صراط: نشست رسانهای فیلم «ایران برگر» با حضور مسعود جعفری جوزانی، سحر جعفری جوزانی، حمید گودرزی و سایر عوامل این فیلم برگزار شد.
در ابتدای این نشست مسعود جعفری جوزانی کارگردان، صحبتهای خود را با توضیحی در مورد تمثیلی نبودن فیلمش آغاز کرد و گفت: ««ایران برگر» یک فیلم ساده است در مورد روستایی کوچک که میخواهند در آن دموکراسی را پیاده کنند. در این فیلم آب پاش نماد آب پاش است و چماق نماد چماق، در این فیلم دنبال نماد نباشید و منظور من از این روستا کشور ایران نبوده است.»
جوزانی در ادامه صحبتهایش نقش کارگردانی خود را این طور توضیح داد: «من بیش از هر چیز یک صنعت گر هستم که دکوپاژ و سینما میدانم. من فقط یک فیلمسازم که میتوانم فیلم بسازم و ابزارم را میشناسم.»
تورج منصوری فیلمبردار این فیلم در مورد نقش خود در این کار این گونه گفت: «این فیلم برای ما یک کار تیمی واقعی بود در این پروژه هیچ کس ساز ناکوک نزد و کسی به دنبال خود نمایی و بیرون زدن از نقش خود نبود. من بعد از خواندن فیلمنامه ترس این را داشتم که فیلم نتواند به همان شکلی که روی کاغذ است تصویر شود، اما با راهنمایی آقای جوزانی این اتفاق به درستی افتاد.»
حسن زاهدی صدابردار این اثر نیز در مورد صدای این فیلم گفت: «در کنار عموجان کار کردن، کار سخت را ساده میکند ما واقعا در کشور به دلیل به استفاده نکردن از متخصصان، با وجود صرف هزینههای گزاف برای خرید تجهیزات صوتی هنوز سالن مناسبی برای صدا نداریم و زحمات ما به درستی مشخص نمیشود اما من خوشحالم که برای این کار کاندیدای بخش صدا شدیم. صدای این فیلم بسیار خوب است و من برای آن بسیار تلاش کردم و حالا ثمره آن را دیدم . ثمره دوستی 30 سالهام با عموجان.»
در ادامه نشست جوزانی به سئوالات خبرنگاران پاسخ داد. او در پاسخ به قصد و هدفش از ساختن فیلم و انتقاد به زمان طولانی آن گفت: «پرونده من هدف ساختن فیلمم را بازگو میکند و من دلیلی نمیبینم که این را توضیح بدهم. زمان فیلم را هم طولانی نمیدانم فیلمهای 90 دقیقهای رسمی است که در سالنهای سینمای ما مرسوم شده است و در هیچ کجای دنیا این روال وجود ندارد به نظر من زمان مناسب برای یک فیلم همان 120 دقیقه است.»
جوزانی در مورد لهجه این فیلم و نگرانی در مورد واکنش منفی به آن نیز توضیحاتی داد او گفت : «این فیلم در لرستان ساخته شده است و به همین دلیل در آن به گویش لری صحبت میشود. من خودم لر هستم و حق دارم به لهجه مادریام فیلم بسازم و در این فیلم اهانتی صورت نگرفته است آن جا که اهانت صورت میگیرد و من و سایر لرها مکدر میشویم وقتی است که مسخرگی است و اهانت میکنند وقتی که بزرگان قوم ما را به کشورهای بیگانه و حرفهایی خلاف نسبت میدهند من افتخار میکنم که این فیلم را در کنار همکاران دیگر لر خود ساختم.»
در ادامه جوزانی درباره نام گذاری فیلم گفت: «هر پدیدهای که در ایران وارد شده است ما به شکل خودمان از آن چیز دیگری ساختیم. این عقیده ماست، همان طور که همبرگر را به ایران برگر تغییر دادهایم.»
