صراط: اتفاقات اخیر در یکی از زیرمجموعههای وزارت ارشاد به نام اداره کتاب نشان از چه دارد؛ تدبیر یا تغییر؟ ظاهر امر این است که این روزها معاونان وزیر ارشاد حاشیهسازی را آغاز کردهاند.
تدبیر یا تغییر، اینها واژههایی است که در پی اتفاقات اخیر معاونت فرهنگی وزرات فرهنگ و ارشاد اسلامی به گوش میرسد، اما اگر تدبیر است چرا برای عدهای و اگر تغییر است چرا برای همه نباید باشد.
وقایع این روزها در دفتر توسعه کتاب و کتابخوانی وزارت ارشاد یا به اصطلاح «اداره کتاب» دستمایه ای شده تا برخی مسیر را هموارتر ببینید و تصور کنند با یک برکناری میتوان سد مجوزها را شکست.
این ماجرا چندین وجه دارد؛ عدهای به خیال خام و پس از فشارهایی که به اداره کتاب آوردند و مسیر این برکناری را صاف کردند در این تصورند که تغییر باید به حدی مشهود باشد که دولت یازدهم آن را به نام خود ثبت کند، اما ماجرا چیست؟
اداره کتاب از دوران گذشته هم همواره بر سر زبانها بود و به قول سید عباس صالحی معاون فرهنگی وزیر ارشاد باید فردی برای آن معرفی میشد که جامعالاطراف باشد و دقیقا کتاب را بشناسد و کتاب شناس باشد؛ اما یک سال هم به طول نینجامید که معاون فرهنگی تمام این مسایل را از ذهن خود پاک کرد و دو کتاب را فدای یک هدف کرد. «جزئیات بیشتر»
افراد تغییر میکنند اما تدبیرها چگونه عمل میکند، تدبیر این روزهای ارشاد شاید به مذاق برخی خوش آید که در انتظار مجوز کتاب - غیرقانونی چاپ شده خود در خارج کشور- هستند آنهم برای کتابی ضد ارزشی که همه چیز را زیر سوال برده است! از سوی دیگر عدهای تنها به هزینه کردهای کم تدبیر کرده و ترجیح دادهاند مدیر اداره کتاب را هزینه لجبازی کرده و معاونین با خیال آسوده بر مسند نشینند.
پایههای معاونت فرهنگی در کمتر از چند ماه مانده به نمایشگاه کتاب لرزید، اداره مهمی که در مقابل دو کتاب موهن به درستی اعلام موضع کرد و همین تودیع و معارفهای عجولانه در طبقه سوم وزارت ارشاد را رقم زد.
شجاعی صائین در گزارشی به معاون فرهنگی اعلام میدارد که این کتاب قابل انتشار نیست، البته رونوشتی از آن را هم به علی جنتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی میدهد که این امر هم باز تدبیر ترجمان نمیشود و تداخل مدیریت تفسیر میگردد.
اطلاعات موثق نشان میدهد عزم جدی در وزارت ارشاد برای اعطای فوری مجوز به دو کتاب مسئلهساز وجود دارد و ظاهرا برکناری شجاعیصائین یکی از تکههای پازل چیده شده در این بازی است.
به نظر میرسد اداره کتاب در ارشاد یک مسئول بی اختیار که تنها «مدیر کل» نامیده شود میخواهد تا در برابر دستورات مافوق خود بدون چون و چرا تنها یک اجراکننده صرف باشد.
تدبیر یا تغییر، اینها واژههایی است که در پی اتفاقات اخیر معاونت فرهنگی وزرات فرهنگ و ارشاد اسلامی به گوش میرسد، اما اگر تدبیر است چرا برای عدهای و اگر تغییر است چرا برای همه نباید باشد.
وقایع این روزها در دفتر توسعه کتاب و کتابخوانی وزارت ارشاد یا به اصطلاح «اداره کتاب» دستمایه ای شده تا برخی مسیر را هموارتر ببینید و تصور کنند با یک برکناری میتوان سد مجوزها را شکست.
این ماجرا چندین وجه دارد؛ عدهای به خیال خام و پس از فشارهایی که به اداره کتاب آوردند و مسیر این برکناری را صاف کردند در این تصورند که تغییر باید به حدی مشهود باشد که دولت یازدهم آن را به نام خود ثبت کند، اما ماجرا چیست؟
اداره کتاب از دوران گذشته هم همواره بر سر زبانها بود و به قول سید عباس صالحی معاون فرهنگی وزیر ارشاد باید فردی برای آن معرفی میشد که جامعالاطراف باشد و دقیقا کتاب را بشناسد و کتاب شناس باشد؛ اما یک سال هم به طول نینجامید که معاون فرهنگی تمام این مسایل را از ذهن خود پاک کرد و دو کتاب را فدای یک هدف کرد. «جزئیات بیشتر»
افراد تغییر میکنند اما تدبیرها چگونه عمل میکند، تدبیر این روزهای ارشاد شاید به مذاق برخی خوش آید که در انتظار مجوز کتاب - غیرقانونی چاپ شده خود در خارج کشور- هستند آنهم برای کتابی ضد ارزشی که همه چیز را زیر سوال برده است! از سوی دیگر عدهای تنها به هزینه کردهای کم تدبیر کرده و ترجیح دادهاند مدیر اداره کتاب را هزینه لجبازی کرده و معاونین با خیال آسوده بر مسند نشینند.
پایههای معاونت فرهنگی در کمتر از چند ماه مانده به نمایشگاه کتاب لرزید، اداره مهمی که در مقابل دو کتاب موهن به درستی اعلام موضع کرد و همین تودیع و معارفهای عجولانه در طبقه سوم وزارت ارشاد را رقم زد.
شجاعی صائین در گزارشی به معاون فرهنگی اعلام میدارد که این کتاب قابل انتشار نیست، البته رونوشتی از آن را هم به علی جنتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی میدهد که این امر هم باز تدبیر ترجمان نمیشود و تداخل مدیریت تفسیر میگردد.
اطلاعات موثق نشان میدهد عزم جدی در وزارت ارشاد برای اعطای فوری مجوز به دو کتاب مسئلهساز وجود دارد و ظاهرا برکناری شجاعیصائین یکی از تکههای پازل چیده شده در این بازی است.
به نظر میرسد اداره کتاب در ارشاد یک مسئول بی اختیار که تنها «مدیر کل» نامیده شود میخواهد تا در برابر دستورات مافوق خود بدون چون و چرا تنها یک اجراکننده صرف باشد.