صراط: طی روزهای اخیر به ویژه پس از استعفای عبدربه منصور هادی رئیس جمهور یمن، هجمه روانی تبلیغاتی برخی رسانه های داخلی و رسانه های سعودی، اماراتی و قطری علیه جنبش انصارالله برای تحقق اهداف و اجرای سناریوهای خطرناک آل سعود به اوج رسیده است.
برخی تحلیلگران هجمه روانی و تبلیغاتی علیه انصارالله را مقدمه ای برای جنگ آینده علیه این جنبش و هموار کردن زمینه دخالت نظامی احتمالی عربستان قلمداد کرده اند، چرا که تجارب گذشته نشان می دهد که دشمنان داخلی و خارجی انصارالله هر گاه خواستند دست به اقدام جنگی و خصمانه علیه این جنبش بزنند، پیش از آن جنگ روانی و تبلیغاتی سازمان یافته و همه جانبه ای را برای مخدوش کردن وجهه آنها با هدف شعله ور کردن آتش جنگ طائفه ای به راه انداخته اند، به راه انداختن چهار جنگ خونین علیه بخش مهمی از جامعه یمن یعنی حوثی ها در دوران دیکتاتور سابق، عبدالله صالح با تحریک مستقیم سعودی ها نشان داد که این جنبش نقش تعیین کننده و تاثیرگذاری در صحنه یمن دارد .
محمد عبدالقدوس الشرعی در تحلیلی نوشته است از زمانی که انصارالله که آنچه به جماعت الحوثی موسوم است، گروهی که برخاسته از بطن جامعه یمن برخاسته است، دست به تحرک و قیام در مخالفت با ظلم زد .جماعتی که به خاطر دفاع از زندگی و آزادی بیان و عقیده در معرض هجمه تمام عیاری قرار گرفته است که یکی از اهداف آن مخدوش کردن وجهه آنها از طریق رسانه های معاند و شایعه پراکنی و اتهام زنی به آنها از سوی حاکمیت یمن و بازماندگان رژیم سابق است، اتهاماتی همچون ادعای پیامبری و مزدوری برای خارج از جمله این اتهامات است.
چنین جنبشی که از بطن جامعه یمن به پا خواسته و مردم را از رهگذر فرهنگ و عقایدشان مخاطب خود قرار دارند، رژیم یمن که علی عبدالله صالح دیکتاتور آن بود، احساس کرد که این گروه خطری برای آنها و حامیان سعودی اش به شمار خواهد آمد و به همین سبب به جنگ و هجمه علیه آنها با استناد به فتاوای تکفیری که ریختن خون بیگناهان و هتک نوامیس آنها را با هدف سرکوب و نابودی شان مجاز می داند، روی آورند، اما در رسیدن به اهداف خود شکست خوردند.
با وجود تمام اقدامات سرکوبگرانه و ظلمی که حوثی ها در معرض آن قرار داشتند، با این حال آنها همواره با وجود امکانات اندک و ساده خود پیروز شده اند، این در حالی است که رژیم یمن شکست های پیاپی متحمل شده است، هنگامی که تغییر شکل گرفت و انقلاب مردمی آغاز شد، انصارالله، سلاح را کنار گذاشته و به صفوف انقلاب مسالمت آمیز مردمی متکی بر نیروی جوانان پیوستند و مردم از نزدیک با این جنبش آشنا شده و حجم دروغگویی و وارونه سازی واقعیت ها درباره این جنبش مردمی برایشان آشکار شد که درمعرض آن قرار داشتند، همپیمانان رژیم و شرکایی که از ترس و وحشت به انقلاب پیوسته بودند که همان شیوه های رژیم و نگرشی را در خصوص انصارالله در پیش گرفتند که هدفشان از بین بردن این جنبش بود، آنها به مخدوش کردن وجهه این جنبش از راه های مختلف چه از راه رسانه های شنیداری، دیداری و نوشتاری یا تحریک در مساجد و نسبت دادن انواع اتهامات و تهمت ها با هدف بدبین کردن و شوراندن مردم علیه آنها روی آوردند.
تا جایی که برخی تحلیلگران این هجمه روانی و تبلیغاتی علیه انصارالله را مقدمه ای برای جنگ آینده علیه این جنبش قلمداد کردند، چرا که تجارب گذشته نشان داد دشمنان داخلی و خارجی انصارالله هر گاه خواستند دست به اقدام جنگی و خصمانه علیه این جنبش بزنند، پیش از آن جنگ روانی و تبلیغاتی سازمان یافته و همه جانبه ای را برای مخدوش کردن وجهه آنها با هدف شعله ور کردن آتش جنگ طائفه ای و کشاندن مردم به سمت این جنگی که کشور یمن را ویران کرده و آن را به سمت سرنوشت نامعلوم سوق به راه انداختند، بدون اینکه این جریان ها و طرف های تکفیری به پیامدهای این اقدامات فتنه گرانه خود توجه کنند و تنها چیزی که برایشان مهم بوده و هست، خدمت به منافع شخصی و منافع اربابان خارجی آنهاست. تجارب این جریان ها در عراق و افغانستان این مساله را نشان می دهد و با وجودی که دروغ گویی شان بارها برملا شده، آنها همچنان به سوء استفاده از تمام وسایل تحریک طائفه ای و مناطقی و برانگیختن احساسات مردم به نام دین و حقوق و ملی گرایی با حمایت مالی سعودی ها که ده ها میلیون ریال را به سوی آنها سرازیر کرده اند، ادامه می دهند، سعودی ها با دلارهای نفتی خود، درصدد هستند آتش جنگی را که جنگ روافض می خوانند ،از طریق مزدور سرسپرده خود، محسن الاحمر و فهرست بلندبالایی از مزدورانشان شعله ور کنند.
