقطعی) از سوی آقای مطهری قابل انکار است؟!

آیا 8 ماه صبر و روشنگری نظام و دستگاه‌های حکومت در مقابل انواع توطئه‌های امنیتی، آماده‌باش آمریکا در پایگاه‌های هم‌مرز با ایران، گسیل تروریست‌ها به داخل کشور به دلیل فضای پیش‌آمده، تبدیل نماز جمعه تهران به کانون فتنه‌گری و خطابه‌ها و سخنرانی‌های مقام معظم رهبری و عددی از خواص کشور به مثابه روشنگری‌های آموخته شده از مکتب علی(ع) نبود تا نوبت به حصر فتنه‌گران و یا جنگ نهروانی نظام اسلامی با آنها فرا برسد؟!

آقای مطهری همچنین در فراز دوم اشاره شده از نوشته‌ی خود، خطاب به منتقدین تأکید دارد که گاهی نمونه این رفتار خشن لازم است.

حرف ایشان نه در مصداق نطق وی در مجلس اما حتماً در برخی جاها صادق و صحبت ایشان نیز صحیح است.

سلّمنا... اگر ایشان پذیرفته است که در صورت عدم تمکین عده‌ای از استدلال‌ها، روشنگری‌ها و قوانین، حرکات خشن لازم است؛ پس چرا آقای مطهری به مقابله تدبیر شده با فتنه‌گران اعتراض دارد و آنرا مصداق ظلم می‌داند؟!

همچنین است که اگر ایشان که معتقد به اعمال خشونت در مواقع ضروری است، پس چرا استدلال مقام معظم رهبری درباره حصر فتنه‌گران را نپذیرفته و در قبال این سخن که «مجازات آنها در صورت محاکمه سنگین‌تر و خشن‌تر است» موضعی اصولی را اتخاذ نمی‌کند؟!

در همین فراز از نامه آقای مطهری اثبات می‌شود که نظام اسلامی درباره فتنه‌گران «رأفت و سماحت» به خرج داده است.
منبع: فارس