سحر جعفری جوزانی بازیگر این فیلم نیز در پاسخ به ایفا کردن نقشهای کلیشهای با لهجهای لری این طور گفت: «من به این کلیشه شدن اعتقاد دارم و اتفاقا ایفا کردن این نقش کار سختتری است من در فیلمهای مختلف با لهجه لری بازی کردهام اما در هر کدام از آنها با حال و هوایی متفاوت باید از این گویش استفاده میکردم و اتفاقا این بازی سختتری است.»
محمدهادی کریمی نویسنده این فیلم نیز به توضیحاتی در مورد شکلگیری داستان آن پرداخت و گفت: «آقای جوزانی ر اواخر سال 1380 همان زمانی که مشغول بازنویسی سریال «در چشم باد» بودند طرح این فیلم را با من در میان گذاشتد و سال 1381 موجز ساخت این فیلم را گرفتند، اما به سبب تقدیر و جلو افتادن روند ساخت سریال «در چشم باد» این فیلم دوازده سال بعد ساخته شد. وقتی ایشان این طرح را با من در میان گذاشتند من نیز تعجب کردم که چرا این فیلم کمدی است و به سایر کارهای ایشان شباهت ندارد. اما احساس میکنم آقای جوزانی در روند تحقیق برای خلق اثر حماسی «در چشم باد» با آن چنان تراژدیهایی در تاریخ دموکراسی کشور مواجهه شدند که از فرط تراژیک بودن به کمدی پهلو میزدند. من «ایران برگر» را وجه کمدی «در چشم باد» و دو قلوی آن میدانم و احساس میکنم اگر آقای جوزانی در یک سده دموکراسی ایران غور نمیکرد این فیلم را نمیساخت.»
در پایان این نشست حمید گودرزی به گروه خود برای کاندیدا شدن در بخشهای مختلف تبریک گفت و اضافه کرد: «علاوه بر این خوشحالی خوشحالی بزرگترم کار کردن در کنار جعفرجوزانی است.»
در ادامه جوزانی به پرسشهای دیگری پاسخ داد و در پایان گفت: «این فیلم را حاضرم 10 سال دیگر و در هر کجای دیگر جهان بسازم و امیدوارم هر ایرانی این فیلم را دو بار ببیند، یک بار ببیند و بخندد و یک بار ببیند و فکر کند.»
در ابتدای این نشست مسعود جعفری جوزانی کارگردان، صحبتهای خود را با توضیحی در مورد تمثیلی نبودن فیلمش آغاز کرد و گفت: ««ایران برگر» یک فیلم ساده است در مورد روستایی کوچک که میخواهند در آن دموکراسی را پیاده کنند. در این فیلم آب پاش نماد آب پاش است و چماق نماد چماق، در این فیلم دنبال نماد نباشید و منظور من از این روستا کشور ایران نبوده است.»
جوزانی در ادامه صحبتهایش نقش کارگردانی خود را این طور توضیح داد: «من بیش از هر چیز یک صنعت گر هستم که دکوپاژ و سینما میدانم. من فقط یک فیلمسازم که میتوانم فیلم بسازم و ابزارم را میشناسم.»
تورج منصوری فیلمبردار این فیلم در مورد نقش خود در این کار این گونه گفت: «این فیلم برای ما یک کار تیمی واقعی بود در این پروژه هیچ کس ساز ناکوک نزد و کسی به دنبال خود نمایی و بیرون زدن از نقش خود نبود. من بعد از خواندن فیلمنامه ترس این را داشتم که فیلم نتواند به همان شکلی که روی کاغذ است تصویر شود، اما با راهنمایی آقای جوزانی این اتفاق به درستی افتاد.»
حسن زاهدی صدابردار این اثر نیز در مورد صدای این فیلم گفت: «در کنار عموجان کار کردن، کار سخت را ساده میکند ما واقعا در کشور به دلیل به استفاده نکردن از متخصصان، با وجود صرف هزینههای گزاف برای خرید تجهیزات صوتی هنوز سالن مناسبی برای صدا نداریم و زحمات ما به درستی مشخص نمیشود اما من خوشحالم که برای این کار کاندیدای بخش صدا شدیم. صدای این فیلم بسیار خوب است و من برای آن بسیار تلاش کردم و حالا ثمره آن را دیدم . ثمره دوستی 30 سالهام با عموجان.»