نمونه هایی از دروغگویی ها و تهمت زنی های هدفمند و گمراه کننده رسانه های فتنه افکن به جنبش انصارالله :
"مساله دماج( به روایت الصحوه یک رسانه ضد حوثی )
28 نوامبر 2011 / بیانیه ای درباره محاصره تحمیلی بر دماج صعده مربوط به هیات حقوقی و مطبوعاتی
در پاسخ به درخواست های کمک دست اندرکاران مرکز دارالحدیث در منطقه دماج استان صعده در خصوص ادعاهای محاصره تحمیل شده بر آنها از سوی جماعت الحوثی و برای اطلاع از واقعیت امر و میزان صحت آنچه درباره زیان ناشی از محاصره به هزاران خانواده و دانشجویان مقیم و مدرسان مرکز و ساکنان منطقه گفته شده ، هیاتی از جوانان انقلاب یمن در میدان التحریر صنعاء از جمله روزنامه نگاران و مدافعان حقوق بشر به ابتکار خود با هماهنگی و ارتباط با برادران ما در جماعت الحوثی در 23 نوامبر 2011 به استان صعده رفتند .
جماعت الحوثی همکاری شایانی در فراهم کردن شرایط مناسب برای انجام این ماموریت ارزشمد از طریق ارتباط و هماهنگی با رهبران آن در صعده داشتند.
بلافاصله پس از رسیدن هیات به استان صعده ارتباط با یکی از جوانان انقلاب از گروه حوثی که فعالیت برجسته ای در میدان التغییر صنعاء داشت، برقرار شد که وی زمینه مصاحبه با عبدالله محمد یحیی الحاکم معروف به ابوعلی الحاکم فرمانده میدانی جماعت الحوثی در صعده را تسهیل کرد.
روز پنجشنبه 24 نوامبر 2011 دیداری با آقای ابوعلی الحاکم انجام شد که وی از هیات حقوقی مطبوعاتی جوانان استقبال کرد و وعده داد برای تسهیل ماموریت آن همکاری و کمک کند
روز جمعه 25 نوامبر 2011، به نمایندگان هیات جوانان اجازه ورود به دماج وبازدید از مرکز دارالحدیث داده شد به طوری که ظرف کمتر از یک ساعت، از اوضاع انسانی اطلاع حاصل شد و نتایج زیر به دست آمد:
-مرکز دماج از چندین ساختمان نامنظم و خشتی که بدون برنامه ریزی مهندسی در 30 سال پیش ساخته شد، تشکیل شده است و هزاران نفر در آن سکوت دارند.
-در این مرکز، مدرسان یمنی و غیر یمنی به همراه خانواده هایشان اقامت دارند.
-ساکنان مرکز از محاصره شدیدی رنج می برند که بر هزاران فرد ساکن منطقه دماج استان صعده در یک فضای تنگ و محدود تحمیل شده است که این محاصره، نوعی مجازات دسته جمعی در تلاش برای فشار بر این افراد محاصره شده با هدف کوچ اجباری آنها به شمار می رود.
-طرفداران الحوثی در بیشتر کوه های مشرف به مرکز با سلاح های متوسط و سنگین متمرکز هستند و هر از چند گاهی این مرکز را گلوله باران می کنند که در این حملات بیش از 26 نفر از جمله چند خارجی کشته و بیش از 50 نفر دیگر به ضرب گلوله جنگجویان حوثی زخمی شدند.
-مواد غذایی در آستانه تمام شدن است به طوری که تمام مراکز تجاری درهای خود را بسته اند و تنها داروخانه موجود در داخل مرکز حتی یک عدد قرص آسپرین هم ندارد که این وضع سبب مرگ مجروحان و نوزادان شده است.
-حوثی ها تمایل به تحمیل محاصره رسانه ای دارند به طوری که فیلمی را که ما در اختیار داشتیم، مصادره کردند، چون نمی خواستند هیچ عکس از وضع ساکنان داخل مرکز گرفته و خارج شود.
هیات جوانان انقلاب که این نتایجی را که به دست آورده، اعلام می کند، از همه برای رفع محاصره دماج در سریع ترین زمان ممکن و رساندن مواد غذایی و دارویی به آسیب دیدگان و تشکیل کمیته بی طرف برای توقف خشونت و حل ریشه ای درگیری موجود درخواست کمک می کند.
هیات حقوقی و رسانه ای جوانان انقلاب مورخه 28/11/2011 میلادی"
هر کس که در نگاه اول این گزارش را مطالعه کند، به آسانی متوجه خواهد شد که این گزارش کاملا یکسویه و جهت دار و جانبدارانه و بر خلاف واقعیت ها تهیه شده است و عاملان تهیه آن هم افرادی هستند که نام فعال حقوق بشر را بر خود گذاشته اند و کاملا جانبدارانه و هدفدار این گزارش را با هدف تخریب وجهه حوثی ها به عنوان یکی از طرف های اصلی و تاثیرگذار انقلاب مردمی سال 2011 تهیه کرده اند.
حوثی ها به این گزارش جانبدارانه واکنش نشان دادند به طوری که ابومالک یوسف الفیشی عضو دفتر سیاسی حوثی ها دراین باره گفت :"پس از آنکه در مصاحبه ای که عبدالرحمن العابد با ما انجام داد و در روزنامه الاولی و بسیاری از پایگاه های اینترنتی و شبکه ارتباط اجتماعی فیسبوک منتشر شد، حقیقت آنچه را در دماج و حجه جریان دارد، فاش کردیم و برای تمام افراد منصف و آزاده، حقیقت هجمه وحشیانه ای را که هدف از آن تخریب وجهه درخشان یکی از طرف های اساسی انقلاب مسالمت آمیز مردمی است، توضیح دادیم و از تمام کسانی که تمایل به شناخت حقیقت دارند، خواستیم به این استان سفر کند و با چشم خود حقیقت اوضاع را مشاهده کند، ناگهان با هجمه ای از نوع جدید روبرو شدیم که روند تصاعدی به خود گرفته و در شیوه های جدید انجام می شود.
