صراط: روزنامه اعتماد نوشت: سيد محمد صادق خرازي، ديپلمات خوش پوش و معتبر ايراني است كه در سال جاري به فعاليت حزبي هم روي آورد. تجربه‌اي كه مي‌تواند به تشكل‌يابي و سازماندهي اصلاح طلبان كمك بيشتري كند. خاصه آنكه هم خرازي و هم اعضاي شوراي مركزي حزب ندا بارها اعلام كرده‌اند كه نمي‌خواهند حركتي بر خلاف راي جمعي اصلاح‌طلبان و البته رييس دولت اصلاحات انجام دهند. آنها بي‌تفاوت نسبت به القاي اختلاف ميان اصلاح‌طلبان، درخواست ورود به شوراي هماهنگي اصلاحات را هم ارايه كردند تا به عنوان تشكلي ذيل اين مجموعه كار خود را ادامه دهند. خرازي روز گذشته پاسخگوي برخي سوالات پايگاه خبري نداي ايرانيان بود:
پس از انتخابات ۹۲ ميان من و برخي دوستان و بزرگان، از جمله رياست محترم دولت اصلاحات، بحث‌هاي متعددي درخصوص شرايط سياسي كشور و ضرورت انسجام يافتن بدنه جوان اصلاح‌طلبان مطرح شد. انسدادي كه در رابطه با كار تشكيلاتي پديد آمده بود مشكلاتي جدي در ميان اصلاح‌طلبان به ويژه بدنه جوانان اين جريان به وجود آورده و مشكلات در بحث‌ها مطرح مي‌شد موضوع بسياري از بحث‌هاي ما فقد جريان و تشكيلاتي منسجم بود؛ نتيجه‌اش مذاكراتي تدريجي شد كه با برخي دوستان اصلاح‌طلب داشتم. با برخي از اين دوستان كه بعد‌ها با هم نداي ايرانيان را پديد آورديم، همديگر را قبلا در جمع‌هاي اصلاح‌طلبي ديده بوديم و تقريبا يكديگر را مي‌شناختيم. منتها از همان اول هدف از جمع شدن ما تشكيل حزب نبود؛ واقعيت اين است كه به طور تدريجي و در طول مذاكرات مختلف با دغدغه‌هاي هم آشنا شديم؛ در نهايت به يك دغدغه مشترك كه نبود حزب بود، رسيديم. مذاكراتي ميان ما شروع شد و نتيجه مذاكرات پايه‌ريزي تشكيل يك حزب بود.
همگان ديدند كه با تاسيس ندا هيچ اختلاف و انشقاقي در جريان اصلاحات پديد نيامد. اينكه برخي نتوانستند اثبات كنند نداي ايرانيان به دنبال انشقاق از جريان اصلاح‌طلبي بوده است، اين امر نشان‌دهنده حقانيت گفتمان نداي ايرانيان است.
برخي اصولگرايان به من تاخته‌اند و گفته‌اند كه بدنه مشاركت و بدل مشاركت را فعال كرده‌ام كه آنها هم اشتباه مي‌كنند. ما دوست داريم مشاركت و مجاهدين انقلاب اسلامي فعال شوند اما اين حزب بدل هيچ كدام از اين احزاب نيست. من بارها و بارها گفته‌ام كه ما نه با يك زنداني سياسي موافقيم و نه با حصر؛ البته چارچوب قانون را براي اظهارنظر خودپذيرفته‌ايم؛ چرا كه اصلاح‌طلب واقعي بيش از هر چيز قانون مدار است. ما به عنوان اصلاح‌طلب با تخريب و توطئه مخالفيم نه با اظهارنظر آزادانه.
ما اول در داخل ايران تلاش مي‌كنيم، نسلي از فعالان سياسي كه معتقد به گفتمان اصلاح‌طلبي هستند را متشكل كنيم و بعد منطقه‌اي و بين‌المللي كار خواهيم كرد. گفتمان اصلاح‌طلبي توان بسط پيدا كردن و منطقه‌اي و بين‌المللي شدن را دارد؛ معتقدم اصلاح‌طلبي تنها يك گفتمان مخصوص همين زمان نيست. بلكه گفتمان جامع و كاملي است. من از بچه‌هاي نداي ايرانيان چيزهاي زيادي ياد گرفتم، حقيقتا تا امروز نمي‌دانستم كه پتانسيل جوانان اصلاح‌طلب ايران آنقدر بالاست. من در طول جلسات مختلف تحت‌تاثير شخصيت، هويت، نوع فكر و چالش ذهن قرارمي گيرم، آنها مرا جوان‌تر مي‌كنند شايد به لحاظ سني از بقيه پير‌تر باشم اما واقعا احساس مي‌كنم در كنار اين جوانان، جوان‌تر از گذشته شده‌ام. اين تشكل با اين پتانسيل‌هاي بالقوه قطعا آينده موفقي خواهدداشت.
