صراط: پسری که دوستش را بهخاطر ٣٠٠هزارتومان به قتل رسانده است پای میز محاکمه رفت.
نماینده دادستان در ابتدای جلسه رسیدگی به این پرونده در جایگاه قرار گرفت و به قضات دادگاه کیفری استان تهران گفت: «متهم که سیاوش نام دارد خرداد سال گذشته بعد از بهقتلرساندن جوانی به نام رضا جسد او را داخل کارتنی گذاشت و در خیابان رها کرد. بعد از شناسایی متهم وی به قتل اعتراف کرد. متهم در بازجوییها انگیزه خود از قتل را بدهی مقتول عنوان کرد. اعترافات متهم مقرون به واقع بود و مدارک دیگر نیز از سوی دادسرا در این خصوص جمعآوری شد.
بنابراین براساس گزارش دادسرا، پلیس آگاهی، شکایت اولیایدم و سایر مدارک موجود در پرونده درخواست رسیدگی و صدور حکم مناسب در این خصوص را دارم.» در ادامه اولیایدم مقتول برای سیاوش درخواست قصاص کردند.
پدر مقتول گفت: «قبول دارم پسرم به شیشه اعتیاد داشت البته او مدتی بود که مواد را ترک کرده و خودم در کمپ بستریاش کرده بودم. حتی اگر پسرم معتاد بود متهم حق کشتن او را نداشت و ما درخواست صدور حکم قصاص داریم.»
سپس متهم در جایگاه حاضر شد او اتهام قتل را قبول کرد و گفت: «چندماهی میشد که با رضا آشنا شده بودم و با هم رابطه دوستانهای داشتیم، یک روز او از من ٣٠٠هزارتومان پول خواست من هم قبول کردم قرض بدهم؛ قرار بود پول را خیلی زود پس بدهد اما سر قولش نبود بعدها فهمیدم با پولی که از من گرفته مواد خریده و کشیده است. شب حادثه من در شرکت محل کارم نگهبان بودم. آنجا خیلی رعایت میکردم کاری خلاف مقررات نکنم تا اینکه رضا با من تماس گرفت و گفت میخواهد پول را برایم بیاورد، وقتی وارد اتاق نگهبانی شد پایپ را بیرون آورد و شیشه کشید. به او اعتراض کردم گفتم اینجا محل کار من است و حق نداری این کار را بکنی ضمن اینکه قرار بود پول را برایم بیاوری؛ پول را بده و برو. آن موقع فهمیدم هیچ پولی در میان نیست درواقع رضا جایی برای شیشهکشیدن نداشت بنابراین به دروغ به من گفته بود میخواهد بدهیاش را بدهد و از این راه مرا قانع کرده بود اجازه دهم به اتاقک نگهبانی بیاید. به او اعتراض کردم و گفتم از اینجا برو. رضا عصبانی شد و به من فحش داد. بعد هم کتکم زد طوری که صورتم خونی شد.
متهم در ادامه گفت: وقتی دیدم هم کتک خورده و هم پولم را نگرفتهام دلم برای خودم سوخت. از اینکه از خودم دفاع نمیکردم خیلی عصبانی شدم به سمتش حمله کردم و کتکش زدم چند ضربه چاقو هم زدم. بعد که فوت شد چون نمیخواستم دستگیر شوم جسد را داخل جعبهای گذاشتم و به بیرون از شرکت انتقال دادم و در خیابان رها کردم. سپس وکیلمدافع سیاوش دفاعیات خود را مطرح کرد.
متهم موقع بیان آخرین دفاع گفت: از کاری که کردم خیلی پشیمان هستم مسوولیت کارم را قبول دارم و از اولیای دم میخواهم گذشت کنند. هیات قضات بعد از پایان جلسه رسیدگی برای صدور رای دادگاه وارد شور شدند.
نماینده دادستان در ابتدای جلسه رسیدگی به این پرونده در جایگاه قرار گرفت و به قضات دادگاه کیفری استان تهران گفت: «متهم که سیاوش نام دارد خرداد سال گذشته بعد از بهقتلرساندن جوانی به نام رضا جسد او را داخل کارتنی گذاشت و در خیابان رها کرد. بعد از شناسایی متهم وی به قتل اعتراف کرد. متهم در بازجوییها انگیزه خود از قتل را بدهی مقتول عنوان کرد. اعترافات متهم مقرون به واقع بود و مدارک دیگر نیز از سوی دادسرا در این خصوص جمعآوری شد.
بنابراین براساس گزارش دادسرا، پلیس آگاهی، شکایت اولیایدم و سایر مدارک موجود در پرونده درخواست رسیدگی و صدور حکم مناسب در این خصوص را دارم.» در ادامه اولیایدم مقتول برای سیاوش درخواست قصاص کردند.
پدر مقتول گفت: «قبول دارم پسرم به شیشه اعتیاد داشت البته او مدتی بود که مواد را ترک کرده و خودم در کمپ بستریاش کرده بودم. حتی اگر پسرم معتاد بود متهم حق کشتن او را نداشت و ما درخواست صدور حکم قصاص داریم.»
سپس متهم در جایگاه حاضر شد او اتهام قتل را قبول کرد و گفت: «چندماهی میشد که با رضا آشنا شده بودم و با هم رابطه دوستانهای داشتیم، یک روز او از من ٣٠٠هزارتومان پول خواست من هم قبول کردم قرض بدهم؛ قرار بود پول را خیلی زود پس بدهد اما سر قولش نبود بعدها فهمیدم با پولی که از من گرفته مواد خریده و کشیده است. شب حادثه من در شرکت محل کارم نگهبان بودم. آنجا خیلی رعایت میکردم کاری خلاف مقررات نکنم تا اینکه رضا با من تماس گرفت و گفت میخواهد پول را برایم بیاورد، وقتی وارد اتاق نگهبانی شد پایپ را بیرون آورد و شیشه کشید. به او اعتراض کردم گفتم اینجا محل کار من است و حق نداری این کار را بکنی ضمن اینکه قرار بود پول را برایم بیاوری؛ پول را بده و برو. آن موقع فهمیدم هیچ پولی در میان نیست درواقع رضا جایی برای شیشهکشیدن نداشت بنابراین به دروغ به من گفته بود میخواهد بدهیاش را بدهد و از این راه مرا قانع کرده بود اجازه دهم به اتاقک نگهبانی بیاید. به او اعتراض کردم و گفتم از اینجا برو. رضا عصبانی شد و به من فحش داد. بعد هم کتکم زد طوری که صورتم خونی شد.
متهم در ادامه گفت: وقتی دیدم هم کتک خورده و هم پولم را نگرفتهام دلم برای خودم سوخت. از اینکه از خودم دفاع نمیکردم خیلی عصبانی شدم به سمتش حمله کردم و کتکش زدم چند ضربه چاقو هم زدم. بعد که فوت شد چون نمیخواستم دستگیر شوم جسد را داخل جعبهای گذاشتم و به بیرون از شرکت انتقال دادم و در خیابان رها کردم. سپس وکیلمدافع سیاوش دفاعیات خود را مطرح کرد.
متهم موقع بیان آخرین دفاع گفت: از کاری که کردم خیلی پشیمان هستم مسوولیت کارم را قبول دارم و از اولیای دم میخواهم گذشت کنند. هیات قضات بعد از پایان جلسه رسیدگی برای صدور رای دادگاه وارد شور شدند.