من بار دیگر از کسانی که از متن مصاحبه مطلع نیستند، می خواهم به آن نگاهی بیندازند و بار دیگر از کسانی که تمایل دارند حقیقت را متوجه شوند، می خواهم به صعده بیایند و واقعیت ها را از نزدیک ببینند همانطور که خداوند تعالی فرموده است " ( یا ایها الذین امنوا ان جاءکم فاسق بنبأ فتبینوا ان تصیبوا قوما بجهلة فتصبحوا على ما فعلتم نادمین ) من به تمام انقلابیون درباره مرحله حساس انقلاب که برخی طرف های منطقه ای و بین المللی از طریق طرحی که در عربستان برای دور زدن انقلاب و اهداف آن از طریق اجرای این طرح تلاش کردند، هشدار می دهم که از چنین هجمه گمراه کننده و بی سابقه ای که هدف آن گمراه کردن انقلابیون و مشغول کردن جوانان انقلاب به مسائل پیش پا افتاده و درجه چندم برای دور شدن از پیگیری و تحقق اهداف انقلاب و شکست تداوم جنبش انقلابی با مشکل تراشی و جنجال در میادین است، تعجب نکنند که رژیم(عبدالله صالح) و اوباش آن در پس این تحرکات خزنده قرار دارند و رسانه های وابسته به آن دامن می زنند تا بتوانند این طرح خطرناک و کثیف را که در ریاض امضا شد و انقلابیون غافل در دام افتادند، اجرا کنند.
به تمام انقلابیون مستقر در میادین انقلاب درود می فرستم و از آنها می خواهم همچنان به جنبش مقدس انقلابی خود ادامه داده و از سرگرم شدن به مسائل بی ارزش و پیش پا افتاده اجتناب کنند و از تمام کسانی که دوست دارند با ما در صعده دیدار کنند تا از حقایق مطلع شوند، استقبال می کنیم و از آنها می خواهیم تا به جای شنیدن ادعاها و تبلیغات و شایعات و دروغ های هدفمند و جهت دار طرف هایی که علیه مردم و انقلاب مسالمت آمیز آن توطئه می کنند، اینجا بیایند و حقایق را از نزدیک ببینند، هر چند مردم صداقت ما را از طریق واقعیت ها می دانند.
این عضو جنبش انصارالله در ادامه گفته است : جوانان انقلاب بزرگتر از آن هستند که شایعات و گمراه سازی عمدی رسانه ای برخی طرف های فتنه گر بر آنها تاثیر بگذارد، طرف هایی که از طریق خبرسازی و جریان سازی درصدد داستان سرایی در خصوص مساله دماج با هدف تاثیر بر احساسات و عواطف هستند، این طرف ها هیچ مدرک و سندی برای اثبات ادعاهایی که مطرح می کنند، ندارند و صرفا به دنبال منحرف کردن انقلابیون از مصایب واقعی و محاصره فراگیر تعز، ارحب، نهم، صنعاء و دیگر استان های یمن از سوی رژیم تحت پوشش فتاوایی هستند که از منطقه دماج برای مشروعیت بخشی به کشتار انقلابیون و مقابله با انقلاب به این بهانه که آنها از اطاعت ولی الامر خارج شده اند."
جریان سازی و اتهام زنی علیه جنبش انصارالله در راستای توطئه هدفمند برای شعله ور کردن آتش درگیری طایفه ای و بحران صورت می گیرد.
مساله دروغین چهار جوان
هنگامی که روی دیگر رژیم عبدالله صالح که لباس دین بر تن کرده در شعله ور کردن آتش درگیری طایفه ای و کشاندن انصارالله به سوی آن پخش شایعات و دروغ های فراوان روی آوردند که مهمترین آنها که مایه تمسخر است، دروغ مربوط به مساله چهار جوان است که مدعی بودند به سبب ادای نماز تراویح(نوعی نماز که بخشی از اهل سنت می خوانند)از سوی حوثی ها در منطقه خولان زندانی و شکنجه شده اند و به هجمه رسانه ای گسترده ای با استفاده از تمام رسانه های دیداری، شنیداری و نوشتاری خود با به خدمت گرفتن افراد مزدبگیر از جمله افراد به اصلاح حقوقدان برای تخریب وجهه انصارالله روی آوردند به طوری که حوثی ها را به ربودن چهار جوان از مناطق حیدان و ساقین متهم کرده و مدعی شدند که این جوانان به مدت دو روز ربوده شده و مورد شکنجه روحی و جسمی قرار گرفته اند که منجر به وخامت حالشان و انتقال به بیمارستان علوم و فناوری صنعاء پس از آزادیشان شد.
رسانه های جریان ساز ضد جنبش انصارالله برای تخریب این جریان مهم مردمی در یمن مدعی شده بودند تمام جوانان ربوده شده به سبب خواندن نماز تراویح ربوده شده بودند.
درمقابل، جنبش انصارالله این اتهام را بی اساس خوانده و خواستار انجام تحقیق از سوی کمیته ای بی طرف در خصوص این موضوع و کشف حقیقت شد، اما بازمانده های رژیم سابق یمن نه تنها به این درخواست توجهی نکردند، بلکه به جنگ روانی و تبلیغاتی خود ادامه دادند.
اتهام دیگر علیه جنبش انصارالله و انتشار خبرساختگی در این باره
پس از مساله دروغ جنگ دماج و جریان سازی رسانه ای که البته در رسیدن به هدف خود شکست خورد و پس از ناکامی در بهره برداری تبلیغاتی از خبر ساختگی ربوده شدن چهار جوان و شکنجه آنها، فتنه گران دروغی دیگر را به جنبش انصارالله نسبت دادند و آن دروغ، تجاوز به اتهام آواز خواندن و کشته شدن کارگری از تعز بود. آنها انصارالله را متهم کردند که به دو جوان از جوانان انقلاب در منطقه ساقین به خاطر آنکه در گوشی های تلفن همراهشان ترانه ذخیره کرده و گوش می کردند، حمله کرده و آنها را وحشیانه مورد ضرب و شتم قرار دادند.
