صراط: «روژه کوهن» تحلیلگر آمریکایی در یادداشتی در نیویورک تایمز از درگیری دو اردوگاه محدود کردن برنامه هستهای ایران و برچیدن آن خبر داد.
در این یادداشت با عنوان «محدود کردن ایران و پیروزی» آمده است: در حالی که به ضربالاجل بر سر توافق هستهای ایران نزدیک میشویم، بحثها تحت سایه نزاع نادرستی قرار گرفته است. یک طرف اردوگاه محدودسازی که خواهان محدودیت در برنامه غنیسازی به منظور ممانعت از ایجاد سلاح است در برابر یک اردوگاه برچیدن(برنامه هستهای) قرار دارد که هرگونه توافقی را بد دانسته و بر لزوم برچیدن تک تک سانتریفیوژهای ایران است.
مقامات دولت اوباما و به پیش برندگان مذاکرات به محدود کردن برنامه متعهد هستند. آنها به دنبال یک توافق سرسختانه شامل یک راستی آزمایی شدید بر یک برنامه غنی سازی بسیار محدود شده منطبق با تنها یک برنامه هستهای صلحآمیز و تضمین باقی گذاشتن یک سال تا زمان گریز هستهای هستند.
اعضای اردوگاه برچیدن برنامه هستهای که هرگونه توافقی را فاجعه بار میدانند به رهبری بنیامین نتانیاهو با حمایت کنگره تحت کنترل جمهوریخواه هستند.
نادرستی این نزاع (بین دو اردوگاه) ناشی از عدم درستی دیدگاه اردوگاه برچیدن است. ایران در چرخه سوخت به استادی رسیده (در تکمیل چرخه سوخت) است. این موضوع شاید موضوعی تاسف آمیز باشد اما چیزی از حقیقت کم ندارد. این موضوع قبل از روی کار آمدن باراک اوباما انجام شد. این کشور فناوری ابتدایی غنی سازی را میداند. هزاران سانتریفیوژ در حال چرخش است البته بسیار کمتر از قبل از زمان اجرای توافق موقت امضا شده در اواخر نوامبر 2013(توافق ژنو). خوب بر این اساس، برچیدن دانش به چه معنا است؟ شما نمیتوانید به دانش موجود مردم بمب بیاندازید. این در اساس همان چیزی است که هدف و نیت اردوگاه برچیدن برنامه هستهای است.
در عالم واقع، اردوگاه برچیدن برنامه هستهای حامی تنش است تنشی که درگیری مصیبت بار با ایران را محتملتر میکند این یک اردوگاه جنگ است. ایران به عنوان امضاکننده معاهده انپیتی برنامه هستهای خود را که منبعی برای غرور ملی است و آن را حق خود میداند، داوطلبانه برنمیچیند.
آنچه اردوگاه برچیدن برنامه هستهای در این باره که میتوان با تحریمها این کشور را به زانو درآورد میگویند، مزخرف است. سناتور رابرت منندز دموکرات از نیوجرسی و مارک کرک جمهوریخواه از ایلینویز لایحه تحریمی آماده دارند که تلاشی برای اثبات همین موضوع است. حامیان تحریم و برچیدن، فریب خوردهاند. تحریمها به اقتصاد ایران ضربه زده اما این کشور تا حد زیادی به تحریمها عادت کرده است.
در این یادداشت آمده است: بمباران ایران تلاشی برای دست یافتن به برچیدن است. حتی ارزیابیهای خوشبینانه هم تاکید دارند که کمپین نظامی(حمله به تاسیسات هستهای) در بهترین حالت احتمالا برنامه هستهای ایران را چند سالی عقب میاندازد.
در ادامه میخوانیم: مشورت عاقلانه به اردوگاه برچیدن برنامه هستهای این چنین است: "در یک جهان بسیار خوب، ایران هیچ برنامه غنی سازی نخواهد داشت اما زندگی کامل نیست در نتیجه باید به دنبال جایگزین باشیم. خواه به دنبال یک راه حل مبتنی بر مذاکره که در حدود ۱۵ سال برنامه هستهای ایران به دقت و شدت محدود شده، حداقل یک سال از گریز هستهای فاصله داشته و بازرسانی در عرصه داشته باشیم که تا حالا نبودند و مسیر پلوتونیوم برای تولید بمب با تغییر رآکتور تحقیقاتی اراک مسدود شود داریم و یا شما میتوانید به سمت اقدام نظامی بروید. و جنگ چه به دست میآورد؟ شاید برنامه هستهای را قدری به عقب بیاندازد اما قطعا ایران را به سمت بمب اتمی و تشدید حس ضدغربی در جهان اسلام کشانده و ائتلاف کنونی بینالمللی در قبال تحریمها را فرومیپاشد. این موضوع برای هیچ کسی از جمله اسرائیل خوب نیست".