در ادامه نشست جوزانی به سئوالات خبرنگاران پاسخ داد. او در پاسخ به قصد و هدفش از ساختن فیلم و انتقاد به زمان طولانی آن گفت: «پرونده من هدف ساختن فیلمم را بازگو میکند و من دلیلی نمیبینم که این را توضیح بدهم. زمان فیلم را هم طولانی نمیدانم فیلمهای 90 دقیقهای رسمی است که در سالنهای سینمای ما مرسوم شده است و در هیچ کجای دنیا این روال وجود ندارد به نظر من زمان مناسب برای یک فیلم همان 120 دقیقه است.»
جوزانی در مورد لهجه این فیلم و نگرانی در مورد واکنش منفی به آن نیز توضیحاتی داد او گفت : «این فیلم در لرستان ساخته شده است و به همین دلیل در آن به گویش لری صحبت میشود. من خودم لر هستم و حق دارم به لهجه مادریام فیلم بسازم و در این فیلم اهانتی صورت نگرفته است آن جا که اهانت صورت میگیرد و من و سایر لرها مکدر میشویم وقتی است که مسخرگی است و اهانت میکنند وقتی که بزرگان قوم ما را به کشورهای بیگانه و حرفهایی خلاف نسبت میدهند من افتخار میکنم که این فیلم را در کنار همکاران دیگر لر خود ساختم.»
در ادامه جوزانی درباره نام گذاری فیلم گفت: «هر پدیدهای که در ایران وارد شده است ما به شکل خودمان از آن چیز دیگری ساختیم. این عقیده ماست، همان طور که همبرگر را به ایران برگر تغییر دادهایم.»
سحر جعفری جوزانی بازیگر این فیلم نیز در پاسخ به ایفا کردن نقشهای کلیشهای با لهجهای لری این طور گفت: «من به این کلیشه شدن اعتقاد دارم و اتفاقا ایفا کردن این نقش کار سختتری است من در فیلمهای مختلف با لهجه لری بازی کردهام اما در هر کدام از آنها با حال و هوایی متفاوت باید از این گویش استفاده میکردم و اتفاقا این بازی سختتری است.»
محمدهادی کریمی نویسنده این فیلم نیز به توضیحاتی در مورد شکلگیری داستان آن پرداخت و گفت: «آقای جوزانی ر اواخر سال 1380 همان زمانی که مشغول بازنویسی سریال «در چشم باد» بودند طرح این فیلم را با من در میان گذاشتد و سال 1381 موجز ساخت این فیلم را گرفتند، اما به سبب تقدیر و جلو افتادن روند ساخت سریال «در چشم باد» این فیلم دوازده سال بعد ساخته شد. وقتی ایشان این طرح را با من در میان گذاشتند من نیز تعجب کردم که چرا این فیلم کمدی است و به سایر کارهای ایشان شباهت ندارد. اما احساس میکنم آقای جوزانی در روند تحقیق برای خلق اثر حماسی «در چشم باد» با آن چنان تراژدیهایی در تاریخ دموکراسی کشور مواجهه شدند که از فرط تراژیک بودن به کمدی پهلو میزدند. من «ایران برگر» را وجه کمدی «در چشم باد» و دو قلوی آن میدانم و احساس میکنم اگر آقای جوزانی در یک سده دموکراسی ایران غور نمیکرد این فیلم را نمیساخت.»
در پایان این نشست حمید گودرزی به گروه خود برای کاندیدا شدن در بخشهای مختلف تبریک گفت و اضافه کرد: «علاوه بر این خوشحالی خوشحالی بزرگترم کار کردن در کنار جعفرجوزانی است.»
در ادامه جوزانی به پرسشهای دیگری پاسخ داد و در پایان گفت: «این فیلم را حاضرم 10 سال دیگر و در هر کجای دیگر جهان بسازم و امیدوارم هر ایرانی این فیلم را دو بار ببیند، یک بار ببیند و بخندد و یک بار ببیند و فکر کند.»