البته دشمنان وحدت ملت یمن از این اتهام خود علیه جنبش انصارالله هم سودی نبردند، اما اتهام دیگری را هم مطرح کرده و مدعی شدند که حوثی ها، کارگری را در استان عمران که از ساکنان استان تعز بود به اتهام جاسوسی اعدام کردند.جنبش انصارالله از زبان سخنگوی خود، محمد عبدالسلام این اتهام ساختگی را رد و تاکید کرد دروغ ها و تهمت های فراوان که بی اساس بودن آن ثابت می شود، علیه ما مطرح شده و می شود، یک بار ما را متهم به تحمیل فرهنگ خود بر مردم از طریق زور می کنند، بار دیگر مدعی شده اند که ما از نمازگزاران تعهد گرفته ایم که این گونه نماز نخوانند، یک بار ما را متهم می کنند که به خاطر ترانه و آواز، آدم کشته ایم، بار دیگر ما را متهم کرده اند که افراد را به خاطر زدن کروات کشته ایم، همچنین ما را متهم کرده اند که کودکان را ربوده ایم و اتهام دیگر که شاید آخرین اتهام علیه ما نباشد، این بود که ما را متهم به کشتن یکی از شهروندان استان تعز به خاطر جاسوسی برای آمریکا و اسرائیل می کنند.
عضو جنبش انصارالله در واکنش به جریان سازی رسانه ای علیه این جنبش تاکید کرده بود آنچه درباره کشته شدن فرد مذکور در منطقه آل ابوقنه به انصارالله نسبت داده شده، صحت ندارد، زیرا این مناطق اساسا تحت سلطه شبه نظامیان حزب الاصلاح(وابسته به رژیم یمن) است که از این مناطق به انصارالله حمله می کنند و در جاده ای که الاهنوم را به منطقه عذر مرتبط می کند، کمین می گذارند.
هدف برخی رسانه های داخلی و خارجی که بیشتر آنها سعودی هستند از هجمه روانی تبلیغاتی علیه جنبش انصارالله و طرح اتهامات ساختگی همچون وابستگی به ایران و یا تلاش برای پیشبرد طرح های ایران که از سوی رسانه های سعودی هر روز مطرح می شود و یا همدستی با طرفداران علی عبدالله صالح دیکتاتور سابق، تخریب این جنبش و زیر سئوال بردن اعتبار و صداقت آنها نزد بسیاری از مردم یمن است. جنبش انصارالله با تاکید بر شکست سیاسی و امنیتی و نظامی دشمنان انقلاب مردم یمن تاکید کرده است یکی از اهداف دروغ پراکنی ها و اتهام زنی ها به این جنبش، حذف و کنار زدن تمام گروه های پاک و شریف از صحنه سیاسی یمن است.
اینها بخشی از هزاران اتهامی و افترایی است که طی سال های اخیر به ویژه پس از انقلاب مردمی سال 2011 به جنبش انصارالله یکی از طرف های اساسی آن نسبت داده شده و البته این هجمه روانی تبلیغاتی طی روزهای اخیر که با استعفای عبدربه منصور هادی رئیس جمهور یمن و دولت این کشور از سوی برخی رسانه های داخلی و رسانه های سعودی، اماراتی و ... به اوج رسیده است، با هدف شعله ور کردن آتش فتنه و کشاندن کشور به سمت سرنوشتی نامعلوم ادامه دارد، هجمه ای که با دلارهای نفتی شیوخ عربستان و امارات و قطر با تکیه بر دروغ پراکنی و شایعه سازی برای ایجاد آشوب و ناآرامی در یمن و درگیر کردن مردم با یکدیگر از طریق تحریک برخی طرف های همسو به انجام اقدامات خشونت آمیز برای ایجاد ناآرامی و بی ثباتی و در نهایت برای دادن بهانه به حاکمان عربستان برای توجیه دخالت نظامی احتمالی خود در یمن تشدید شده است که نشانه های دخالت احتمالی عربستان در یمن را در تحرکات خزنده و مشکوک نظامی در مرزهای مشترک و همچنین تهدید آشکار به قتل بی درنگ هر شهروند یمنی که قصد عبور از مرز را داشته باشد و فعالیت های مسلحانه و خشونت آمیز گروه ها و جریان های تکفیری همسو با حاکمان عربستان در یمن نمایان شده است.
البته عربستان برای مشروعیت بخشی به دخالت های خود و فراهم کردن زمینه اجرای سناریوی خود در یمن همانند عراق و سوریه که البته با وجود هزینه کردن میلیاردها و جذب هزاران مزدور تروریست برای برهم زدن امنیت و ثبات این کشورها در رسیدن به اهداف خود ناکام مانده است، بر روی فتاوای تکفیری مبلغان وهابی و گروه ها و جریان های تکفیری در یمن حساب ویژه ای باز کرده است، اخیرا یکی از همین مفتیان سعودی در فتوایی ضد اسلامی و فتنه افکنانه مدعی شده بود که "جهاد علیه حوثی ها واجب است و همه مردم یمن باید این کار را انجام دهند"
عبدالعزیز الطریفی مفتی سعودی با این فتوای تحریک آمیز خود بار دیگر صحت اخبار و گزارش ها مبنی بر دخالت های عربستان در امور داخلی یمن را اثبات کرد، دخالت هایی که نگرانی ها درباره تغییر آن از بعد غیر نظامی به نظامی را با توجه به تحولات اخیر و موفقیت های کمیته های مردمی افزایش داده است.
با این حال جنبش انصارالله با ذکاوت و هوشیاری تا کنون نشان داده است در دام فتنه ای که برخی طرف های داخلی و خارجی تمایل دارند، گرفتار نشده و همواره مصالح و منافع ملی یمن را بر منافع گروهی ترجیح داده و بی اعتنا به جنگ روانی تبلیغاتی که برای مخدوش کردن این جنبش به راه افتاده است، تمام تلاش و توان خود را برای تحقق مطالبات برحق مردم یمن و به ثمر نشستن اهداف انقلاب مردمی سال 2011 که از سوی عربستان و متحدانش مهار و دور زده شده است، به کار گرفته اند .