پس از انتخابات ۹۲ ميان من و برخي دوستان و بزرگان، از جمله رياست محترم دولت اصلاحات، بحث‌هاي متعددي درخصوص شرايط سياسي كشور و ضرورت انسجام يافتن بدنه جوان اصلاح‌طلبان مطرح شد. انسدادي كه در رابطه با كار تشكيلاتي پديد آمده بود مشكلاتي جدي در ميان اصلاح‌طلبان به ويژه بدنه جوانان اين جريان به وجود آورده و مشكلات در بحث‌ها مطرح مي‌شد موضوع بسياري از بحث‌هاي ما فقد جريان و تشكيلاتي منسجم بود؛ نتيجه‌اش مذاكراتي تدريجي شد كه با برخي دوستان اصلاح‌طلب داشتم. با برخي از اين دوستان كه بعد‌ها با هم نداي ايرانيان را پديد آورديم، همديگر را قبلا در جمع‌هاي اصلاح‌طلبي ديده بوديم و تقريبا يكديگر را مي‌شناختيم. منتها از همان اول هدف از جمع شدن ما تشكيل حزب نبود؛ واقعيت اين است كه به طور تدريجي و در طول مذاكرات مختلف با دغدغه‌هاي هم آشنا شديم؛ در نهايت به يك دغدغه مشترك كه نبود حزب بود، رسيديم. مذاكراتي ميان ما شروع شد و نتيجه مذاكرات پايه‌ريزي تشكيل يك حزب بود.
همگان ديدند كه با تاسيس ندا هيچ اختلاف و انشقاقي در جريان اصلاحات پديد نيامد. اينكه برخي نتوانستند اثبات كنند نداي ايرانيان به دنبال انشقاق از جريان اصلاح‌طلبي بوده است، اين امر نشان‌دهنده حقانيت گفتمان نداي ايرانيان است.
برخي اصولگرايان به من تاخته‌اند و گفته‌اند كه بدنه مشاركت و بدل مشاركت را فعال كرده‌ام كه آنها هم اشتباه مي‌كنند. ما دوست داريم مشاركت و مجاهدين انقلاب اسلامي فعال شوند اما اين حزب بدل هيچ كدام از اين احزاب نيست. من بارها و بارها گفته‌ام كه ما نه با يك زنداني سياسي موافقيم و نه با حصر؛ البته چارچوب قانون را براي اظهارنظر خودپذيرفته‌ايم؛ چرا كه اصلاح‌طلب واقعي بيش از هر چيز قانون مدار است. ما به عنوان اصلاح‌طلب با تخريب و توطئه مخالفيم نه با اظهارنظر آزادانه.
ما اول در داخل ايران تلاش مي‌كنيم، نسلي از فعالان سياسي كه معتقد به گفتمان اصلاح‌طلبي هستند را متشكل كنيم و بعد منطقه‌اي و بين‌المللي كار خواهيم كرد. گفتمان اصلاح‌طلبي توان بسط پيدا كردن و منطقه‌اي و بين‌المللي شدن را دارد؛ معتقدم اصلاح‌طلبي تنها يك گفتمان مخصوص همين زمان نيست. بلكه گفتمان جامع و كاملي است. من از بچه‌هاي نداي ايرانيان چيزهاي زيادي ياد گرفتم، حقيقتا تا امروز نمي‌دانستم كه پتانسيل جوانان اصلاح‌طلب ايران آنقدر بالاست. من در طول جلسات مختلف تحت‌تاثير شخصيت، هويت، نوع فكر و چالش ذهن قرارمي گيرم، آنها مرا جوان‌تر مي‌كنند شايد به لحاظ سني از بقيه پير‌تر باشم اما واقعا احساس مي‌كنم در كنار اين جوانان، جوان‌تر از گذشته شده‌ام. اين تشكل با اين پتانسيل‌هاي بالقوه قطعا آينده موفقي خواهدداشت.