توافق سفت و سخت هستهای که اوباما به نحوی به دنبال آن است،امنیت اسرائیل را زیاد میکند و جنگ با ایران آن را تضعیف خواهد کرد.
نویسنده مدعی میشود: کمی بیشتر از یک ماه تا ضربالاجل ۲۴ مارس برای "توافق سیاسی" باقی است. به من گفته شده که تفاوتهای اصلی بر سر درخواست غیرمنطقی ایران برای لغو همه تحریمها همزمان با رسیدن به توافق و کاهش تعداد ۱۰ هزار سانتریفیوژ کنونی هستند. چون مقامات غربی معتقدند ایران برای ارسال تقریبا همه ذخایر کنونی خود به روسیه است، موضوعی که گریز هستهای احتمالی را به عقب میبرد انعطاف بیشتر آمریکا روی تعداد سانتریفیوژ وجود دارد. البته تعداد(سانتریفیوژ) باید حداقل به نصف میزان کنونی(۵ هزار) کاهش یابد.
این موارد(اختلافی) واقعی اما غیرقابل عبور نیستند. سوق دادن ایران به جهان از راه یک توافق سخت منافع سیاسی و اقتصادی بزرگی خواهد داشت همانطور که محمدجواد ظریف وزیر خارجه گفته "باید این فرصت را قدر دانست و ان را از دست نداد چرا که شاید این فرصت تکرار نشود.
در پایان این یادداشت هم آمده است: اردوگاه برچیدن برنامه هستهای در جستجوی یک جنگ دیگری هستند که نمیتوان در آن پیروز شد. اردوگاه محدود کردن برنامه هستهای واقعگرا هستند. این موضوع که غنیسازی را محدود بکنیم بسیار بهتر از حالتی است که درخواستهای غیرممکن برچیدن را مطرح کنیم.
در این یادداشت با عنوان «محدود کردن ایران و پیروزی» آمده است: در حالی که به ضربالاجل بر سر توافق هستهای ایران نزدیک میشویم، بحثها تحت سایه نزاع نادرستی قرار گرفته است. یک طرف اردوگاه محدودسازی که خواهان محدودیت در برنامه غنیسازی به منظور ممانعت از ایجاد سلاح است در برابر یک اردوگاه برچیدن(برنامه هستهای) قرار دارد که هرگونه توافقی را بد دانسته و بر لزوم برچیدن تک تک سانتریفیوژهای ایران است.
مقامات دولت اوباما و به پیش برندگان مذاکرات به محدود کردن برنامه متعهد هستند. آنها به دنبال یک توافق سرسختانه شامل یک راستی آزمایی شدید بر یک برنامه غنی سازی بسیار محدود شده منطبق با تنها یک برنامه هستهای صلحآمیز و تضمین باقی گذاشتن یک سال تا زمان گریز هستهای هستند.
اعضای اردوگاه برچیدن برنامه هستهای که هرگونه توافقی را فاجعه بار میدانند به رهبری بنیامین نتانیاهو با حمایت کنگره تحت کنترل جمهوریخواه هستند.
نادرستی این نزاع (بین دو اردوگاه) ناشی از عدم درستی دیدگاه اردوگاه برچیدن است. ایران در چرخه سوخت به استادی رسیده (در تکمیل چرخه سوخت) است. این موضوع شاید موضوعی تاسف آمیز باشد اما چیزی از حقیقت کم ندارد. این موضوع قبل از روی کار آمدن باراک اوباما انجام شد. این کشور فناوری ابتدایی غنی سازی را میداند. هزاران سانتریفیوژ در حال چرخش است البته بسیار کمتر از قبل از زمان اجرای توافق موقت امضا شده در اواخر نوامبر 2013(توافق ژنو). خوب بر این اساس، برچیدن دانش به چه معنا است؟ شما نمیتوانید به دانش موجود مردم بمب بیاندازید. این در اساس همان چیزی است که هدف و نیت اردوگاه برچیدن برنامه هستهای است.
