سه‌شنبه ۰۶ آذر ۱۴۰۳ - ساعت :
۲۸ بهمن ۱۳۹۳ - ۱۳:۲۴

شعر ترکی در وصف سردار سلیمانی

محمدرضا ترکی شاعر،‌ منتقد و استاد زبان و ادبیات فارسی، به تازگی شعری برای سردار قاسم سلیمانی و جانفشانی‌های این سردار دلیر اسلام در قالب یک نامه منظوم سروده است.
کد خبر : ۲۲۷۷۰۹
صراط: محمدرضا ترکی شاعر،‌ منتقد و استاد زبان و ادبیات فارسی، به تازگی شعری برای سردار قاسم سلیمانی و جانفشانی‌های این سردار دلیر اسلام در قالب یک نامه منظوم سروده است. این شعر که با متنی کوتاه به قلم ترکی آغاز می‌شود، به شرح زیر است:
 
رزمندگان خالص و گمنامی هستند که در آن سوی مرزها پنجه در پنجه دشمنان ایران و اسلام افکنده‌اند و به برکت جهاد آنان مردم ما و منطقه تاحدود زیادی از شر دیکتاتوری وحشی داعش و حامیانش در امان مانده‌اند. این نامه منظوم احتراما به سردار سلیمانی به عنوان نماد و نماینده این رزمندگان تقدیم می‌شود:
 
مرحبا قاسم سلیمانی
 
پهلوان دلیر ایرانی
 
عشق از عمق جان ثناگویت
 
میزند بوسه‌ها به بازویت
 
باطل السحر فتنه داعش
 
پاسدار قلمرو آرش
 
شیرمردی و کوه پابرجا
 
حافظ کربلا و سامرا ...
 
گفته بودند عده‌ای خامان
 
که شما را چه کار با لبنان؟!
 
چیست لبنان و غزه؟ سوریه کیست؟
 
عده‌ای دیکتاتور و تروریست!
 
با جهان تا به کی عداوت ما
 
از فلسطین چرا حمایت ما؟!
 
غافل از اینکه کشور ایران
 
نیست تنها فقط همین تهران
 
گاه باید فراتر از یک مرز
 
پاسداری نمود از یک ارض
 
چون علی گفت هر که در خانه
 
ماند و بر وی بتاخت بیگانه،
 
لاجرم تن دهد به هر خواری*
 
نیست این راه مملکت‌داری!
 
آه اگر اشتباه می‌کردیم
 
کار خود را تباه می‌کردیم،
 
باید اینک ظریف قاهره بود
 
دایما در پی مذاکره بود
 
با ابوبکرخان بغدادی
 
بر سر انقلاب و آزادی!
 
راستی در هجوم آتش و گرد
 
میتوان با کسی مذاکره کرد،
 
که نشسته ست و خنجر تیزش
 
هست تنها گزینه میزش؟ .....
 
آفرین بر شکوه و صولت تو
 
بر بلندای عزم و غیرت تو
 
گرنه آن رزم و عزم و کوشش بود
 
شام و لبنان دیار داعش بود
 
همه را نقره داغ میکردند
 
روبه خاک عراق میکردند
 
مقصد بعد مکر آل یهود
 
فتح دروازه های تهران بود! ن
 
قل افسانه عمالقه نیست
 
به خدا این سخن مبالغه نیست!
 
....
 
باری این بار مکر غیر گذشت
 
فتنه آمده بخیر گذشت!
 
.....
 
با شما هر طرف که رو کردیم
 
برگهای برنده رو کردیم
 
با تو هرچند خوابش آشفته
 
چشم بیدار فتنه‌ها خفته
 
دستی این سوی در عدن داری
 
دستی آن سوی در یمن داری
 
با چنین عزم و رزم طوفانی
 
پرچم اقتدار ایرانی
 
از تو لرزان بسان عزراییل
 
پیکر وحشیان اسراییل
 
مالک اشتر زمان سردار!
 
ریشه فتنه از میان بردار
 
عزم تو جزم و کوه فرساتر
 
دست و بازوی تو تواناتر!
 
پی نوشت:
 
*علی(ع): والله ما غزی قوم فی عقر دارهم الا و قد ذلوا
منبع: فارس