صراط: در پی اکران فیلم سیاهنمای «تاکسی» به کارگردانی «جعفر پناهی» و علیرغم اعتراض برخی مقامات سینمای ایران، حمایت غربیها از این فیلم همچنان ادامه دارد.
در حالیکه اکران فیلم «تاکسی» به کارگردانی «جعفر پناهی» در بخش مسابقه شصت و پنجمین جشنواره بینالمللی فیلم برلین، اعتراض مقامات سینمایی ایران را به دنبال داشته است، برگزارکنندگان این جشنواره و دیگر کشورهای غربی با پافشاری بر مواضع ایران ستیزانه خود، بر حمایتهای خود از این فیلم افزودهاند.
فیلم «تاکسی» نه تنها ساخته کارگردانی است که به دلایل امنیتی توسط مقامات قضایی جمهوری اسلامی ایران به مدت 20 سال از ساخت فیلم محروم شده است، بلکه این فیلم بیش از آنکه یک اثر سینمایی باشد یک بیانیه سیاسی است که با هدف تحریک احساسات مخاطب خارجی علیه سیاستهای داخلی جمهوری اسلامی ایران ساخته شده است.
علیرغم تمام دهن کجیهایی که تاکنون برگزارکنندگان جشنواره فیلم برلین به قوانین و سیاستهای داخلی ایران داشتهاند، «حجتالله ایوبی»، رئیس سازمان سینمایی ایران، در نامهای محترمانه به مقامات جشنواره برلین، بر رعایت اصل احترام به قوانین داخلی هر کشور توسط کشورهای دیگر تأکید کرد.
یک روز پس از صدور این نامه، اگرچه دیدار «بکی پرابست»، رئیس بازار فیلم برلین از غرفه سینمای ایران،نشان از واکنش احتمالا مثبت مقامات جشنواره برلین به نامه ایوبی داشت ولی انتشار خبر خرید این فیلم توسط آلمان، اتریش،فرانسه، ایتالیا، لهستان، سوئد، سوئیس، نروژ و ... بار دیگر نشان داد که همچنان غربیها حامیان اول هرگونه حرکت ایران ستیزانه هستند.
فیلم مستندگونه «تاکسی» که «جعفر پناهی» با استفاده از یک یک دوربین ثابت بر روی ماشین و چند موبایل آن را ساخته است داستان یک راننده تاکسی (با بازی جعفر پناهی) است که در جریان داستان زندگی مسافرهایش که هر یک از اقشار مختلف جامعه هستند، قرار میگیرد.
«پناهی» در این فیلم با هفت روایت مختلف تلاش کرده که تصویری از تهران امروز به مخاطب خارجی ارائه دهد، تصویری که لحظه به لحظه بر سیاهی آن افزوده میشود، از اعتراض به مجازاتهای سنگین قضایی در ایران از زبان یک معلم زن گرفته تا ارائه سیاههای از قوانین دست و پاگیر که بر دست و پای فیلمسازانی چون پناهی غل و زنجیر شده و همچنین حضور ناگهانی «نسرین ستوده» در قسمتی از فیلم و بیان این مطلب که ایران امروز به زندانی بزرگ تبدیل شده است.
این فیلم نه تنها فضایی سیاه و منفی از تهران (در واقع ایران) امروز به مخاطب خارجی ارائه میدهد، بلکه باعث شده تا رسانههای غربی چون «رویترز»، گستاختر از قبل، «پناهی» (به عنوان یک شهروند ایرانی) را به خاطر پشتکارش در عنادورزی با حکم وضع شده توسط دادگاه جمهوری اسلامی ایران تشویق میکنند.
«پناهی» نیز پیش از برگزاری جشنواره برلین در بیانیهای اعلام کرده بود که تحت هر شرایطی به فیلمسازیاش در ایران ادامه خواهد چون این مسئله به او احساس زندگی میدهد.
در حالیکه اکران فیلم «تاکسی» به کارگردانی «جعفر پناهی» در بخش مسابقه شصت و پنجمین جشنواره بینالمللی فیلم برلین، اعتراض مقامات سینمایی ایران را به دنبال داشته است، برگزارکنندگان این جشنواره و دیگر کشورهای غربی با پافشاری بر مواضع ایران ستیزانه خود، بر حمایتهای خود از این فیلم افزودهاند.
فیلم «تاکسی» نه تنها ساخته کارگردانی است که به دلایل امنیتی توسط مقامات قضایی جمهوری اسلامی ایران به مدت 20 سال از ساخت فیلم محروم شده است، بلکه این فیلم بیش از آنکه یک اثر سینمایی باشد یک بیانیه سیاسی است که با هدف تحریک احساسات مخاطب خارجی علیه سیاستهای داخلی جمهوری اسلامی ایران ساخته شده است.
علیرغم تمام دهن کجیهایی که تاکنون برگزارکنندگان جشنواره فیلم برلین به قوانین و سیاستهای داخلی ایران داشتهاند، «حجتالله ایوبی»، رئیس سازمان سینمایی ایران، در نامهای محترمانه به مقامات جشنواره برلین، بر رعایت اصل احترام به قوانین داخلی هر کشور توسط کشورهای دیگر تأکید کرد.
یک روز پس از صدور این نامه، اگرچه دیدار «بکی پرابست»، رئیس بازار فیلم برلین از غرفه سینمای ایران،نشان از واکنش احتمالا مثبت مقامات جشنواره برلین به نامه ایوبی داشت ولی انتشار خبر خرید این فیلم توسط آلمان، اتریش،فرانسه، ایتالیا، لهستان، سوئد، سوئیس، نروژ و ... بار دیگر نشان داد که همچنان غربیها حامیان اول هرگونه حرکت ایران ستیزانه هستند.
فیلم مستندگونه «تاکسی» که «جعفر پناهی» با استفاده از یک یک دوربین ثابت بر روی ماشین و چند موبایل آن را ساخته است داستان یک راننده تاکسی (با بازی جعفر پناهی) است که در جریان داستان زندگی مسافرهایش که هر یک از اقشار مختلف جامعه هستند، قرار میگیرد.
«پناهی» در این فیلم با هفت روایت مختلف تلاش کرده که تصویری از تهران امروز به مخاطب خارجی ارائه دهد، تصویری که لحظه به لحظه بر سیاهی آن افزوده میشود، از اعتراض به مجازاتهای سنگین قضایی در ایران از زبان یک معلم زن گرفته تا ارائه سیاههای از قوانین دست و پاگیر که بر دست و پای فیلمسازانی چون پناهی غل و زنجیر شده و همچنین حضور ناگهانی «نسرین ستوده» در قسمتی از فیلم و بیان این مطلب که ایران امروز به زندانی بزرگ تبدیل شده است.
این فیلم نه تنها فضایی سیاه و منفی از تهران (در واقع ایران) امروز به مخاطب خارجی ارائه میدهد، بلکه باعث شده تا رسانههای غربی چون «رویترز»، گستاختر از قبل، «پناهی» (به عنوان یک شهروند ایرانی) را به خاطر پشتکارش در عنادورزی با حکم وضع شده توسط دادگاه جمهوری اسلامی ایران تشویق میکنند.
«پناهی» نیز پیش از برگزاری جشنواره برلین در بیانیهای اعلام کرده بود که تحت هر شرایطی به فیلمسازیاش در ایران ادامه خواهد چون این مسئله به او احساس زندگی میدهد.