در عالم واقع، اردوگاه برچیدن برنامه هستهای حامی تنش است تنشی که درگیری مصیبت بار با ایران را محتملتر میکند این یک اردوگاه جنگ است. ایران به عنوان امضاکننده معاهده انپیتی برنامه هستهای خود را که منبعی برای غرور ملی است و آن را حق خود میداند، داوطلبانه برنمیچیند.
آنچه اردوگاه برچیدن برنامه هستهای در این باره که میتوان با تحریمها این کشور را به زانو درآورد میگویند، مزخرف است. سناتور رابرت منندز دموکرات از نیوجرسی و مارک کرک جمهوریخواه از ایلینویز لایحه تحریمی آماده دارند که تلاشی برای اثبات همین موضوع است. حامیان تحریم و برچیدن، فریب خوردهاند. تحریمها به اقتصاد ایران ضربه زده اما این کشور تا حد زیادی به تحریمها عادت کرده است.
در این یادداشت آمده است: بمباران ایران تلاشی برای دست یافتن به برچیدن است. حتی ارزیابیهای خوشبینانه هم تاکید دارند که کمپین نظامی(حمله به تاسیسات هستهای) در بهترین حالت احتمالا برنامه هستهای ایران را چند سالی عقب میاندازد.
در ادامه میخوانیم: مشورت عاقلانه به اردوگاه برچیدن برنامه هستهای این چنین است: "در یک جهان بسیار خوب، ایران هیچ برنامه غنی سازی نخواهد داشت اما زندگی کامل نیست در نتیجه باید به دنبال جایگزین باشیم. خواه به دنبال یک راه حل مبتنی بر مذاکره که در حدود ۱۵ سال برنامه هستهای ایران به دقت و شدت محدود شده، حداقل یک سال از گریز هستهای فاصله داشته و بازرسانی در عرصه داشته باشیم که تا حالا نبودند و مسیر پلوتونیوم برای تولید بمب با تغییر رآکتور تحقیقاتی اراک مسدود شود داریم و یا شما میتوانید به سمت اقدام نظامی بروید. و جنگ چه به دست میآورد؟ شاید برنامه هستهای را قدری به عقب بیاندازد اما قطعا ایران را به سمت بمب اتمی و تشدید حس ضدغربی در جهان اسلام کشانده و ائتلاف کنونی بینالمللی در قبال تحریمها را فرومیپاشد. این موضوع برای هیچ کسی از جمله اسرائیل خوب نیست".
توافق سفت و سخت هستهای که اوباما به نحوی به دنبال آن است،امنیت اسرائیل را زیاد میکند و جنگ با ایران آن را تضعیف خواهد کرد.
نویسنده مدعی میشود: کمی بیشتر از یک ماه تا ضربالاجل ۲۴ مارس برای "توافق سیاسی" باقی است. به من گفته شده که تفاوتهای اصلی بر سر درخواست غیرمنطقی ایران برای لغو همه تحریمها همزمان با رسیدن به توافق و کاهش تعداد ۱۰ هزار سانتریفیوژ کنونی هستند. چون مقامات غربی معتقدند ایران برای ارسال تقریبا همه ذخایر کنونی خود به روسیه است، موضوعی که گریز هستهای احتمالی را به عقب میبرد انعطاف بیشتر آمریکا روی تعداد سانتریفیوژ وجود دارد. البته تعداد(سانتریفیوژ) باید حداقل به نصف میزان کنونی(۵ هزار) کاهش یابد.
این موارد(اختلافی) واقعی اما غیرقابل عبور نیستند. سوق دادن ایران به جهان از راه یک توافق سخت منافع سیاسی و اقتصادی بزرگی خواهد داشت همانطور که محمدجواد ظریف وزیر خارجه گفته "باید این فرصت را قدر دانست و ان را از دست نداد چرا که شاید این فرصت تکرار نشود.
در پایان این یادداشت هم آمده است: اردوگاه برچیدن برنامه هستهای در جستجوی یک جنگ دیگری هستند که نمیتوان در آن پیروز شد. اردوگاه محدود کردن برنامه هستهای واقعگرا هستند. این موضوع که غنیسازی را محدود بکنیم بسیار بهتر از حالتی است که درخواستهای غیرممکن برچیدن را مطرح کنیم.