برخی تحلیلگران هجمه روانی و تبلیغاتی علیه انصارالله را مقدمه ای برای جنگ آینده علیه این جنبش و هموار کردن زمینه دخالت نظامی احتمالی عربستان قلمداد کرده اند، چرا که تجارب گذشته نشان می دهد که دشمنان داخلی و خارجی انصارالله هر گاه خواستند دست به اقدام جنگی و خصمانه علیه این جنبش بزنند، پیش از آن جنگ روانی و تبلیغاتی سازمان یافته و همه جانبه ای را برای مخدوش کردن وجهه آنها با هدف شعله ور کردن آتش جنگ طائفه ای به راه انداخته اند، به راه انداختن چهار جنگ خونین علیه بخش مهمی از جامعه یمن یعنی حوثی ها در دوران دیکتاتور سابق، عبدالله صالح با تحریک مستقیم سعودی ها نشان داد که این جنبش نقش تعیین کننده و تاثیرگذاری در صحنه یمن دارد .
محمد عبدالقدوس الشرعی در تحلیلی نوشته است از زمانی که انصارالله که آنچه به جماعت الحوثی موسوم است، گروهی که برخاسته از بطن جامعه یمن برخاسته است، دست به تحرک و قیام در مخالفت با ظلم زد .جماعتی که به خاطر دفاع از زندگی و آزادی بیان و عقیده در معرض هجمه تمام عیاری قرار گرفته است که یکی از اهداف آن مخدوش کردن وجهه آنها از طریق رسانه های معاند و شایعه پراکنی و اتهام زنی به آنها از سوی حاکمیت یمن و بازماندگان رژیم سابق است، اتهاماتی همچون ادعای پیامبری و مزدوری برای خارج از جمله این اتهامات است.
چنین جنبشی که از بطن جامعه یمن به پا خواسته و مردم را از رهگذر فرهنگ و عقایدشان مخاطب خود قرار دارند، رژیم یمن که علی عبدالله صالح دیکتاتور آن بود، احساس کرد که این گروه خطری برای آنها و حامیان سعودی اش به شمار خواهد آمد و به همین سبب به جنگ و هجمه علیه آنها با استناد به فتاوای تکفیری که ریختن خون بیگناهان و هتک نوامیس آنها را با هدف سرکوب و نابودی شان مجاز می داند، روی آورند، اما در رسیدن به اهداف خود شکست خوردند.
با وجود تمام اقدامات سرکوبگرانه و ظلمی که حوثی ها در معرض آن قرار داشتند، با این حال آنها همواره با وجود امکانات اندک و ساده خود پیروز شده اند، این در حالی است که رژیم یمن شکست های پیاپی متحمل شده است، هنگامی که تغییر شکل گرفت و انقلاب مردمی آغاز شد، انصارالله، سلاح را کنار گذاشته و به صفوف انقلاب مسالمت آمیز مردمی متکی بر نیروی جوانان پیوستند و مردم از نزدیک با این جنبش آشنا شده و حجم دروغگویی و وارونه سازی واقعیت ها درباره این جنبش مردمی برایشان آشکار شد که درمعرض آن قرار داشتند، همپیمانان رژیم و شرکایی که از ترس و وحشت به انقلاب پیوسته بودند که همان شیوه های رژیم و نگرشی را در خصوص انصارالله در پیش گرفتند که هدفشان از بین بردن این جنبش بود، آنها به مخدوش کردن وجهه این جنبش از راه های مختلف چه از راه رسانه های شنیداری، دیداری و نوشتاری یا تحریک در مساجد و نسبت دادن انواع اتهامات و تهمت ها با هدف بدبین کردن و شوراندن مردم علیه آنها روی آوردند.
تا جایی که برخی تحلیلگران این هجمه روانی و تبلیغاتی علیه انصارالله را مقدمه ای برای جنگ آینده علیه این جنبش قلمداد کردند، چرا که تجارب گذشته نشان داد دشمنان داخلی و خارجی انصارالله هر گاه خواستند دست به اقدام جنگی و خصمانه علیه این جنبش بزنند، پیش از آن جنگ روانی و تبلیغاتی سازمان یافته و همه جانبه ای را برای مخدوش کردن وجهه آنها با هدف شعله ور کردن آتش جنگ طائفه ای و کشاندن مردم به سمت این جنگی که کشور یمن را ویران کرده و آن را به سمت سرنوشت نامعلوم سوق به راه انداختند، بدون اینکه این جریان ها و طرف های تکفیری به پیامدهای این اقدامات فتنه گرانه خود توجه کنند و تنها چیزی که برایشان مهم بوده و هست، خدمت به منافع شخصی و منافع اربابان خارجی آنهاست. تجارب این جریان ها در عراق و افغانستان این مساله را نشان می دهد و با وجودی که دروغ گویی شان بارها برملا شده، آنها همچنان به سوء استفاده از تمام وسایل تحریک طائفه ای و مناطقی و برانگیختن احساسات مردم به نام دین و حقوق و ملی گرایی با حمایت مالی سعودی ها که ده ها میلیون ریال را به سوی آنها سرازیر کرده اند، ادامه می دهند، سعودی ها با دلارهای نفتی خود، درصدد هستند آتش جنگی را که جنگ روافض می خوانند ،از طریق مزدور سرسپرده خود، محسن الاحمر و فهرست بلندبالایی از مزدورانشان شعله ور کنند.
