صراط: پرسش درخصوص عضویت در سایتهای همسریابی، از آن دست پرسشهاست که هرکسی بهراحتی به آن پاسخ نمیگوید. حتی زمانیکه در تعدادی از این سایتها عضو شدیم و از مدیر سایت درخصوص عملکردشان پرسیدیم نیز جوابی دریافت نکردیم. از سوی دیگر آنها که در آن عضو شدهاند نیز کمتر درخصوص تجربیاتشان صحبت میکنند و افراد دیگر هم اغلب این کار را برای پیدا کردن همسر، مناسب نمیدانند.
چنانچه مینا، رفتن به چنین سایتهایی را مشابه خریدکردن میداند. او ٣٠ساله و مجرد است و وقتی دلیل عدم علاقهاش به اینگونه سایتها را جویا میشویم، میگوید: «بيشتر احساس خريدكردن به من دست میدهد تا ازدواج كردن. انگار به فروشگاهي میروی كه افراد را در قفسه چیدهاند و بعد باید يكي را انتخاب كني! درست است که احساس تنهايي خيلي بد است و شايد آدم به جايي برسد كه بخواهد براي بيرون آمدن از تنهايياش سراغ سايت همسريابي برود، ولي من ترجيح ميدهم اگر به آن مرحله رسيدم، در عالم واقعيت فرد مورد نظرم را پيدا كنم و به او پیشنهاد دهم. ولي اين سايتها از اين نظر خوبند كه افراد هدفشان از حضور در این سایتها تا حدی مشخص است.»
حضور در چنین سایتهایی همچنین تبعات گستردهای برای بسیاری از افراد داشته است. کما اینکه سالگذشته دختری ٣١ساله به پلیس فضای مجازی مراجعه کرد و از شیادی فردی که در یکی از سایتهای همسریابی با او آشنا شده بود، شکایت کرد. فردی که از او پول گرفته بود و به بهانه نشان دادن عکسها و تصاویرش نیز دست بهاخاذی زده بود.
نمونههایی از این دست پس از گشت کوتاهی میان اخبار نشان از عدم اعتبار اینگونه سایتها دارد. هرچند بسیاری از این سایتها در بخشی به معرفی افرادی پرداختهاند که از این طریق با یکدیگر آشناشده و ازدواج کردهاند. در ادامه این گزارش پای صحبت ٣ نفر از افرادی که حاضر به گفتوگو درخصوص تجربیاتشان در این راستا شدند، نشستیم و آنها از تجربیاتشان درخصوص عضویت در این سایتها گفتند.
شهین ٣٢ساله است. او یکبار و در سن ٢٨سالگی در یکی از سایتهای همسریابی عضو شده است. اما از عضویت در چنین سایتی خاطره تلخی دارد و آن را به کسی پیشنهاد نمیکند. او میگوید: «در این سایتها افراد از نظر روانی ارزیابی نمیشوند و همین امر هم کار را سخت میکند. زمانی که شما به ملاقات با فردی که در سایت با آن آشنا شدهاید میروید، ممکن است با هر چیزی مواجه شوید. همانطور که برای من این اتفاق افتاد. من دانشجوی دکترای حقوق بودم و به پیشنهاد یکی از دوستانم در چنین سایتی عضو شدم. با فردی که از نظر تحصیلات و وضع مالی با من یکسان بود، آشنا شدم و به دیدنش رفتم اما آن فرد سلامت روانی نداشت و این آشنایی تبعات بسیار بدی برای من داشت. چنانچه تا مدتها درگیر آن شدم و حالا این کار را بهکسی پیشنهاد نمیکنم. وقتی رودررو یا با واسطه افرادی که آنها را میشناسیم با کسی آشنا میشویم، امکان بهوجود آمدن مزاحمتها و مشکلاتی از این دست بسیار کم میشود.»
در این میان افرادی هم هستند که با این امر مخالفند و کسانی را میشناسند که با استفاده از همین سایتها به زوج دلخواه خود رسیدهاند. مرجان از این دست افراد است. او در ٢٨ سالگی و برای اولینبار با سایتهای همسریابی بینالمللی آشنا شد. سایتهایی که بسیاری از زوجها در آن حضور دارند و درواقع برای تشویق افراد به مجرد نماندن تلاش میکنند. در این سایتها پس از عضویت و ارایه مشخصات، از سراسر نقاط دنیا افرادی که بیشترین تشابه با فرد را دارند انتخاب و معرفی میشوند.
او که اکنون ٣٣ساله است درخصوص تجربهاش از حضور در این سایت میگوید: «آنچه در این سایتها نظر مرا به خود جلب کرد، این نکته بود که تقاضاها بیشتر از سوی زنان انجام میگرفت و این مردان بودند که انتخاب میکردند و به گمان من این امر ناشی از خلقوخوی مردانه است که در این زمینه هم خود را نشان داده است. به این معنی که مردان همچنان مغرورانه عمل میکنند و دوست دارند انتخابکننده باشند نه آنکه انتخاب شوند. او همچنین از یکی از دوستانش یاد میکند که با ثبتنام در یکی از سایتهای بینالمللی، با فردی آشنا شد و الان چند سالی است که به خارج از کشور مهاجرت کرده و زندگی موفقی دارد.»