نمونه هایی از دروغگویی ها و تهمت زنی های هدفمند و گمراه کننده رسانه های فتنه افکن به جنبش انصارالله :
"مساله دماج( به روایت الصحوه یک رسانه ضد حوثی )
28 نوامبر 2011 / بیانیه ای درباره محاصره تحمیلی بر دماج صعده مربوط به هیات حقوقی و مطبوعاتی
در پاسخ به درخواست های کمک دست اندرکاران مرکز دارالحدیث در منطقه دماج استان صعده در خصوص ادعاهای محاصره تحمیل شده بر آنها از سوی جماعت الحوثی و برای اطلاع از واقعیت امر و میزان صحت آنچه درباره زیان ناشی از محاصره به هزاران خانواده و دانشجویان مقیم و مدرسان مرکز و ساکنان منطقه گفته شده ، هیاتی از جوانان انقلاب یمن در میدان التحریر صنعاء از جمله روزنامه نگاران و مدافعان حقوق بشر به ابتکار خود با هماهنگی و ارتباط با برادران ما در جماعت الحوثی در 23 نوامبر 2011 به استان صعده رفتند .
جماعت الحوثی همکاری شایانی در فراهم کردن شرایط مناسب برای انجام این ماموریت ارزشمد از طریق ارتباط و هماهنگی با رهبران آن در صعده داشتند.
بلافاصله پس از رسیدن هیات به استان صعده ارتباط با یکی از جوانان انقلاب از گروه حوثی که فعالیت برجسته ای در میدان التغییر صنعاء داشت، برقرار شد که وی زمینه مصاحبه با عبدالله محمد یحیی الحاکم معروف به ابوعلی الحاکم فرمانده میدانی جماعت الحوثی در صعده را تسهیل کرد.
روز پنجشنبه 24 نوامبر 2011 دیداری با آقای ابوعلی الحاکم انجام شد که وی از هیات حقوقی مطبوعاتی جوانان استقبال کرد و وعده داد برای تسهیل ماموریت آن همکاری و کمک کند
روز جمعه 25 نوامبر 2011، به نمایندگان هیات جوانان اجازه ورود به دماج وبازدید از مرکز دارالحدیث داده شد به طوری که ظرف کمتر از یک ساعت، از اوضاع انسانی اطلاع حاصل شد و نتایج زیر به دست آمد:
-مرکز دماج از چندین ساختمان نامنظم و خشتی که بدون برنامه ریزی مهندسی در 30 سال پیش ساخته شد، تشکیل شده است و هزاران نفر در آن سکوت دارند.
-در این مرکز، مدرسان یمنی و غیر یمنی به همراه خانواده هایشان اقامت دارند.
-ساکنان مرکز از محاصره شدیدی رنج می برند که بر هزاران فرد ساکن منطقه دماج استان صعده در یک فضای تنگ و محدود تحمیل شده است که این محاصره، نوعی مجازات دسته جمعی در تلاش برای فشار بر این افراد محاصره شده با هدف کوچ اجباری آنها به شمار می رود.
-طرفداران الحوثی در بیشتر کوه های مشرف به مرکز با سلاح های متوسط و سنگین متمرکز هستند و هر از چند گاهی این مرکز را گلوله باران می کنند که در این حملات بیش از 26 نفر از جمله چند خارجی کشته و بیش از 50 نفر دیگر به ضرب گلوله جنگجویان حوثی زخمی شدند.
-مواد غذایی در آستانه تمام شدن است به طوری که تمام مراکز تجاری درهای خود را بسته اند و تنها داروخانه موجود در داخل مرکز حتی یک عدد قرص آسپرین هم ندارد که این وضع سبب مرگ مجروحان و نوزادان شده است.
-حوثی ها تمایل به تحمیل محاصره رسانه ای دارند به طوری که فیلمی را که ما در اختیار داشتیم، مصادره کردند، چون نمی خواستند هیچ عکس از وضع ساکنان داخل مرکز گرفته و خارج شود.
هیات جوانان انقلاب که این نتایجی را که به دست آورده، اعلام می کند، از همه برای رفع محاصره دماج در سریع ترین زمان ممکن و رساندن مواد غذایی و دارویی به آسیب دیدگان و تشکیل کمیته بی طرف برای توقف خشونت و حل ریشه ای درگیری موجود درخواست کمک می کند.
هیات حقوقی و رسانه ای جوانان انقلاب مورخه 28/11/2011 میلادی"
هر کس که در نگاه اول این گزارش را مطالعه کند، به آسانی متوجه خواهد شد که این گزارش کاملا یکسویه و جهت دار و جانبدارانه و بر خلاف واقعیت ها تهیه شده است و عاملان تهیه آن هم افرادی هستند که نام فعال حقوق بشر را بر خود گذاشته اند و کاملا جانبدارانه و هدفدار این گزارش را با هدف تخریب وجهه حوثی ها به عنوان یکی از طرف های اصلی و تاثیرگذار انقلاب مردمی سال 2011 تهیه کرده اند.
حوثی ها به این گزارش جانبدارانه واکنش نشان دادند به طوری که ابومالک یوسف الفیشی عضو دفتر سیاسی حوثی ها دراین باره گفت :"پس از آنکه در مصاحبه ای که عبدالرحمن العابد با ما انجام داد و در روزنامه الاولی و بسیاری از پایگاه های اینترنتی و شبکه ارتباط اجتماعی فیسبوک منتشر شد، حقیقت آنچه را در دماج و حجه جریان دارد، فاش کردیم و برای تمام افراد منصف و آزاده، حقیقت هجمه وحشیانه ای را که هدف از آن تخریب وجهه درخشان یکی از طرف های اساسی انقلاب مسالمت آمیز مردمی است، توضیح دادیم و از تمام کسانی که تمایل به شناخت حقیقت دارند، خواستیم به این استان سفر کند و با چشم خود حقیقت اوضاع را مشاهده کند، ناگهان با هجمه ای از نوع جدید روبرو شدیم که روند تصاعدی به خود گرفته و در شیوه های جدید انجام می شود.