کورش ٤١ ساله است و میگوید، تنها برای سرگرمی در سایت همسریابی عضو شده است و حتی از اسم و عکس واقعی خود نیز در هنگام ثبتنام استفاده نکرده است.
او در اینباره میگوید: «برای بسیاری از افراد عضویت در چنین سایتهایی جنبه وقتگذرانی دارد و به همین دلیل نیز نمیتوان این سایتها را جدی گرفت. البته از نظر من بسیاری از خانمهایی که حضور دارند، جدی و مصمماند و اغلب این آقایان هستند که با نگاه غیرجدی و آشناییهای موقت در این سایتها عضو میشوند. او در پاسخ به این پرسش که آیا فردی را میشناسد که با استفاده از چنین سایتی همسر موردنظر خود را انتخاب کرده باشد، میگوید: «معلوم است که نه. این فضا، فضای یافتن فرد موردنظر برای زندگی نیست یا حداقل من اینگونه حس میکنم و تاکنون کسی را هم ندیدهام که همسرش را از اینگونه سایتها انتخاب کرده باشد!»
محمد نیز تا حدی با کورش هم نظر است. او هم عضویت در سایتهای همسریابی را صرفا وسیلهای برای وقتگذرانی میداند اما در عین حال مشکلی با اینکه افراد برای یافتن جفت خود به این سایتها مراجعه کنند نیز ندارد و میگوید: «در بسیاری از کشورهای خارجی این امر رخ میدهد و در بسیاری از فیلم هایشان نیز افراد جفت موردنظر خود را از طریق این سایتها می یابند. اما متاسفانه در کشور ما این امر به خوبی جانیفتاده است. هم از سوی مردم و هم از سوی استفادهکنندگان. زمانی که به کسی بگویی از طریق این سایتها جفت خود را یافتهای، او برخورد مناسبی با تو نخواهد داشت و همین امر هم عاملی شده است تا بسیاری از افراد اگر هم از چنین سایتهایی استفاده میکنند، به دروغ این امر را انکار کنند. از طرفی خود افراد استفاده کننده هم در بسیاری از موارد، به دروغ خود را معرفی میکنند یا سواستفادههایی انجام می دهند که باعث سلب شدن اطمینان میشود. عدم اطمینان و اعتماد در استفاده از این سایتها، مهمترین مشکلی است که افراد با آن مواجهند و تعداد بسیاری نیز از آن ضربه خوردهاند. مشکلی که باعث شده تا استفاده از چنین سایتهایی مورد نظر همه افراد نباشد»
منبع: شهروند
چنانچه مینا، رفتن به چنین سایتهایی را مشابه خریدکردن میداند. او ٣٠ساله و مجرد است و وقتی دلیل عدم علاقهاش به اینگونه سایتها را جویا میشویم، میگوید: «بيشتر احساس خريدكردن به من دست میدهد تا ازدواج كردن. انگار به فروشگاهي میروی كه افراد را در قفسه چیدهاند و بعد باید يكي را انتخاب كني! درست است که احساس تنهايي خيلي بد است و شايد آدم به جايي برسد كه بخواهد براي بيرون آمدن از تنهايياش سراغ سايت همسريابي برود، ولي من ترجيح ميدهم اگر به آن مرحله رسيدم، در عالم واقعيت فرد مورد نظرم را پيدا كنم و به او پیشنهاد دهم. ولي اين سايتها از اين نظر خوبند كه افراد هدفشان از حضور در این سایتها تا حدی مشخص است.»
حضور در چنین سایتهایی همچنین تبعات گستردهای برای بسیاری از افراد داشته است. کما اینکه سالگذشته دختری ٣١ساله به پلیس فضای مجازی مراجعه کرد و از شیادی فردی که در یکی از سایتهای همسریابی با او آشنا شده بود، شکایت کرد. فردی که از او پول گرفته بود و به بهانه نشان دادن عکسها و تصاویرش نیز دست بهاخاذی زده بود.
نمونههایی از این دست پس از گشت کوتاهی میان اخبار نشان از عدم اعتبار اینگونه سایتها دارد. هرچند بسیاری از این سایتها در بخشی به معرفی افرادی پرداختهاند که از این طریق با یکدیگر آشناشده و ازدواج کردهاند. در ادامه این گزارش پای صحبت ٣ نفر از افرادی که حاضر به گفتوگو درخصوص تجربیاتشان در این راستا شدند، نشستیم و آنها از تجربیاتشان درخصوص عضویت در این سایتها گفتند.
شهین ٣٢ساله است. او یکبار و در سن ٢٨سالگی در یکی از سایتهای همسریابی عضو شده است. اما از عضویت در چنین سایتی خاطره تلخی دارد و آن را به کسی پیشنهاد نمیکند. او میگوید: «در این سایتها افراد از نظر روانی ارزیابی نمیشوند و همین امر هم کار را سخت میکند. زمانی که شما به ملاقات با فردی که در سایت با آن آشنا شدهاید میروید، ممکن است با هر چیزی مواجه شوید. همانطور که برای من این اتفاق افتاد. من دانشجوی دکترای حقوق بودم و به پیشنهاد یکی از دوستانم در چنین سایتی عضو شدم. با فردی که از نظر تحصیلات و وضع مالی با من یکسان بود، آشنا شدم و به دیدنش رفتم اما آن فرد سلامت روانی نداشت و این آشنایی تبعات بسیار بدی برای من داشت. چنانچه تا مدتها درگیر آن شدم و حالا این کار را بهکسی پیشنهاد نمیکنم. وقتی رودررو یا با واسطه افرادی که آنها را میشناسیم با کسی آشنا میشویم، امکان بهوجود آمدن مزاحمتها و مشکلاتی از این دست بسیار کم میشود.»
در این میان افرادی هم هستند که با این امر مخالفند و کسانی را میشناسند که با استفاده از همین سایتها به زوج دلخواه خود رسیدهاند. مرجان از این دست افراد است. او در ٢٨ سالگی و برای اولینبار با سایتهای همسریابی بینالمللی آشنا شد. سایتهایی که بسیاری از زوجها در آن حضور دارند و درواقع برای تشویق افراد به مجرد نماندن تلاش میکنند. در این سایتها پس از عضویت و ارایه مشخصات، از سراسر نقاط دنیا افرادی که بیشترین تشابه با فرد را دارند انتخاب و معرفی میشوند.
او که اکنون ٣٣ساله است درخصوص تجربهاش از حضور در این سایت میگوید: «آنچه در این سایتها نظر مرا به خود جلب کرد، این نکته بود که تقاضاها بیشتر از سوی زنان انجام میگرفت و این مردان بودند که انتخاب میکردند و به گمان من این امر ناشی از خلقوخوی مردانه است که در این زمینه هم خود را نشان داده است. به این معنی که مردان همچنان مغرورانه عمل میکنند و دوست دارند انتخابکننده باشند نه آنکه انتخاب شوند. او همچنین از یکی از دوستانش یاد میکند که با ثبتنام در یکی از سایتهای بینالمللی، با فردی آشنا شد و الان چند سالی است که به خارج از کشور مهاجرت کرده و زندگی موفقی دارد.»
کورش ٤١ ساله است و میگوید، تنها برای سرگرمی در سایت همسریابی عضو شده است و حتی از اسم و عکس واقعی خود نیز در هنگام ثبتنام استفاده نکرده است.
او در اینباره میگوید: «برای بسیاری از افراد عضویت در چنین سایتهایی جنبه وقتگذرانی دارد و به همین دلیل نیز نمیتوان این سایتها را جدی گرفت. البته از نظر من بسیاری از خانمهایی که حضور دارند، جدی و مصمماند و اغلب این آقایان هستند که با نگاه غیرجدی و آشناییهای موقت در این سایتها عضو میشوند. او در پاسخ به این پرسش که آیا فردی را میشناسد که با استفاده از چنین سایتی همسر موردنظر خود را انتخاب کرده باشد، میگوید: «معلوم است که نه. این فضا، فضای یافتن فرد موردنظر برای زندگی نیست یا حداقل من اینگونه حس میکنم و تاکنون کسی را هم ندیدهام که همسرش را از اینگونه سایتها انتخاب کرده باشد!»
محمد نیز تا حدی با کورش هم نظر است. او هم عضویت در سایتهای همسریابی را صرفا وسیلهای برای وقتگذرانی میداند اما در عین حال مشکلی با اینکه افراد برای یافتن جفت خود به این سایتها مراجعه کنند نیز ندارد و میگوید: «در بسیاری از کشورهای خارجی این امر رخ میدهد و در بسیاری از فیلم هایشان نیز افراد جفت موردنظر خود را از طریق این سایتها می یابند. اما متاسفانه در کشور ما این امر به خوبی جانیفتاده است. هم از سوی مردم و هم از سوی استفادهکنندگان. زمانی که به کسی بگویی از طریق این سایتها جفت خود را یافتهای، او برخورد مناسبی با تو نخواهد داشت و همین امر هم عاملی شده است تا بسیاری از افراد اگر هم از چنین سایتهایی استفاده میکنند، به دروغ این امر را انکار کنند. از طرفی خود افراد استفاده کننده هم در بسیاری از موارد، به دروغ خود را معرفی میکنند یا سواستفادههایی انجام می دهند که باعث سلب شدن اطمینان میشود. عدم اطمینان و اعتماد در استفاده از این سایتها، مهمترین مشکلی است که افراد با آن مواجهند و تعداد بسیاری نیز از آن ضربه خوردهاند. مشکلی که باعث شده تا استفاده از چنین سایتهایی مورد نظر همه افراد نباشد»
منبع: شهروند