من بار دیگر از کسانی که از متن مصاحبه مطلع نیستند، می خواهم به آن نگاهی بیندازند و بار دیگر از کسانی که تمایل دارند حقیقت را متوجه شوند، می خواهم به صعده بیایند و واقعیت ها را از نزدیک ببینند همانطور که خداوند تعالی فرموده است " ( یا ایها الذین امنوا ان جاءکم فاسق بنبأ فتبینوا ان تصیبوا قوما بجهلة فتصبحوا على ما فعلتم نادمین ) من به تمام انقلابیون درباره مرحله حساس انقلاب که برخی طرف های منطقه ای و بین المللی از طریق طرحی که در عربستان برای دور زدن انقلاب و اهداف آن از طریق اجرای این طرح تلاش کردند، هشدار می دهم که از چنین هجمه گمراه کننده و بی سابقه ای که هدف آن گمراه کردن انقلابیون و مشغول کردن جوانان انقلاب به مسائل پیش پا افتاده و درجه چندم برای دور شدن از پیگیری و تحقق اهداف انقلاب و شکست تداوم جنبش انقلابی با مشکل تراشی و جنجال در میادین است، تعجب نکنند که رژیم(عبدالله صالح) و اوباش آن در پس این تحرکات خزنده قرار دارند و رسانه های وابسته به آن دامن می زنند تا بتوانند این طرح خطرناک و کثیف را که در ریاض امضا شد و انقلابیون غافل در دام افتادند، اجرا کنند.
به تمام انقلابیون مستقر در میادین انقلاب درود می فرستم و از آنها می خواهم همچنان به جنبش مقدس انقلابی خود ادامه داده و از سرگرم شدن به مسائل بی ارزش و پیش پا افتاده اجتناب کنند و از تمام کسانی که دوست دارند با ما در صعده دیدار کنند تا از حقایق مطلع شوند، استقبال می کنیم و از آنها می خواهیم تا به جای شنیدن ادعاها و تبلیغات و شایعات و دروغ های هدفمند و جهت دار طرف هایی که علیه مردم و انقلاب مسالمت آمیز آن توطئه می کنند، اینجا بیایند و حقایق را از نزدیک ببینند، هر چند مردم صداقت ما را از طریق واقعیت ها می دانند.
این عضو جنبش انصارالله در ادامه گفته است : جوانان انقلاب بزرگتر از آن هستند که شایعات و گمراه سازی عمدی رسانه ای برخی طرف های فتنه گر بر آنها تاثیر بگذارد، طرف هایی که از طریق خبرسازی و جریان سازی درصدد داستان سرایی در خصوص مساله دماج با هدف تاثیر بر احساسات و عواطف هستند، این طرف ها هیچ مدرک و سندی برای اثبات ادعاهایی که مطرح می کنند، ندارند و صرفا به دنبال منحرف کردن انقلابیون از مصایب واقعی و محاصره فراگیر تعز، ارحب، نهم، صنعاء و دیگر استان های یمن از سوی رژیم تحت پوشش فتاوایی هستند که از منطقه دماج برای مشروعیت بخشی به کشتار انقلابیون و مقابله با انقلاب به این بهانه که آنها از اطاعت ولی الامر خارج شده اند."
جریان سازی و اتهام زنی علیه جنبش انصارالله در راستای توطئه هدفمند برای شعله ور کردن آتش درگیری طایفه ای و بحران صورت می گیرد.
مساله دروغین چهار جوان
هنگامی که روی دیگر رژیم عبدالله صالح که لباس دین بر تن کرده در شعله ور کردن آتش درگیری طایفه ای و کشاندن انصارالله به سوی آن پخش شایعات و دروغ های فراوان روی آوردند که مهمترین آنها که مایه تمسخر است، دروغ مربوط به مساله چهار جوان است که مدعی بودند به سبب ادای نماز تراویح(نوعی نماز که بخشی از اهل سنت می خوانند)از سوی حوثی ها در منطقه خولان زندانی و شکنجه شده اند و به هجمه رسانه ای گسترده ای با استفاده از تمام رسانه های دیداری، شنیداری و نوشتاری خود با به خدمت گرفتن افراد مزدبگیر از جمله افراد به اصلاح حقوقدان برای تخریب وجهه انصارالله روی آوردند به طوری که حوثی ها را به ربودن چهار جوان از مناطق حیدان و ساقین متهم کرده و مدعی شدند که این جوانان به مدت دو روز ربوده شده و مورد شکنجه روحی و جسمی قرار گرفته اند که منجر به وخامت حالشان و انتقال به بیمارستان علوم و فناوری صنعاء پس از آزادیشان شد.
رسانه های جریان ساز ضد جنبش انصارالله برای تخریب این جریان مهم مردمی در یمن مدعی شده بودند تمام جوانان ربوده شده به سبب خواندن نماز تراویح ربوده شده بودند.
درمقابل، جنبش انصارالله این اتهام را بی اساس خوانده و خواستار انجام تحقیق از سوی کمیته ای بی طرف در خصوص این موضوع و کشف حقیقت شد، اما بازمانده های رژیم سابق یمن نه تنها به این درخواست توجهی نکردند، بلکه به جنگ روانی و تبلیغاتی خود ادامه دادند.
اتهام دیگر علیه جنبش انصارالله و انتشار خبرساختگی در این باره
پس از مساله دروغ جنگ دماج و جریان سازی رسانه ای که البته در رسیدن به هدف خود شکست خورد و پس از ناکامی در بهره برداری تبلیغاتی از خبر ساختگی ربوده شدن چهار جوان و شکنجه آنها، فتنه گران دروغی دیگر را به جنبش انصارالله نسبت دادند و آن دروغ، تجاوز به اتهام آواز خواندن و کشته شدن کارگری از تعز بود. آنها انصارالله را متهم کردند که به دو جوان از جوانان انقلاب در منطقه ساقین به خاطر آنکه در گوشی های تلفن همراهشان ترانه ذخیره کرده و گوش می کردند، حمله کرده و آنها را وحشیانه مورد ضرب و شتم قرار دادند.
البته دشمنان وحدت ملت یمن از این اتهام خود علیه جنبش انصارالله هم سودی نبردند، اما اتهام دیگری را هم مطرح کرده و مدعی شدند که حوثی ها، کارگری را در استان عمران که از ساکنان استان تعز بود به اتهام جاسوسی اعدام کردند.جنبش انصارالله از زبان سخنگوی خود، محمد عبدالسلام این اتهام ساختگی را رد و تاکید کرد دروغ ها و تهمت های فراوان که بی اساس بودن آن ثابت می شود، علیه ما مطرح شده و می شود، یک بار ما را متهم به تحمیل فرهنگ خود بر مردم از طریق زور می کنند، بار دیگر مدعی شده اند که ما از نمازگزاران تعهد گرفته ایم که این گونه نماز نخوانند، یک بار ما را متهم می کنند که به خاطر ترانه و آواز، آدم کشته ایم، بار دیگر ما را متهم کرده اند که افراد را به خاطر زدن کروات کشته ایم، همچنین ما را متهم کرده اند که کودکان را ربوده ایم و اتهام دیگر که شاید آخرین اتهام علیه ما نباشد، این بود که ما را متهم به کشتن یکی از شهروندان استان تعز به خاطر جاسوسی برای آمریکا و اسرائیل می کنند.
عضو جنبش انصارالله در واکنش به جریان سازی رسانه ای علیه این جنبش تاکید کرده بود آنچه درباره کشته شدن فرد مذکور در منطقه آل ابوقنه به انصارالله نسبت داده شده، صحت ندارد، زیرا این مناطق اساسا تحت سلطه شبه نظامیان حزب الاصلاح(وابسته به رژیم یمن) است که از این مناطق به انصارالله حمله می کنند و در جاده ای که الاهنوم را به منطقه عذر مرتبط می کند، کمین می گذارند.
هدف برخی رسانه های داخلی و خارجی که بیشتر آنها سعودی هستند از هجمه روانی تبلیغاتی علیه جنبش انصارالله و طرح اتهامات ساختگی همچون وابستگی به ایران و یا تلاش برای پیشبرد طرح های ایران که از سوی رسانه های سعودی هر روز مطرح می شود و یا همدستی با طرفداران علی عبدالله صالح دیکتاتور سابق، تخریب این جنبش و زیر سئوال بردن اعتبار و صداقت آنها نزد بسیاری از مردم یمن است. جنبش انصارالله با تاکید بر شکست سیاسی و امنیتی و نظامی دشمنان انقلاب مردم یمن تاکید کرده است یکی از اهداف دروغ پراکنی ها و اتهام زنی ها به این جنبش، حذف و کنار زدن تمام گروه های پاک و شریف از صحنه سیاسی یمن است.
اینها بخشی از هزاران اتهامی و افترایی است که طی سال های اخیر به ویژه پس از انقلاب مردمی سال 2011 به جنبش انصارالله یکی از طرف های اساسی آن نسبت داده شده و البته این هجمه روانی تبلیغاتی طی روزهای اخیر که با استعفای عبدربه منصور هادی رئیس جمهور یمن و دولت این کشور از سوی برخی رسانه های داخلی و رسانه های سعودی، اماراتی و ... به اوج رسیده است، با هدف شعله ور کردن آتش فتنه و کشاندن کشور به سمت سرنوشتی نامعلوم ادامه دارد، هجمه ای که با دلارهای نفتی شیوخ عربستان و امارات و قطر با تکیه بر دروغ پراکنی و شایعه سازی برای ایجاد آشوب و ناآرامی در یمن و درگیر کردن مردم با یکدیگر از طریق تحریک برخی طرف های همسو به انجام اقدامات خشونت آمیز برای ایجاد ناآرامی و بی ثباتی و در نهایت برای دادن بهانه به حاکمان عربستان برای توجیه دخالت نظامی احتمالی خود در یمن تشدید شده است که نشانه های دخالت احتمالی عربستان در یمن را در تحرکات خزنده و مشکوک نظامی در مرزهای مشترک و همچنین تهدید آشکار به قتل بی درنگ هر شهروند یمنی که قصد عبور از مرز را داشته باشد و فعالیت های مسلحانه و خشونت آمیز گروه ها و جریان های تکفیری همسو با حاکمان عربستان در یمن نمایان شده است.
البته عربستان برای مشروعیت بخشی به دخالت های خود و فراهم کردن زمینه اجرای سناریوی خود در یمن همانند عراق و سوریه که البته با وجود هزینه کردن میلیاردها و جذب هزاران مزدور تروریست برای برهم زدن امنیت و ثبات این کشورها در رسیدن به اهداف خود ناکام مانده است، بر روی فتاوای تکفیری مبلغان وهابی و گروه ها و جریان های تکفیری در یمن حساب ویژه ای باز کرده است، اخیرا یکی از همین مفتیان سعودی در فتوایی ضد اسلامی و فتنه افکنانه مدعی شده بود که "جهاد علیه حوثی ها واجب است و همه مردم یمن باید این کار را انجام دهند"
عبدالعزیز الطریفی مفتی سعودی با این فتوای تحریک آمیز خود بار دیگر صحت اخبار و گزارش ها مبنی بر دخالت های عربستان در امور داخلی یمن را اثبات کرد، دخالت هایی که نگرانی ها درباره تغییر آن از بعد غیر نظامی به نظامی را با توجه به تحولات اخیر و موفقیت های کمیته های مردمی افزایش داده است.
با این حال جنبش انصارالله با ذکاوت و هوشیاری تا کنون نشان داده است در دام فتنه ای که برخی طرف های داخلی و خارجی تمایل دارند، گرفتار نشده و همواره مصالح و منافع ملی یمن را بر منافع گروهی ترجیح داده و بی اعتنا به جنگ روانی تبلیغاتی که برای مخدوش کردن این جنبش به راه افتاده است، تمام تلاش و توان خود را برای تحقق مطالبات برحق مردم یمن و به ثمر نشستن اهداف انقلاب مردمی سال 2011 که از سوی عربستان و متحدانش مهار و دور زده شده است، به کار گرفته اند .